مشاعره

yeganeh yami · 2/8/20

niloofar.H گفت:
در بر تو چو ره به پایان برد
از خجلی سر به گریبان برد

دوستت دارم ولی دیگر نخواهم گفت چون
دوستت دارم شده قربانی تکرار ها!

yeganeh yami · 2/8/20

Maryam.alef گفت:
د

دَر راهِ رِسیدَن بِه تو گیرَم کِه بِمیرم
اُفتادِه است مَسیرَم بِه تو؛کِه بِمیرَم

ما برای با تو بودن عمر خود را باختیم
بد نبود ای دوست گاهی هم تو دل میباختی

Maryam.alef · 2/8/20

yeganeh yami گفت:
دوستت دارم ولی دیگر نخواهم گفت چون
دوستت دارم شده قربانی تکرار ها!

آیین عِشق بازیِ دُنیا عَوَض شُدِه اَست
یوسُف عَوَض شده است؛زُلِیخا عَوَض شده است

yeganeh yami · 2/8/20

Maryam.alef گفت:
آیین عِشق بازیِ دُنیا عَوَض شُدِه اَست
یوسُف عَوَض شده است؛زُلِیخا عَوَض شده است

تا شکست آیینه حیرت صدبرابر می شود
بی سبب خود را شکستم تا ببینی من کیم!

Maryam.alef · 2/8/20

yeganeh yami گفت:
ما برای با تو بودن عمر خود را باختیم
بد نبود ای دوست گاهی هم تو دل میباختی

یِک عُمر،زیرِ پا لَگَد کَردَند او را
اَکنون که می گیرند رویِ شانه مُرده است

Maryam.alef · 2/8/20

yeganeh yami گفت:
تا شکست آیینه حیرت صدبرابر می شود
بی سبب خود را شکستم تا ببینی من کیم!

مگیر زورق فرسوده مرا از رود
که از خیال رسیدن به آبشار پرم

yeganeh yami · 2/8/20

Maryam.alef گفت:
یِک عُمر،زیرِ پا لَگَد کَردَند او را
اَکنون که می گیرند رویِ شانه مُرده است

تو بدی کردی و کسی با عشق
از خودش انتقام میگیرد

niloofar.H · 2/8/20

miss.sin گفت:
ماه درخشنده چو پنهان شود

شپره بازیگر میدان شود

در بر تو چو ره به پایان برد
از خجلی سر به گریبان برد

Maryam.alef گفت:
د

دَر راهِ رِسیدَن بِه تو گیرَم کِه بِمیرم
اُفتادِه است مَسیرَم بِه تو؛کِه بِمیرَم

ما دل آشفته لطف و کرم دوست نه ایم
عاشقانیم که با جور ستم ساخته ایم

niloofar.H · 2/8/20

yeganeh yami گفت:
دوستت دارم ولی دیگر نخواهم گفت چون
دوستت دارم شده قربانی تکرار ها!

ای که میپرسی نشان عشق چیست
عشق چیزی جز ظهور مهر نیست

yeganeh yami · 2/8/20

niloofar.H گفت:
ای که میپرسی نشان عشق چیست
عشق چیزی جز ظهور مهر نیست

تنها به یک دلیل خودم را نمی‌کشم
اما همان دلیل خودش میکشد مرا.

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی