خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Mahla_Bagheri

مدیر تالار آموزش نویسندگی
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
نویسنده ویژه
مدرس نویسندگی
  
  
عضویت
29/4/20
ارسال ها
547
امتیاز واکنش
15,422
امتیاز
353
زمان حضور
83 روز 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
رمان: رمنده‌ی مرداب
نویسنده: مهلا باقری کاربر انجمن رمان 98
ناظر: The unborn
ژانر: جنایی_مافیایی، عاشقانه
منتقد:
خلاصه (آرشیو خاطرات): محکم به تیغه فشارش می‌دهد؛ مگر هم‌خون نیستند؟! خون از پهلویش فواره می‌زند و نفرت از چشمانش! ابریشم موهایش را از ریشه می‌کند و صدای دار و ندارش آخرین ناقوس در ذهنش، کشتنش‌! بلند قهقهه می‌زند و چاک دامن بالا می‌دهد. دست به چرخ ویلچر می‌برد و آرام می‌گوید: بازی دوست داری؟! عطر توت وحشی به مشام پسرک می‌رسد و تشنج؛ به تمام رگ‌هایش. او برگشته است! بلند و ممتد جیغ می‌کشد و در آینه می‌گوید: کی تموم می‌شه؟ هرم نفس‌هایش پشت گوشش و این، آغاز ماجراست! نمی‌رود!

پ‌ن: تا ۹ پست اول رمان مونولگ‌ها ادبی هست و بعد نقد ویرایش می‌شه.
لینک رمان:


نقد و بررسی رمان رمنده‌ی مرداب | مهلا باقری کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: *ELNAZ*، ~ریحانه رادفر~، M O B I N A و 7 نفر دیگر

فاطمه بیابانی

ناظر کتاب
ناظر کتاب
  
  
عضویت
6/7/20
ارسال ها
281
امتیاز واکنش
8,709
امتیاز
263
محل سکونت
shiraz
زمان حضور
65 روز 16 ساعت 23 دقیقه
به نام خالق هستی
نقد و بررسی رمان رمنده مرداب
معما های پی در پی، دگرگونی احساسات و عواطف، داستانی جدید، توصیفات به جا و دقیق، نشان دادن حس درد به طوری که خواننده را تحت تاثیر قرار دهد‌؛ همه و همه را در رمنده مرداب دیدیم و با پوست و جانمان حس کردیم.
توصیف عواطف و احساسات دخترک داستان که خود را قدرتمند حس میکرد به گونه ای بود که منه خواننده با بستن چشم‌هایم میتوانستم آن را تجسم کنم؛ اما گاهی هم این توصیفات کم میشد ولی قلم نویسنده انقدر پخته بود که این کم بودن توصیف دیده نمی‌شد.
منظور از کم بودن توصیف، توصیف چهره دخترک است. چهره ای که کم کم رو نمایی شد و در اوایل داستان بیشتر روی قد و قواره دخترک مانور داده شده بود. به نظرم بهتر است رنگ چشمان یا حتی مدل صورت دخترک در پارت های ابتدایی داستان بیشتر نمایان شود تا بهتر در ذهن بماند.
گهگاهی نگارش رمان ذهنم را منحرف میکرد که این مهارت نویسنده را نشان میداد؛ زیرا معمولا داستان هارا گذری میخوانم و خیلی به جزئیات اهمیت نمیدم مگر مجبور باشم.
رمنده مرداب از آن دسته رمان‌هایی ایست که باید با دقت خوانده شود؛ از آن هایی که اگر یک خط از دستت در رفت چند خط بعدی را متوجه نخواهی شد و این امر باعث میشود خوانندگان با دقت به تمام جزئیات داستان بپردازند و کامل آن را بخوانند.
و حال وقتی به جزئیات پرداختم گاهی علائم نگارشی از دست نویسنده عزیز در رفته بود و گاه اشتباه بود که البته بسیار کم دیده میشد اما بود!
شناسنامه داستان خوب بود اما به نظر من اگه خلاصه را کمی واضح تر مینوشتید بهتر بود، زیرا با خواندن خلاصه چیز خاصی دستگیرم نشد که البته سبک رمان شما متفاوت بود و خب خیلی عجیب نیست که خلاصه هم اینگونه باشد.
نام رمانی نامی خاص بود. خاص بودن نام یعنی ترکیب کردن دو کلمه که در عین حال کلیشه نباشد و خب رمنده مرداب کلیشه نبود.
و در آخر باید بگویم هر چه سعی کردم نقدم را طولانی کنم نشد! از محضر نویسنده عزیزم خواستار بخششم چون واقعا نکته خاصی نداشت داستان زیبای ایشون جز همان چند چیز تکراری که میشود با یک نگاه ریز بینانه تمامش را حل و فصل کرد.
سپاس بابت انتقاد پذیری شما

کادر نقد انجمن رمان ۹۸


نقد و بررسی رمان رمنده‌ی مرداب | مهلا باقری کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: MĀŘÝM، *ELNAZ*، ~ریحانه رادفر~ و 3 نفر دیگر

Mahla_Bagheri

مدیر تالار آموزش نویسندگی
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
نویسنده ویژه
مدرس نویسندگی
  
  
عضویت
29/4/20
ارسال ها
547
امتیاز واکنش
15,422
امتیاز
353
زمان حضور
83 روز 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نام خالق هستی
نقد و بررسی رمان رمنده مرداب
معما های پی در پی، دگرگونی احساسات و عواطف، داستانی جدید، توصیفات به جا و دقیق، نشان دادن حس درد به طوری که خواننده را تحت تاثیر قرار دهد‌؛ همه و همه را در رمنده مرداب دیدیم و با پوست و جانمان حس کردیم.
توصیف عواطف و احساسات دخترک داستان که خود را قدرتمند حس میکرد به گونه ای بود که منه خواننده با بستن چشم‌هایم میتوانستم آن را تجسم کنم؛ اما گاهی هم این توصیفات کم میشد ولی قلم نویسنده انقدر پخته بود که این کم بودن توصیف دیده نمی‌شد.
منظور از کم بودن توصیف، توصیف چهره دخترک است. چهره ای که کم کم رو نمایی شد و در اوایل داستان بیشتر روی قد و قواره دخترک مانور داده شده بود. به نظرم بهتر است رنگ چشمان یا حتی مدل صورت دخترک در پارت های ابتدایی داستان بیشتر نمایان شود تا بهتر در ذهن بماند.
گهگاهی نگارش رمان ذهنم را منحرف میکرد که این مهارت نویسنده را نشان میداد؛ زیرا معمولا داستان هارا گذری میخوانم و خیلی به جزئیات اهمیت نمیدم مگر مجبور باشم.
رمنده مرداب از آن دسته رمان‌هایی ایست که باید با دقت خوانده شود؛ از آن هایی که اگر یک خط از دستت در رفت چند خط بعدی را متوجه نخواهی شد و این امر باعث میشود خوانندگان با دقت به تمام جزئیات داستان بپردازند و کامل آن را بخوانند.
و حال وقتی به جزئیات پرداختم گاهی علائم نگارشی از دست نویسنده عزیز در رفته بود و گاه اشتباه بود که البته بسیار کم دیده میشد اما بود!
شناسنامه داستان خوب بود اما به نظر من اگه خلاصه را کمی واضح تر مینوشتید بهتر بود، زیرا با خواندن خلاصه چیز خاصی دستگیرم نشد که البته سبک رمان شما متفاوت بود و خب خیلی عجیب نیست که خلاصه هم اینگونه باشد.
نام رمانی نامی خاص بود. خاص بودن نام یعنی ترکیب کردن دو کلمه که در عین حال کلیشه نباشد و خب رمنده مرداب کلیشه نبود.
و در آخر باید بگویم هر چه سعی کردم نقدم را طولانی کنم نشد! از محضر نویسنده عزیزم خواستار بخششم چون واقعا نکته خاصی نداشت داستان زیبای ایشون جز همان چند چیز تکراری که میشود با یک نگاه ریز بینانه تمامش را حل و فصل کرد.
سپاس بابت انتقاد پذیری شما

کادر نقد انجمن رمان ۹۸
سلام فاطمه‌ی عزیز:گل:
مرسی از نقد زیبات و زحمتی که بابتش کشیدی:aiwan_light_heart:


نقد و بررسی رمان رمنده‌ی مرداب | مهلا باقری کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: ~ریحانه رادفر~، MĀŘÝM، فاطمه بیابانی و 2 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا