خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,217
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
ژانر:
عاشقانه‌،غمگین،هیجانی،اجباری

خلاصه:
داستانمون برمیگرد به دختری به نام اِدا خانوم
خیلی عاشق تفریح و....
اما مخالفت خانواده اش
فرار کردن از خانواده از سر اجبار
دردسر از پارتی و دوستش آدا
وگیر پسر جذاب

توضیح بیشتر
دختری ۱۸ ساله ای که‌ سرشار از انرژی مثبت، جذاب ،والبته دوست داشتنی‌وخیلی‌شاد
امادر خانواده ای بزرگ میشه که کمی مذهبی بودنش خیلی رو مخ البته بگما اون خانواده ای که دارم ازش حرف میزنم خانواده ای با
افکارهای‌عجیب‌که‌آدم‌کلش‌دود‌میکنه
والا موندم‌ که‌این‌ دخترچه‌ طوری‌ داره‌تحمل‌میکنه خدا‌ میدونه
به دلایلی که حتی خودم هم هاج و واج موندم
حالا هم که به سن قانونی رسیده اوضاع بدتر شد
بگذریم.....
فرار میکنه و میره حالا کجا؟و نمیدونم
از طرف دیگه گیر پسر جذاب میفته
و......
سلام. ناظر شما ^~SARA~^ . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. ~PARLA~ رو هم اد کنید.
موفق باشید:rose:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,217
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
ژانر:ابر قهرمانی،تخیلی،فلسفی

خلاصه: داستان درباره دختری به نام تارا است که پدر و مادرش هر دو فیلسوف بودند که وقتی که برای یک سخنرانی به یک کشور دیگر رفته بودند که بر اثر یک جنایت نامعلوم کشته شدند ولی نوزاد آنها به وسیله یک زن نجات داده می شود و.....
سلام. ناظر شما Z.A.H.Ř.Ą༻ . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. من رو هم اد کنید.
موفق باشید.:rose:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • عالی
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻

Fatemeh_ naz

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
22/8/21
ارسال ها
2
امتیاز واکنش
2
امتیاز
73
سن
18
زمان حضور
1 ساعت 3 دقیقه
نام رمان _ چشمان سرد تو

ژانر _ عاشقانه، معمایی، پلیسی

خلاصه رمان _ رها یک دختر سرد و جدی است که در گذشته اتفاقاتی برای او افتاده که باعث شده او به یک دختر سرد و جدی تبدیل شود
یک معامله کاری با رقیب کاری خود
باعث می‌شود قلب یخی رها کم کم ذوب شده و عشق داخل آن جوانه بزند.. ولی امان از این روزگار که سختی زیاد دارد.. رها از عشقش جدا میشود و آنجاست که به فکر انتقام می افتد..


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 

Razawie

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
25/6/21
ارسال ها
31
امتیاز واکنش
472
امتیاز
173
زمان حضور
4 روز 12 ساعت 50 دقیقه
با سلام درخواست تعیین ناظر دارم
نام رمان: من دختر بدی نیستم
نام نویسنده: مهناز رضوی
ژانر: اجتماعی، عاشقانه، طنز

خلاصه: در مورد دختری که یک روزه تمامی دستاوردهای پنج ساله‌اش را از جمله کار و ماشین و عشقش را از دست می‌دهد.
او حالا برای بدست آوردن هر کدامشان باید راه طولانی را طی کند؛ اما دختر داستان ما می‌خواهد برای رسیدن به هر یک از آنها راه میانبر و کوتاهی را انتخاب کند.
آیا این راه میانبر به ضررش تمام می‌شود یا به نفعش؟

مقدمه: برای رسیدن به آرزوهای زندگی، می‌بایست ابتدا آن‌ها را به هدف‌های مشخصی تبدیل کرد و آن وقت برای رسیدن به هدف‌ها، تلاش و پشتکار بسیاری خرج کرد.
و لازمه‌ی هر تلاش موفقی، برنامه‌ریزی منظم و مشخصی است. باید از تمامی ثانیه به ثانیه‌هایی که در اختیارمان است، نهایت بهره را ببریم و وقتی هدفی با تلاش و برنامه‌ریزی درستی به دست آید، آن وقت زندگی شیرین می‌شود. شیرینی که نه تنها تو را، بلکه دوستان و اطرافیان تو را نیز شیرین‌کام می‌کند.

ناظر پیشنهادی: Z*A*H*R*A


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Ryhwn و Whisper

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,217
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
نام رما: دل تو را تمنا میکند
نام نویسنده: م.ماه
ژانر:
پلیسی، عاشقانه،معمایی، هیجانی


خلاصه: زندگی را برایش ناجوان‌مردانه معنا کرد. زندگی شیرینی که به تلخی زهر تبدیل شده و با حضور کثیف او معنای‌اش در ذهن آن دختر بچه‌ی ناز پروده‌ی شر و شیطون تغییر کرد. اما حالا دیگر آن دختر بچه، دختر بچه‌ی چند سال قبل نبود. بزرگ شده، سخت شده، قلبش از سنگ شده و تنها زندگی برایش یک معنا داشت
"انتقام"
خیلی‌وقت بود که با این کلمه روزش را شب می‌کرد و فقط منتظر بود تا سرِ وقت مثل گرگی زخمی طمع خود را بدرد... .
سلام. ناظر شما Mahla_Bagheri . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. ~ROYA~ رو هم اد کنید.
موفق باشید:rose:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Whisper

M.h.z.n77

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/8/21
ارسال ها
6
امتیاز واکنش
9
امتیاز
73
محل سکونت
خوزستان
زمان حضور
12 ساعت 19 دقیقه
نام رمان: قدرت عشق
ژانر: تخیلی_عاشقانه
نام نویسنده:m.h.z.n77

خلاصه:من آنیتا هستم دختری که وقتی فقط یک نوزاد بودم تنها در اعماق جنگلی عظیم رها شدم .. تنها هستم و از هیچ کس و هیچ چیزی ترسی ندارم چون با خطر بزرگ شدم و یاد گرفتم چطور از خودم دفاع کنم ... من به وجود هیچکس در کنار خود نیاز ندارم ..


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Ryhwn

irana

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/6/21
ارسال ها
7
امتیاز واکنش
102
امتیاز
98
زمان حضور
1 روز 1 ساعت 22 دقیقه
نام :تنهاترین خوناشام
نویسنده :irana
ژانر: ترسناک، تخيلي، هیجانی، طنز.
خلاصه :
جانان دختری که بعد از تصادفی که پدرو مادر ناتنیش کشته میشن توسط برادر بزرگش تبدیل به خوناشام میشه و...


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Ryhwn

Mey

اخراج شده
کاربر اخراج شده
کاربر رمان ۹۸
عضویت
28/8/21
ارسال ها
8
امتیاز واکنش
183
امتیاز
98
زمان حضور
2 روز 1 ساعت 47 دقیقه
نام رمان: ماه آرزو ها
اسم رمان ممکن است تغییر کند
نویسنده:Mey.m
ژانر: عاشقانه،طنز،ترسناک،خوناشام گرگینه ای،تخیلی
خلاصه:
ترسناک؟!
الان که فکر میکنم میبینم ترسناک کلمه درست نیست
وحشتناک نزدیک تر است
آن وحشت به خوشی تبدیل میشود؟!
آرزویم است........



ناظر پیشنهادیZ*A*H*R*A


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Ryhwn و Whisper

M.h.z.n77

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/8/21
ارسال ها
6
امتیاز واکنش
9
امتیاز
73
محل سکونت
خوزستان
زمان حضور
12 ساعت 19 دقیقه
نام رمان: دنیای تاریک من
نام نویسنده:m.h.z.n77
ژانر: تخیلی_عاشقانه_غمگین
خلاصه:توی یک شب سرد زمستان بود ... دختری زیبا رو که بعد ها حیوانات جنگل اسم او را آنیتا گذاشتند.. زمانی که فقط یک نوزاد بود در جنگل رها شد ...

مقدمه:
گاهی زندگی به تنهایی بهتر است
شاید اگر تنها نبودم من هم مثل آنها میشدم ... کسانی که فرزند خود را بی پناه و بی دست و پا در عمق جنگلی تاریک رها کردند...بدون هیچ احساسی...حتی برایشان مهم نبود که این بچه ممکن است بمیرد...


ناظر به انتخاب مدیر



#درخواست ناظر


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • قهقهه
Reactions: Ryhwn و Whisper

M.h.z.n77

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/8/21
ارسال ها
6
امتیاز واکنش
9
امتیاز
73
محل سکونت
خوزستان
زمان حضور
12 ساعت 19 دقیقه
نام رمان: دنیای تاریک من
نام نویسنده:m.h.z.n77
ژانر: تخیلی_عاشقانه_غمگین
خلاصه:توی یک شب سرد زمستان بود ... دختری زیبا رو که بعد ها حیوانات جنگل اسم او را آنیتا گذاشتند.. زمانی که فقط یک نوزاد بود در جنگل رها شد ...

مقدمه:
گاهی زندگی به تنهایی بهتر است
شاید اگر تنها نبودم من هم مثل آنها میشدم ... کسانی که فرزند خود را بی پناه و بی دست و پا در عمق جنگلی تاریک رها کردند...بدون هیچ احساسی...حتی برایشان مهم نبود که این بچه ممکن است بمیرد...


ناظر به انتخاب مدیر


#درخواست_ناظر


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
آخرین ویرایش:
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا