خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

M.shy

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
25/4/21
ارسال ها
1
امتیاز واکنش
11
امتیاز
73
سن
20
زمان حضور
5 ساعت 2 دقیقه
نام رمان: دوگانه
ژانر: تخیلی،عاشقانه،ماجرایی
نویسنده: محدثه
خلاصه:
M Shy:

دو انسان با دو زندگی متفاوت دو سرنوشت متفاوت اما با یک پیوند!

پیوندی که یکی از اونها رو خواهد کشت و این انتخاب با هر دوئه که کی قرار بمیره اما مشکل اینجاس اونها واقعن کی هستن؟

چطور قراره انتخاب کنم که بمیرم یا نه وقتی که بین خواب رویا معلقم


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Ryhwn و *ELNAZ*

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,251
امتیاز واکنش
43,173
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نام رمان: جای میان رویایم(اسم ممکنه تغییرکنه)
نام نویسنده: FaTeMeH QaSeMi
ژانر: عاشقانه، فانتزی
خلاصه‌ای از رمان:
رمان درباره دختری به اسم ترانه است که به تازگی از همسرش جدا شده و دچار گوشه گیری و پریشون حالیه! برای همین به روانپزشک مراجعه می‌کنه بهش دارو میده. توی همین روزاست که ترانه هرشب خواب‌های می‌بینه که به هم مرتبط هستن و خواب فرداش ادامه خواب امشبشه. ترانه فکر می‌کنه به خاطر قرص‌هاست و قرص‌ها رو نمی‌خوره اما اون خواب‌ها قطع نمیشه. اون توی خوابش پسری رو می‌بینه و بعد یه مدت در کمال تعجب....
:aiwan_light_girl_sigh:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: parädox، Ryhwn، *ELNAZ* و 3 نفر دیگر

محسا

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
25/4/21
ارسال ها
7
امتیاز واکنش
31
امتیاز
83
محل سکونت
قلب شما
زمان حضور
10 ساعت 37 دقیقه
رمان: دنیای بی‌نشان
نویسنده: مهسااحمدپور
ژانر: #تخیلی #معمایی #عاشقانه
ناظر:

*خلاصهٔ*
دختری مهربان و ساده‌ دل به نام یلنا در دل مشکلات، با تلاش زندگی می‌کند تا اینکه روزی از روزهای زمستانی درگیر مشکلی بزرگ‌تر از مشکلات خود می‌شود؛ انسانی که یلنا نمی‌داند دختر است یا پسر و حتی از انسان بودن آن هم مطمئن نیست از او برای نابودی شهری مخوف و پنهان کمک می‌خواهد اما یلنا با قلبی مهربان و روحیه‌ای لطیف نمی‌تواند به از بین رفتن دیگران کمک کند به همین دلیل نمی‌پذیرد، اما موجود بی‌رحم و ناشناس یلنا را تهدید می‌کند. یلنا با تمام وجودش در تلاش است تا این مشکل را حل کند و به زندگی عادی خود برگردد اما هر چه بیشتر تلاش می‌کند رازهای پیچیده‌تری از زندگی گذشته‌اش آشکار می‌شود. با ما باشید تا ببینیم یلنا پیروز می‌شود یا آتش مشکلات که در تلاش‌اند زندگی یلنا را بسوزانند.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Tavan، Ryhwn و *ELNAZ*

فرشته مرگ

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/3/21
ارسال ها
4
امتیاز واکنش
27
امتیاز
83
سن
17
زمان حضور
19 ساعت 0 دقیقه
نام رمان:آب و آینه
نام نویسنده:مریم قربانی
ژانر:تخیلی،فانتزی،ترسناک،عاشقانه و رمزآلود

خلاصه:مهتا دخترِ۱۷ساله‌ای که بی‌خبر از گذشته و آینده نامعلومش با مادربزرگ زیبایش در یکی از محله‌های قدیمی مشهد زندگی می‌کند.
دختری شیطون و کنجکاو که آخر کار دست خودش می‌دهد و در شب تولدش با نگاه در اب یا آینه‌ی ماه، به دنیایی دیگر وارد و متولد می‌شود نه به عنوان انسان بلکه با رگه‌هایی از خوناشام، پریان و جادوی سفید و سیاه...


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: *ELNAZ*

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
عشق سوزان است بسم الله الرحمن الرحیم
هرکه خواهان است بسم الله الرحمن الرحیم
دل اگر تاریک اگر خاموش بسم الله نور
گر چراغان است بسم الله الرحمن الرحیم

نام رمان:(راز یک عاشق)
نویسنده: منوره عمادی
ژانر: تراژدی و عاشقانه

خلاصه: ( این رمان بیشتر موضوعاتش واقعی هستن و من فقط به صورت یک رمان نوشته ام )
موضوع مربوط به یک دختر به نام غزل است که از اول داستان زندگیش با غم و اندوه شروع میشود مادرش رو از دست میده
مادری که مشکل اعصاب داشته و خودکشی میکنه چند بار بردبان شیشه زندگی اش میشکست ولی باز هم بلند میشد
بعد چند وقت عشق بچه گی هاشم از دست میده با پدر و برادرش این دوران رو هم سپری میکنه
و وقتی دوباره عاشق میشه و سعی میکنه باز هم زندگی کنه شوهر و بچه اش رو هم از دست میده سر نوشته دختری که
بسیار غمگینی نوشته شده )
و در اخر بر میگرده پیش پدرش و همون پرنسس کوچولویی باباش میمونه.....
ناظر انتخابی: Armîtå_M ) :roseb: Narin_F )
سلام. ناظر شما Narín✿ . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. ~ROYA~ روهم اد کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: monavare.a، Narín✿ و LIDA_M

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
توکل به خدا.
نام رمان: جانی برای مرگ
ژانر: اجتماعی، عاشقانه، تراژدی
خلاصه
:
درست لحظه‌ای که امیدش را راهی سفر کرده بود، یک تصادف او را به جایی میان گذشته‌ و آینده‌ می‌فرستد. امروزش؛ اما در مبهم‌ترین نقطه‌ قرار دارد. سبحان باید خود را از حصار خاطرات و رویا‌ها منزه می‌کرد، چاره شاید عشق بود، شاید هم نه!
ناظر: به صلاح دید خودتون
منتها اگر یه مقدار ناظر سریع العملی باشه بهتر میشه :shyb:
سلام. ناظر شما *ELNAZ* .منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید من رو هم اد کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • عالی
Reactions: LIDA_M

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
درخواست ناظر
اسم رمان:رز آبی
ژانر:عاشقانه طنز،اجتماعی،معمایی
خلاصه:یه دختر معمولی،با یه زندگی معمولی،
حالا فرض کن یهو پای یه آدم جذاب و مرموز باز شه به زندگیش،
درسته هرکسی هم که بود میخواست مخش کنه!
ولی آسو دست و پا چلفتی تر از این حرفاست
البته کی میدونه؟شاید همین شخص جذاب باعث شه آسو بالاخره دست و پا چلفتی بودن رو کنار بذاره و بزرگ بشه!چجوری؟
خب بخون تا بفهمی
ناظر پیشنهادی:ندارم
نویسنده:nil_pr و a_s_t
سلام. ناظر شما ^~SARA~^ . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشین. ~ROYA~ رو هم اد کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: nil_pr و LIDA_M

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
نام رمان: آب و آینه
نام نویسنده:مریم قربانی
ژانر:تخیلی،رمزآلود،عاشقانه، ترسناک

خلاصه:سرنوشت، آینده، تقدیر همه‌ی این‌ها معنایی نزدیک دارند یکی باعث تغیر و دیگری پیشروی در ان تغیر است.
دخترهفده ساله‌ای که در جاده‌ی سرنوشت از سادگی گدشت و با گذر از دروازه‌‌ای آبی تقدیر‌ی که پیش رویش بود را پذیرفت وچه کسی میداند که در آینده از او افسانه‌ای بیش باقی نمی‌ماند.
دختری از جنس خون و زاده‌ی پریان؛ جادوگری ماهر و دلفریبی عیان. مهتایی بی‌همتا که میگذرد از ابر‌ها ولی نمی ماند پنهان پشت هیچ ابری.
رقابت می‌اندازد بی‌آنکه بداند میان دو عاشق...چه کسی پیروز است و چه کسی فارغ از عشق؟
مثلی است نا گفتنی و ندانستنی.
سلام. ناظر شما LIDA_M . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. من رو هم اد کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: LIDA_M و فرشته مرگ

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
درود وقتتون بخیر^^

نام اثر: استراتگوس ارفلون
نویسندگان: پارمیس حبیب‌نیا و نیوشا رضائی
ژانر: درام، ترسناک
خلاصه:
از کلیشه‌ها گفته‌اند؛ از تکرار‌ها، از نیروی فراطبیعی زمان و ابهت ایزدیار.
اما... می‌گریزند نیروها و خود را کنار می‌کشد؛ ایزدیار. تنها تکرار‌ها می‌مانند و کلیشه‌های درونشان که آن را به ارتحال می‌رسانند.
زمان را طایفه‌ای به دست می‌گیرند؛ پروردگار خود را از ملاعبه‌ای دردناک کنار می‌کشد و کلیشه‌ها تبدیل به آغازی جدید می‌شوند و تنها تکرار‌ها... تکرار می‌شوند.
طایفه‌هایی دست به دست هم می‌دهند تا روحش را به مکانی دیگر انتقال دهند و جسمش، محافظی است برای او.
تنها یک استراتژی قوی می‌تواند از او که نمی‌داند چیست... کیست... و زاده‌ی چیست؛ محافظت کند. استراتژی‌ای از جنس ارفلون!
{ بر اساس واقعیت }
سلام. ناظر رمانتون *ELNAZ*. منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. من رو هم اد کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: LIDA_M و *ELNAZ*

فاطمه شم آبادی

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
24/4/21
ارسال ها
1
امتیاز واکنش
7
امتیاز
73
سن
17
زمان حضور
3 ساعت 30 دقیقه
رمان: عشق در دوردستها
نویسنده:فاطمه شم آبادی
ژانر:عاشقانه، طنز، کلکلی
خلاصه:
لاوین صدر. سرمایه‌دار ترین جوون سی ساله‌ی ایرانی؛ روحیه‌ی خشک و سردی داره. برای اینکه کمی از اون فضای یکنواخت دربیاد خودش شخصا میره توی هتل خونوادگیشون کار کنه و اینجاس که میگن هرچی سنگه مال پای لنگه!

خدمتکار تخس و بی کله‌ی هتلش، محیا خانوم تیرش به این رئیس سرد و خشک برخورد میکنه و رسما برا حرفاش تره هم خرد نمیکنه.

حالا کاش فقط ماجرا همین بود

سوزنش گیر میکنه رو لاوین.

هی سر به سر این پسر بی اعصابمون می‌ذاره و وقتی لاوین با چشمای به خون نشسته نگاهش میکنه، در کمال خونسردی شونه‌ای بالا می‌ندازه با نگاهی که فریاد میزنه " عصبانیتت به درک من حوصلم سر رفته! "

دوباره به کاراش ادامه میده...



( توصیه می‌کنم این لج کنندگان اسطوره‌ای رو حتما بخونید )


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: Ryhwn و *ELNAZ*
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا