درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

~ROYA~ · 13/12/20

...Hilda... گفت:
نام رمان: آینده نامعلوم آنیسا

ژانر: ماجراجویی،پلیسی،جنایی،عاشقانه

خلاصه: آنیسا دختر رئیس بزرگترین باند قاچاق در ایران هست.زمانی که پدر و مادرش باهم ازدواج میکنن مادرش از شغل اصلی خبر نداره و بعد از ۱۵ سال زندگی مشترک و ۳ تا فرزند اونا رو دشمن های پدر آنیسا گروگان میگیره و مادر آنیسا میفهمه.در اون گروگان گیری آنیسا آسیب میبینه و برای چند ماه به کما میره.در طی این چند ماه پدر و مادر آنیسا تصمیمی برای زندگی اون میگیرن.

ناظر شما
^~SARA~^
منتظر ایجاد گفتوگو باشید
من رو هم اد کنید.

فریان · 13/12/20

نام رمان:برادران:امپراطوری خورشید
نام نویسنده:علی عابدی
ژانر:فانتزی عاشقانه
خلاصه:قهرمان های رمان پس از مبارزات و سختی های زیاد در سری اول باید برای نجات جهان امپراطوری بنا کنند و برای این کار باید به یک امپراطوری خدمت کنند
ناظر پیشنهادی:Asal_zinati

~ROYA~ · 13/12/20

علی آبانی گفت:
نام رمان:برادران:امپراطوری خورشید
نام نویسنده:علی عابدی
ژانر:فانتزی عاشقانه
خلاصه:قهرمان های رمان پس از مبارزات و سختی های زیاد در سری اول باید برای نجات جهان امپراطوری بنا کنند و برای این کار باید به یک امپراطوری خدمت کنند
ناظر پیشنهادی:Asal_zinati

ناظر پیشنهادی شما تایید می‌شود.

A. Aghakhani · 14/12/20

نام رمان : مال من باش
نویسنده : a. Aghakhani
ژانر : ترسناک . عاشقانه

خلاصه : درمورد پسری به اسم آیدین که زندگی معمولی داره
ولی بعد از یه مدت آزار و اذیت ها شروع میشه
توسط کیا؟؟
جن ها!
ولی آیدین که کاری با اونا نداشت پس چرا دنبالشن؟؟

(درخواست ناظر دارم)

فاطمه دینی · 14/12/20

سلام درخواست ناظر دارم
نام رمان:دلباخته مسکوت
نام نویسنده:فاطمه دینی
ژانر:تراژدی عاشقانه اجتماعی
خلاصه:
زورقی بودم در بند امواج. جفا پیشه‌ی دریای زندگی که خیزاب های نامهربان آن، جسم و جان نحیف مرا به بازی گرفته بود. طوفان های سهمگین آن، مرا به قعر دریای بلا فرو می‌برد.
در این اثنا؛
سوسوی امیدی ازدور نمایان شد. گویی به کویر عطشناک، مایه حیات فرو آمد.
زندگی از دور به من لبخند می‌زد و من در این خوف و رجا، سایه‌ی الطاف الهی را در پیرامون وجودم، احساس می‌کردم که نوید آینده خوشی را به من می‌داد.
ناظر پیشنهادی:Narin_F

SHahryar · 14/12/20

بسم خدا
نام اثر : خیطِّ مـات
نویسنده: پوررضا آبی‌بیگلو
ژانر: فانتزی، اجتماعی، درام
زاویه دید: سوم شخص
نثر: ادبی
خلاصه:
مردی در حال بازگشت است. دیگری گندی که اولادش پدید آورده را جمع می‌کند، یکی هم در این میان دل‌شکسته است.
خانواده‌ای بی‌خیال و پر امید‌، جمعیتی که به ندرت و استثناء می‌شود در آن فردی را یافت که افسرده باشد. کسانی که زندگی‌شان بر هم قلاب شده و اگر هوای دیگری را نداشته باشند؛ همه‌شان بازنده بازیِ هستند که سرنوشت‌هایشان برایشان خواب دیده‌اند؛ خوابی که یک وجب روغن رویش داشته باشد. البته در واقعیت خواب که نه! به هر حال ضرب‌المثلی بود در همین مایه‌ها... .

~ROYA~ · 14/12/20

A. Aghakhani گفت:
نام رمان : مال من باش
نویسنده : a. Aghakhani
ژانر : ترسناک . عاشقانه

خلاصه : درمورد پسری به اسم آیدین که زندگی معمولی داره
ولی بعد از یه مدت آزار و اذیت ها شروع میشه
توسط کیا؟؟
جن ها!
ولی آیدین که کاری با اونا نداشت پس چرا دنبالشن؟؟

(درخواست ناظر دارم)

ناظر شما
خودم

~ROYA~ · 14/12/20

فاطمه دینی گفت:
سلام درخواست ناظر دارم
نام رمان:دلباخته مسکوت
نام نویسنده:فاطمه دینی
ژانر:تراژدی عاشقانه اجتماعی
خلاصه:
زورقی بودم در بند امواج. جفا پیشه‌ی دریای زندگی که خیزاب های نامهربان آن، جسم و جان نحیف مرا به بازی گرفته بود. طوفان های سهمگین آن، مرا به قعر دریای بلا فرو می‌برد.
در این اثنا؛
سوسوی امیدی ازدور نمایان شد. گویی به کویر عطشناک، مایه حیات فرو آمد.
زندگی از دور به من لبخند می‌زد و من در این خوف و رجا، سایه‌ی الطاف الهی را در پیرامون وجودم، احساس می‌کردم که نوید آینده خوشی را به من می‌داد.
ناظر پیشنهادی:Narin_F

ناظر پیشنهادی شما تایید میشود
Narín✿
من رو هم اد کنید

~ROYA~ · 14/12/20

SHahryar گفت:
بسم خدا
نام اثر : خیطِّ مـات
نویسنده: پوررضا آبی‌بیگلو
ژانر: فانتزی، اجتماعی، درام
زاویه دید: سوم شخص
نثر: ادبی
خلاصه:
مردی در حال بازگشت است. دیگری گندی که اولادش پدید آورده را جمع می‌کند، یکی هم در این میان دل‌شکسته است.
خانواده‌ای بی‌خیال و پر امید‌، جمعیتی که به ندرت و استثناء می‌شود در آن فردی را یافت که افسرده باشد. کسانی که زندگی‌شان بر هم قلاب شده و اگر هوای دیگری را نداشته باشند؛ همه‌شان بازنده بازیِ هستند که سرنوشت‌هایشان برایشان خواب دیده‌اند؛ خوابی که یک وجب روغن رویش داشته باشد. البته در واقعیت خواب که نه! به هر حال ضرب‌المثلی بود در همین مایه‌ها... .

ناظر شما :
خودم

N80 · 14/12/20

نام رمان: کُلت نقره‌ای
ژانر: پلیسی، عاشقانه، درام
بافت: سوم شخص
خلاصه:
دختری به نام آذین شگفت، دختری از جنس درد و تلخی‌های روزگار! به دنبال پستی‌بلندی‌های روزگار؛ با مردی از جنس خود آشنا می‌شود که در خانواده‌ای بزرگ شده‌ است که معتقدند، "عشق دروغ است!"
آذین که به مرگ پدر و برادرش مشکوک است، و وقتی با مسیح آشنا می‌شود، در راهی می‌افتد که شاید خود نیز از آن ‌بی‌خبر بود! راهی طولانی و خطرناک!
و حالا، روزگار برایشان چه رقم خواهد زد؟ خوب یا بد؟

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

مدیر کل بازنشسته

کاربر نیمه فعال

مدیر کل بازنشسته

عضو جدید انجمن

عضو تازه وارد انجمن

دوستدار انجمن رمان ۹۸

مدیر کل بازنشسته

مدیر کل بازنشسته

مدیر کل بازنشسته

عضو تازه وارد انجمن

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین