خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Niya.Hamzehei

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/6/21
ارسال ها
27
امتیاز واکنش
331
امتیاز
123
سن
17
زمان حضور
2 روز 2 ساعت 9 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت19
یادمه خانوم بزرگ خیلی این گلخونه رو دوست داشت. چقدر دعوام کرد که فراموش کردم در این گلخونه رو ببندم!
تعجب کردم؛ چه عجب که خانوم بزرگ یچیزی رو دوست داشت!
نگاهی به من انداخت و گفت:
- الان به این روز افتاده! من دیگه وقت نکردم به این گلخونه برسم. بعد از...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان تبسمی دوباره | Niya.Hamzehei و Shagayegh_G کاربران انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: ^~SARA~^، Saghár✿، Ryhwn و 10 نفر دیگر

Niya.Hamzehei

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/6/21
ارسال ها
27
امتیاز واکنش
331
امتیاز
123
سن
17
زمان حضور
2 روز 2 ساعت 9 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت20
حس کردم خیلی دارم اشرافی حرف می‌زنم، واسه همین ذوقی کردم و ادامه دادم:
- حالا بیا اینجارو درست کنیم.
لبخندی زد و سرش رو گرفت بالا، گفت:
- چشم خانوم‌.
باهم وارد گلخونه شدیم. همینجور که کار می‌کردیم، حرف هم می‌زدیم. راجب عمارت و آدماش برام تعریف می‌کرد...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان تبسمی دوباره | Niya.Hamzehei و Shagayegh_G کاربران انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: ^~SARA~^، Saghár✿، Ryhwn و 9 نفر دیگر

Niya.Hamzehei

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/6/21
ارسال ها
27
امتیاز واکنش
331
امتیاز
123
سن
17
زمان حضور
2 روز 2 ساعت 9 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت21
دستام رو آبی گرفتم و رو به دختری که کمکم می‌کرد، گفتم:
- خسته نباشی، به نظرم کافیه بریم استراحت کنیم.
- چشم خانوم. خسته نباشین!
لبخندی زدم و گفتم:
- ممنون.
راه افتادم سمت عمارت. با خستگی وارد اتاق شدم و خودم رو روی تـ*ـخت پرت کردم. آخی! کمرم صاف شد...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان تبسمی دوباره | Niya.Hamzehei و Shagayegh_G کاربران انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، Shaghayegh_G، The unborn و 5 نفر دیگر

Shaghayegh_G

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/6/21
ارسال ها
34
امتیاز واکنش
393
امتیاز
123
سن
17
زمان حضور
1 روز 13 ساعت 17 دقیقه
#پارت22
آقاجان دست منو کشید سمت خودش با نگرانی نگاهی بهم کرد و عصبی گفت:
-دختر کجا بری؟ چی داری می‌گی؟ می‌دونی کجا می‌ره؟ می‌دونی چیکارت می‌کنن؟ سرتقی نکن دختر، نکن!
-آقاجان شما نترس من حواسم به خودم هست!
-آخه دخترم....
نزاشتم ادامه بده، دستش رو گرفتم و گل...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان تبسمی دوباره | Niya.Hamzehei و Shagayegh_G کاربران انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: ^~SARA~^، Saghár✿، The unborn و 4 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا