خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

سیده کوثر موسوی

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/21
ارسال ها
1,870
امتیاز واکنش
19,815
امتیاز
373
سن
19
محل سکونت
ته قلب فاطیم:)❤️
زمان حضور
76 روز 6 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
قصه ای کودکانه و آموزنده درباره راست و دروغ گفتن

قصه شب “راست و دروغ”: پسرک و دخترک مشغول بازی بودند…

پسرک یک سری کامل تیله داشت و دخترک چندتایی شیرینی با خودش داشت.

پسر به دختر گفت : من همه تیله هامو بهت میدم؛ در عوض تو همه شیرینی هات رو به من بده !

راست گفتن

دختر کوچولو قبول کرد اما پسر کوچولو بزرگترین و قشنگترین تیله رو یواشکی واسه خودش برداشت و بقیه رو به دختر کوچولو داد…!

اما دختر کوچولو در کمال صداقت و طبق قولی که داده بود تمام شیرینی هایش را به پسرک داد…

آن شب دختر کوچولو با آرامش تمام خوابید و راحت خوابش برد ولی پسر کوچولو نمی توانست بخوابد ، چون به این فکر می کرد که همانطور که خودش بهترین تیله اش را یواشکی پنهان کرده شاید دختر کوچولو هم مثل او مقداری از شیرینی هایش را قایم کرده و همه شیرینی هایش را به او نداده …!!!

نتیجه داستان :

عذاب وجدان همیشه متعلق به کسی است که صادق نیست اما آرامش سهم کسی است که صادق است…

لـ*ـذت دنیا متعلق به کسی نیست که با آدم صادق زندگی می کند بلکه آرامش دنیا سهم کسی است که با وجدان صادق زندگی می کند…

داستانی از پائولو کوئیلو

منبع :سرسره


قصه راست و دروغ

 
  • تشکر
Reactions: ~ĤaŊaŊeĤ~
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا