- عضویت
- 11/3/21
- ارسال ها
- 1,870
- امتیاز واکنش
- 19,816
- امتیاز
- 373
- سن
- 19
- محل سکونت
- ته قلب فاطیم:)❤️
- زمان حضور
- 76 روز 6 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
قصه ای کودکانه و آموزنده درباره فراموش کردن
قصه شب “سوزان و سگش”: یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچکس نبود. توی دنیای بزرگ، زیر آسمان آبی و قشنگ دختری به اسم سوزان بود که یک سگ خاکستری و یک عالم اسباب بازی رنگارنگ داشت.
توی این اسباب بازی ها یک عروسک هم بود که کهنه شده بود و سوزان دیگر با او بازی نمی کرد. عروسک کوچولو خیلی غصه خورد، چون هیچکس توجهی به او نداشت. پیراهنش پاره بود و روی سر و رویش گرد و خاک نشسته بود. یک لنگه جورابش هم گم شده بود. فقط سگ سوزان بود که گاه گاهی به عروسک کوچولو سری می زد و با او بازی می کرد و به سر و کولش می پرید.
یک روز سوزان توی ویترین یک مغازه اسباب بازی فروشی، چشمش به یک عروسک افتاد که پیراهن قرمزی تنش بود. سوزان آرزو کرد که ای کاش این عروسک قشنگ مال او باشد. همان شب، وقتی سوزان خوابید، عروسکها تصمیم گرفتند با هم به گردش بروند. همین که دیدند خواب سوزان سنگین شده است از توی قفسه هایشان بیرون آمدند و رفتند توی باغ که بگردند.
منبع :سرسره
قصه شب “سوزان و سگش”: یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچکس نبود. توی دنیای بزرگ، زیر آسمان آبی و قشنگ دختری به اسم سوزان بود که یک سگ خاکستری و یک عالم اسباب بازی رنگارنگ داشت.
توی این اسباب بازی ها یک عروسک هم بود که کهنه شده بود و سوزان دیگر با او بازی نمی کرد. عروسک کوچولو خیلی غصه خورد، چون هیچکس توجهی به او نداشت. پیراهنش پاره بود و روی سر و رویش گرد و خاک نشسته بود. یک لنگه جورابش هم گم شده بود. فقط سگ سوزان بود که گاه گاهی به عروسک کوچولو سری می زد و با او بازی می کرد و به سر و کولش می پرید.
یک روز سوزان توی ویترین یک مغازه اسباب بازی فروشی، چشمش به یک عروسک افتاد که پیراهن قرمزی تنش بود. سوزان آرزو کرد که ای کاش این عروسک قشنگ مال او باشد. همان شب، وقتی سوزان خوابید، عروسکها تصمیم گرفتند با هم به گردش بروند. همین که دیدند خواب سوزان سنگین شده است از توی قفسه هایشان بیرون آمدند و رفتند توی باغ که بگردند.
منبع :سرسره
قصه سوزان و سگش
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com