- عضویت
- 11/3/21
- ارسال ها
- 1,870
- امتیاز واکنش
- 19,816
- امتیاز
- 373
- سن
- 19
- محل سکونت
- ته قلب فاطیم:)❤️
- زمان حضور
- 76 روز 6 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
قصه ای کودکانه و آموزنده درباره قهر کردن
قصه شب”ماه و خورشید”: دختر کوچولو تـ*ـخت کوچکی داشت با یک لحاف آبی که رویش پر از ابرهای کوچک و سفید بود. .
هر شب وقت خواب، لحاف آبی اش را روی خود می کشید، ابرهای سفید و کوچک روی لحافش را نوازش می کرد. بعد ماه و خورشید و ستاره ها را روی سقف اتاقش مهمان می کرد تا تنها نباشد. وقتی سر جایش دراز می کشید، به تک تک آنها شب بخیر می گفت.
شب بخیر ماه، شب بخیر خورشید، شب بخیر ستاره پرنور، شب بخیر ستاره کوچولویی که آن دور دورهایی، شب بخیر ستاره سرخ، شب بخیر ستاره آبی ستاره ها زیاد بودند. خیلی زیاد. دختر کوچولو آن قدر به ستاره ها شب بخیر می گفت تا خوابش می برد.
اما آن شب دختر کوچولو نمی توانست بخوابد. با برادرش حسابی دعوا کرده بود.
برادرش گفته بود: «قد من بلندتر است.»
دختر کوچولو روی پنجه های پایش ایستاده بود و گفته بود: «ببین قد من هم بلند است.»
برادرش گفته بود: «من از همه باهوش ترم.»
دختر کوچولو فکر کرد باهوش یعنی چه و گفته بود: «من هم خیلی باهوشم.»
برادرش گفته بود: «من از تو قوی تر و بزرگ ترم.»
دختر کوچولو گفته بود: «من هم قوی و بزرگم.»
منبع :سرسره
قصه شب”ماه و خورشید”: دختر کوچولو تـ*ـخت کوچکی داشت با یک لحاف آبی که رویش پر از ابرهای کوچک و سفید بود. .
هر شب وقت خواب، لحاف آبی اش را روی خود می کشید، ابرهای سفید و کوچک روی لحافش را نوازش می کرد. بعد ماه و خورشید و ستاره ها را روی سقف اتاقش مهمان می کرد تا تنها نباشد. وقتی سر جایش دراز می کشید، به تک تک آنها شب بخیر می گفت.
شب بخیر ماه، شب بخیر خورشید، شب بخیر ستاره پرنور، شب بخیر ستاره کوچولویی که آن دور دورهایی، شب بخیر ستاره سرخ، شب بخیر ستاره آبی ستاره ها زیاد بودند. خیلی زیاد. دختر کوچولو آن قدر به ستاره ها شب بخیر می گفت تا خوابش می برد.
اما آن شب دختر کوچولو نمی توانست بخوابد. با برادرش حسابی دعوا کرده بود.
برادرش گفته بود: «قد من بلندتر است.»
دختر کوچولو روی پنجه های پایش ایستاده بود و گفته بود: «ببین قد من هم بلند است.»
برادرش گفته بود: «من از همه باهوش ترم.»
دختر کوچولو فکر کرد باهوش یعنی چه و گفته بود: «من هم خیلی باهوشم.»
برادرش گفته بود: «من از تو قوی تر و بزرگ ترم.»
دختر کوچولو گفته بود: «من هم قوی و بزرگم.»
منبع :سرسره
قصه ماه و خورشید
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com