- عضویت
- 11/3/21
- ارسال ها
- 1,870
- امتیاز واکنش
- 19,816
- امتیاز
- 373
- سن
- 19
- محل سکونت
- ته قلب فاطیم:)❤️
- زمان حضور
- 76 روز 6 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
قصه ای کودکانه و آموزنده درباره مهربانی
قصه شب “آقای کامپی به گردش می رود”: آقای گامپی در یک خانه قشنگ کنار رودخانه زندگی می کرد. او یک قایق هم داشت. یک روز آفتابی آقای گامپی تصمیم گرفت سوار قایق خود بشود و کمی گردش کند.
وقتی سوار قایق شد یک دختر و پسر جلو آمدند و گفتند:” اجازه می دهید ما هم سوار قایق شما بشویم؟ ”
آقای گامپی گفت:” البته که اجازه می دهم. فقط سر و صدا نکنید. ” بچه ها سوار قایق شدند.
همین که کمی جلو رفتند یک خرگوش که در بین گل ها جست و خیز می کرد، فریاد زد:” آقای کامپی من می توانم سوار قایق بشوم؟ ”
آقای گامپی گفت:” البته که می توانی. فقط توی قایق جست و خیز نکن. ”
خرگوش کوچولو هم جست زد و پرید توی قایق. آنها کمی که حرکت کردند، یک گربه را دیدند.
گربه میو میویی کرد و گفت:” مرا هم با خودتان می برید؟ ”
آقای گامپی گفت ” البته که تو را هم به گردش می بریم، اما فقط بالا و پایین نپر. ” گربه هم قبول کرد و پرید توی قایق .
آنها تا آمدند به راهشان ادامه دهند، سگ گله ای جلو پرید و گفت:” واق واق می شود من را هم با خودتان ببرید؟ من قایق سواری را خیلی دوست دارم. ”
منبع :سرسره
قصه شب “آقای کامپی به گردش می رود”: آقای گامپی در یک خانه قشنگ کنار رودخانه زندگی می کرد. او یک قایق هم داشت. یک روز آفتابی آقای گامپی تصمیم گرفت سوار قایق خود بشود و کمی گردش کند.
وقتی سوار قایق شد یک دختر و پسر جلو آمدند و گفتند:” اجازه می دهید ما هم سوار قایق شما بشویم؟ ”
آقای گامپی گفت:” البته که اجازه می دهم. فقط سر و صدا نکنید. ” بچه ها سوار قایق شدند.
همین که کمی جلو رفتند یک خرگوش که در بین گل ها جست و خیز می کرد، فریاد زد:” آقای کامپی من می توانم سوار قایق بشوم؟ ”
آقای گامپی گفت:” البته که می توانی. فقط توی قایق جست و خیز نکن. ”
خرگوش کوچولو هم جست زد و پرید توی قایق. آنها کمی که حرکت کردند، یک گربه را دیدند.
گربه میو میویی کرد و گفت:” مرا هم با خودتان می برید؟ ”
آقای گامپی گفت ” البته که تو را هم به گردش می بریم، اما فقط بالا و پایین نپر. ” گربه هم قبول کرد و پرید توی قایق .
آنها تا آمدند به راهشان ادامه دهند، سگ گله ای جلو پرید و گفت:” واق واق می شود من را هم با خودتان ببرید؟ من قایق سواری را خیلی دوست دارم. ”
منبع :سرسره
قصه آقای کامپی به گردش می رود
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: