خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

فاطمه عطایی

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/7/20
ارسال ها
87
امتیاز واکنش
2,265
امتیاز
203
محل سکونت
تهران
زمان حضور
8 روز 9 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نام او که در این نزدیکی‌هاست.
نام رمان: آگرین

نام نویسنده: فاطمه عطایی
ناظر: *RoRo*
ژانر: عاشقانه، طنز، جنایی-پلیسی
خلاصه: دختری از جنس تنهایی، با دنیایی پر از آدمک‌های نقاب‌دار!
دنبال تکیه‌گاهی است، اما دریغ از تکیه‌گاهی همانند خودش.
فارغ از هر مشکلی، برای خودش زندگی می‌کرد که ناگهان طوفانی که از یک تهدید سر چشمه می‌گیرد، به سوی اوی می‌تازد و دخترک را غرق در خود می‌کند.
آیا عشقی که در آن گرفتار می‌شود، حماقت محض است؟
نکند این آهوی عاشق توسط مع*شوق گرگش دریده شود؟!
#نقد_پذیر_باشیم


نقد و بررسی رمان آگرین | فاطمه عطایی کاربر رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻، Mahla_Bagheri، LIDA_M و 2 نفر دیگر

LIDA_M

کاربر حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
8/4/20
ارسال ها
1,796
امتیاز واکنش
20,432
امتیاز
428
محل سکونت
Cemetery
زمان حضور
78 روز 19 ساعت 52 دقیقه
به نام خدا
نقد و بررسی رمان "آگرین"
شروع از مهم ترین نقطه داستان، چالش برانگیز است!
شروع خوبیست اما ریسک زیادی دارد! در این نوع شروع نویسنده سوال های زیادی را در ذهن خواننده ایجاد می‌کند اما اگر نویسنده نتواند این سوال ها را جمله به جمله پاسخ دهد به طوری که این سوالات گیج کننده نباشد و فقط معمایی در رمان ایجاد کند، مورد قبول نیست!
"آگرین" تا حدودی توانسته بود این ریسک را کنترل کند ولی کاملا موفق نبود!
اتفاقات زیادی افتاد ولی تعادلی بین سوال ها و جواب ها نبود!
برای این نوع رمان بهتر بود شروعی آرام تر و ملایم تر داشته باشیم!
علت دیگر موفق نبودن شروع هم کمی به قلم، کمی به شخصیت پردازی و کمی هم به باورپذیری مرتبط است که در ادامه به آن موضاعات خواهم پرداخت!
ایده ایرادات مشهودی داشت مثل وجود کلیشه های زیاد و باور پذیری پایین رمان!
قاچاق مواد مخدر، کلاه گذاشتن سر شخصیت های اصلی و وارد کردن محموله با اسم آن‌ها، زیبایی افسانه‌ای شخصیت ها، رسیدن به مقامات با سن کم! قبول دارم دو گزینه‌ی اول ممکن است و شاید امری جایز، ولی دیگر موارد چی؟ هم کلیشه هم عدم باورپذیری خوانندگان را زده می‌کند!
اگر رمان را مانند یک غذا در نظر بگیریم، هر چقدر هم که دست پخت آشپز خوب باشد اگر 10 روز متوالی یک غذا را بخوریم قطعا از آن زده می‌شویم!
حال با اینکه قلم نویسنده خوب است ولی کلیشه ها خواننده ها را زده می‌کند!
قاچاق مواد مخدر را تقریبا می‌توان در تمامی رمان های پلیسی دید! یا گزینه دوم که خب قابل قبول است ولی کلیشه‌ای!
درمورد باورپذیری این‌گونه بگویم که تصور کنید در کیکی جعفری پیدا شود! حداقل در ژانر جنایی_پلیسی و مشابه نباید شخصیت ها حوری باشند مگر اینکه دلیلی کاملا موجه وجود داشته باشد یا حداقل هدفی از زیبایی افسانه‌ایشان!
مدیر شرکت بود در آن سن؟ باشد قبول می‌کنم که بخاطر پدرش است! ولی سمت سیاوش چی؟ حتی اگر دلیلش نبود پدر یا مادرش باشد باز هم موجه نیست!
سیاوش و آراز چگونه برادری هستند که در این دنیا که برادر با برادرش سر قدرت می‌جنگد یکی زیر دست دیگری است؟امیدوارم نویسنده دلیل موجهی برای این ماجرا داشته باشد!
اصلا مگر هر دو دختر به عبارتی پولدار نیستند؟ پس چرا برای جریمه نشدن به آن پلیس التماس کردند؟بهتر است نویسنده بیشتر به جزئیات پرداخته و توضیح دهد!
سهل انگاری سـ*ـاقی به عنوان یک پلیس در این مورد قابل قبول نیست! فقط با آموزش چند راه و روش ساده جون یک انسان یا حتی بیشتر را به خطر انداخت؟!
سهل انگاری در صحبت و حرف هایشان و بعضی جزئیات که با خواندنش به عنوان خواننده جا خوردم!
برای مثال راندن ماشین با آن سرعت در خیابان!
بی احتیاطی در تماس ها و چت هایشان!
به نظرم رد گم کنی با بحث مانیکور به طوری که طرف مقابل هی سوتی دهد بیش از حد شک برانگیز است!
و اینکه اگر سیاوش و آراز آن‌قدر پولدار هستند پس دسترسی به چیزهایی دارند که می‌توان با آن حتی چت های فرد را هم کنترل کرد! پس گفتن آن حرف های در فضای مجازی قابل قبول نیست!
شخصیت پردازی هم بسته به همین دو ایراد بزرگ است!
شخصیت مهرسا ریاحی دختری فوق خوشگل، احساساتی و لوس! به زیبایی افسانه‌ایش که اشاراتی کردم! احساساتی و لوس بودن شخصیت را می‌توان پای دختر پولدار بودنش گذاشت! که با وجود مرگ مادر و این اتفاقات کمی لوس بودنش غیر قابل قبول است! نویسنده سعی بر این داشته که او را شخصیتی مغرور نشان دهد اما در بعضی جاها آن‌قدر شخصیت را احساساتی و گریان به تصویر کشیده که نمی‌توان او را مغرور شمرد! البته این کار که شخصیت احساساتی و اصطلاحا اشکش دم مشکش باشد غلط نیست ولی زیاده روی هم کار درستی نیست و خواننده را زده می‌کند!
سربه هوایی و گاهی بعضی کار های بچه‌گانه‌اش باعث می‌شود همان‌گونه که در رمان هم ذکر شده خواننده فکر کند که با این سن و حالت های احمقانه چگونه ممکن است مدیر یک شرکت باشد!
سـ*ـاقی شخصیتی دلسوز، شیطون و شوخ؛ به نظرم بهتر است نویسنده کمی در شخصیتش تغییر ایجاد کند! به عنوان یک پلیس به صورت ناخودآگاه شخصیت باید جدی تر باشد!
نویسنده می‌تواند کمی هم شخصیتش را پررنگ تر کند و در شخصیتش آثار پلیس بودن را مشهود سازد و بیشتر به جزئیات بپردازد!
شخصیت آراز و سیاوش تا حدودی مبهم هستند که این به خواطر جدید الورود بودنشان به رمان است!
ولی همان‌طور که در بالا هم اشاره کردم، شخصیتشان باورپذیری پایینی دارد و تاحدودی سمت کلیشه رفته است!
مخصوصا لج بازی آراز با مهرسا بچه‌گانه است و سهل انگاری!
و حتی دیدار مهرسا با سیاوش که رئیس است! اگر آن‌ها می‌دانند که سـ*ـاقی یک پلیس است (که باید بدانند! البته نویسنده می‌تواند با یک دلیل موجه کاری کند آن‌ها ندانند یا اهمیت ندهند.) این کار به اصطلاح احمقانه ترین کار ممکن است!
نحوه دزدیدن مهرسا هم سهل انگاری بود! بهتر است اگر آن‌ها قصد انتقام دارند (انتقامی هدف‌مند) پس باید ریز بین تر و مراقب تر باشند!
مخصوصا که آن‌ها باند خلاف‌کاری هستند!
شخصیت پریسا و پدر مهرسا هم مانند تمام نامادری ها و پدر های تغییر یافته بعد ازدواج دوم بودند!
نویسنده بهتر است شخصیت پریسا را کمی پررنگ تر کند! و اینکه نویسنده‌ی عزیز فراموش نکنید هیچ شخصیتی نباید خوب مطلق یا بد مطلق باشد! ممکن است از نظر راوی یعنی مهرسا این‌گونه باشد ولی به صورت نامحسوس می‌توانید این تعادل را ایجاد کنید!
نویسنده باید برای تغییر پدر مهرسا بیشتر دلیل بیاورد! و از یاد نبرد که او هنوز هم یک پدر است! محبت نامحسوس و نگرانی برای فرزند نباید با یک ازدواج ناپدید شود مگر با دلیل موجه!
البته رمان هنوز برای نقد شدن اطلاعات کافی نداده و امیدوارم نویسنده در آینده تمامی این‌کار ها را هدف‌مند تر کند!
همان‌طور بعضی اتفاقات! برای مثال اتفاقاتی که به صورت تک بعدی هدف‌مندند؛ مثل تماس پدر سـ*ـاقی قبل گفته شدن حقیقت توسط مهرسا!
نویسنده می‌تواند با پردازش ماهرانه به جزئیات از یک تماس ساده چند اتفاق مهم به عمل آورد!
سطح قلم خوب بود ولی روند رمان در بعضی جاها باعث پایین آمدن سطح می‌شد!
روند رمان حساب شده و هدف‌مند نبود یا این‌گونه به نظر می‌رسید! نویسنده می‌تواند بعد رفع کردن کلیشه های ایده و کار کردن روی کاراکتر ها روند رمان را هدف‌مند تر کند و معما های زیرکانه‌ای درونش قرار دهد!
ژانر پلیسی_جنایی به خلاقیت، اطلاعات، تا حد ممکن نو و جدید بودن ایده، معما ها، هدف‌‌دار بودن جملات و باورپذیری نیاز دارد!
چون با وجود اثر های کلیشه‌ای و سطح پایین و دادن اطلاعات غلط آن‌ها به خواننده، این ژانر را خیلی حساس است!
پس بهتر است تغییری اساسی در این بخش ایده انجام شود!
ژانر طنز برخلاف چیزی که اثر های سطح پایین آن را نشان داده‌اند، ژانر سنگینی‌ست!
بهتر است این ژانر حذف شود، زیرا کل‌کل و شوخی های بچه‌گانه ژانر طنز را پوشش نمی‌دهد. نویسنده می‌تواند طنز نویسی کند اما ژانر طنز طالب چیزی فراتر از کل‌کل است!
ژانر عاشقانه هنوز وارد رمان نشده و همان‌طور که گفتم برای نقد رمان هم کمی زودتر اقدام شده!
ولی بهتر است نویسنده فراموش نکند که این ژانر هم ژانر حساسیت و کلیشه های زیادی دارد.
خلاصه و مقدمه رمان را کمی بیشتر از حد انتظار لو می‌دهد ولی معما هایی هم ایجاد می‌کند که باعث می‌شود آن دو با وجود اشکالات مطلوب باشند!
اسم رمان کمی گیج کننده بود! این مورد هنوز مشخص نشده که آگرین به منظور اسم فردی استفاده شده یا به معنای آتشین و به رنگ آتش است!
بهتر است نویسنده این ابهام را رفع کند! اسم خوب است ولی تمامی داستان و ژانر ها را پوشش نمی‌دهد!
توصیفات خوب بودند ولی کم! خواننده برای درک و تصور نیازمند توصیفات بیشتریست! توصیفات چهره هم تکرار نشده بودند تا در ذهن خواننده ماندگار شوند!

می‌توان گفت رمان می‌تواند دارای سطح خوبی باشد اگر اشکالات چشم گیرش رفع شود! بهتر است نویسنده بعد ویرایش و در ادامه رمان به جزئیات بیشتری بپردازد و روی باورپذیری و هدف‌مند کردن جملات کار کند!
با تشکر از انتقاد پذیری شما
LIDA
کادر نقد رمان98


نقد و بررسی رمان آگرین | فاطمه عطایی کاربر رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: زینب نامداری، MĀŘÝM، فاطمه بیابانی و 4 نفر دیگر

فاطمه عطایی

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/7/20
ارسال ها
87
امتیاز واکنش
2,265
امتیاز
203
محل سکونت
تهران
زمان حضور
8 روز 9 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
خیلی ممنون از نقد بسیار مفیدت لیدا جان.
همین که نقدت رو دیدم
فهمیدم که از اون ایده‌ اولیه خیلی دور شدم. ایده‌ای که خیلی نو تر و پر از چیز‌های واقعیت هست.
من فعلا رمان رو ادامه نمیدم و کل رمان رو ویرایش میدم.:گل:


نقد و بررسی رمان آگرین | فاطمه عطایی کاربر رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: MĀŘÝM، Z.A.H.Ř.Ą༻ و LIDA_M
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا