خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Mahla_Bagheri

مدیر تالار آموزش نویسندگی
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
نویسنده ویژه
مدرس نویسندگی
  
  
عضویت
29/4/20
ارسال ها
547
امتیاز واکنش
15,422
امتیاز
353
زمان حضور
83 روز 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
«به نام خداوند مهربان»
سلام به دوستان عزیزم و تمامی نویسندگان ارجمند.
این تاپیک اختصاصی رمان ۹۸، آموزش مقدماتی شخصیت پردازی برای نویسندگان مبتدی است.
هرگونه کپی برداری از متون با ذکر منبع پیگرد قانونی خواهد داشت!
تیم آموزش نویسندگی رمان ۹۸ تقدیم می‌کند.


آموزش شخصیت پردازی | اختصاصی انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Thr، -FãTéMęH-، YeGaNeH و 22 نفر دیگر

Mahla_Bagheri

مدیر تالار آموزش نویسندگی
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
نویسنده ویژه
مدرس نویسندگی
  
  
عضویت
29/4/20
ارسال ها
547
امتیاز واکنش
15,422
امتیاز
353
زمان حضور
83 روز 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
*دوستان عزیز و نویسندگان گرامی؛ شخصیت پردازی یکی از پایه‌های اصلی رمان نویسی است. وجود الزامی شخصیت و ملموس بودن آن قدرت قلم هر نویسنده را در اثر خود به رخ می‌کشد.
در قلم هر نویسنده‌ای در ابتدا ضعف در شخصیت به وضوح دیده می‌شود. ساختن شخصیت، روح پردازی به آن، قابلیت لمس شدنش و... نکات و مهارتی است که در بهره‌ی اول چشم هر خواننده‌ای را به خود جلب می‌کند.
ما اینجا در کنار هم هستیم که قدم به قدم تمام این مراحل شیرین را بگذارنیم و اسطوره‌‌ای از شخصیت‌های خود بسازیم.*
شیوه‌های شخصیت پردازی
شیوه‌های شخصیت پردازی در هر رمان/داستان متعدد و مختلف است. نویسنده با وصل شدن به ابعاد مختلف درونی و بیرونی شخصیت او را به خواننده معرفی می‌کند و در سیر رمان/داستان او را به نقطه اوج خودش و در نهایت به پایان می‌رساند.
شخصیت رمانی/داستانی مانند انسان واقعی در زندگی ما است؛ دارای ابعاد مختلفی است که برخی قابل رؤیت و دیگر، از چشم ما پوشیده است.
روان و فکر یک شخصیت و آنچه در ذهن دارد چیزی غیرقابل دید است و در عوض گفتار، رفتار، عمل، جنبه‌های ظاهری از جمله قیافه، مال و منال و... نشان دهنده‌ی ابعاد درونی و پنهان است.
نویسنده برای ابعاد درونی و بیرونی و معرفی کاراکتر از راه‌های مختلف شخصیت پردازی استفاده می‌کند.
در ابتدا گفتیم که شخصیت رمانی/داستانی همانند یک انسان واقعی است و گاهاً یک الگو از واقعیت اجتماعی خود است و نحوه‌ی رفتاری خود را از بطن اجتماعی که برایش ساخته می‌شود می‌گیرد و در رمان/داستان پردازش می‌کند.

«تنها راهی که می‌توانیم از محله‌های ذهنی و فکری هرکس عبور کنیم و پیج جاده‌هایش را به خاطر بسپاریم؛ این است که از چم و خم راهش که همان گفتار و رفتار خود فرد است مطلع شویم.
در واقع ما با رفتار، گفتار و عمل هر فرد به ذهن و فکرش رخنه می‌کنیم و از باطن واقعی‌اش به خوبی آگاه می‌شویم.»
از همه‌ی این‌ها به یک نتیجه می‌رسیم: «اگر انگیزه‌ی یک کاراکتر روشن، مشخص و قابل لمس نباشد، اعمال او غیرقابل توضیح یا باور نکردنی است!»
انگیزه‌های شخصیت از دو چیز سرچشمه می‌گیرد:
۱-طبیعت درونی شخصیت قبل از آغاز رمان/داستان شکل گرفته است.
۲-از دسته حوادثی که بعد شروع رمان باعث می‌شه نیاز و خواسته‌هایی برای کاراکتر ایجاد یا بخواهد.
پس در حقیقت رمان یا داستانی که شخصیت‌ها را در مرحله‌ی عمل نشان می‌دهد برای مایی که دائم در حال کنش و مقابله با دیگران هستیم جذابیت خاصی دارد. چنین شخصیت‌هایی که که از جهان ما، زندگی ما و اجتماع ما و... هستند باعث می‌شود درک عمیق‌تر و دید بهتری از کاراکتر داشته باشیم و کسب کنیم. زیرا انگیزه‌ی رفتار و گفتار اشخاص ساخته شده، همه برگرفته از خصوصیات خلقی و روانی است که نویسنده برای آن می‌سازد.
از آنجا که در دنیای واقعی و پیرامون خود ما، وجود افراد درونگرا که از خود واقعی‌شان سر باز می‌زنند و شناخت آن‌ها مشکل می‌باشد؛ در رمان/داستان هم نیز باید چنین شخصیت‌هایی سربسته و نهفته باقی بمانند تا تعادل در بطن رمان/داستان از وجود شخصیت‌ها باقی بماند.

امیدوارم این قسمت از آموزش برای تمامی کاربران و نویسندگان مفید باشه...


آموزش شخصیت پردازی | اختصاصی انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Thr، varesh، امیری ز و 24 نفر دیگر

Mahla_Bagheri

مدیر تالار آموزش نویسندگی
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
نویسنده ویژه
مدرس نویسندگی
  
  
عضویت
29/4/20
ارسال ها
547
امتیاز واکنش
15,422
امتیاز
353
زمان حضور
83 روز 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
خب‌خب، من باز اومدم:) امیدوارم این پارت کمک‌های شایانی به دوستان عزیزم بکنه. و می‌پردازیم به ادامه شخصیت پردازی...
شخصیت‌های رمانی/داستانی از خودشون هیچ اراده‌ و عملکردی ندارن؛ این نویسندگان هستن که با کمک و پشتوانه‌ی قلم خودشون زندگی، تلاش، روح انسان دوستی، نفرت، ناامیدی، شکاکیت، اعتماد به نفس، انزجار و... به درون و ماهیت شخصیت‌های خودش می‌دهند.
یکی از ویژگی‌های شاخص یک رمان/داستان موفق، شخصیت پردازی است. یک نویسنده توانمند در شخصیت سازی باید همواره با شخصیت‌هاش باشه. با اون‌ها متولد بشه، زندگی کنه، خو بگیره، غذا بخوره، ادامه بده و در نهایت، اتمام کار! و حتی یک نویسنده، یک گوینده مقتدر در بازگویی زیبایی و زشتی‌ها از نظر خودش توسط رفتار، گفتار و عمل شخصیت باشه. یعنی رمان/داستان خودش رو با همراهی و کمک شخصیت‌هاش در قالب‌های مختلف(گفتار، رفتار، عمل...) پیش ببره.
خب پس با هم به یک نتیجه‌ی دیگه رسیدیم «شخصیت پردازی به چند طریق انجام می‌شه!» و مسلماً هر راهی وجه‌های مختلف خودش رو داره.
اغلب نویسندگان و نظریه پردازان رمان/داستان روش‌های شخصیت پردازی رو اومدن به دو دسته تقسیم کردند:
۱-شخصیت پردازی مستقیم
۲-شخصیت پردازی غیرمستقیم
خب، چطوره یه بررسی روی هردو روش داشته باشیم؟
۱-شخصیت پردازی مستقیم
تو شیوه‌ی ارائه مستقیم، نویسنده به طور مستقیم به ما می‌گه که شخصیت شبیه چیه؟ قهرمان شبیه کیه؟
کی کار درست رو انجام می‌ده و کی غلط. سریع نظر می‌ده و به نتیجه‌ هم درجا می‌رسه! و حتی در روش مستقیم نویسنده درباره شخصیت خودش واضح می‌گه: «او فری مهربان و متواضعه، به هیچ‌کس ظلمی نکرده و...» در حالی که می‌تونه از طریق بخشندگی و بخشش این رو نشون بده ولی در یک جمله به راحتی فرد مهربان رو توصیف می‌کنه و در ذهن خواننده درجا ارزیابی می‌شه و نیاز به هیچ‌گونه تفکر و کنش ذهنی باقی نمی‌مونه.
روش ارائه مستقیم به دلیل صراحت و صرفه جویی در بعضی جهات لازمه اما هیچ‌گاه به تنهایی نباید ازش استفاده کنیم چون شخصیت‌ها تا وقتی که وجود دارند، باید عمل کنند! وقتی شخصیت عمل نکنه و رفتاری از خودش نشون نده خب اون رمان/داستان بیشتر شبیه یه مقاله می‌شه؛ پس روش مستقیم هرگز به تنهایی متقاعد کننده نیست!
۲-شخصیت پردازی غیرمستقیم
شخصیت پردازی غیرمستقیم مدلی هست که نویسنده از طریق رفتار، گفتار، اندیشه‌ها و حتی اسم و فامیل شخصیت و... اطلاعاتی رو از شخصیت در اختیار خواننده قرار می‌ده. مثلا: «در حالی که جزوه را زیر بـ*ـغلش گرفته بود و عرض راهروی طویل را طی می‌کرد صدایش زد:
-نسیم، به خدا اون طور که فکر می‌کنی نیست!»
اینجا نویسنده در واقعه‌ای مشخص‌، شخصیت را به ما معرفی کرده است و درجا نگفته «من نسیم ۲۷ سالمه، دانشجوی فلانم، چندتا خواهر و برادر و... دارم» و این، خواننده رو برای شناخت بیشتر نسیم ترغیب می‌کنه نه اینکه اطلاعات رو درجا به مغز خواننده بدون هیچ آمادگی پمپاژ کنه!
خب عمل کسی که در رمان/داستان دروغ می‌گه، جنایت می‌کنه، دورو و پسته و...از روان پریشان و صدمه دیده‌اش حکایت می‌کنه که خودش می‌تونه علت‌های مختلفی داشته باشه.
خب در روش غیر مستقیم هیچ‌وقت نویسنده نمی‌گه این دروغگو، قاتله، عوضیه و... اما در روند رمان/داستان به اولین دروغ، قتل، شورش، بدجنس بازی و... برملا می‌کنه که ما با چه نوع شخصیتی رو‌به‌رو هستیم. خب در واقع این شخصیت‌ها با اعمالی که نشون می‌دن درون خودشون رو نشون می‌دن! و فقط در عمل نیست بلکه می‌تونم با دقت و از جزئیات رفتار و گفتار اطلاعات مهمی رو از شخصیت به دست بیاریم. مثلا: «با تیک‌تیک دوباره‌ی ساعت، قلنج انگشت‌های دست چپش رو می‌شکنه! پایش مدام به کف سرامیک‌های نمور و سرخ‌رنگ می‌خوره. چهره‌ی گچی‌ای که روی زمین ولو شده، سردردش رو تداعی می‌کنه!»
خب ما با خواندن این تیکه متوجه می‌شیم که فرد چه قاتل است چه نه، استرس شدیدی داره. و اگر قتلی هم در کار بوده باشه تشخیص خواننده غیرعمد بودنه!

پس در معرفی غیرمستقیم، نویسنده به وضوحت و صراحت درباره‌ی شخصیت چیزی نمی‌گه، بلکه با صفات و خصوصیات اون رو غیرمستقیم به ما نشون می‌ده.
امیدوارم مفید باشه:morningb:
*در پارت بعدی به دسته‌بندی متعدد شیوه‌های غیرمستقیم می‌پردازیم:)


آموزش شخصیت پردازی | اختصاصی انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: Thr، varesh، امیری ز و 21 نفر دیگر

Mahla_Bagheri

مدیر تالار آموزش نویسندگی
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
نویسنده ویژه
مدرس نویسندگی
  
  
عضویت
29/4/20
ارسال ها
547
امتیاز واکنش
15,422
امتیاز
353
زمان حضور
83 روز 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
گفتیم شخصیت پردازی غیرمستقیم به چند طریق انجام می‌شه که عبارتند از:
۱-‌رفتار(اعمال)
۲-گفت و گو
۳-نام
۴-قیافه‌ی ظاهری
۵-توصیف

خب دوستان عزیزم، بهتره به طور تکی روی هرکدوم‌شون یک ارزیابی داشته باشیم.
الف: شخصیت پردازی از طریق رفتار(اعمال)
رفتار یک انسان بخش بزرگی از تفکرات، احساس و... شامل می‌شه و نویسنده از طریق یک رفتار متفکرانه، احساسی و واقعی کاراکترها، به موقعیت‌شون پی می‌بره.
اون چیزی که در جهان رمان تعیین کننده هست عمل شخصیت‌هاست! یک شخصیت زنده با عملی که از خودش نشون می‌ده زنده بودنش را اثبات کنه؛ به ویژه با گفتارشون که اونم نوعی عمله.
اولین و ساده‌ترین نقش یک شخصیت کنش‌گری اوست. کنش‌ها دسته عملاتی هستند که مرتب تکرار می‌شند یا یک کنش غیر از عادات شخصیت هست که یک‌بار اتفاق می‌افته و از همین رو می‌تونیم به روحیه شخصیت پی ببریم.

ب: شخصیت پردازی از طریق گفت و گو
گفت و گو یکی از طبیعی‌ترین نیازهای انسانه. انسان در هر حالتی باید حرف بزنه؛ در زمان غم، خوشحالی و حتی هنگام کار کردن. گفت و گو نقش کلیدی ظریفی داره که ابعاد مختلف انسان رو باهاش به چالش می‌کشه. پس شخصیت پردازی در رمان بدون گفت و گو معنی نداره. مگر این که کاملا تنها باشه و اون زمان هم نیاز به گفت و گوی درونی یا یادآوری گفت و گوها در ذهن شخصیت هست.
اگر فرد در محیط اجتماعی باشه، مجبور با دیگران ارتباط برقرار کنه. زیرا گفت و گو مانند عمل یا حتی بیشتر از عمل نشان دهنده‌ی ویژگی‌های روحی شخصیت رمان هست. کلماتی که به کار می‌ره، تاکید بر جاهای خاص، موضوع و مضوون‌ گفت و گوها، مکث‌ها، پستی و بلندی صدا، تلفظ‌های نادرست یا غلط، لغزش‌های زبانی و.... همه این‌ها نشان دهنده تجربه‌، ذهن و روان افراد هست.

توصیه‌ی ویژه‌ای که به دوستان تازه کارم دارم اینه که ذکر اسم شخصیت و پشت بندش دونقطه و یه دیالوگ کافی نیست! شخصیت یک آدمه، رفتار داره، حالت داره، مخصوصا در یک موقعیت خاص یا بحرانی؛ پس چه بهتر که حالت شخصیت رو موقع گفتن دیالوگ بیان کنید، بی شک در تأتیر گذاری رمان موثر هست!
ج: شخصیت پردازی از طریق نام
یکی دیگه از راه‌های شخصیت پردازی در روش غیرمستقیم استفاده از نام هست. هر شخصیتی قطعا باید اسم داشته باشه. گاهی اوقات نویسنده می‌تونه به طرز هوشمندانه اهداف خودش رو در نام شخصیت پیاده کنه. اکثرا نام‌گذاری شخصیت‌ها بر اساس ویژگی‌های فرده؛ اما خب سبگ نام‌گذاری افراد با هم دیگه تفاوت داره.
وقتی نویسنده رمان رو پایه گذاری می‌کنه اسمی برای شخصیتش انتخاب می‌کنه. نام گذاری افراد با توجه به شرایط جامعه و جغرافیای حاکم بر رمان هست که تو هر زمان خاصی اسم‌های خاصی مرسوم می‌شه؛ حتی نام گذاری اشخاص رمان متأثر از سنت و ویژگی هست و نام شخصیت‌ها به نوعی بیانگر فکر و ایده نویسنده و بازتاب جامعه هست.

خب انشالله دو راه دیگه در پارت بعدی، ممنون از حضور همه عزیزان:گل:


آموزش شخصیت پردازی | اختصاصی انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Thr، varesh، امیری ز و 17 نفر دیگر

Mahla_Bagheri

مدیر تالار آموزش نویسندگی
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
نویسنده ویژه
مدرس نویسندگی
  
  
عضویت
29/4/20
ارسال ها
547
امتیاز واکنش
15,422
امتیاز
353
زمان حضور
83 روز 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
خب عزیزان می‌پردازیم به ادامه بررسی راه‌های شخصیت پردازی:
د: شخصیت پردازی از طریق قیافه‌ی ظاهری
توصیف ظاهر اشخاص/افراد در شخصیت پردازی از قدیم تاکنون مورد توجه بوده؛ یعنی به مشخصات و ویژگی‌های ظاهری فرد در سیر رمان/داستان توجه می‌شده. حتی می‌شه گفت ظاهر شخصیت پیش از گفتارش کنکاش می‌شه و یکی از موارد شناخت شخصیت‌هاست. البته ناگفته نمونه که به قیافه و ظاهر اشخاص از چشم‌ انذازهای خاص و مختلفی نگاه می‌شه.
اغلب قهرمانان حماسه‌ها، جثه‌ای بزرگ، دارای الطاف زیبایی‌‌‌ و.. بودند.
بعضی نویسندگان هم در ظاهر شخصیت‌ها اغراق و مبالغه می‌کنند و اون چیزی که ظاهر شخصیت هست رو دو‌سه برابر می‌کنند؛ مثل زیبایی‌های شایع که حتی می‌تونه به کلیشه بودن رمان رقم بزنه.
عده‌ای هم در نوشتن افراد طبقات پایین اجتماع، توصیفات ظاهری را زننده‌تر و طبقات بالاتر را با رنگ و لعاب بیشتر.
حتی شده که نویسندگانی تمام ظواهر شخصیت رو در یک پاراگراف توصیف و تمام می‌کنند.

«توصیه ویژه من این هست که از تمام دیدگاه‌های توصیف ظاهر به اندازه استفاده کنید. همه قهرمان‌ها بزرگ و خردمند نیستند، همه‌ی شخصیت‌ها زیبایی افسانه‌ای ندارند، همه افراد به طور کامل زشت یا زیبا نیستند؛ چه خوب می‌شه در نوشتن حد متعادل رو برقرار کنیم!
و چیزی که تاکید می‌کنم اینه که درجا همه‌ی ظاهر رو توصیف نکنید؛ کم‌کم، آسه‌آسه به خورد ذهن خواننده بدین اما به طور متداوم؛ مثلا رنگ مو رو که در جمله‌ای اشاره کردید در اواسط و اواخر رمان هم اشاره‌هایی بکنید؛ چون ممکن خواننده فراموش بکنه.»

و: شخصیت پردازی از طریق توصیف
توصیف جلوه‌ای از دنیای درونی و احساسات شخصیت و یا هرچیزی که موجب پویایی و تحرک رمان/داستان به ما ارائه می‌ده. ما با توصیف چیزهای جدیدتری درباره‌ی شخصیت‌های اصلی و فرعی، آرزوها و خواسته‌هاشون یاد می‌گیریم. اما به طور کلی اونچه که به توصیفات فیزیکی اعتبار می‌ده واکنش شخصیت‌ها نسبت به به محیط خودشون هست.
فیلیس بنتلی در کتاب «ملاحظاتی چند درباب هنر روایت» تعریف دقیقی درباره‌ی توصیف می‌گوید:
-وقتی رمان نویس جهان گردنده‌ی داستان خویش را متوقف می‌سازد و به ما می‌گوید که چه می‌بیند، ما این نوع روایت رو توصیف می‌خوانیم.
توصیف، کیفیت اشیاء، اوضاع و احوال و اعمال و رفتار رو ارائه می‌ده و هدفش القای تصویر و تجسم موضوع برای خواننده هست.
امیدوارم این تاپیک برای همه‌ی کاربران مفید باشه. سعی من بر این بود که به شیوه‌ی مسلط‌تری شخصیت پردازی کنیم. حتی خود من هم چیزهای جدیدی یاد گرفتم و از بعضی موارد بی اطلاع بودم. تمامی توضیحات به درستی تحقیق و همین‌طور از دانسته‌های خودم هست.
موفق باشید عزیزانم:گل:


آموزش شخصیت پردازی | اختصاصی انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Thr، Tiralin، varesh و 16 نفر دیگر

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,272
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 40 دقیقه
هر داستانی از یک سری شخصیت و یا "شریان‌های حیاتی" تشکیل شده است.
البته به طور کلی در علم روانشناسی آن خصوصیاتی که پایدار هستند و به راحتی تغییر نمی‌کنند را شخصیت می‌گویند. (مجموعه‌ای از صفات که در کنار هم مجاورت دارند).
برای مثال کسی که یک بار راست می‌گه راستگو نیست و کسی که یک بار دروغ می‌گه هم دروغگو نیست!
شیوه و سبک هر داستان متفاوت است؛ در بعضی داستان‌ها مثل سوشوون شخصیت اصلی مشخص است و در بعضی داستان‌ها نامشخص است؛ مثل باغ، آلبالو، دونیاشا واریا و...
البته بحث ما بر سر سبک شناسی اثر نیست؛ بحث ما شخصیت پردازی است.
مهم‌ترین بخش شخصیت پردازی در یک کلمه خلاصه می‌شود؛ شناخت! شناخت زمینه‌ی تمام شخصیت پردازی است که باید در اثر روی دهد. ما خالق شخصیت‌ها هستیم. از شما توقع نمی‌رود تمام تحولات شخصیتی را در طی داستان پیش‌بینی کنید، اما باید مسائل زیادی را در مورد شخصیت بدانید.

شخصیت پردازی در داستان:
شخصیت به خواست نویسنده به داستان پا گذاشته و با شگردهای مختلف ویژگی‌های خاص خود را آشکار می‌کند و بعد ایفای نقش بیرون می‌رود.
برای شخصیت پردازی بهتر در داستان پیشنهاد می‌شود که مشخصات و ویژگی‌های شخصیت را برای خود یادداشت کنیم.
مشخصات و ویژگی‌هایی مثل نام و نام‌خانوادگی، سن، ظاهر، انتخاب‌ها، انتخاب‌هایی مثل انتخاب شغل همسر دوست کتاب ورزش سرگرمی لباس و...، عکس‌العمل‌ها در برابر شکست، موفقیت و دیگر اتفاقات و به طور کلی نوع رفتار شخصیت در مواجه با مشکلات اجتماعی و عاطفی، روابط اجتماعی و ارتباط با آدم‌ها و گفتار شخصیت که مهم‌ترین عامل می‌باشد.
نحوه‌ی حرف زدن شخصیت و دیالوگ‌هایی که در داستان دارد مهم‌ترین ابزار در شخصیت پردازی جهت نشان دادن جلوه‌های درونی شخصیت می‌باشد. به همین جهت دیالوگ‌ها اهمیت زیادی دارند و روی شخصیت پردازی هم اثر می‌گذارند.

برای مهارت در شخصیت پردازی دو نکته مهم است:
۱. داشتن تجربه

۲. مطالعه‌ی زیاد

*شخصیت ما می‌تواند یک شخصیت کاملاً واقعی (با تغییر یا بدون تغییر) باشد و یا کاملاً یک شخصیت تخیلی و غیرواقعی.

نکات مهم در شخصیت پردازی:
۱. توجه به تعداد اشخاص در داستان (کم یا زیاد بودن تعداد شخصیت‌ها)
۲. حجم داستان داشتن (درک درست از خلق فضای به اندازه)
۳. وسعت ماجرا انتخاب کردن سیر معقول برای داستان
4. وسعت مکانی (هرچه وسعت مکانی داستان بیشتر باشد باید شخصیت‌های بیشتری وارد داستان بشوند و بالعکس)
۵. پرهیز از آوردن شخصیت‌های مشابه (اصولاً قرار دادن شخصیت‌های مشابه به لحاظ اعتقادات گفتار و عمل باعث می‌شود که داستان از کشمکش خارج شود)
به شخصیت‌ها تنوع ببخشید؛ موازی سازی نکنید. همه‌ی مادرها و پدرها و دوست‌ها را یک مدل تیپ سازی نکنید.
چه معنی دارد شخصیت اصلی داستان هم یک دوست شوخ طبع داشته باشد و هم یک خواهر با همان شخصیت شوخ طبعی یکسان؟
این قرینه سازی مخاطب را دل‌زده می‌کند. بگذارید یک مثال بزنم:
در هنگام سوگواری‌های عظیم همه مثل هم رفتار نمی‌کنند!
بعضی گریه می‌کنند.
بعضی سکوت می‌کنند.
بعضی کتمان می‌کنند.
بعضی دیوانه می‌شوند.
بعضی به خودشان آسیب می‌زنند و...
۶. استفاده نکردن از شخصیت‌های مطلق (هیچ شخصیتی مطلقاً و کاملاً سیاه یا سفید نیست و ما به تناژ رنگی خاکستری می‌رسیم شخصیت‌ها یا خاکستری روشن هستند و یا خاکستری تیره. ما باید شخصیت‌ها را با اشکالات درست و منطقی خلق کنیم.)
تا به حال به نقاشی سیاه قلم دقت کرده‌اید؟ تاریکی به روشنی عمق می‌دهد، به شخصیت‌ها عمق ببخشید. این عمق بخشیدن یعنی این که واقع‌گرایانه شخصیت خلق کنید. شخصیت‌ها را نه در حد فرشته بالا ببرید و نه در حد شیطان زمین بزنید شخصیت‌هایی انسانی خلق کنید.
شخصیت‌هایی با تمام نواقص، خوبی‌ها، بدی‌ها، ترس‌ها و... .
7. در نظر گرفتن توانایی شخصیت (برای این‌که شخصیت پردازی باورپذیر بشه نباید شخصیت کارهایی که خارج از توانش است را انجام بدهد.)

عکس‌العمل‌ها را تفکیک کنید. روی شخصیت پردازی وقت بگذراید و شخصیت‌های چند وجهی خلق کنید. شخصیت‌ها باید بتوانند در مواقع مختلف در داستان عملی باشند. به جای خلق شخصیت‌های جدید در هر موقعیت، شخصیت‌هایی خلق کنید که بتوانند در موقعیت‌های مختلف کاربرد داشته باشند.

شخصیت پویا و ایستا:
شخصیت پویا:
این شخصیت‌ها از ابتدا تا انتهای داستان دچار تغییر می‌شوند و خصوصیات اخلاقیشان ثابت نیست؛ یعنی در برخی از ابعاد شخصیت تحولی دائمی رخ می‌دهد! چه زیاد و چه کم!

شخصیت ایستا:
شخصیت‌های ایستا از ابتدا تا انتهای داستان یک حالت دارند و تحولی در رفتارشان رخ نمی‌دهد.

*برای شخصیت‌های پویا احتیاج نیست که ما پیش از نگارش داستان دو مرتبه شخصیت پردازی را انجام دهیم و باید اجازه دهیم که سیر داستان مانند معجزه خودش تاثیرش را بر روی شخصیت بگذارد.
*شخصیت برای تغییر باید یک سیر را طی کند و شرایط و عوامل هم با آن تحول تغییر کنند.

انواع شخصیت‌ها در داستان:
شخصیت‌ها به دو گروه تقسیم می‌شوند:
۱. گروه اصلی‌ها
۲. گروه فرعی‌ها


گروه اصلی‌ها:
۱. شخصیت اصلی: فردی است که ماجرا با تکیه بر او جلو می‌رود در حقیقت محور اصلی کشمکش داستان شخصیت اصلی می‌باشد و عدم تعادل در داستان از زندگی او ایجاد می‌شود.
۲. شخصیت اصلی محوری: فردی است که بعد از شخصیت اصلی در داستان نسبت به دیگر شخصیت‌ها پررنگ‌تر بوده و تاثیر بیشتری می‌گذارد.
۳. ضد قهرمان: فردی است جدای از دو شخصیت دیگر که از به تعادل رسیدن داستان جلوگیری کرده و باعث ایجاد کشمکش می‌شود در واقع نقش منفی داستان است.

گروه فرعی‌ها:
شخصیت‌های دیگر در داستان که اهمیت کمتری نسبت به شخصیت‌های اصلی داشته و نقش نیروی کمکی را دارند شخصیت‌های فرعی هستند.
شخصیت‌های فرعی دو وظیفه دارند:

۱. کمک به شناسایی شخصیت‌های اصلی
۲.طبیعی جلوه کردن فضای داستان


شخصیت‌های فرعی نیز به ۲ گروه تقسیم می‌شوند.
۱. شخصیت‌های فرعی باارزش: شخصیت‌هایی هستند که درون داستان نقش پررنگی را ایفا می‌کنند و مانند شخصیت‌های اصلی باید شخصیت پردازی شوند
۲. سیاهی لشکر‌ها: ارزش خاصی در داستان ندارند و به سرعت وارد داستان شده و خارج می‌شوند و گاهاً حتی برایشان اسم هم انتخاب نمی‌کنیم و معمولاً از شغلشان استفاده می‌شود. برای سیاهی لشکرها معمولاً از "تیپ" استفاده می‌کنیم.

تیپ سازی چیست؟
تیپ‌ها به راحتی در ذهنمان جای می‌گیرند و هنگام تفکر و تحلیل و در برخورد اول قابل تشخیص هستند. ما باید هنگام شخصیت پردازی از تیپ خارج شویم و تنها برای سیاهی لشکرها مجاز به استفاده از تیپ هستیم.
در شخصیت پردازی ویژگی‌های شخصیت خلق می‌شوند و منحصر به فرد هستند.
تيپ هم مانند شخصيت، مجموعه اي از صفات انساني است كه ثبات يافته و با همديگر در تعامل تدريجي و مستمرند، اما تيپ برخلاف شخصيت، خصوصيات مشترك گروهي از آدم‌هاست كه به آن‌ها نوعي يگانگي و وحدت مي بخشد. مثلاً معلمين آموزش و پرورش همه خصوصياتي مشترک دارند كه آن‌ها را از كسبه و فروشندگان جدا می‌كند.
تیپ آن تجسمی ست که به راحتی برای مخاطب قابل تعریف است و نیازی به حلاجی ندارد
تیپ‌ها را در شخصیت پردازی درست و کوچک استفاده کنید و به خلق شخصیت های اصیل بپردازید.
در این نقطه شما باید شخصیت‌های کتابتان را بازنگری کنید و این نقطه به حتم مهم و حیاتی است.
تيپ شامل ويژگي‌های مشترک افراد يك گروه است كه نوعي شباهت و همبستگي بين آن‌ها را مي رساند. اما شخصيت ويژگي‌های فردی و جداكننده‌ی افراد است. ممكن است يك فرمانده‌ی نظامي با اين‌كه اغلب ويژگي‌های مشترک نظامی‌ها را دارد، نوازنده‌ی موسيقي هم باشد. به علاوه در عين نظم پولادينی كه در زندگي‌اش دارد، بسيار شوخ‌طبع و شاد هم باشد. هرچه خصوصيات غيرمعمول و به ظاهر متضاد در رفتار و گفتار و ساختار زندگی يک فرد بيشتر باشد شخصيت او پيچيده‌تر است.
البته تيپ‌ها با توجه به دوران‌های مختلف اجتماعي و شرايط سياسی جامعه تغيير می‌كنند و هر دوره‌ی جديدی باعث پديد آمدن تيپ‌های جديد می‌شود.

نکات پایانی:
*در انتخاب راوی داستان باید به شخصیت‌ها و تعداد آن‌ها توجه کنیم‌
اگر شخصیت‌های فرعی باارزشی در داستان داشته باشیم بهتر است که از راوی سوم شخص استفاده کنیم و اما اگر شخصیت‌های فرعی با ارزشی در داستان نداشته باشیم راوی اول شخص مناسب‌تر می‌باشد.
البته عوامل دیگری مانند ایده، ژانر و... نیز علاوه‌بر شخصیت‌ها در انتخاب راوی اهمیت دارند.

*روی طرز بیان شخصیت‌ها کار کنید. حتی در کارهای طنز مکالمه‌های تماما شوخی کمی غیر طبیعی‌ست.
باید منطق‌گرا باشیم و موقعیت شخصیت را درک کنیم و مزه‌ها را به جا خرج کنیم. ما در حال خلق یک اثر هنری هستیم. بهتر است روی گفتگوها فکر کنیم و جملات درست انتخاب کنیم. کلمات باید در راستای هدایت داستان استفاده شوند و صمیمیت نیز، حساب شده به آن تزریق شود. نمی‌دانم چه سری است که برخی از نویسندگان صمیمت را با نوشتن بدوبیراه گویی در می‌آمیزند؟ اگر دوست داریم در محاوره و شوخ طبعی کمی بدوبیراه به کار ببریم؛ مشکلی نیست، اما باید مراقب باشیم که از حد نگذرد و کار را سبک نکنیم و از آن بدتر اثر را به ابتذال نکشانیم. شخصیت اول نزدیکترین بخش داستان به شماست. شخصی است که به جای شما در دنیای داستانتان همه چیز را پیش میبرد می‌توانید نسبت به خلق آن وسواس به خرج دهید و مطمئن باشید راه دوری نمی‌رود تا می‌توانید شخصیت را بشناسید عمیق و چندوجهی خلقش کنید.
بقیه‌ی شخصیت‌ها همگی باید در خدمت داستان باشند. سیاهی لشکر‌ها را به حداقل برسانید. هنگام بازنویسی‌ها در حذف شخصیت‌های اضافه دست و دلباز باشید. لازم نیست داستان را تغییر دهید. تنها کافیست به پتانسیل دیگر شخصیت‌ها نگاهی بیندازید تا ببینید کدامشان میتوانند جور شخصیت‌های حذف شده را بکشند.
در اصل ما در شخصیت پردازی با دو سرفصل مواجه هستیم:

۱- خلق شخصیت.
۲- حذف شخصیت.

تصمیم بگیرید خلق کنید، حذف کنید و هر کاری صلاح می‌دانید انجام دهید؛ این‌جا همه چیز بر عهده‌ی شماست. تصمیم‌های شما دنیای خلاقیت شما را ایجاد می‌کند.

مثالی برای شخصیت پردازی در داستان:
شهرزاد دختری تحصیل کرده، مودب، آرام، زیبا، صلح‌طلب و احساساتی است که اگر این خصوصیات نبود داستان به شیوه‌ای منطق‌گرا پیش نمی‌رفت.
رمان شهرزادم باش

نویسنده: میترا شیرانلی


آموزش شخصیت پردازی | اختصاصی انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Thr، Tiralin، امیری ز و 2 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا