خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

دونه انار

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/8/20
ارسال ها
339
امتیاز واکنش
8,936
امتیاز
313
سن
18
زمان حضور
93 روز 8 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نام و یاد او
نام رمان: حلقه آویز
نام نویسنده:دونه انار
ناظر: Kameliaparsa
خلاصه: در یکی از شب‌های پاییزی خودکشی‌ای رخ می‌دهد، بوی خون این مرگ همه جای شهر می‌پیچد و رسانه‌ها را درگیر می‌کند. همه چیز طبق برنامه پیش می‌رفت اما فیتیله بازی را بازپرسی آتش می‌زند که ادعای باورنکردنی‌ای دارد!


نقد و بررسی رمان حلقه آویز | دونه انار کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: M O B I N A، فاطمـ♡ـه، parädox و 7 نفر دیگر

Afsa

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/6/20
ارسال ها
656
امتیاز واکنش
13,207
امتیاز
303
سن
22
محل سکونت
بهشت اندیشه
زمان حضور
29 روز 22 ساعت 6 دقیقه
به نام حق
نقد رمان حلقه آویز
این رمان از آن دسته رمان‌هایی بود که با خود گفتم، «چه سخت است پیدا کردن و بیان کردن نقص‌ها و نقاط ضعف!»
قلم در بیان کردن احساسات و تشبیه‌ها بسیار روان و دقیق عمل کرده بود و شاید به سختی بتوانم چیزی که به سختی در مغز من «نقطه ضعف» حساب می‌شود را بیان کنم.
ژانرهای ذکر شده به خوبی نشان داده شده بودند؛ آیدین یک مأمور پلیس که به خاطر حساسیت شغل خود همسر خود را از دست می‌دهد و این ماجرا در ابتدای رمان، مثل توپ می‌ترکانَد و مخاطب را دنبال خود می‌کشانَد.
چند مورد است که از باورپذیری رمان می‌کاهد؛ برای مثال آیا همکاران پلیس، وقتی مشاهده می‌کنند که همسرِ همکارشان خودکشی کرده یا به قتل رسیده، چرا مستقیماً با او تماس گرفته و او را به محل می‌خوانند؟ نباید او را به جایی ببرند و آرام‌آرام قضیه را به او بگویند؟
در کشورهای خارجی شاید با این مسئله راحت‌تر برخورد شود ولی مردمِ کشور ما خیلی احساساتی‌تر هستند و دقت کرده باشید خیلی مراعاتِ کسی که عزیز از دست داده را می‌کنند!
بیانِ احساساتِ آیدین هم زیبا و باور پذیر است و هم باورپذیر نیست! منظور این است که احساسات و عواطفش خوب بیان شده اما در نقاطی از رمان عجیب است که با وجود این احساسات چرا احساسات خود را بروز نمی‌دهد؟ چگونه می‌تواند انقدر راحت به سر کار برگردد و انقدر راحت روی پرونده قتل همسرش کار کند؟ اصلاً مافوق‌هایش به او اجازه می‌دهند که این پرونده را به دست بگیرد؟ (این خود می‌تواند چالش خوب با دیالوگ‌هایی جذاب شود)
شاید بهتر است اینگونه بگویم؛ در طی رمان انقدری که به احساسات پرداخته شده، به اتفاقات و جزئیات وقایع پرداخته نشده و متن رمان حالت انشاءمانند گرفته است.
در رمان نویسی اینکه صحنه‌ای که تصور می‌کنید را به خوبی در ذهن مخاطب ایجاد کنید، هنر است و کار سختیست.
چیزی که در حین خواندن رمان زور می‌زدم تا متوجه شوم همین بود که الان شخصیت در چه موقعیتیست؟ کجاست و چه کار می‌کند؟
سکانس‌ها هم گنگ و مبهم بودند و تصور ظاهریِ ما از کاراکترها چیزِ تار و نامفهومیست! بهتر است اصلاح شود.
کمی اَکت و حالات چهره و فضای اطراف باید بهتر بیان شود این به بهبود وضعیت خیلی کمک می‌کند.
دیالوگ‌ها خیلی کم بودند! بسیاری از اطلاعاتِ رمان طی دیالوگ منتقل می‌شود و این از خسته‌کنندگیِ مونولوگ‌های طولانی کم می‌کند اما جای خالیِ دیالوگ‌هایی مثل تسلیت اطرافیان، دلداریِ دیگران بعد از غم از دست دادن عزیز و خیلی دیالوگ‌های دیگر حس می‌شد.
شخصیت‌ها هم محدود و گنگ بودند؛ به جز شخصیت آیدین که به خوبی به آن پرداخته شده بود، از بقیه شخصیت‌ها حتی شخصیت راز خبر نداریم که می‌توانیم در آینده باخبر شویم. که بهتر است علاوه بر ویژگی‌های ظاهری، به ویژگی‌های روحی و خلقیات آن‌ها هم پرداخته شود تا تصور مخاطب از نثر رمان کامل شود.
اینکه رمان تنها حول یک شخصیت بچرخد روند جذابی نیست! به سایر کاراکترها هم روح و حق حیات بدهید.
روند رمان کمی کند است! نویسنده سعی می‌کند با تشبیهات و ارائه احساسات و عواطف فضا را پر کند که این علاوه بر اینکه بسیار زیبا و تأثیرگذار است، زیاد از حدِ آن به کیفیتِ متن لطمه وارد می‌کند. لازم نیست برای هرچیزی تشبیه و استعاره اضافه شود، هرچند که نثر ادبی بسیار زیبا و روان بیان شده اما همانطور که گفته شد، در تعادل زیباتر می‌شود.
نکات دیگری که درباره باورپذیری می‌توان گفت، شرایطیست که در صحنه قتل شرح داده شده بود؛ درست است که حوادث، سوژه رسانه‌ها می‌شود اما آن جمعیت و تعدادِ زیادِ خبرنگار و عکاس چندان طبیعی به نظر نمی‌رسد! اگر دلیل قانع‌کننده‌ای برای این شرایط دارید بهتر است در متن رمان شرح دهید. چون ظاهراً پلیس سعی می‌کند جمعیت را متفرق کند و چنان وضعیتی بادوام نیست.
شخصیتِ درونگرا و سردِ آیدین، متفاوت و زیبا بود! می‌شد متفاوت بودنِ او را حس کرد اما بیان واکنش و رفتار او در شرایط مختلف (مثل جذبه‌ای که مقابل شاکی در اداره نشان داد) می‌تواند خیلی بهتر ویژگی‌های او را نشان دهد.
نکته دیگر اینکه، ژانر داستان پلیسی است، پس بهتر است حین بیان و بررسی پرونده‌ها مثل مشاهده صحنه جرم و سایر مسائل، جزئیات بیشتری شرح دهید. هرچند توضیحات قابل درک و نسبتاً کافی بود اما قاعدتاً چنین چیزهایی به جزئیات و توصیفات بیشتری برای درک مخاطب نیازدارند. حداقل، به همان اندازه که احساسات توصیف می‌شود، این مسائل نیز نیاز به توصیف دارند که برای باز شدن ذهن می‌توانید رمان‌هایی از همین ژانر مطالعه کنید.
در کل رمان با کمی ویرایش اثر مطلوبی خواهد شد؛ شخصیت‌ها و دیالوگ‌های بیشتر، اتفاقات و جزئیات بیشتر و صحنه پردازی! با کمی کمتر شدن توصیفات احساسی! فقط کمی!
جای خالیِ رخدادهای مشهود را در متن رمان پر کنید؛ تک بعدی ننویسید و به نوشتن ادامه دهید.


با تشکر از نقدپذیری شما
آفسا، تیم نقد انجمن رمان 98


نقد و بررسی رمان حلقه آویز | دونه انار کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: زینب باقری، M O B I N A، mahaflaki و 13 نفر دیگر

Z.A.H.Ř.Ą༻

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
16/10/20
ارسال ها
1,846
امتیاز واکنش
43,391
امتیاز
418
محل سکونت
رمان ۹۸
زمان حضور
294 روز 2 ساعت 53 دقیقه
بسم رب القلم

نقد و برسی رمان حلقه آویز

اثری در ذهن خواننده پا برجا می ماند که؛ خواننده برای خواندن و رسیدن به پایان اشتیاق داشته باشد. نویسنده با پردازش هنرمندانه نسبت به موضوع موفق به طراحی و خلق حادثه ای نو شده بود. سیر رمان به گونه ای طراحی شده بود که به عنوان یک خواننده تا آخرین پاراگرافی که خواندم حس کنجکاوی ام و اشتیاق برای ادامه دادن همچنان پا برجا بود. درواقع نویسنده موفق به ایجاد یک گره در داستان شده بود و خواننده را به دنبال جواب این گره یا همان معما به دنبال خود می کشاند. آنچه که در این داستان به عنوان گره شناخته می شود:
قاتل راز کیست؟ علت مرگ راز چیست؟ انگیزه قاتل چیست؟
ایده اصلی رمان خوب بود‌. نویسنده با خلاقیت ایده را توسعه داده‌ بود و به پردازش آن پرداخته بود.
واما شخصیت پردازی، شخصیت پردازی از سطح متوسطی برخوردار بود. چرا که فقط به توصیف شخصیت آیدین پرداخته شده است. و البته بسیار خوب هم شخصیت آيدين سعادت، پلیس دایره جنایی برداشته شده بود‌؛پس بقیه شخصیت ها چی؟ رمان شما محصور به شخصیت خاصی شده است که نباید اینگونه باشد درست این است که برای جذابیت و کیفیت رمان از شخصیت های حاضر در داستان غافل نشویم. داستان با درد ودل های آیدین سرخاک راز شده بود؛ اما این شروع به نظرم تکراری است. بارها دیده ایم شروعی از این دست را، به نظرم بهتر است داستان را به گونه ای بهتر شروع کرد. مورد دیگر غلط های املایی بیش از حد بود. نویسنده می بایست به املا صحیح کلمات دقت کند گاه در معنای کلمات با اشتباه نوشتن آن ها تغیر می کند. توصیفات مکان و ظاهر کم بود. فضاسازی متوسط بود که آن هم به دلیل توصیفات کم است. ژانر عاشقانه به خوبی نشان داده شده بود. به شخصه بسیار با احساسات آیدین همدردی کردم، رمان شما یک رمان کاملاً احساسی بود. در ژانر پلیسی-جنایی هم همه چیز بر اساس قواعد خود پیش می رود.
در نثر ادبی امروز نویسنده سعی می کند با بهره گيری از آرایه استعاره و تشبیه و... و واژه های خوش آهنگ و بافت و ساختاری روان و زیبا و تأثیر گذار با مخاطب ارتباط برقرار کند. نویسنده دراین امر کمی زیاده گویی کرده است و از حد تعادل خارج شده است؛ اما زیبا و گیرا بود. مونولوگ های رمان بیشتر از دیالوگ ها بودند. چرا که دیالوگ ها به خواننده کمک می کنند که به رفتار هر شخصیت پی ببرد و با وقایع داستان بهتر ارتباط برقرار کند. مکالمه های بین اشخاص در رمان نقش بسیار زیادی در توسعه شخصیت‌ها دارد چرا که این فرصت را به خواننده می دهد که افکار و انگیزه های شخصیت هارا بشناسد. زاویه دید اول شخص بود و همزاد پنداری وجود داشت.
به صورت کلی رمان حلقه آویز رمانی با سطح مطلوب دیده می شود که با اضافه کردن توصیفات شخصیت ها و مکان و ظاهر و سایر توصیفات و رعایت تعادل در نثر ادبی و دیالوگ ها و مونولوگ ها به رمانی خوب تبدیل شود.
سپاس از انتقاد پذیری شما
تیم نقد رمان۹۸
Zahra


نقد و بررسی رمان حلقه آویز | دونه انار کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: زینب باقری، زینب نامداری، فاطمـ♡ـه و 6 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا