- عضویت
- 19/4/20
- ارسال ها
- 220
- امتیاز واکنش
- 3,979
- امتیاز
- 228
- محل سکونت
- ته میدون
- زمان حضور
- 18 روز 9 ساعت 10 دقیقه
نویسنده این موضوع
عادت کرده بودم که شبها در آن اتاق خالی از خواب بیدار شوم و اینها همش به نبودن مواد مخدر برمیگشت، لیونت روی چهارپایه نشسته بود؛ آخر هفتهی اول، زمانی که روی شکم خوابیده بودم با رایحه سخت و بوی گس ضدعفونی کننده از خواب بیدار شدم. اتاق دیگری بود. بزرگتر، و با دیوارهای فلزی بهجای شیشهای. و شخص دیگری به جز من آنجا بود. در ابتدا نمیتوانستم ببینم، خواب معتادانه هنوز پلکهایم را روی هم نگه میداشت، اما میتوانستم وجود شخص دیگری را در اتاق حس کنم. تنفسم را آرام و متعادل کردم تا بتوانم صدایی بشنوم اما دستی بر روی ساق پای برهنهام نشست.
- من میدونم که بیداری
صدا برای یک مرد بود. صدای مردی که انگار درون اقیانوس اطلس قرار داشت، صدایی دلنشین. دست، پایم را صاف کرد و بعد دستانش را بالای پشتم و بر روی گودی کمرم قرار داد.
- ترجیح میدم که خیلی کم دروغ بگی، وگرنه هردومون دلایلی برای پشیمونی داریم
وقتی خواستم به سمت صدا برگردم دستش جمجعهام را گرفت و من را بیحرکت نگه داشت.
- ترجیح میدم که اینکارو نکنی. اینکار خطِ کار رو خراب میکنه. اگه احساس میکنی نمیتونی بیحرکت بمونی، میتونم بهت یه چیزی بدم که این احساستو نابود کنه. بازم، ترجیح میدم اینکارو نکنم. حالا، میتونی بیحرکت بمونی؟
- برای چی؟
تقریباً این را با صدای آهسته پرسیدم. او یک تکه کاغذ براق را به دستم داد، سعی کردم چشمهایم را باز کنم اما قرصهای خواب معمولاً تاثیر خود را بیش از حد در صبح میگذاشتند.
- اگه نمیخوای الان کارت رو شروع کنی، میشه خواهشاً بشینم؟
___________________________
توضیحات اضافه: «کمک در فهم بهتر رمان»
¹"اینکار خطِ کار رو خراب میکنه" : تتوکارها برای نشون دادن خطوط طراحی، خطهایی رو رسم میکردن و بر اساس اون سوزن رو روی خطوط طی میکردن.
- من میدونم که بیداری
صدا برای یک مرد بود. صدای مردی که انگار درون اقیانوس اطلس قرار داشت، صدایی دلنشین. دست، پایم را صاف کرد و بعد دستانش را بالای پشتم و بر روی گودی کمرم قرار داد.
- ترجیح میدم که خیلی کم دروغ بگی، وگرنه هردومون دلایلی برای پشیمونی داریم
وقتی خواستم به سمت صدا برگردم دستش جمجعهام را گرفت و من را بیحرکت نگه داشت.
- ترجیح میدم که اینکارو نکنی. اینکار خطِ کار رو خراب میکنه. اگه احساس میکنی نمیتونی بیحرکت بمونی، میتونم بهت یه چیزی بدم که این احساستو نابود کنه. بازم، ترجیح میدم اینکارو نکنم. حالا، میتونی بیحرکت بمونی؟
- برای چی؟
تقریباً این را با صدای آهسته پرسیدم. او یک تکه کاغذ براق را به دستم داد، سعی کردم چشمهایم را باز کنم اما قرصهای خواب معمولاً تاثیر خود را بیش از حد در صبح میگذاشتند.
- اگه نمیخوای الان کارت رو شروع کنی، میشه خواهشاً بشینم؟
___________________________
توضیحات اضافه: «کمک در فهم بهتر رمان»
¹"اینکار خطِ کار رو خراب میکنه" : تتوکارها برای نشون دادن خطوط طراحی، خطهایی رو رسم میکردن و بر اساس اون سوزن رو روی خطوط طی میکردن.
باغ پروانه | bahareh.s مترجم انجمن رمان۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: