خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

.Mahdieh

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/18
ارسال ها
659
امتیاز واکنش
9,871
امتیاز
263
سن
24
محل سکونت
⇇کره ی خاکی⇉
زمان حضور
7 روز 16 ساعت 26 دقیقه
آسمـان هـم کـه بـاشی
بـغلت خـواهــم کـرد …
فـکر گـستـردگـی واژه نبـاش
هـمه در گـوشه ی تـنـهایـی مـن جـا دارنـد …
پـُر از عـاشـقـانـه ای تـو

دیـگر از خـدا چـه بـخواهــم ؟؟؟…


دروغ میــگویـــی...!!!



که دلـــت به بـــودنم خـــوش است...



بـــود یا نبـــودم در رونـــد زنـــدگـــیت هیچ تـــاثیــــری ندارد...



تـــو قلــــبت بــــرای هـــمــه زد جــــز مـــــن

تو مقصری اگر من دیگر ” من سابق ” نیستم !

من را به من نبودن محکوم نکن !

من همانم که درگیر عشقش بودی !

یادت نمی آید ؟!

من همانم !

حتی اگر این روز ها هر دویمان بوی بی تفاوتی بدهیم !


دل نوشته‌های تنهایی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

.Mahdieh

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/18
ارسال ها
659
امتیاز واکنش
9,871
امتیاز
263
سن
24
محل سکونت
⇇کره ی خاکی⇉
زمان حضور
7 روز 16 ساعت 26 دقیقه
تنهام گذاشتو رفت

باخودم گفتم برگرده منت کشی کنه الکی میگم نمیخوامت

چند روز بعد اومد یه چیزی رو تو دستاش قایم کرده بود

گفتم حتما واسم کادو خریده

ناز کردمو گفتم نمیخوامت گفت چه بهتر.بگیر کارت عروسیمه


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: Atena

Narín✿

سرپرست بخش کتاب
سرپرست بخش
ناظر کتاب
ویراستار انجمن
  
  
عضویت
1/12/19
ارسال ها
2,272
امتیاز واکنش
44,317
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
107 روز 12 ساعت 35 دقیقه
تنهایی دمت گرم
تا زندم همراهم باش...


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: Atena و Fatemeh14

Fatemeh14

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
30/8/19
ارسال ها
311
امتیاز واکنش
7,679
امتیاز
263
سن
22
زمان حضور
6 روز 8 ساعت 37 دقیقه
نارفاقتی لحظات..دستانمان را از هم دور نگه داشت

آنطور که من هرشب را با قطرات اشکی سپری می‌کردم..آنان می‌گذشتند

مثل همین رهگذران بی‌خبر از غم دلم

..

زمانی که تنها ماندی، شاید به یادم افتادی..بدان من بر همان جاده‌ی جدایی‌ها، در آن سر غم‌های بی‌انتها، منتظرت هستم..

رفتن بایستی..می‌دانم! توان مقابله‌ با تو را ندارم..توان گرفتن دستانت و حس گرمای آ*غو*شت را ندارم.

از زیر غم‌هایم، روزی صدایت خواهم کرد..روزی ازت خواهم خواست که به یادم باشی..روزی خواهم رفت ..و آن همان روزیست که من را بر سر آن جاده نخواهی یافت..

ای دلبرک نازم! تو را ای جان جانان! به خدایم می‌سپارم ..قلبم را نگه دار..نگه دار ..نگه دار!


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: PAr، SAEEDEH.T و D E V I L

Atena

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/4/18
ارسال ها
67
امتیاز واکنش
242
امتیاز
123
سن
20
زمان حضور
7 ساعت 21 دقیقه
↫تمـــام تجــربــه هاے من ↬


↫بــه جاے درس عبـــرت ↬


↫شد درد بــی درمــان ↬


↫کـه هیــچ چاره ای ↬


↫جــز مرگ ندارد ↬


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: PAr و Fatemeh14

Atena

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/4/18
ارسال ها
67
امتیاز واکنش
242
امتیاز
123
سن
20
زمان حضور
7 ساعت 21 دقیقه
"‏درد" يعني دلتنگ كسي باشي كه ذره ايي براش مهم نيست.

"زجر"يعني اين و بدوني و باز نتوني بيخيالش بشے.






‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: PAr و Fatemeh14

Atena

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/4/18
ارسال ها
67
امتیاز واکنش
242
امتیاز
123
سن
20
زمان حضور
7 ساعت 21 دقیقه
اگه الان روی کره ی ماه بودی و به زمین نگاه میکردی ، میتونستی از ته دل به تمومِ مردم دنیا بخندی، ببین چقدر نگاهِ متفاوت میتونه تاثیر داشته باشه ، ولی تو حالا روی زمینی و درگیره آدماش...


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: PAr و Fatemeh14

Fatemeh14

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
30/8/19
ارسال ها
311
امتیاز واکنش
7,679
امتیاز
263
سن
22
زمان حضور
6 روز 8 ساعت 37 دقیقه
و چه می‌کند عاشق با این نامهربانی‌ها

..

با هزاران سکوت و گذر

...

با قدم‌های خیس در کوچه و خیابان!

...

زمان می‌گذرد و عاشق، هنوز هم بر خاطراتش تکیه می‌کند و اشک می‌ریزد

...

و چه داستانی دارد درد دلتنگی

...

با نمایی از دروغ

...

با لبخندی تیره بر بام غم!


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: PAr و Atena

Atena

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/4/18
ارسال ها
67
امتیاز واکنش
242
امتیاز
123
سن
20
زمان حضور
7 ساعت 21 دقیقه
خوشبختى ؛به اين نيست كه به همه ى چيزهايىكه ميخواى برسى، به اينه كه
از همه ى چيزهايى كه دارى لـ*ـذت ببرى...


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: PAr، Taranom.Es :) و Fatemeh14

Atena

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/4/18
ارسال ها
67
امتیاز واکنش
242
امتیاز
123
سن
20
زمان حضور
7 ساعت 21 دقیقه
آدمها آنقدر زود عوض می شوند!
آنقدر زود که تو فرصت نمیکنی به ساعتت نگاهی بیندازی و ببینی چند دقیقه بین دوستی ها تا دشمنی ها فاصله افتاده است..!


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: PAr، Taranom.Es :) و Fatemeh14
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا