- عضویت
- 16/12/20
- ارسال ها
- 31
- امتیاز واکنش
- 2,613
- امتیاز
- 203
- محل سکونت
- urmia
- زمان حضور
- 26 روز 23 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
سری تکان میدهد و میگوید:
- میخواستیم بفرستیمت کانون اصلاح نوجوانان...
متعجب میپرم بین حرفهایش و ل*ب میزنم:
- مگه من رو باور نداشتید؟ فک...
- دخترم بحث باور کردن من نیست؛ قانون همینه!
و من لعنت میکنم قانونی را که تماما زندگیام را به لجن کشیده.
بیحرف پشت میکنم و به سمت فاضل خان راه میافتم که صدای سروان رو میشنوم:
- نترس؛...
- میخواستیم بفرستیمت کانون اصلاح نوجوانان...
متعجب میپرم بین حرفهایش و ل*ب میزنم:
- مگه من رو باور نداشتید؟ فک...
- دخترم بحث باور کردن من نیست؛ قانون همینه!
و من لعنت میکنم قانونی را که تماما زندگیام را به لجن کشیده.
بیحرف پشت میکنم و به سمت فاضل خان راه میافتم که صدای سروان رو میشنوم:
- نترس؛...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان تنستهای از خون | Saba.hn کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com