نویسنده این موضوع
_قلب:دوستش دارم
_مغز: ازش متنفرم
_قلب: بیا بزن خوردم کن
_مغز: نه! اینکارو نکن پس غرور چی؟
_قلب: مهم نیست! اگر بخوامم دست من نیست! خون توی رگ هام اونو طلب میکنن...
_مغز: اونوقت دیگه نمیتونی کار کنی!
_قلب: مهم نیست!
_مغز: بدون تو و غرورش زنده نمیمونه!
_قلب: میدونم! ولی میگی چیکار کنم؟ دوسش دارم! چیزی که تو با تموم قدرت منطقتم نمیتونی...
_مغز: ازش متنفرم
_قلب: بیا بزن خوردم کن
_مغز: نه! اینکارو نکن پس غرور چی؟
_قلب: مهم نیست! اگر بخوامم دست من نیست! خون توی رگ هام اونو طلب میکنن...
_مغز: اونوقت دیگه نمیتونی کار کنی!
_قلب: مهم نیست!
_مغز: بدون تو و غرورش زنده نمیمونه!
_قلب: میدونم! ولی میگی چیکار کنم؟ دوسش دارم! چیزی که تو با تموم قدرت منطقتم نمیتونی...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
کامل شده یک قلب سیاه | goli.e کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: