خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

goli.e

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
3,639
امتیاز
228
زمان حضور
48 روز 13 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
عید ، نوروز ، سال نو ... همه واژه های قشنگی هستنو پر از حس خوب ...
ولی یه بخش عذاب آور داره ... "عید دیدنی"...
اسمش قشنگه ولی حس اینو بهت میده که داخل یه اتاق گیر افتادیو
تموم اکسیژن اونجا داره آروم آروم تخلیه میشه ...
اینکه باید تظاهر کنی شادی ...
باید با آدمایی رو در رو بشی و بـ*ـغلشون کنی که با حرفا و کاراشون نابودت کردن اینکار ذره...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



کامل شده یک قلب سیاه | goli.e کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: Nazgol.H، سیده کوثر موسوی، زهرا.م و 13 نفر دیگر

goli.e

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
3,639
امتیاز
228
زمان حضور
48 روز 13 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
هر روز از عید گه میگذشت بیشتر غذاب میکشیدم ...
چون آدمایی رو میدیدم که همه زندگیشون به تظاهر میگذره ...
تظاهر به این که چقدر دوستت دارن ، چقدر بهت اهمیت میدن ، چقدر براشون مهمی ...
اما همین آدما سال تا سال سراغی ازت نمیگیرن ...
و فقط کافیه مشکلی برات پیش بیاد و ازشون کمک بخوای ...
جوری ناپدید میشن که یادت میره اصلا همچین آدمایی تو...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



کامل شده یک قلب سیاه | goli.e کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: سیده کوثر موسوی، زهرا.م، دونه انار و 12 نفر دیگر

goli.e

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
3,639
امتیاز
228
زمان حضور
48 روز 13 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
اشتباهات ماهایی که قلبمون سیاه و خالی از احساس شد این بود که با هرکسی آشنا شدیم بهش گفتیم :
خنده هات مال خودت...
غمات مال خودم...
خوبیات مال خودت...
بدیات مال خودم...
خوشیات مال خودت...
سختیات مال خودم...
تو یک جمله اگر بشه دلیل حال بدمونو توضیح داد همین جملس...
که تبدیل شد به بزرگ ترین اشتباه زندگیمون... :)
#قلمِ_گل


کامل شده یک قلب سیاه | goli.e کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: سیده کوثر موسوی، زهرا.م، دونه انار و 11 نفر دیگر

goli.e

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
3,639
امتیاز
228
زمان حضور
48 روز 13 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
جالبه ...
خیلی جالبه ...
بهش که فکر کنی از اونم جالب تر میشه...
چرا؟...
خب معلومه ...
چون یاد حماقتات که میوفتی لبخند میزنی و تلخ نگاه میکنی ...
یادت میوفته که نباید برا کسی که فقط یه قدم برات برداشت ، نباید دو کیلومترو با پای پیاده بری...
دقیقا اشتباه ما قلب سیاها همینجا بود ...
اطرافیانمون بخشی از ما نبودن ...
تمام ما بودن ...
برای...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



کامل شده یک قلب سیاه | goli.e کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: سیده کوثر موسوی، زهرا.م، دونه انار و 11 نفر دیگر

goli.e

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
3,639
امتیاز
228
زمان حضور
48 روز 13 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
داشتم توی گوشیمو میگشتم که یه متنی رو پیدا کردم ...
قشنگ یادمه دوستم قبل از مرگش اینو روی صفحه پروفایلش گذاشته بود :
(مدتی‌ست دلم شکسته از همان‌جای قبلی...
کاش میشدآخر اسمت نقطه گذاشت تا دیگر شروع نشوی...
کاش می شد فریادبزنم : ” پایان ”...
دلم خیلی گرفته است...
اینجا نمیتوان به کسی نزدیک شد...
آدمها ازدور دوست داشتنی ترند...)
اون روز...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



کامل شده یک قلب سیاه | goli.e کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: سیده کوثر موسوی، زهرا.م، دونه انار و 9 نفر دیگر

goli.e

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
3,639
امتیاز
228
زمان حضور
48 روز 13 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
حال من خوبه
مثل كسى كه بعد از يك تصادف با یک اتوبوس پر از آهن...
بلند ميشه و ميگه نگران نباشيد من خوبم و با لبخند دست تکون میده...
وبعد چند قدم اون‌طرف‌تر میفته روی زمین و مستقیم تا خود خدا با آرامش پرواز میکنه... :)
***
اون چیزی که بتونه منو مثل قبل کنه..
تغییر نیس...
معجزه اس ...
که این روزا کلا نایابه و زمین و زمانو بهم بدوزی بازم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



کامل شده یک قلب سیاه | goli.e کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: سیده کوثر موسوی، زهرا.م، دونه انار و 9 نفر دیگر

goli.e

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
3,639
امتیاز
228
زمان حضور
48 روز 13 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
ما قلب سیاها کل زندگیمون برای داشتن هر چیزی جنگیدیم ... برای هر چیز کوچیکی ... حتی برای چیزایی که حق طبیعیمون بوده ...
نه این که کمبود داشته باشیما نه ... اتفاقا تمام اون چیزا هم در دسترسمون بوده ... منتها یه سری قوانین ظالمانه دستمونو از خواسته هامون کوتاه میکرد ...
و وقتی که دیدیم هرچی بیشتر می‌جنگیم از همه چی دورتر و دورتر میشیم،...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



کامل شده یک قلب سیاه | goli.e کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: سیده کوثر موسوی، زهرا.م، دونه انار و 8 نفر دیگر

goli.e

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
3,639
امتیاز
228
زمان حضور
48 روز 13 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
یه روزی با خودم میگفتم من خوشبخت ترین آدم روی زمینم ...
ولی الان انقدر حالم بده که نمیدونم سقف درد قلبو با چی انداره میگیرن...
وقتی کل زندگیت با زخمایی که عزیزات بهت زدن زندگی کنی ... دیگه کار از ضد عفونی کردن و مرهم گزاشتن میگزره ...
روزی سه بار باید بازشون کنی اگر خوب شده بودن دوباره با تیغ ببریشون روشونم نمک بریزی تا یادت نره چجوری...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



کامل شده یک قلب سیاه | goli.e کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: سیده کوثر موسوی، زهرا.م، دونه انار و 8 نفر دیگر

goli.e

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
3,639
امتیاز
228
زمان حضور
48 روز 13 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
قرار بود مثل کوه پشتم باشی...
ولی عمیق ترین دره جهان شدی...
من چیز زیادی نمیخواستم ...
فقط یه تکیه گاه میخواستم...
یه آ*غو*ش امن...
یه لبخند با محبت ...
یه دوستت دارم بی منت ...
یکم آرامش خاطر بخاطر بودنت...
من همینا رو میخواستم... :)
#قلمِ_گل

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



کامل شده یک قلب سیاه | goli.e کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: سیده کوثر موسوی، زهرا.م، دونه انار و 8 نفر دیگر

goli.e

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
3,639
امتیاز
228
زمان حضور
48 روز 13 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
دیشب خوابشو دیدم...
خواستم بـ*ـغلش کنم ...
داد زد: مگه نمیبینی دوستت ندارم؟ ...
دوره‌م کردن...
خودشو تموم آدمایی که برام مهم بودن...
دورم حلقه میزدنو میگفتن برو...
تو اینجا اضافی‌ای...
رفتم طرفش...
گفت: مگه نمیینی ازت خستم؟ ...
دستشو گرفتم...
کشید عقب دستشو...
محکم تر گرفتم ...
منو کشید از یه بلندی پرتم کرد وسط یه سیاهی مطلق...
با گریه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



کامل شده یک قلب سیاه | goli.e کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: سیده کوثر موسوی، زهرا.م، دونه انار و 8 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا