Z.A.H.Ř.Ą༻
مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 16/10/20
- ارسال ها
- 1,846
- امتیاز واکنش
- 43,391
- امتیاز
- 418
- محل سکونت
- رمان ۹۸
- زمان حضور
- 294 روز 2 ساعت 53 دقیقه
نویسنده این موضوع
بسم رب القلم
پارت نهم
***
- امیر، امیر!
آرام چشماناش را باز کرد اما؛ نور تند خورشید، چشماناش را آزار میداد پس؛ سریع چشماناش را بست. غلتی زد و دستانش را روی پهلوهایش گذاشت و خمیازه کشید. بعد از دو سه بار پلک زدن آرام چشماناش را باز کرد اما؛ کسی را ندید. فارغ از موقعیت خویش دوباره چشماناش را بست.
-...
پارت نهم
***
- امیر، امیر!
آرام چشماناش را باز کرد اما؛ نور تند خورشید، چشماناش را آزار میداد پس؛ سریع چشماناش را بست. غلتی زد و دستانش را روی پهلوهایش گذاشت و خمیازه کشید. بعد از دو سه بار پلک زدن آرام چشماناش را باز کرد اما؛ کسی را ندید. فارغ از موقعیت خویش دوباره چشماناش را بست.
-...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
★ پیشـرفته رمان اغماء | *Z.A.H.R.A* کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: