خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

به نظرتون قلمم چه طوره؟

  • عالی

    رای: 40 87.0%
  • خوب

    رای: 5 10.9%
  • متوسط

    رای: 0 0.0%
  • ضعیف

    رای: 1 2.2%

  • مجموع رای دهندگان
    46

Z.A.H.Ř.Ą༻

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
16/10/20
ارسال ها
1,846
امتیاز واکنش
43,392
امتیاز
418
محل سکونت
رمان ۹۸
زمان حضور
294 روز 4 ساعت 9 دقیقه
نویسنده این موضوع
بسم رب القلم

پارت نهم

***

- امیر، امیر!
آرام چشمان‌اش را باز کرد اما؛ نور تند خورشید، چشمان‌اش را آزار می‌داد پس؛ سریع چشمان‌اش را بست. غلتی زد و دستانش را روی پهلوهایش گذاشت و خمیازه کشید. بعد از دو سه بار پلک زدن آرام چشمان‌اش را باز کرد اما؛ کسی را ندید. فارغ از موقعیت خویش دوباره چشمان‌اش را بست.
-...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



★ پیشـرفته رمان اغماء | *Z.A.H.R.A* کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Delvin22، Kameliea_1234، -FãTéMęH- و 52 نفر دیگر

Z.A.H.Ř.Ą༻

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
16/10/20
ارسال ها
1,846
امتیاز واکنش
43,392
امتیاز
418
محل سکونت
رمان ۹۸
زمان حضور
294 روز 4 ساعت 9 دقیقه
نویسنده این موضوع
بسم رب القلم

پارت دهم

شوک پشت شوک! مشکوک اطراف را دید زد، هیچ چیز و هیچ کس نبود به؛ جز همین اتاقی که او در آن اقامت داشت‌. تا چشم کار می‌کرد زمین کشاورزی بود. کلافه از این همه ابهام دستی در موهای خود کشید و آن ها را محکم کشید. نکند نقشه‌ای در کار باشد؟ یا شایدم هم عملیاتی جدید است! کسی چه می‌داند که...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



★ پیشـرفته رمان اغماء | *Z.A.H.R.A* کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Delvin22، Kameliea_1234، -FãTéMęH- و 50 نفر دیگر

Z.A.H.Ř.Ą༻

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
16/10/20
ارسال ها
1,846
امتیاز واکنش
43,392
امتیاز
418
محل سکونت
رمان ۹۸
زمان حضور
294 روز 4 ساعت 9 دقیقه
نویسنده این موضوع
بسم رب القلم

پارت یازدهم

صاف ایستاد و گردنش را کمی متمایل کرد و گفت:
- یا جواب می‌دید یا؛ این قدر‌می‌زنمتون که مثل سگ جون بدید.
پیرمرد سید نام که؛ اهالی عمو سید صدایش می‌کردند با؛ دستمال جیبی‌اش صورت‌اش را تمیز کرد و به سمت رضا رفت و او را بلند کرد. با حواس جمع آن دو را زیر نظر گرفته بود.
سید مهربان با...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



★ پیشـرفته رمان اغماء | *Z.A.H.R.A* کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Delvin22، Kameliea_1234، -FãTéMęH- و 51 نفر دیگر

Z.A.H.Ř.Ą༻

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
16/10/20
ارسال ها
1,846
امتیاز واکنش
43,392
امتیاز
418
محل سکونت
رمان ۹۸
زمان حضور
294 روز 4 ساعت 9 دقیقه
نویسنده این موضوع
بسم رب القلم

پارت دوازدهم

متوجه بود که؛ از این دو نفر آبی گرم نمی‌شود. فقط وقتش را حرام یک مشت اراجیف به درد نخور می‌کرد. باید به قولش عمل می‌کرد. در تمام طول سی و هفت سال زندگی‌اش هرگز بد قولی نکرده بود.
کلافه و گیج از مکالمه با پیرمرد، راهی زمین ها شد بلکه؛ راهی برای رفتن از این‌جا پیدا کند. هنوز چند...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



★ پیشـرفته رمان اغماء | *Z.A.H.R.A* کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Delvin22، Kameliea_1234، -FãTéMęH- و 40 نفر دیگر

Z.A.H.Ř.Ą༻

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
16/10/20
ارسال ها
1,846
امتیاز واکنش
43,392
امتیاز
418
محل سکونت
رمان ۹۸
زمان حضور
294 روز 4 ساعت 9 دقیقه
نویسنده این موضوع
بسم رب القلم

پارت سیزدهم

***
با چشمان قرمز و اشک آلود پشت شیشه به برادراش خیره شده بود‌. فین‌فین‌اش به راه بود گاهی؛ دریای آبی چشمانش پر خروش می‌شد و دستمال کاغذی به دادش می‌رسید‌.
حقیقت این است که؛ هم دریا اطراف انسان است و هم درون انسان است‌.
با صدای پرستار که او را مخاطب قرار داده بود به خودش آمد و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



★ پیشـرفته رمان اغماء | *Z.A.H.R.A* کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Delvin22، Kameliea_1234، -FãTéMęH- و 41 نفر دیگر

Z.A.H.Ř.Ą༻

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
16/10/20
ارسال ها
1,846
امتیاز واکنش
43,392
امتیاز
418
محل سکونت
رمان ۹۸
زمان حضور
294 روز 4 ساعت 9 دقیقه
نویسنده این موضوع
بسم رب القم

پارت چهاردهم

متعجب نگاهی به سفره پهن شده در ایوان انداخت. مطمئن بود که؛ تا قبل از ورود این زن هیچ سفره‌ای این‌جا پهن نبوده است. اصلاً خود این زن کیست؟ از کجا آمده است؟ در خانه عزیز چه می کند؟
- شما کی هستین؟ این سفره از کجا اومد؟ تا همین چند لحظه پیش این‌جا نبود!
پیرزن فربه و خوش چهره رو به...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



★ پیشـرفته رمان اغماء | *Z.A.H.R.A* کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Delvin22، Kameliea_1234، -FãTéMęH- و 39 نفر دیگر

Z.A.H.Ř.Ą༻

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
16/10/20
ارسال ها
1,846
امتیاز واکنش
43,392
امتیاز
418
محل سکونت
رمان ۹۸
زمان حضور
294 روز 4 ساعت 9 دقیقه
نویسنده این موضوع
بسم رب القلم

پارت پانزدهم

در برابر خواهش‌های بی‌بی تسلیم نشد و همچنان روی حرفش بود.
گوشه‌ای کز کرده بود و به دنبال سرپناهی برای افکار بی‌جانش بود که؛ با آمدن بی‌بی خودش را جمع و جور کرد. بی‌بی با سینی شربت بهار نارنج کنارش نشست و برایش لیوانی از عطر مسکر بهار نارنج لبریز کرد تا؛ گلویی تازه کند. سپس...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



★ پیشـرفته رمان اغماء | *Z.A.H.R.A* کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Delvin22، -FãTéMęH-، MĀŘÝM و 39 نفر دیگر

Z.A.H.Ř.Ą༻

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
16/10/20
ارسال ها
1,846
امتیاز واکنش
43,392
امتیاز
418
محل سکونت
رمان ۹۸
زمان حضور
294 روز 4 ساعت 9 دقیقه
نویسنده این موضوع
بسم رب القلم

پارت شانزدهم

سید آبی به دست و صورت اش زد و روی زیر انداز کنارش نشست. پاهایش را دراز کرد و به پشتی، پشت کمراش تکیه داد و پرسید:
- نظرت چیه؟
با بی‌حوصلگی جواب داد:
- فقط می‌خوام به قول‌م عمل کنم.
منتظر جواب نماند و برگشت به همان اتاقی که؛ در آن بود. گوشه‌ای نشست و سرش را روب زانوهایش گذاشت...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



★ پیشـرفته رمان اغماء | *Z.A.H.R.A* کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • جذاب
  • ناراحت
Reactions: Delvin22، -FãTéMęH-، MĀŘÝM و 30 نفر دیگر

Z.A.H.Ř.Ą༻

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
16/10/20
ارسال ها
1,846
امتیاز واکنش
43,392
امتیاز
418
محل سکونت
رمان ۹۸
زمان حضور
294 روز 4 ساعت 9 دقیقه
نویسنده این موضوع
بسم رب القلم

پارت هفدهم

دوباره سراش را روی زانوهایش می‌گذارد و میان منظومه احساسات پدرانه‌اش گم می‌شود:
دخترک موفرفری اش لـ*ـب‌هایش را غنچه می‌کند و باناز می گوید:
- بابایی می‌دونی چیه؟
- جونم باباجون چیه؟
- مامان میگه تو نمی‌تونی بابای خوبی باشی اما؛ به نظر من و سامی تو بهترین بابایی هستی که؛ خدا...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



★ پیشـرفته رمان اغماء | *Z.A.H.R.A* کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: Delvin22، -FãTéMęH-، MĀŘÝM و 29 نفر دیگر

Z.A.H.Ř.Ą༻

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
16/10/20
ارسال ها
1,846
امتیاز واکنش
43,392
امتیاز
418
محل سکونت
رمان ۹۸
زمان حضور
294 روز 4 ساعت 9 دقیقه
نویسنده این موضوع
بسم رب القم

پارت هجدهم

سید کارش را خوب بلد بود؛ اما از طرفی هم دلش نمی‌خواست با امیر کل کل کند.
تصمیم گرفت که؛ با روش خود از او پذیرایی کند.
امیر اما هنوز هم متوجه نبود که؛ این جا چه می‌کند. آن چه افکاراش را به هم ریخته بود، چیستی خودش بود. خودش هم خوب می‌دانست لـ*ـذت معنوی که؛ تجربه می‌کند را تا؛ به حال...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



★ پیشـرفته رمان اغماء | *Z.A.H.R.A* کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Delvin22، -FãTéMęH-، MĀŘÝM و 25 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا