نویسنده این موضوع
#پارت_نهم
آینه ای که برعکس به دیوار زده شده بود. تصویر آیینه من بودم؛ اما با صورتی بیروح و لـ*ـبهایی به هم دوخته شده و چشمهای سفید موهای پریشونام توی هوا معلق بودند. احساس ضعف میکردمو احساس عجیبی داشتم انگار توی خلسه بودم، چیزی مثل هم خواب باشی هم بیدار صداهای دور و برت رو بشنوی و نتونی واکنشی نشون بدی.
باد...
آینه ای که برعکس به دیوار زده شده بود. تصویر آیینه من بودم؛ اما با صورتی بیروح و لـ*ـبهایی به هم دوخته شده و چشمهای سفید موهای پریشونام توی هوا معلق بودند. احساس ضعف میکردمو احساس عجیبی داشتم انگار توی خلسه بودم، چیزی مثل هم خواب باشی هم بیدار صداهای دور و برت رو بشنوی و نتونی واکنشی نشون بدی.
باد...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان زندگی بیانقضا | bitter sea کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com