+|الهام از انجمن|+

parädox · 7/2/21

تصور کنید میخوایید از بچه های انجمن
برای شخصیت های رمانتون الهام بگیرید
طرف رو تگ کنید و بگید چ شخصیتی توی رمانتون داره

اسپم هم ندید:)

parädox · 7/2/21

Amerətāt : یه خانوم دکتر شیطون و مهربون

~حنانه حافظی~ : یه نویسنده موفق و آروم

Sh@bnam : یه مشاور آروم و احساسی

"zhina" :یه دختر شیطون ک تندباد حوادث عجیب آرومش کرده:)

ozan♪ :یه رفیق و همراه برای شخصیت اصلیِ رمانم

Z.A.H.Ř.Ą༻ :حس میکنم باید زندگیشو بعنوان رمان بنویسم:)

*~sarina~* :یه مامان دل‌نازک

Armita.M :یه نقاش جدی و در عین حال شیطون

Number one :یه نویسنده و هنرمند کم حرف و درعین حال بی‌نظیر

LIDA_M · 7/2/21

yeganeh yami شخصیت اصلی برای یه رمانی مثل قهرمان خاموش (رمانی که خودم نوشتم ولی هیچ کجا منتشرش نکردم) اسم: دایانا
TiNAX007 اینم نقش ممکل توی همون داستان اسم: دنیا
Asal_Zinati جالبش اینجاست که ایشونم تو همون رمان اخلاق رفتار خیلی نزدیکی به نقش ددش دنیا رو داره اسم: لیام (به دلیل علاقه ی فراوانم به این اسم توی هر رمانم چ واقعی چ غیر واقعی هس

)
واقعا هر کی بخنه اون رمانه رو انگار که از شخصیت اینا کپی برداشتم

داستان یه مادره که زندگیش رو برای بچه هاش تعریف می‌کنه جلد دوم قرار بود داستان دوتا بچه هاش باشع ولی نشد

+
ژانرشم : فانتزی، تراژدی بود

------------
~ROYA~ یه مرموز جذاب برا شخصیت یکی از رمانایی که نصفه رهاشون کردم (برگرفته از واقیت بود البت) اسم: نازنین
Narín✿ توی همون رمان یه تنبل دقیقانم دختر شخصیتی که برا رویاس

اسم: نیلا
آیدا رستمی شخصیت مکمل توی همون رمان اسم: لیام
البته یکم شبیهن به هم ولی Saghár✿ مامان لیامه

اسم: زیبا
شخصیاتای این یکی زویاده ولی خوب اخلاقشون یکم بین دوستام ناپیدا بود
قابل ذکره لیام شخصیت خنثی رو به منفی داش

ولی بعدش فوق العاده عوض شد اخلاق کپ آیدا خودمون

Narín✿ · 7/2/21

یه رمان اگه بخوام بنویسم که کاراکترهاش از انجمن باشه، یه رمان شلم شوربایی میشه که بیا و ببین :straight_face:

یه رمان می‌نوشتم با عنوان روابط ارزش‌مندند :smug:

Saghár✿ تورو در نقش بهترین دوست می‌ذاشتم.
LIDA_M به تو نقش یه بچه سر تقو میدادم که شبه زرشکه

آیدا رستمی تو شخصیت بده رمانم می‌بودی که در باطن شخصیت خوبه داستانی :rose:

Nariman ب تو هیچ نقشی نمی‌دادم :yawn:

Kameliaparsa تو شخصیتی فراری داشتی :yworried:

شاید از روز عروسیتم در میرفتی :smug:

~PARLA~ تو شخصیتی فرشته داشتی که سعی می‌کنه همیشه بخنده اما... :yworried:

The unborn تو شخصیتی خاکستری داشتی؛ شایدم ستاره آسمان شبش می‌بودی

~ROYA~ تو شخصیتی بهت میدادم که به اسم قشنگش ناشکری می‌کنه

رویایی که میگه رویا نیستم، تو رویای منی :rose:

! ~ ĄŁÎ ~ ! شاید به شما نقش یه دکتر میدادم که در ظاهر خیلی آرومه اما در باطن ... ( هرچند می‌دونم از دکتری و بیمارستان و این چیزا بدتون میاد

)
و در آخر خودم :yawn:

یه کوالایی ک هیچ‌وقت نمی‌خوابه و همیشه خوابش میاد صب تا شب یه بالشتو پتو دستشه :yworried:

Armita.M · 7/2/21

LIDA_M دروغ چرا، از دید اول خبیث به نظر میای :yawn:

یه دختر شیطون ولی ظاهر پری :yawn:

*~sarina~* مادر شوهر دل سوز و مهربون بعید داستان :peace:

Elaheh_A یه پوکر به تمام معنا و یه نقاش فوق العاده

parädox صاحب مهد کودک :roflym:

یه دختر شیطون ولی رومخ :roflym:

*RoRo* عشق دل من :big_hug:

پرنسس داستان و خیلی خونگرم :big_grin:

ozan♪ عامم :yawn:

کلا تو کادر نیست داداشم :yawn:

بیشتر نقش داش مشتیا رو داره :yawn:

Saghár✿ یه خواهر شوهر رومخخخخخ و شیطون

و منم پرنس داستانم :roflym:

جاذاب و جدی :roflym:

Kameliaparsa · 7/2/21

Narín✿ نقش یه دختر شیطون، تنبل و خسته و در عین حال، دختری که کلی غم و درد داره و پشت چهره‌ی بیخیالش پنهان کرده. ؛)

Saghár✿ نقش یه خانم عاشق و مهربون، دلسوز و یه دوست پایه :)

*~sarina~* · 7/2/21

تعداد خیلی زیادهههه :batting_eyelashes:

پس من باید سریال درست کنم نه رمان بنویسم

LIDA_M
خووب اینی که می‌بینید در نقش شوهر منه :hee_hee:

بعله از اونا که مثلا استاد داشنگاهم تو یه نگاه عاشق میشیم و این حرفا :batting_eyelashes:

فاطمه بیابانی
خوب این مامان من میشه تو رمان یه مادر خجالتی :hee_hee:

دلسوز مهربون وووش اصلا عشقه
parädox
اینی که می‌بینید بچه منو لیدا میشه

نقشش همینه یه بچه آروم مظلوممم وووش ملوس
bitter sea
خوب از اونجایی که من عشق دخترم

اینم یه دختر دیگم میشه توی رمان از اون فوضولو شیطونا همونایی که منو بابای بدبختش همش تو مدرسه دنبالشیم

که اخراجش نکنن
Saghár✿
خوب میخوام توی رمان مادرشوهرم باشه از اونایی که بعضی وقتا بدجنس میشن عروسا رو بدبخت میکنن و از این حرفا

آیدا رستمی
این پدرشوهرم میشه جوون از اونا که طرفدار عروسه فقط :batting_eyelashes:

Armita.M
این نقشش اینه خواهرم بشه ووش از اون خواهرا که جیگر ادمو در میاره

~BAHAR.SH~
این رفیق فابم میشه از اونا که مدرسه میزاریم رو سرمون :batting_eyelashes:

FaTeMeH QaSeMi
اینم همدستمونه تو مدرسه است آتیش میسوزونیم

Elaheh_A
اینم رفیق قاب درجه یک که جز اکیپ مدرسمونه

مثلا استادارو اذیت میکنیم اخ تخیل زیادم باعت شد سقف بریزه روم

Narín✿
استاد ریاضیمونه :batting_eyelashes:

خشن جدی یهو میخنده

yeganeh yami
جوون این معلم امادگیمون میشه نقش مهمی داره توی رمانم بعله بعلع

ozan♪

داداش گلم

به شدت خشن :hee_hee:

مثلا میگم مثلا

خلاصه دلسوز توی رمانم دلسووووزهههه
Z.A.H.Ř.Ą༻
:batting_eyelashes:

اصلا خودش گوله نمک رمانه
واای دستم شکست ولم کنید دیگه چ خبره هر کی جا گذاشتم شرمنده تو جلد دوم رمانم اضافه میکنم باز

Ghazaleh.A · 9/2/21

هرکی بازدید داشتو شناختم رو کپی کردم

نام رمان: بچه‌های محل
نویسنده: یکی از بچه‌های محلمون
ژانر: بچه محلی
خلاصه:
بچه محلی بود در محله‌ای و اون محله یک محله بود که توش بچه محل داشتو بچه محلاش تو اون محله زندگی می‌کردند (جان شما اگه دروغ بگم

)
شخصیت ها:
KURO TOKA تو چوپان محل بودی

yeganeh yami تو هم عر عروی محل

The unborn تو (شما) معلم مهد کودک (تربیت می‌کنی لعنتی

)
mahaflaki تورو میبینم یاد این میفتم ♡~ غیبتم دوست داری پس تو ازون خانمایی که نشستن دم در خونه تخمه می‌شکنن ازونایی

(حالا یه کوچولو باکلاس تر♡~)
Asal_Zinati حتما خوخرم بودی

Jãs.I تو چ... کلاس محل بودی (ناراحت نشی

)
~ROYA~ تو مادربزگ محل بودی :good_luck:

TiNAX007 تو حسنی محل بودی (پاندا)
. faRiBa . عه تو

تو صدا قشنگ محله بودی ازونا که راه میرن میگن لایکی (با اَدا خوانده شود)

Not found بی حوصله‌ی محل

(الحق که یافت نشده‌ای:)
PARIA-M تصورم از تو رو نگم

(مافیا نیست

)
MINO.S تو اصن تو محل پیدا نمیشی

~PARLA~ تو هم همش نیستی نخودی محله ای :aiwan_light_girl_mad:

~HadeS~ : گوگولی ارجازجهزه محله :good_luck:

M O B I N A · 27/7/23

عاح بگذارید منم از انجمن الهام بگیرم
نام اثر: روابط کثیف رمان 98
M O B I N A اول خودم، خودم گل مجلسم
من یه خانوم مهندس خوش اخلاق و در عین حال مظلووووممم بعدم در عین حالی که مهندسن یه شرکت هم دارمهاهاااا
! ~ ĄŁÎ ~ ! من تو رو مدیرعامل شرکت میکنم تو هم منو تو کرم ریزی‌هام حمایت میکنی ما خودمونم قرار بود آدم بکشیم قرار کنیم چیشد؟ همگی با هم فرار میکنیم اره خلاصه قاچاقی میریم اونور
تازه نقش خواننده هم بهت میدم
YeGaNeH
نقش رفیقمو دارهتو همه قتلام و کرم هام شریک جرممه و کلا پایه‌ی خر بازی کل انجمن بچه هاش و زناشن
خیلی روابطش تمیزه نقش پدر دوم انجمن♡
Z.A.H.Ř.Ą༻ زهرا نقش پرستار رو داره خیلی هم نکبته با زهرا میرم اونا رو میکشیمبعد پلیسا میوفتن دنبالمون YeGaNeH هم میشه وکیلمون نمی‌ذاره اعدادم بشیم
SelmA با هم میریم سر کلاس شیمیه جزغالههاهااا یه نقش فان و شوخم بهت میدم
Matiᴎɐ✼ نقش شوهرم رو داره، خیلی هم مهربون و غیرتیهفقط کافیه بگین بالا چشمم ابرو
MaRjAn این میارم جهت جنایی شدن رمان منو این همه‌ش در حال پاره کردن هم هستیم
MĀŘÝM میاد جدامون میکنه نقش مامور آگاهی
~Kimia Varesi~ تو رو میارم مثلا نویسنده ی نشریه‌ایخیلی آرومی ولی ظاهرت آرومه
~NIKA~
~ASAL~
Tabassoum
بچه هام هستن
خیلی هم شیطون و گوش بریده دارن منو می‌دَرَن
YaSnA_NHT๛ هم نقش موتور سوار رو داره خیلی هم بچه شیطونیه
Z.a.H.r.A☆
نقش یه کاراکتر مظلوم و دعوایی رو بهت میدم
~MOHADESE~ نقش یه مدیر شرکت فعال رو بهش میدمبچم خیلی خوبه آروم و مظلومه

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

اخراج شده

اخراج شده

کاربر حرفه‌ای

سرپرست بخش کتاب

دستیار تالار هنر

کاربر حرفه‌ای

کاربر نیمه حرفه‌ای

کاربر حرفه‌ای

سرپرست بخش فرهنگ و ادب

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین