خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
حوزه/ از دیدگاه امام علی(علیه السلام) جانشینان پیامبر برگزیده شده خداوند به واسطه پیامبر هستند و این اقدام پیامبر، سنتی رایج در میان انبیاء بوده است. ایشان اهل بیت پیامبرند که به صفات و خصایص والایی بر مردم برتری یافته اند؛ چنان که حاکم اسلامی باید ویژگی های خاص داشته باشد.



به گزارش خبرگزاری حوزه، کتاب «پرسمان علوی» اثری از مؤسسه آموزشی ـ پژوهشی مذاهب اسلامی و با همکاری ستاد پاسخگویی به مسائل مستحدثه دینی است که بخش های گوناگون این کتاب در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما فرهیختگان می گردد.
مرور زمان بسیاری از چهره های بزرگ تاریخی را کهنه و یا به فراموشی می سپارد و جز نامی از آنان در لابلای تاریخ نمی گذارد، اما در این میان برخی از چهره ها را نه تنها مرور زمان کهنه نمی کند بلکه روز بروز آنان را روشن تر و زنده می سازد.
یکی از کسانی که مرور زمان وجود او را روشن تر و نیاز به شناخت وی را ضروری تر می سازد، انسان کامل، امام علی بن ابیطالب(علیه السلام) می باشد.
بدون تردید امروزه انسان های تشنه عدالت و معنویت بیش از هر روز دیگر به الگو قرار دادن شخصیت حضرت امیر(علیه السلام) نیازمند است و این امر بستگی به شناخت و آگاهی همه جانبه از افکار، اندیشه ها و سیره و منش آن حضرت می باشد.
امید است که پروردگار بزرگ زمینه های الگوگیری آن حضرت را بیش از این به ما عنایت فرماید. از آنجا که پیرامون شخصیت بزرگان و افکار و سیره آنان پرسش ها و گاه در اثر فاصله زمانی ابهاماتی پدید می آید، شایسته است که به آنها پاسخ داده و ابهامات برطرف شود.
بدین جهت پرسش های رسیده از مناطق مختلف که مربوط به حضرت علی(علیه السلام)می باشد توسط معاونت پژوهش مؤسسه آموزشی ـ پژوهشی مذاهب اسلامی جمع آوری و به صورت کتاب در خدمت شیفتگان آن حضرت عرضه می شود.

* نظر و دیدگاه علی(علیه السلام) درباره جانشین پیامبر(صلی الله علیه وآله) چه بوده است؟
دیدگاه امام علی(علیه السلام) را درباره جانشینی پیامبر و زمامداری مسلمانان می توان به سه بخش تقسیم نمود. نخست ضرورت معرفی جانشین از جانب پیامبر و اهتمام آن حضرت به این مهم؛ دوم اوصاف و شرایط لازم برای جانشین پیامبر و حاکم حکومت اسلامی؛ سوم جانشینان جامع شرایط.

الف) معرفی جانشین از جانب پیامبر(صلی الله علیه وآله)
از منظر علی(علیه السلام)، گزینش جانشین و خلیفه، سنّت و روش پیامبران پیشین بوده، چنان که پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) نیز به آن عمل نموده و هرگز مردم را سرگردان رها نکرده است.
ایشان می فرماید: «رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) در میان شما مردم جانشینی برگزید، همچنان که تمام پیامبران گذشته برای امت های خود برگزیدند؛ زیرا آنها هرگز انسان ها را سرگردان رها نکردند و بدون معرفی راهی روشن و گذاشتن نشانه هایی استوار از میان مردم نرفتند».


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
این بیان گهربار امیر مؤمنان(علیه السلام)، مبین این واقعیت است که انتخاب جانشین، سنّت و شیوه پیامبران گذشته بوده است و آنان با تعیین راه روشن و نشانه های استوار، مردم را به حال خود وانگذاشته اند. بر همین مبنا، پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نیز جانشینان خویش را برگزیده است.



ب) ویژگی های جانشینان پیامبر(صلی الله علیه وآله)

امام علی(علیه السلام) شرایط و ویژگی های بسیاری را برای خلیفه مسلمانان و جانشین پیامبر برمی شمرد که مهم ترین آنها عبارت اند از:

۱. توانایی اداره جامعه و آگاهی به فرمان ها و احکام الهی؛

امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در این خصوص می فرماید: «ای مردم! سزاوار به خلافت کسی است که بدان تواناتر باشد و در آگاهی از فرمان خدا داناتر؛ تا اگر آشوبگری به فتنه انگیزی برخیزد، به حق بازگردانده شود و اگر سر باز زند، با او مبارزه شود».

۲. صداقت با مردم و آخرت نگری

آن حضرت درباره این ویژگی می فرماید: «پس باید امام و راهنمای مردم به مردم راست بگوید و راه خرد پوید و از فرزندان آخرت باشد و به یقین بداند که از آن جا آمده و به آن جا خواهد رفت». [۲۰۸]

۳. برخورداری از سجایای اخلاقی و منش های نیکو

امام علی(علیه السلام) خصلت هایی چون بخیل نبودن، دانایی و عدالت را برای خلیفه مسلمانان ضروری و لازم می داند. آن حضرت می فرماید: «و همانا دانستید که سزاوار نیست بخیل بر نامـ*ـوس و جان مردم و بر غنیمت ها و احکام مسلمانان ولایت یابد و امامت آنان را عهده دار شود تا در مال های آنها حریص گردد. و نادان نیز لیاقت رهبری ندارد؛ چون با نادانی خود مسلمانان را به گمراهی می کشاند. ستمکار نیز نمی تواند زمامدار باشد؛ چون با ستم خویش حق مردم را غصب می کند. و نه آن که در تقسیم اموال عدالت را رعایت نمی کند؛ چرا که گروهی را از حق خود محروم می سازند. و نه آن که رشوه گیر است؛ چرا که او نیز حقوق مردم را پایمال می کند و نه آن که سنّت پیامبر را ضایع می کند، زیرا که امت اسلامی را به هلاکت می کشاند».



ج) جانشینان واقعی پیامبر(صلی الله علیه وآله)

پس از بیان ضرورت گزینش جانشین از ناحیه پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و اوصافی که باید خلیفه از آن برخوردار باشد، می توان جمع این دو ویژگی را در گروهی خاص که همانا اهل بیت پیامبر(علیهم السلام) می باشند، مشاهده کرد و به امامت و جانشینی آنان یقین نمود.

امام علی(علیه السلام) این واقعیت را با تعابیر و عبارات گوناگون بیان فرموده اند. ایشان در بیان آشکاری چراغ های هدایت و تشویق مردم به تمسک به آنان می فرماید: «مردم به کجا می روید؟ و کی باز می گردید؟ علامت های حق برپاست و نشانه های آن هویداست. گمراهی تا کجا؟ سرگشتگی تا کجا و چرا؟ خاندان پیامبرتان میان شماست که زمامداران حق و یقینند و پیشوایان دینند و با ذکر جمیل و گفتار راست قرینند. پس حرمت آنان را همچون قرآن نیک بدارید و چون تشنگانی که به آبشخور روند، روی به آنان آرید».


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
و در جای دیگر می فرماید: «خاندان پیامبر، مایه حیات دانش و نابود کننده نادانی اند. بردباری شان شما را از دانش آنها خبر می دهد و ظاهرشان از صفای باطنشان و سکوتشان از حکمت های گفتارشان. هرگز با حق مخالفت نکردند و در آن اختلاف ننمودند. آنان ستون های دینند و پناهگاه مردم. به وسیله آنان حق به جایگاه خود باز می گردد و باطل از جای خود رانده و از بن کنده می شود. دین را چنان که باید دانستند و فراگرفتند و به کار بستند».
با توجه به آن چه گفته شد، از دیدگاه امام علی(علیه السلام) جانشینان پیامبر برگزیده شده خداوند به واسطه پیامبر هستند و این اقدام پیامبر سنتی رایج در میان انبیاء بوده است. ایشان اهل بیت پیامبرند که به صفات و خصایص والایی بر مردم برتری یافته اند؛ چنان که حاکم اسلامی باید ویژگی های خاص داشته باشد. باری، این منصب هر کسی را نشاید و آن کسی را سزاست که بر انجام آن تواناست و در راستی و عدالت و بی رغبتی به دنیا پابرجاست.


حوزه/ مراد از سته ایام (۶ روز) شش روز معمولی نیست. می‌توانید حدس بزنید چرا؟ خوب فکر کنید، زیرا روز و شب معمولی از گردش زمین به دور خودش و به دور خورشید پدید می‌آید، پس قبل از آفرینش آسمان و زمین، کره زمین و خورشیدی وجود نداشته، تا شب و روز معمولی به وجود آید. مقصود از شش روز، مرحله آفرینش یا شش دوره یا شش بخش از زمان است.



به گزارش خبرگزاری حوزه، کتاب «سر سفره خدا» با موضوع آشنائی با معارف قرآن کریم به شیوه پرسش و پاسخ به قلم محمد علی محمدی به رشته تحریر درآمده است که در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما خوبان خواهیم کرد.

* ایام الله چه روزی است؟

به روزهای بسیار مهم و سرنوشت ساز ایام الله گفته می‌شود؛ مثلا ۲۲ بهمن سال روز پیروزی انقلاب اسلامی از ایام الله است، می‌دانید چرا؟

روز ۲۷ رجب که سال روز بعثت پیامبر است هم از ایام الله است، چون در ۲۲ بهمن و ۲۷ رجب، خداوند به مردم نعمت بزرگی عنایت کرده است. خداوند در یک روز طاغوت را از ایران ریشه‌کن کرده و در یک روز، حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را برای هدایت مردم برانگیخت.

حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، ایام الله را چنین معرفی کرده است: ایام الله، نعمائه و بلائه ببلائه سبحانه؛ ایام الله روزهای نعمت خداوند و [روزهای] آزمایش خداوند با فرستادن بلاهاست. پس ایام الله روزهای مهمی است که با خداوند به عده‌ای نعمت عطا می‌کند یا گروهی سرکش را مجازات می‌کند.

* کدام آیه قرآن است که اگر حروف آن را از آخر بخوانیم همان آیه می‌شود؟

پاسخ سؤال، بخشی از آیه ۳ از سوره مدثر است؛ یعنی جمله ربک فکبر؛ پروردگار خودت را بزرگ بشمار، که اگر از طرف راست بخوانیم ربک فکبر است و اگر از طرف چپ هم بخوانیم (از آخر به اول) باز هم ربک فکبر می‌شود.
البته این جمله یک آیه کامل نیست تمام آیه چنین است: و ربک فکبر.

حالا من هم یک سؤال از شما می‌پرسم:

یک کلمه در سوره مسد یا همان سوره تبت یدا ابی لهب وجود دارد که اگر از چپ و راست بخوانید تفاوتی نمی‌کند. سوره را با دقت بخوانید و کلمه مورد نظر را پیدا کنید.

* این که خداوند می‌فرماید: آسمان و زمین را در شش روز آفریدیم، مقصود چیست؟

آن چه پرسیده‌اید در آیه ۳۸ از سوره «ق» آمده است، در این آیه می‌خوانیم: و لقد خلقنا السماوات و الارض فی سته ایام...؛ همانا آسمان و زمین و آن چه در میان آن دو است، در شش روز (هنگام یا دوره) آفریدیم.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
حالا به توضیح آیه توجه کنید:

۱. وقتی اراده خداوند بر ایجاد چیزی تعلق گرفت آن چیز همان طور که خداوند اراده کرده است به وجود می‌آید؛ یعنی اگر اراده کند موجودی در یک لحظه خلق شود، همان می‌شود که خداوند اراده کرده است و اگر اراده کند موجودی در چند میلیون سال آفریده شود و در همان زمانی که آفریده می‌شود.

۲. مراد از سته ایام (۶ روز) شش روز معمولی نیست. می‌توانید حدس بزنید چرا؟ خوب فکر کنید، زیرا روز و شب معمولی از گردش زمین به دور خودش و به دور خورشید پدید می‌آید، پس قبل از آفرینش آسمان و زمین، کره زمین و خورشیدی وجود نداشته، تا شب و روز معمولی به وجود آید.

مقصود از شش روز، مرحله آفرینش یا شش دوره یا شش بخش از زمان است.

ما هم در زبان فارسی گاهی می‌گوییم روز ولی مقصود ما روز معمولی نیست؛ مثلا می‌گوییم: دنیا دو روز است دو روزی عمر ارزش ندارد که کسی را اذیت کنی و ...

آیا به راستی دنیا دو روز است؟ یا عمر دنیا میلیاردها روز از روزهای معمولی است!؟

* قرآن درباره چگونگی زندگی انسان چه می‌ فرماید؟

قرآن مجید از جهات مختلف درباره زندگی ما انسان‌ها بحث کرده است، که چند جهت آن را برایتان می‌نویسم:

۱- ابتدای آفرینش انسان: چنان که می‌دانید همه ما از فرزندان حضرت آدم هستیم، حضرت آدم از چه چیز آفریده شده؟ از خاک و گل.

۲- حقیقت انسان: حقیقت انسان از زمانی آغاز می‌شود که خداوند در آن خاک و گل روح می‌دمد و خاک بی‌جان به انسان تبدیل می‌شود و آن گاه است که لیاقت پیدا می‌کند تا ملائکه بر او سجده کنند:

هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت: من بشری را از گلی خشک، گلی سیاه و بد بو می‌آفرینم؛ پس وقتی آن را درست کردم و از روح خود در آن دمیدم پیش او به سجده درافتید.

۳- ارزش انسان: دوست دارم به این سؤال پاسخ دهید که ارزش انسان به چیست؟ و چه کسی نزد خداوند از دیگران گرامی‌تر و ارزشمندتر است؟ برای راهنمایی بخشی از آیه ۱۳ از سوره حجرات را می‌نویسم تا با ترجمه آن، به پاسخ دست یابید: ان اکرمکم عند الله اتقاکم.

۴- نقش انسان در دنیا: از نظر قرآن، انسان، جانشین و نماینده خدا در زمین است؛ همان‌طور که می‌دانید جانشین و نماینده هر کس، باید کارهایی را که آن شخص دوست دارد در زمین، عدالت، برادری، مهربانی و... انجام گیرد و همه این نقش‌ها را بر عهده نماینده‌اش (ما انسان‌ها) گذاشته است.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
آیا از خدای مهربان باید ترسید؟


حوزه/ خدا مهربان‌ترین مهربانان است، ولی مهربان عادل. کسانی که از خدا می‌ترسند در واقع از عدل خدا می ترسند و به گفته شهید عزیز آیة الله مطهری: ذات خدا موجب ترس نیست و این که می‌گوید از خدا باید ترسید یعنی از قانون الهی باید ترسید.



به گزارش خبرگزاری حوزه، کتاب «سر سفره خدا» با موضوع آشنائی با معارف قرآن کریم به شیوه پرسش و پاسخ به قلم محمد علی محمدی به رشته تحریر درآمده است که در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما خوبان خواهیم کرد.

* چه کنیم که مورد شفاعت امامان و شیعیان خوب قرار گیریم؟

در قیامت خدا به برخی از افراد اجازه می‌دهد که از گنـ*ـاه‌کاران شفاعت کنند؛ چنان که در آیه الکرسی می‌خوانیم: من ذا الذی یشفع عنده الا باذنه...؛ کیست که نزد او جز به فرمان او شفاعت کند. یعنی پیامبر (ص) و امام هم بدون اجازه خداوند نمی‌تواند از کسی شفاعت کند.

از طرفی شفاعت شوندگان هم باید شرایطی داشته باشند تا خوبان و مومنان واقعی بتوانند از آنها شفاعت کنند، برخی از این شرایط عبارتند از:

۱. ایمان به خدا.

۲. مسلمان بودن و اعتقاد به ولایت امامان معصوم.

۳. پیروی از امامان معصوم. کسی که به زبان بگوید امامان را دوست دارم و حتی در مجالس امامان نیز حاضر شود، و به طور عملی از امامان (علیه السلام) پیروی نکند مورد شفاعت نخواهد گرفت در حدیثی از همسر امام صادق (علیه السلام) می‌خوانیم: در آخرین لحظات عمر امام صادق (علیه السلام) آن حضرت از ما خواست که همه اقوام را دورش جمع کنیم. وقتی همه جمع شدند امام صادق (علیه السلام) فرمود: شفاعت ما اهل بیت به کسانی که نماز خودش را سبک بشمارد نمی‌رسد.

به طور کلی شرط دوست داشتن، عمل کردن به حرف‌های امامان (علیه السلام) است اگر بگویی پدرم را دوست دارم ولی هر چه او می‌گوید به گفته هایش گوش نکنی در واقع پدرت را دوست نداری.

* چرا می‌گویند باید از خدا ترسید، در حالی که خدا مهربان است؟

خدا مهربان‌ترین مهربانان است، ولی مهربان عادل. کسانی که از خدا می‌ترسند در واقع از عدل خدا می ترسند و به گفته شهید عزیز آیت الله مطهری: ذات خدا موجب ترس نیست و این که می‌گوید از خدا باید ترسید یعنی از قانون الهی باید ترسید، چنان‌که در دعا به خدا می‌گوییم: ای کسی که جز به فضل و احسان او امیدی نیست و ترسی از او جز به خاطر عدلش نیست... و انسانی که از عدالت می‌ترسد، در حقیقت از خودش می‌ترسد که در گذشته خطا کرده یا می‌ترسد در آینده به حقوق دیگران بی احترامی کند.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
خدا مثل رهبری عادل و مهربان است. که ملتش را دوست دارد، برای آنان تمام وسایل راحتی را فراهم می‌کند. حال اگر کسی بخواهد در این جامعه خوب و دوست داشتنی فساد کند؛ مثلا شیشه‌های مردم رابشکند، اموال مردم را بدزدد و ...! به نظر شما حاکم مهربان با چنین فرد خلاف کاری باید چگونه رفتار کند؟ نباید جلو را بگیرد و او را از بی احترامی و ظلم به دیگران باز دارد؟ اگر حاکم مهربان به جای این که با دزد خلاف‌کار برخورد کند، هر بار به او آفرین بگوید و دست او را برای ظلم و ستم باز بگذارد آیا به سایر مردم ظلم نکرده است!؟



ترس از خدا هم جلوه‌ای از رحمت و مهربانی خداوند است. اگر مردم از عدالت خدا نمی ترسیدند، به یکدیگر ظلم می‌کردند، حقوق یک دیگر را پایمال می‌کردند و همیشه افراد ضعیف، محکوم و زیر دست و پای افراد زورمند و ظالم بودند.



حتی عذاب الهی و مجازات‌های خدا نیز جلوه‌ای از رحمت و مهربانی خدا است؛ یعنی هر چند ظاهر آن غضب است، ولی باطن آن رحمت است. مانند باغبانی که به خاطر علاقه به گل‌ها و درخت‌ها، شاخه‌های مزاحم و زیادی را می‌برد، تا بوته گل یا درخت به درستی تربیت شود و به رشد خودش ادامه دهد.



* فرق بین رحمان و رحیم چیست؟ مگر هر دو به معنای رحمت نیست؟



رحمان، رحمت عمومی خداوند در دنیااست که شامل حال همه مردم می‌شود، چه مومن باشند و چه کافر، حتی رحمت عمومی خداوند که رحمان نشان دهنده آن است، شامل گیاهان و حیوانات هم می‌شود. پس از آن جا که خداوند رحمان است، آب و هوا را آفریده، تا همگی از آن استفاده کنند و همه نعمت‌هایی که ما در دنیا شاهد آن هستیم از رحمت عمومی و رحمان بودن خداوند سرچشمه گفته است.



ولی رحیم، رحمت خاص خدا است که ویژه آخرت است و تنها شامل حال مومنان می‌شود. پس بهشت و نعمت‌های آن همگی از رحمت‌های خاص خداوند سرچشمه می‌گیرد که ویژه مومنان است و کافران از آن بهره‌ای ندارند.



بین رحمان و رحیم تفاوت‌های دیگری هم وجود دارد که برای آگاهی از این فرق‌ها می‌توانیم به جلد اول تفسیرهای قرآن، مراجعه می‌کنیم.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
چرا برخی بی نمازها در کار خود موفقند؛ اما بعضی از مؤمنان مشکل دارند؟


حوزه/ معنای موفقیت واقعی، این نیست که چند روزی کسی در زندگی دنیا خوش باشد، بلکه موفق واقعی کسی است که عاقبت بخیر باشد و به بهشت الهی راه یابد.



به گزارش خبرگزاری حوزه، کتاب «سر سفره خدا» با موضوع آشنائی با معارف قرآن کریم به شیوه پرسش و پاسخ به قلم محمدعلی محمدی به رشته تحریر درآمده است که در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما خوبان خواهیم کرد.

* چطور است که بعضی نماز نمی‌خوانند و گنـ*ـاه انجام می‌دهند، ولی در کارهایشان موفقند، در حالی که مؤمنان ممکن است این گونه نباشند؟

- پاسخ

۱. معنای موفقیت چیست؟ آیا فرعون را که آن همه دارایی داشت و هم اکنون از اهل جهنم است، فرد موفقی می‌دانید یا حضرت موسی (علیه السلام) را؟

قارون یکی از اقوام قوم موسی بود، ولی مؤمن نبود. پول‌های او آن قدر بود که یک عده افراد قوی هیکل کلید گاوصندوق‌های او را حمل می‌کردند. (قصص، آیه ۷۶) قارون با افتخار می‌گفت این ثروت را به وسیله دانشی که نزد من است به دست آورده‌ام. (قصص، آیه ۷۸) آیا به نظر شما قارون فرد موفقی بود؟

برخی از ما ممکن است تنها به ظاهر افراد نگاه کنیم؛ ولی چون از عاقبت آنها اطلاعی نداریم، نتوانیم به درستی قضاوت کنیم.
داستان زیر که در قرآن آمده و ادامه سرگذشت قارون است نمونه، کاملی از افراد به ظاهر موفق و در واقع ناموفق را به ما نشان می‌دهد: روزی قارون با تمام زینت خود، در برابر قومش ظاهر شد. آنان که خواهان زندگی دنیا بودند گفتند: ای کاش همانند آن چه به قارون داده شده ما نیز داشتیم. به راستی که او بهره ‌[و موفقیت] بزرگی دارد، اما کسانی که علم و دانش به آنها داده بود گفتند: وای بر شما! ثواب الهی برای کسانی که ایمان آورده‌اند و عمل نیک انجام می‌دهند، بهتر است، اما جز صابران آن را دریافت نمی‌کنند.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
خداوند متعال در ادامه این آیات می‌فرماید: و سپس ما او و خانه‌اش را در زمین فرو بردیم و یارانی نداشت که او را در برابر عذاب الهی یاری کنند و خود نیز نمی‌توانست کاری از پیش ببرد و آنها که دیروز آرزو می‌کردند به جای او باشند [وقتی دیدند که بر سر قارون چه آمد] گفتند وای بر ما! گویی خداوند روزی هر کدام از بندگانش را که بخواهد گسترش می‌دهد یا تنگ می‌گیرد. اگر خدا بر ما منت ننهاده بود ما را نیز به قعر زمین فرو می‌برد...(قصص، آیه ۷۹-۸۲)



از این داستان و نمونه‌های دیگر آن نتیجه می‌گیریم که معنای موفقیت واقعی، این نیست که چند روزی کسی در زندگی دنیا خوش باشد، بلکه موفق واقعی کسی است که عاقبت بخیر باشد و به بهشت الهی راه یابد.



۲. بسیاری از موفقیت‌ها را انسان با اختیار خودش به دست می‌آورد یا از دست می‌دهد. دو دانش‌آموز را در نظر بگیرید که یکی درس خوان، تمیز و با انضباط است، ولی در امور دینی سست و دیگری تنبل، کثیف و بی انضباط می‌باشد، اما در کارهای دینی کوشا است. اولی شب‌های درسی و امتحانی تا دیر وقت مشغول تحصیل و مطالعه است، ولی دومی شب‌های درسی و امتحانی به جای درس خواندن تا آخرین فیلم تلویزیون می‌بیند و خسته و کوفته می‌خوابد. در چنین وضعیتی طبیعی است که شاگرد درس خوان موفق می‌شود و شاگرد تنبل به ظاهر مؤمن در درس‌هایش توفیقی حاصل نمی‌کند. این قبول نشدن به خاطر تنبلی خودش می‌باشد و ربطی به ایمانش ندارد.



۳. آخرین نکته در پاسخ به سؤال باید بدانی این است که:

کسانی که ایمان ندارند زندگی سخت و پراضطرابی دارند، هر چند این اضطراب، ناراحتی و سختی را ما احساس نکنیم. ولی مؤمنان هر چند مشکلات جسمانی یا مالی داشته باشند مانند افرادی بی‌ایمان اضطراب ندارند، زیرا افراد بی ایمان هر لحظه می‌ترسند که از دنیا بروند و هر آن چه دارند فنا شود، ولی افراد مؤمن می‌دانند که اگر در دنیا با مشکلاتی روبر شوند در قیامت خداوند در برابر تحمل این مشکلات به آنها اجر خواهد داد.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
چرا آزمایش می شویم؟


حوزه/ این که خدا ما را امتحان می کند برای این نیست که چیزی بر علم او افزوده شود. فایده امتحانات الهی به خود ما بر می گردد نه خدا.



به گزارش خبرگزاری حوزه، کتاب «سر سفره خدا» با موضوع آشنائی با معارف قرآن کریم به شیوه پرسش و پاسخ به قلم محمد علی محمدی به رشته تحریر درآمده است که در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما خوبان خواهیم کرد.

* ما که سرنوشتمان به دست خداست و هر چه او اراده کند باید انجام دهیم، پس ما از خودمان اراده ای نداریم؟
خدا نعمت های فراوانی به ما داده است؛ مانند دست، پا، گوش، چشایی، بویایی و ...
یکی از این نعمت هایی که خدا به ما داده نعمت اختیار است. پس، از آنجا که این نعمت ها را خدا به ما داده و هر لحظه می تواند از ما بگیرد سرنوشت ما به دست خداست و از آنجا که با اختیار کارها را انجام می دهیم، پس در واقع انجام دهنده کارها خودمان هستیم.
حالا برای روشن شدن مطلب مثالی می زنم!
پدری به کودک خردسالش مقداری پول می دهد و به او می گوید این پول ها دست تو باشد، اگر خواستی می توانی خرج کنی، ولی من هم هر وقت بخواهم از تو پس خواهم گرفت.
حالا اگر کودک بخشی از پول را هزینه کند می تواند بگوید: پول خودم را خرج کردم، چنان که می تواند بگوید: پول پدرم را خرج کرده ام. پس این پول هم به فرزند نسبت داده می شود و می گویند پول های بچه و هم به پدر نسبت داده می شوند و می گویند پول های پدر.
کارهایی هم که ما انجام می دهیم همین گونه است. به خاطر این که دست و پا و... و اختیار را خدا به ما عنایت فرموده و هر وقت اراده کند آنها را می تواند از ما پس بگیرد می گوییم کارها با اراده خدا انجام می شود و حتی می گوییم: کار خدا بود ولی از آنجا که با اراده خودمان انجام می شود می گوییم: خودم نماز خواندم و به این خاطر خداوند به ما ثواب می دهد و اگر کار بدی باشد خداوند ما را عذاب می کند. برای آگاهی بیشتر می توانید مجموعه آثار شهید مطهری، جلد ۱، ص ۳۸۱-۴۱۰ را بخوانید.
* مگر نه این است که خداوند سرنوشت کارهای انسان و کارهایی را که در آینده انجام می دهد- حتی قبل از تولد - می داند، پس چرا خداوند انسان ها را آزمایش می کند؟
این که خدا ما را امتحان می کند برای این نیست که چیزی بر علم او افزوده شود. فایده امتحانات الهی به خود ما بر می گردد نه خدا، امتحانات الهی فایده های زیادی برای ما دارد که به برخی از آنها اشاره می کنم:
۱- زمینه سازی برای پیشرفت انسان و نزدیک تر شدن بنده به خدا (امتحان تقویتی): برای توضیح بیشتر، یادی از دوران نوجوانی خودم می کنم: وقتی ما درس می خواندیم - شاید حالا هم همین طور باشد - معلم یکی دو بار در هفته اعلام می کرد فلان روز امتحان می گیرم. اسم این امتحان ها امتحان قوه بود؛ یعنی برای تقویت بنیه علمی ما معلم امتحان می گرفت، چون ما مجبور می شدیم برای امتحان بیشتر درس بخوانیم امتحانات ما نتیجه ای برای معلم نداشت و همه نتیجه به خودمان بر می گشت. معلم فایده ای نمی برد، ولی ما فایده های زیادی می بردیم. معلم مهربان و دلسوز ما می دانست که بهترین راه پیشرفت ما امتحان است. پس به همین منظور از ما امتحان قوه می گرفت و امتحان اهمیت داشت و نه نتیجه امتحان.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
بسیاری از امتحانات الهی هم برای تقویت ماست. خداوند مهربان می داند که ما با امتحان پیشرفت می کنیم، به خداوند نزدیکتر می شویم، گناهان ما آمرزیده می شود و ... به این خاطر خداوند ما را آزمایش می کند.

خدا می فرماید: و شما را به چیزی [از قبیل] ترس و گرسنگی و کاهشی در دارایی ها و جان ها و محصولات امتحان می کنیم و به صابران بشارت ده و نیز فرمود: الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون...؛ افرادی که اگر مصیبتی به آنها برسد می گویند: همه از خداییم و همگی به سوی او باز می گردیم درود خداوند و رحمت الهی بر آنان باد و آنان، رستگارانند. (بقره، آیه ۱۵۵)

خدا می داند که اگر یکی از فرزندان آقای الف از دنیا برود آقای الف صبر می کند و به خاطر صبر کردن، درجه اش بالا می رود. لذا او را با از دست دادن فرزند، امتحان می کند. شاید بپرسید چرا خداوند بدون امتحان کردن درجه او را بالا نمی برد؟ پاسخ این است که- چنان که پیش از این برایتان نوشتم- خدا برای هر چیز علتی قرار داده و تا علت نباشد نتیجه حاصل نمی شود. خدا برای هر مسیر جاده و راهی قرار داده و از بی راهه نمی توان به مقصد رسید و یکی از راه های دریافت رحمت الهی، صبر در برابر مشکلات است.

۲. روشن شدن وضعیت راستگویان و دروغ گویان برای خودشان و دیگران:

فرض کنید خداوند هیچ کس را آزمایش نکند و مثلا بدون این که برادر الف و ب به دنیا بیایند، در قیامت از بین این دو برادر، الف را مستقیما به بهشت بفرستد و ب را با سر در جهنم فرو برد. آیا برادر ب حق ندارد بگوید خدایا مگر فرق من با برادرم چه بود که او بهشتی شد و من جهنمی؟ اگر خدا بگوید: من علم داشتم که اگر تو به دنیا می آمدی گنـ*ـاه کار می شدی و به خاطر گناهانت به جهنم می رفتی. آیا این پاسخ برای برادر ب و همه افرادی که آن را می شنوند. قانع کننده است؟ آیا آقای ب به دروغ ادعا نمی کند که اگر او هم به دنیا می آمد از نیکوکاران می شد!؟


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا