- عضویت
- 8/12/20
- ارسال ها
- 20
- امتیاز واکنش
- 522
- امتیاز
- 148
- زمان حضور
- 7 روز 2 ساعت 54 دقیقه
نویسنده این موضوع
بالاخره در اتاق باز شد و جناب اغریسی تشریففرما شدن! خسته نباشه واقعا!
از ترس همه سرهامون رو پایین گرفته بودیم و به زمین نگاه میکردیم. روی سرامیکهای تمیزش خودم رو دید زدم. موهایم رو که بیرون اومده بودن آروم و با ترس بدون جلب توجه زیر روسری بردم. چشمهای آبی رنگام حالا یکم حالت تیره به خودشون گرفته بودن که...
از ترس همه سرهامون رو پایین گرفته بودیم و به زمین نگاه میکردیم. روی سرامیکهای تمیزش خودم رو دید زدم. موهایم رو که بیرون اومده بودن آروم و با ترس بدون جلب توجه زیر روسری بردم. چشمهای آبی رنگام حالا یکم حالت تیره به خودشون گرفته بودن که...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان جبههی عشق | آرام ضرونی کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: