
- عضویت
- 22/11/20
- ارسال ها
- 75
- امتیاز واکنش
- 2,706
- امتیاز
- 153
- سن
- 22
- زمان حضور
- 11 روز 2 ساعت 45 دقیقه

نویسنده این موضوع
بنام خدا
#پارت_نهم
#تابستانی_که_برف_بارید
#زینب_نامداری
با صدای پدرم از فکر درمیام و چون متوجه نشدم چه گفته جواب صحبت قبلیش رو میدم.
-نه ناهار خوردم... با سپیده رفتم فسفودی.
لـ*ـبهایش که برای صحبت جم میخوره،...
#پارت_نهم
#تابستانی_که_برف_بارید
#زینب_نامداری
با صدای پدرم از فکر درمیام و چون متوجه نشدم چه گفته جواب صحبت قبلیش رو میدم.
-نه ناهار خوردم... با سپیده رفتم فسفودی.
لـ*ـبهایش که برای صحبت جم میخوره،...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان تابستانی که برف بارید | زینب نامداری کاربر انجمن رمان ٩٨

رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,

آخرین ویرایش: