مشاعره با حرف ع

~ShaHRiyAr~ · 1/9/21

عشقبازی را چه خوش فرهاد مسکین کرد و رفت

جــــان شیــریــن را فـــــدای شیـــرین کـــرد و رفت

فرخی یزدی

عشق بغضی بود و ناگهان شکست

سخت بــود اما چقدر آسان شکست

سهیل محمودی

~ShaHRiyAr~ · 1/9/21

عشق آتش بـــود و خانــه خــرابـی دارد

پیش آتش دل شمع و پر پروانه یکیست

عماد خراسانی

~ShaHRiyAr~ · 1/9/21

عجبست اگر توانم که سفر کنم ز دستت

بـــه کجــا رود کبوتـــر که اسیــر بــاز باشد

سعدی

~ShaHRiyAr~ · 1/9/21

عاقبت یک روز، مغرب محو مشرق می شود

عاقبت غــربی ترین دل نیز عـاشق می شود

خلیل ذکاوت

~ShaHRiyAr~ · 1/9/21

عاقبت گرگ زاده گرگ شود

گر چه با آدمی بـزرگ شود

سعدی

~ShaHRiyAr~ · 1/9/21

عاشقی مقدور هر عیاش نیست

غم کشیـدن صنعت نقاش نیست

بیدل

~ShaHRiyAr~ · 1/9/21

عاشقی شیوه رندان بلا کش باشد

نــاز پــرورده، تنعم نبرد راه به دوست

حافظ

~ShaHRiyAr~ · 1/9/21

عاشقی را شرط تنهـــا نالــه و فریـاد نیست

تا کسی از جان شیرین نگذرد فرهاد نیست

میرزاده عشقی

~ShaHRiyAr~ · 1/9/21

عــاشقـــــــان را بگـذاریـــد بنالنـــــد همــــه

مصلحت نیست که این زمزمه خاموش کنید

معینی کرمانشاهی

~ShaHRiyAr~ · 1/9/21

عاشقان چون عهد با جانان کنند

جـــان شیرین بــر سر پیمان کنند

محمود شاهرخی

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین