مشاعره با حرف ف

~ShaHRiyAr~ · 30/8/21

فرهاد ز کوه کندن بی بنیاد

آوازه شهرتش در افاق افتاد

این نادره فرهاد اگر کوه نکند

صد کوه طلا به منعم و مفلس داد

~ShaHRiyAr~ · 30/8/21

فرشته عشق نداند که چیست ای سـ*ـاقی

بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز

~ShaHRiyAr~ · 30/8/21

فاطی؛ تو و حق معرفت یعنی چه؟

در یافت ذات بی صفت یعنی چه؟

ناخوانده الف به ” یاء” نخواهی ره یافت

ناکرده سلوک موهبت یعنی چه

~ShaHRiyAr~ · 30/8/21

فاتحه‌ای چو آمدی بر سر خسته‌ای بخوان

لـ*ـب بگشا که می‌دهد لعل لـ*ـبت به مرده جان

آن که به پرسش آمد و فاتحه خواند و می‌رود

گو نفسی که روح را می‌کنم از پی اش روان

~ShaHRiyAr~ · 30/8/21

فریاد که در رهگذر آدم خاکی

بس دانه فشاندند و بسی دام تنیدند

~ShaHRiyAr~ · 30/8/21

فرزند بنده ای است خدا را، غمش مخور

تو کیستی که به ز خدا بنده پروری

~ShaHRiyAr~ · 30/8/21

فریــــــادرس ناله درویش تویى

آرامى بخش این دل ریش تویى

طوفان فزاینده مرا غرق نمود

یادآور راه کشتى خویش، تویى

~ShaHRiyAr~ · 30/8/21

فکر می کردم که آسان است دل کندن ز تو

دل گناهش چیست چون اینگونه تاوان می شود؟

مطمئن هستم گلم من دوستت دارم هنوز

دوستت دارم که قلبم بی تو ویران می شود

~ShaHRiyAr~ · 30/8/21

فرصت دیدن گل آه که بسیار کمست

و آرزوی دل مرغان چمن بسیار است

دل من در هـ*ـوس سرو و سمن رخساریست

ورنه برطرف چمن سرو و سمن بسیار است

~ShaHRiyAr~ · 30/8/21

فاش می گویم و از گفته ی خود دلشادم

بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین