مشاعره با حرف غ

M O B I N A · 17/5/23

غمِ عشقت بیابون پروَرُم کرد

هوای بخت بی بال و پرُم کرد

M O B I N A · 17/5/23

غریبی بس مرا دلگیر دارد
فلک بر گردنم زنجیر دارد

M O B I N A · 17/5/23

فلک از گردنم زنجیر بردار
که غربت خاک دامنگیر دارد

M O B I N A · 17/5/23

غنچه‌ی گلبن وصلم ز نسیمش بشکفت
مرغ خوشخوان طرب از برگ گل سوری کرد

M O B I N A · 17/5/23

غم و درد دل مو بی حسابه
خدا دونه دل از هجرت کبابه

بنازم دست و بازوی ته صیاد
بکش مرغ دلم بالله ثوابه
باباطاهر

M O B I N A · 17/5/23

غیرتم کشت که محبوب جهانی لیکن
روز و شب عربده با خلق خدا نتوان زد

M O B I N A · 17/5/23

غبار خط بپوشانید خورشید رخش یارب
بقای جاودانش ده که حسن جاودان دارد

M O B I N A · 17/5/23

غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت

پیاده آمده بودم پیاده خواهم رفت...

M O B I N A · 17/5/23

غلط است این که گویندبه دل ره است دل را

دل من ز غصه خون شد دل تو خبر ندارد

M O B I N A · 17/5/23

غیبت نکرده ای که شوم طالب حضور

پنهان نگشته ای که هویدا کنم تو را

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی