- عضویت
- 10/7/20
- ارسال ها
- 1,918
- امتیاز واکنش
- 23,591
- امتیاز
- 368
- محل سکونت
- ~OVEN~
- زمان حضور
- 104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
1- اطـمینان و آرامـش
آرامــش اولین نـشانه اثبات توجه به حضور در پیشگاه خداوند در درون انسان است. چنانچه قرآن کریم می فـرمایـد:«الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکرِ اللَّهِ أَلا بـِذِکرِ اللَّهـِ تـَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» ( رعد: 28) "کسانی که ایـمان آورده انـد و دل هـایشان بـه یـاد خدا آرام گیرد، آگاه باش که با یاد خـدا دل هـا آرامـش مـی یـابـد."هنگامی که انسان دانـست خـداونـد عالم است و حــضور مــداوم حـضـرت حـق را به عـنوان احـاطه او به طور قطع و یـقین دانـست دلـشـ آرامـش و اطمینـان می یابد و یاد علم او به پنهان و آشکار حیـا و پاک دامنی به هـمراه می آورد و کسی که دانست تـمام کـارهای او زیــر نــظر اسـت با عـشق و دل گـرمی زنـدگی می کنـد و انـدوه های بـرخاسته از کاستی های حـیات مـادی موجودیت او را به خـطر نمی افکنـد هـمان گونه که نمی گذارد سرمستی غرقه شدن در کام جویی ها، راز نهایی شخصیت آدمـی را از بـین بـبرد، توجه و یاد این حضور، دل را صفا و جلا می دهد و زنگار غفلت ها و خود فراموشی ها را مـی زداید. (طـباطبایی1417:ج11،ص 353- قـرائتی1383:ج6،ص229)
2- رسیدن به مقام خشیت و قلب منیب
دومیـن اثری که از تـوجه به دائـم الحضور بودن در پیـشگاه بــاری تـعالی بر انسان مترتب می شود قـلب منیب است و این مقامی است که پس از رسوخ باورهای دیـنی در عـمق جان، معنا می یابد. چنان چه قـرآن کـریم می فـرمایـد: «مَنْ خَشِی الرَّحْمنَ بِالْغَیبِ وَ جـاءَ بـِقَلْبٍ مـُنیبٍ» (رعد:28) "و آن کـس که از خـداوند رحمـان درنهان بترسد و با دلی رجوع کننده بیاید."، "منیب ازنوب به معنای رجـوع الشـیء مرة بعد اخـری" (راغب اصفهانی 1358: ج1،ص827)"بـازگشت چیـزی و رجـوع پی در پی به آن چیز می باشد."آن هـنگام کـه آدمـی به ایـن یقـین رسیـد که پـروردگار جهـان هستی، عالم به امورات اوسـت، هم در پنهـانی و خــلوت از پروردگـارش خشیـت دارد و هم از گنـ*ـاه و خطا کردن به دور از چشم دیگران پرهیز می کند. ترس وخـشیتی کـه آمـیخته با امیدواری و رجاء است و این همان مقام عبودیت عبـد است که او را در این حال نگه مـی دارد، ایـن دو کـفه ی خوف و رجا ء عامل مهمی برای حرکت مستمرو تکاملی و رشـد متعالی است کـه آدمـی را متـوازن کرده سبب می شـود تا او اعمال خود را کنترل کند، به عبارتی دیگـر فـرد دارای ایمانی توام بـا احـساسِ مسئولیتِ کامل می گردد. در نتیجه ی رسیدن به مقـام خشیـت، انسان به اطاعت خـداوند اقـبال کرده و با قلبی که پیوسته به خـداوند انـابه مـی کند به سوی اوبازمی گردد و عمرخود را با رجوع بـه پروردگـارش می گذراند و در اثر تکرار این حالت در طول عمرش «انابه و رجوع» ملکه و صفت قـلب او مـی گردد.( طـباطبایی 1417: ج18، ص355؛مکارم شیرازی 1362،ج22،ص281) چنان که در دعــای عــرفه، امام حـسیـن (عـلیه السلام) بـا کـلماتی موجز از عالم غیـب الـتفات بـه حـضور کرده همانند کـسی که در مقابـل و روبروی فـرد بزرگی سـر تعظـیم فـرود آوردهـ و عـرض می کنـد:"لا اله الاّ انت سبحـانک انی کنـت مـن الظالمـین، لا اله الاّ انـت سبحانک انـی کـنت من المستغفرین، لا اله الاّ انت سبحانک انـی کـنـت من الخائفین،لا اله الاّ انت سبحانک انی کنت من الوجلین"و بدیـن گـونه اعتـراف می نـماید که «مـعبـودی جــز تو نـیست که هم اکـنـون مـن در مـحضرت قیام کرده ام.»( قـمی1383: 484-488)
آرامــش اولین نـشانه اثبات توجه به حضور در پیشگاه خداوند در درون انسان است. چنانچه قرآن کریم می فـرمایـد:«الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکرِ اللَّهِ أَلا بـِذِکرِ اللَّهـِ تـَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» ( رعد: 28) "کسانی که ایـمان آورده انـد و دل هـایشان بـه یـاد خدا آرام گیرد، آگاه باش که با یاد خـدا دل هـا آرامـش مـی یـابـد."هنگامی که انسان دانـست خـداونـد عالم است و حــضور مــداوم حـضـرت حـق را به عـنوان احـاطه او به طور قطع و یـقین دانـست دلـشـ آرامـش و اطمینـان می یابد و یاد علم او به پنهان و آشکار حیـا و پاک دامنی به هـمراه می آورد و کسی که دانست تـمام کـارهای او زیــر نــظر اسـت با عـشق و دل گـرمی زنـدگی می کنـد و انـدوه های بـرخاسته از کاستی های حـیات مـادی موجودیت او را به خـطر نمی افکنـد هـمان گونه که نمی گذارد سرمستی غرقه شدن در کام جویی ها، راز نهایی شخصیت آدمـی را از بـین بـبرد، توجه و یاد این حضور، دل را صفا و جلا می دهد و زنگار غفلت ها و خود فراموشی ها را مـی زداید. (طـباطبایی1417:ج11،ص 353- قـرائتی1383:ج6،ص229)
2- رسیدن به مقام خشیت و قلب منیب
دومیـن اثری که از تـوجه به دائـم الحضور بودن در پیـشگاه بــاری تـعالی بر انسان مترتب می شود قـلب منیب است و این مقامی است که پس از رسوخ باورهای دیـنی در عـمق جان، معنا می یابد. چنان چه قـرآن کـریم می فـرمایـد: «مَنْ خَشِی الرَّحْمنَ بِالْغَیبِ وَ جـاءَ بـِقَلْبٍ مـُنیبٍ» (رعد:28) "و آن کـس که از خـداوند رحمـان درنهان بترسد و با دلی رجوع کننده بیاید."، "منیب ازنوب به معنای رجـوع الشـیء مرة بعد اخـری" (راغب اصفهانی 1358: ج1،ص827)"بـازگشت چیـزی و رجـوع پی در پی به آن چیز می باشد."آن هـنگام کـه آدمـی به ایـن یقـین رسیـد که پـروردگار جهـان هستی، عالم به امورات اوسـت، هم در پنهـانی و خــلوت از پروردگـارش خشیـت دارد و هم از گنـ*ـاه و خطا کردن به دور از چشم دیگران پرهیز می کند. ترس وخـشیتی کـه آمـیخته با امیدواری و رجاء است و این همان مقام عبودیت عبـد است که او را در این حال نگه مـی دارد، ایـن دو کـفه ی خوف و رجا ء عامل مهمی برای حرکت مستمرو تکاملی و رشـد متعالی است کـه آدمـی را متـوازن کرده سبب می شـود تا او اعمال خود را کنترل کند، به عبارتی دیگـر فـرد دارای ایمانی توام بـا احـساسِ مسئولیتِ کامل می گردد. در نتیجه ی رسیدن به مقـام خشیـت، انسان به اطاعت خـداوند اقـبال کرده و با قلبی که پیوسته به خـداوند انـابه مـی کند به سوی اوبازمی گردد و عمرخود را با رجوع بـه پروردگـارش می گذراند و در اثر تکرار این حالت در طول عمرش «انابه و رجوع» ملکه و صفت قـلب او مـی گردد.( طـباطبایی 1417: ج18، ص355؛مکارم شیرازی 1362،ج22،ص281) چنان که در دعــای عــرفه، امام حـسیـن (عـلیه السلام) بـا کـلماتی موجز از عالم غیـب الـتفات بـه حـضور کرده همانند کـسی که در مقابـل و روبروی فـرد بزرگی سـر تعظـیم فـرود آوردهـ و عـرض می کنـد:"لا اله الاّ انت سبحـانک انی کنـت مـن الظالمـین، لا اله الاّ انـت سبحانک انـی کـنت من المستغفرین، لا اله الاّ انت سبحانک انـی کـنـت من الخائفین،لا اله الاّ انت سبحانک انی کنت من الوجلین"و بدیـن گـونه اعتـراف می نـماید که «مـعبـودی جــز تو نـیست که هم اکـنـون مـن در مـحضرت قیام کرده ام.»( قـمی1383: 484-488)
شیوه های تقویت باورهای اعتقادی
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com