خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
1- اطـمینان و آرامـش

آرامــش اولین نـشانه اثبات توجه به حضور در پیشگاه خداوند در درون انسان است. چنانچه قرآن کریم می فـرمایـد:«الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکرِ اللَّهِ أَلا بـِذِکرِ اللَّهـِ تـَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» ( رعد: 28) "کسانی که ایـمان آورده انـد و دل هـایشان بـه یـاد خدا آرام گیرد، آگاه باش که با یاد خـدا دل هـا آرامـش مـی یـابـد."هنگامی که انسان دانـست خـداونـد عالم است و حــضور مــداوم حـضـرت حـق را به عـنوان احـاطه او به طور قطع و یـقین دانـست دلـشـ آرامـش و اطمینـان می یابد و یاد علم او به پنهان و آشکار حیـا و پاک دامنی به هـمراه می آورد و کسی که دانست تـمام کـارهای او زیــر نــظر اسـت با عـشق و دل گـرمی زنـدگی می کنـد و انـدوه های بـرخاسته از کاستی های حـیات مـادی موجودیت او را به خـطر نمی افکنـد هـمان گونه که نمی گذارد سرمستی غرقه شدن در کام جویی ها، راز نهایی شخصیت آدمـی را از بـین بـبرد، توجه و یاد این حضور، دل را صفا و جلا می دهد و زنگار غفلت ها و خود فراموشی ها را مـی زداید. (طـباطبایی1417:ج11،ص 353- قـرائتی1383:ج6،ص229)

2- رسیدن به مقام خشیت و قلب منیب

دومیـن اثری که از تـوجه به دائـم الحضور بودن در پیـشگاه بــاری تـعالی بر انسان مترتب می شود قـلب منیب است و این مقامی است که پس از رسوخ باورهای دیـنی در عـمق جان، معنا می یابد. چنان چه قـرآن کـریم می فـرمایـد: «مَنْ خَشِی الرَّحْمنَ بِالْغَیبِ وَ جـاءَ بـِقَلْبٍ مـُنیبٍ» (رعد:28) "و آن کـس که از خـداوند رحمـان درنهان بترسد و با دلی رجوع کننده بیاید."، "منیب ازنوب به معنای رجـوع الشـیء مرة بعد اخـری" (راغب اصفهانی 1358: ج1،ص827)"بـازگشت چیـزی و رجـوع پی در پی به آن چیز می باشد."آن هـنگام کـه آدمـی به ایـن یقـین رسیـد که پـروردگار جهـان هستی، عالم به امورات اوسـت، هم در پنهـانی و خــلوت از پروردگـارش خشیـت دارد و هم از گنـ*ـاه و خطا کردن به دور از چشم دیگران پرهیز می کند. ترس وخـشیتی کـه آمـیخته با امیدواری و رجاء است و این همان مقام عبودیت عبـد است که او را در این حال نگه مـی دارد، ایـن دو کـفه ی خوف و رجا ء عامل مهمی برای حرکت مستمرو تکاملی و رشـد متعالی است کـه آدمـی را متـوازن کرده سبب می شـود تا او اعمال خود را کنترل کند، به عبارتی دیگـر فـرد دارای ایمانی توام بـا احـساسِ مسئولیتِ کامل می گردد. در نتیجه ی رسیدن به مقـام خشیـت، انسان به اطاعت خـداوند اقـبال کرده و با قلبی که پیوسته به خـداوند انـابه مـی کند به سوی اوبازمی گردد و عمرخود را با رجوع بـه پروردگـارش می گذراند و در اثر تکرار این حالت در طول عمرش «انابه و رجوع» ملکه و صفت قـلب او مـی گردد.( طـباطبایی 1417: ج18، ص355؛مکارم شیرازی 1362،ج22،ص281) چنان که در دعــای عــرفه، امام حـسیـن (عـلیه السلام) بـا کـلماتی موجز از عالم غیـب الـتفات بـه حـضور کرده همانند کـسی که در مقابـل و روبروی فـرد بزرگی سـر تعظـیم فـرود آوردهـ و عـرض می کنـد:"لا اله الاّ انت سبحـانک انی کنـت مـن الظالمـین، لا اله الاّ انـت سبحانک انـی کـنت من المستغفرین، لا اله الاّ انت سبحانک انـی کـنـت من الخائفین،لا اله الاّ انت سبحانک انی کنت من الوجلین"و بدیـن گـونه اعتـراف می نـماید که «مـعبـودی جــز تو نـیست که هم اکـنـون مـن در مـحضرت قیام کرده ام.»( قـمی1383: 484-488)


شیوه های تقویت باورهای اعتقادی

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo* و Narín✿

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
3- شهامت و قاطعیت

یکی دیـگر از اثـرات ارزشمنـد توجه به شهود خـداونـد، شهامت و قاطعیت است. قرآن کریم در این باره می فـرمایـد:«الَّذینَ یبـَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ یخْشَوْنَهُ وَ لا یخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهـَ وَ کفـی بِاللَّهِ حـَسیباً» (احـزاب: 39)"هـمان کسانی که پیام های خدا را ابـلاغ می کنند و از او می تـرسند و از هـیچ کس جـز خدا بیـم ندارند و خـدا برای حسـابرسی کفایت مـی کنــد."یکی دیگـر از آثـار توجه به علم و حـضور در پـیشـگاه خــداونـد نـتـرسیـدن از غـیـر خـداونـد اسـت آنــان که مـتـوجه حضور خداوند ند و آن هـنگام که در برخورد با ناملایمـات قلبشان متأثر می شود، تنها از خدا می ترسند نه ازغـیر خـدا، زیرا در نـظر آن ها هیچ مؤثری در عالـم نیست مگر خـداوند.(طـباطبایی1417:ج16،ص485) آنــان هـرگز گـرفتار تـرس و وحشت از کسی نمی شوند زیـرا که تنها به ایـن می اندیشند که حسابگر اعمال خداوند است و پاداششان به دسـت اوسـت وهمین آگاهی وعرفان به چـنین انـسانی شجـاعت و شهـامت و گـذر از راه پر فـراز و نشیب زندگی را می دهد.(مکارم شیرازی 1362:ج17،ص335)

4- توجه به حضور خداوند عامل اجرای احکام الهی

تـوجه به حضور خـداوند عـامل اجرای احکام الهی اسـت زیـرا قـرآن کـریم خطاب به جامعه اسـلامی مـی فرماید:«...وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ» (بقره: 233)"و از خدا بترسید و بدانید که خداوند به آنـچه انـجام می دهیـد بینـا است."ودر آیه ای دیگر می فرماید: «لا تُدْرِکهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یدْرِک الْأَبـْصارَ وَ هـُوَ اللَّطیفُ الْخَبیرُ» (انعام: 103)"چـشم ها او را نمی بینند ولی او همه ی چشـم ها را می بیند."همچنین کلام معصومین(علیهم السلام) نیز اشاره به این مهم دارد، چـنانچه در حـدیث زیر می خوانیم:

قـال ابی عـبدالله (عـلیه السلام):"مَنْ عَلِمَ اَنَّ الله یـراهُ وَ یسْمَعُ ما یقـولُ و یعْلَمُ مـا یعْلَمْهُ مِنْ خیر و شر یحْجـُزُهُ ذلـک عـن القـبیح من العمال فـذلک الذی خـافَ مقامَ ربـّـه و نـهی النفس عـن اهـوی" آن کسـی که بـدانـد خـدا او را می بینـد و گفتـارش را می شنـود، و بـدانـد خـداونـد از کارهای نیک و بد او با خبر است، و همین علم و عـقیده ایمـانی او را از کارهای زشت باز دارد، پس چنین کسی از مقام خدا تـرسیده و نفـس خـود را از هـوی پرسـتی منع نموده است. (بحرانی 1416: ج5، ص 242) بنابراین می توان بـا جرأت مدعی بود که یک جامعه ی خداشناس و معتقد به حدود الهی و مبانی دینی از جامعه ای که خدای متعال محور زندگی وحرکت آن نباشد اولی و ارجح است، زیـرا در جامعه دینـی کهـ همه مــومن و متعهد می باشند وهر زن ومردی، خدا را ناظر بر گفتار و اعـمال خود می داند، راضی نمی شـود در محضر خدا مرتکب گنـ*ـاه شده وعقوبت اخروی را برای خود فراهم سـازد واین احـساس حـضور در پیشگاه با عظمت خداوند سبب می شود تا از برداشتـن قدمهای مخالف بر عهـد و پیمـان منصرف شود.


شیوه های تقویت باورهای اعتقادی

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo* و Narín✿

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
5- اصـلاح رفـتار اجتماعی

ایمـان به ایـن که خـداونـد بـاطن همه چیـز را می دانـد وعـلم او تـنها بـه ظـاهرنیست انـسان را از ظلم باز می دارد.( قرائتی 1383: ج10-ص236) قرآن کریم در این خصوص می فـرمایـد:«یعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْینِ وَ ما تُخْفِی الصـُّدُورُ» (غافر: 19) «خـداونـد بـه خیـانت چشـم ها و نیـات مخـفی دل هـای مـردم به خـوبی آگاه اســت.» و در آیـه ای دیگـر می فرماید:«...إِنَّ السـَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کلُّ أُولئِک کانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً»(اسراء:36) «قطعاً گوش و چـشم ودل همه مسئولند.»یکی از عوامل مـوثر بر اصلاح رفتـار اجـتماعی دین داران احساس مسئولیت است، زیـرا فـرد خـداپرست خـدا را نـاظر و حاضر بر اعمال و رفـتار و گفتار ونیاتش می داند و این احساس مسئـولیت خود یکی از عـوامل مهم کنتـرل نـفس و اصلاح جـامعه می باشـد، همچنین احـساس عزت و سربلندی ونفی تمامی قدرت های غیرالهی خصوصاً درشکل اجتماعی آن از دیگر آثار اجتماعی عــرفان و آگـاهی به علم وشهود خداوند دربین دین داران می گردد.(طباطبایی1417:ج13،صص 94-92؛مکارم شیرازی1362:ج12،ص116)

6 - آزادی وابسته به مشیت الهی

از آثـار تربیتی دیگری که مترتب برشهود وحضور خداوند است می تـوان به آزادی وابسته به مشیت الهـی اشـاره کرد بدین معنا که انسان به هـدایت، حمایـت و تـأیـیـد ذات مقـدس خـداونـد نیازمند است و خویش را لحظه به لحظه نیازمند ایـن حمایت و تأیید دانـسته و آنی از توجه به حضور در محضر حضرت رب الاربــاب غــافل نمی شود. قرآن کریم در این خصوص می فرماید: «وَ ما تَشاؤُنَ إِلاَّ أَنْ یشاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلیماً حَکیماً» (انسان: 30)" و شما هیچ چـیز را نمی خـواهیـد مگر این که خدا بخواهد، قطعاً خـدا دانـای حـکیم اسـت."و در آیـه ای دیگر می فرماید: «وَ ما تَشاؤُنَ إِلاَّ أَنْ یشـاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمینَ» (تکویر: 29) «و شما نمی خواهید مگر آنچه را که پروردگار جهانیان خواسته باشد."از این آیات به دست می آید که تحقق یافتن مـشیت بـنده بـه خواست خدای تعالی است و مشیت او در مشیت و عمل بـنده اثـر دارد. به عبارت دیگر مشیت خداوند بدون واسطه به مشیت عبد و با واسطه به فعل او تعلق می گیرد. (طباطبایی1417:ج20،صص220و143)

7- رسیدن به مـقام تـوکل و رضـا

قرآن کریم یکی از نتایج توجه به حضور دائمی خداوند را، رسـیـدن به مقام توکل و رضای الهی دانستـه و می فرماید: «وَ تَوَکلْ عَلَی الْحَی الَّذی لا یمُوتُ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَ کفی بِهِ بِذُنُوبِ عِبادِهِ خـَبیراً»(فـرقان: 58) "و تــوکل کن بر آن زنـده ای که هرگـز نمی میـرد و تسبیـح و حمـد او را بـجای آور و همیـن بـس که او از گـنـاهان بـنـدگانش آگاه است." از حضرت علی (علیه السلام) نیز مروی است که فرمود: به درستی که پیامبر(صلی الله علیه و آله) از پروردگـار خـود درشـب معراج سئوال نمود: پروردگارا کدام عمل افضل است؟ پس خداوند عزوجل فرمود: "نیست چـیزی نـزد مـن افضل ازتـوکل برمن و راضی بودن به آنچه قـسمت فـرمودم." (دیلمی1338: ص182)


شیوه های تقویت باورهای اعتقادی

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo* و Narín✿

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
«هنگامی که انـسان دریـافت کـه عــالم محضـر خـداونـد اسـت و او همواره حاضر و ناظر بوده، عـلمش محیط بـر جهان هستی است و آن چـه را قـادر است به نحو احسن و اکمل واتم انجام می دهد وتنها اوست که به سـبب حـضوردائمی اش بـه احوالات وگناهان ودقایق بندگان خـود خبیـر و آگاه اسـت و قـادرومدبری است که به نحو احـسن واکـمل و اتم ، امورات عالم را تدبیـر می کند و تنها اوسـت که با عـلم و قدرت خود تــصرف در امـور بـندگان خویش دارد و درباره ی آنان حکم می کنـد بـدون ایـن که نیازبه کـسی داشته باشد؛ تـوکل بر او کــرده و بــه خـواسـت پروردگارش راضی و خشـنود می گردد. در عین آن که سعی وتلاش خـود را در آن چه بـه خـداوند کـه تکیه گاه محکمی اسـت واگذاشته، و او را وکیل ومتصرف درامورخود می نماید."(طباطبایی 1379: ج15،ص 233) درنتیجه چنین فردی آرامش فوق العاده احـساس کـرده، پـیـوسته راه خـود را به سـوی هـدف ادامه می دهـد و هرگز احساس حقارت و ضعف نکرده بـلکه بـه اتکای علم وقدرت بی پایان خداوند درهرشرایطی خود را فاتح و پیروز می بیند وحتی ازشکست های مقطعی مایوس نـمی شود.

در یـک جمع بـندی می تـوان گـفت، از آن جا که علـم خـدا بی پایان و توانائیش نامحدود است هنگامی که انــسان بـر او توکل می کنـد، آرامـش فـوق العـاده ای احـساس مـی کنـد و پیوسـتـه راه خــود را به سـوی هـدف ادامـه می دهد. چــنین انــسانی هـرگز احساس حقـارت و ضعـف نمی کنـد بلـکه به اتکای لطف خدا وعلم و قـدرت بـی پایان او خود را درهـر شـرایـطـی پـیـروز و فاتـح مــی بــینـد و حـتی شــکست هـای مــقـطعی او را مـایـوس نـمی سـازد. واضح اسـت اگــر این احـساس در انسان بـه وجـود آید که همه موجودیت او در تمـام احـوال درحیـطه عـلم و حضـور و قـدرت حـق اســت راه انحـراف از مسیـر حق رانمی پیماید. اعـتقاد به خدایی که علم و قـدرتش نـامتناهی است، برای آدمی سازنـده اســت، بـدین صورت که چون او به همه چیزعالم است فرد مراقب است که آلوده نشود و چون به هـمه چـیز تواناست مراقـب بوده تا کارهـا را بــا او در مـیـان گـذاشته و تنهـا از او کمـک بـخـواهـد. اگـر انـسان عـارف شــد کهـ ذات اقـدس الهی نه تنها بـر صحیفه ی قلب او و به درونش آگاه اسـت بلکه بــر صـحیفه ی قلبش احاطه کامل دارد و همچنین اگر آدمـی بـدین باور قـلبی رسـیـد که در مـحضر و در مشهد حق است و خـداوند قدرت مطلـقه است، همان طوری که گـناه با زبـان و پـا را مرتکـب نمی شـود، گـناه خـیالی و فـکری هـم نخـواهـد داشـت و آرزوهـای باطل به خـود راه نـخواهـد داد. هــمان گــونه که حــرف باطـل بـر لـ*ـب نــدارد و بـه کسی نمی گـویـد، بـدی کسی را نیـز در دل نمی طلبد و سرانجام همان گونه که بدن خود را تطهیر می کند، قلبش را نیز از خـاطرات آلوده پاک مـی سـازد.


شیوه های تقویت باورهای اعتقادی

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo* و Narín✿

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
چنان که امام حسین(علیه السلام) در کلاس عــرفـان عــرفات خـود چـنین مـی فــرمایـد:"فها اناذا یاالهی بین یدیک یاسیدی خاضع ذلیل حصیرٌ حقیر لا ذو بـرائةٍ فاعتـذر و لا ذوقـوةٍ فانتصر ولاحجـةٍ فاحتجُّ بهـا و لاقایـل لم اجـترج و لـم اعـمل سـوءً و ما عـسی الـجحـود ولـو جحـدت یـا مولای ینفعنی"(قمی 1383: دعـای عرفه، ص 484- 488) هم اکنون ای خـدای مـن و ای مولای من در پیشگاه تـو فروتن و سـرافکنده و خـوار و بی مقـدار و درمانده و بیچاره ام نه بهانه ای دارم که عذرم را بپـذیری و نه نیـرویی تا از آن یـاری بجـویـم ونه حجـت و دلیلی که به آن اسـتنـاد نـمایم و نه می تـوانم انـکار کنم که گنـ*ـاه نکرده ام و کاری ناپسنـد مـرتکب نشده ام و اگر هم انکار کنم ای مولای من سودی نخواهد داشت.

ب- احاطه و قدرت خداوند

گاهی سرچشمه ی شک و سستی در باورهای دینی غـفلت از قــدرت خداوند است. اگر انسان اعمال ناپسند و سیئات را انجام می دهـد ناشی از عدم معرفت به احاطه و قدرت خداوند است، همچنین گاهی توجه به غیر خـدا بــدان جهت است که آن ها را سـرچشمه ی خـیرات و بـرکات و یا برطرف کننده ی مصائب می دانندهمچنان که خضوع و خشوع در برابر صاحبـان قـدرت تا سر حد پرستش از این دو انگیزه خارج نیـست. یکی از شیـوه های تقویت بـاورهای دیـنی توجه به ایـن حـقیقت اسـت که قدرت خـداونـد مافوق تمام قدرت هاست و همه در زیـر نفوذ قـدرت اویـند و هیچ کـس از قـلمروی قـدرت او خـارج نـیست چنانچه قرآن می فرماید:«وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ هُوَ الْحَکیمُ الْخَبیرُ»(انعام: 18) و هیچ مـوجودی در داشـتن قوای وجودی خود مستقل نبوده و هـر چه دارد از خود نداشته بلکه همه را خـداونـد متعـال به او اعـطا فرموده است قرآن کریم در این باره می فرماید: «ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِی عـَزیزٌ»(حـج: 74). توجه بـه این امر تأثیـر بسـزایی در علم و معـرفت و تعمیق بخـشی به بـاورهای دیـنی انـسان دارد و هر مقـدار دقـت و توجه بـه ایـن حقیقت بیشتر باشد این مطلب عمیق تر فهمیده می شود و آثــارش بـهتر و آسـان تر ظاهـر می گردد.

به هـنگام برخورد با مظاهـر نـظم در جهـان هـستی و همـاهنگی وحـدت ائمه اطهار (علیهم السلام) نیز از هـمین شـیوه برای ایجاد و تقـویت باورهای دینی استفـاده نموده اند، چنان چه امام حسین (عـلیه السلام) در دعـای عـرفه خود به این موضوع بسیار روشن اشاره فرمودند که: "قدرت خداوند بالای همه قدرت هـاست، نه کسی می تواند آن چه را خداوند خواسته از خودت دفع کند و نه آن که اعـطا و بخـششی را که او بـرای بـنـده ای خـواستـه از رسیـدنش مـمانعـت و جـلوگیـری نمـاید و هـمه قـدرت ها در جهـان از قـدرت پـروردگار سـرچشمه می گیرد، حتی سوزنـدگی آتش و بـرندگی شمشیـربی اذن او نمی باشـد."الحمدلله الذی لیس لقضائه دافع ولا لعطائه مانع و لا لصنعه صانـع"(قمی 1383: ص484-488)"ستـایش خـداونـدی را کـه کسی از فـرمان قـضایـش نـمی توانـد سـرپیچی کنـد و مانـعی نمی تـوانـد او را از اعـطای عطایـا، بـاز دارد و صنعـت هیچ صـنعتگـری بـه پـای صنعـت او نرسد."و در فـراز دیگری می فـرماید:"فطر اجناس البدائع و اتقـن بحکمته الصنـائع"(همان)" اوسـت کـه بدایع خـلقـت را به سرشت و صنـایع گوناگون وجـود را با حکمـت خویش استـوار ساخت. "تـمام نـوآوری ها و پـیدایـش صنـایع تا مـرز نهـایی تکامـل از قـدرت مطـلقه خـداونـد اسـت." و در ادامه می فرماید: "فسبحـانک سبحانک مـن مـبدی معید"(همان ، ص13)"منزه است خدایی که آغازگر و بـرگـردانـنده است."، این بیـانات مضمـون آیـات شریفه قـرآن کـریم اسـت که بر وجـوه گوناگون تکرار شده است.


شیوه های تقویت باورهای اعتقادی

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo* و Narín✿

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
قرآن کریم با بیـان"لآیـات"در بـسیاری از آیات خود، استـدلال بر علم و قدرت بی پایان خداوند می کند و می فرماید: نه ازعلم او و نه از قدرتش ذره ای کاسته نمی شود. سپس قـرآن به انـسان می آموزد که اقرار به قدرت خـداونـد کند تا از ثـمرات آن بـهـره منـد گـشـته و بـاورهای دیـنی اش به یـقیـن تــبدیل گــردد. «قـُلِ اللَّهُمَّ مالِک الْمُلْک تُؤْتِی الْمُلْک مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْک مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِیدِک الْخَیرُ إِنَّک عـَلی کلِّ شـَی ءٍ قـَدیرٌ» (آل عمران: 26) "بگو بار خدایا مالک ملک جهان تـو هـستی، به هر که بخواهی ملک و حکومتی بخشی و از هر که بخواهی می ستانی، هر که را بخواهی عزت و جلال می بخشی و هـر کـه را بـخواهی ذلت و خـواری می دهی، هـمه خوبی ها به دسـت توست و تو به هـر چیز توانایی."قرآن از انسان می خواهد که ذات خود را قائم به خداوندی بداند که بیدک الخیر است و به چنین خـدایی پنـاهنـده شــود که تـمامی خیرها به طور مطلق به دست اوست و قدرتش بـر هـر چیزی مطلق است (طباطبایی1379:ج3،ص201) و باور داشته باشـد که هـر کسی هر قـدرتی دارد، حق تعالی به او افاضه نـموده، عــزت و ذلـت دسـت اوسـت، و علی کل شیء قـدیر بوده و در برابر هیچ چیز وهیچ کس نـمی شکند. اقـرار بـه قدرت خداوند سبب تقویت ایمـان و در نتیجه توکل به ذات بی همتایش می گـردد چنین آدمی هــرگـز بـه قـدرت محدود دنیایی غرّه نشده و در بـرابـر خداوند خـاضع گشته، عـصیان و طـغیان که ثمره ی غرور بـه قـدرت و مقام و منـصب اسـت در او ایجاد نمی گردد،هر چه به غیـر خـداست را، ضعیف و حقیر و مـحدود یـافته و بـرای تقرب به خدای متعال به تطهیـر و تهـذیب نـفس می پردازد، و در نتیجه به عـزت روحی و قـدرت و قـوت و نورانیت یعنی عـزت حقـیقی دست می یـابد.

قرآن کریم می فرماید: «قُلْ لا أَمْلِک لِنَفْسی نـَفْعاً وَ لا ضـَرًّا إِلاَّ مـا شاءَ اللَّهُ...» (اعراف: 188؛ یونس: 49)"بگو من مـالک سود و زیان خویش نیسـتم مگر آن چه را خدا بـخواهد."شـک نیست که هر انسانی می تواند برای خود منافعی کسب کند و یا از خویشتن ضررهایی را دور سـازد، ولی بـا اینـ حال، همانگونه که می بینیم، در آیه فوق مطلقا این قدرت و توانایی بشر نفی شده است، و این به خاطر آن است کهـ انـسان در کارهـای خود، قدرت و نیرویی از خویش ندارد بلکه همه قدرت ها از ناحیه خدا است و او اسـت که این تـواناییها را در اختیار آنها گذاشته است. و به تعبیر دیگر مالک همه قدرتها و صاحب اختیار مستقل و بالذات در عالم هـستی تـنها ذات پاک خدا است ( مکارم شیرازی 1362: ج 7، ص44).


شیوه های تقویت باورهای اعتقادی

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo* و Narín✿

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
در آیه ی دیگری نیز می فرماید: «قُلْتَ ما شـاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ...» (کهف: 39)"بگوهـر چه خداوند بـخواهد هــمان شـود، جـز قـدرت خـدا هیچ قـدرتی نیست…". جـمله ی "لا قـُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ" انحصار هر نیرویی در خدای تعالی را افاده می کند، یعنی می فهماند آنچه نیرو کهـ مـی بینیم قائم به مخلوقات خدا اسـت بـعینه همان نـیرو قـائم بـه خود خدای تعالی است، بدون اینـکه از خـدا منقطع شده باشد و مخلوق خود، مستقل در آن نیرو باشد، هم چنان که در جـای دیگـر فرموده:«أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً» (بـقره:165) ( طباطبایی 1374:ج 13،ص 437).

این آیات بـه انـسان می آموزد که آدمی مالک و قــادر نـیست که از خـود دفـع ضـرر و یا جلب منفـعتی داشتـه باشـد، تمام حوادث از مـرگ و زنــدگی، بــیماری و تندرستی و تـنگی و فـراوانی، هر ثــواب و عـقاب، تـمام بـه امـر و قــدرت الـهـی اسـت. ذکر این جـمله"لا قــوة الا بالله" اقـرار به این اسـت که نیـرویی در مُـلک و ملکوت نیست مگر آنکه قدرت خـود را از خـداوند بگیرد، این اقرار انسان را از تکبر و غـرور بـازداشته و به سـمت و سـوی تـواضع و فروتنی می برد بـه عبارت دیگر انسان به عجز و ناتوانی خود در برابر خداوند قـادر و قهـار اعتـراف می کنـد و این بـاور کـه"هر چه دارد از نیروی خـداداد بوده"در او شـکل اصـلی خـود را مـی گیرد. و در ایـن حالت است کـه او از کـثرت و قدرت غیر خداوند، وحشتی نداشته و سرتاپا خـود را به قدرت بی انتهای خداوند که از حال بندگانش نیز بـه خـوبی آگـاه است می سپارد و می گوید: «...وَ أُفَوِّضُ أَمْری إِلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بـَصیرٌ بـِالْعِبادِ» (غـافر: 44) "مـن کار خـود را به خدا واگذار می کنم که خداونـد نسبت به بندگانش بیناست."

و این مـرحله، کمال تـقوای الهی است که انـسان را از هـمه آفـات درونی و بیرونی نگاه داشته و التـزام عملی به اعتقادات دینی را در پی داشته و بدین تـرتیب باورهای دینی عمیق را در بدنه ی جامعه تزریق می کند.


شیوه های تقویت باورهای اعتقادی

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo* و Narín✿

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
حاصل کلام آنکه، بـرای تـقویت بـاورهای دیـنی نیـازی به طـرح استـدلال های فـلسفی و مشکل نـیست. صـرفاً بـا طرح و استفاده از دومین شیوه ارائه شده در این مقاله یعنی احاطه و قدرت مطلقه خداوند بر جهـان هستی، می تـوان گام های مؤثـری در جهت تقـویت و تعـمـیق در بخـشی بـاورهای دینی برداشت، زیرا مشاهده، تـوجه، عــلم و ایــمان به احـاطه و قـدرت مطلقه ی پـروردگار سبـب بـوجـود آمـدن کمالاتی ارزشمند در وجود انسان گشته، معرفت و باورهایی دینی او را تقویت و افزون تر می سازد. و هر مقدار دقت و تـوجه بـه احاطه خداوند بیشتر باشد، ایـن مـطلب عمیق ترفهمیده می شود و آثارش بهتر و آسان تر ظاهر می گردد. التفات به احاطه و قدرت مطلقه خـداونـد هنگامی که از شنیـدن وعـلم گـذشته به شهـود عینی برسد موجب تـقویت و تـثبـیت باورهای دینی می گردد. بـه عـبارت دیگـر بایـد از دلایل حسی پیرامون احاطه و قدرت حق تعالی اسـتفاده نمود، تا مخاطب با درک این صفت باری تعالی، متوجه گردد که مدبـر امر او، خدایی اسـت محیـط و قـادر، که با احـاطه ی تــامه اشـ می تـوانـد برطرف کنـنـده تمـامی گرفتـاری ها، مشکلات و مصائب و در نهایت ایصال او به درجه ی عالیه باشد، خدایی که هـر گونه سرمایه مادی و معنوی در احاطه و ید قـدرت اوست. احاطه و قدرتی که شبـیه و نظیـری نـدارد و تـوانا بـر الطـاف بی پایان است. در این بستـر که از الطـفات و تنـبه به احاطـه و قـدرت مطلـقه خـداونـد حاصل می شـود، و با مدد از آیـات قرآن کریم و احادیث وارده، می توان رهنمـودها و وظایـف دیـنی فرد را، مطرح ساخت. و از آنـجا کـه فــطرت عشق به کمال مطلق و خیر و سعادت در کانون جمیع سـلسله بـشر وجود دارد، شوق و حبی در درون او شکل گرفته و اورا به سـوی عـمل می کشاند.


شیوه های تقویت باورهای اعتقادی

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo* و Narín✿

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
ج- افاضه و نعمت رسانی

این یک قـانـون طبیعی است که اگـر فـردی به کسی خـدمتی کنـد و یا نـعمتی بـه او ببخشد عواطف او را متوجه خود ساخته و شخص مخاطب را علاقه مند به خود می کند و فـرد مـتنعم، دوسـت دارد که منعـم خود را کاملا بشناسد، از او قدردانی و تشکر کند و شکرگزار او باشد و هـر قــدر این نعمت، مواهـب و عطایا، مـهم تـر و فـراگیرتـر باشـد تحـریک عـواطف به سـوی "منعـم" و "شناخـت او" بیشتـر است. (مکارم شیرازی 1386:ج2، ص 34) خـداوند به منظور تقویت باورها و اعـتقادات دیـنی و تغییر بینش و نگـرش آدمیان از سطحی نگری بـه ژرف اندیشی در پدیده های جهان هـستی وهمچنین ازمنفی بافی به مثبت اندیشی، پیوسته از نعمت هایی که به بندگان خویش ارزانی داشته سخن می گوید، آیاتی که درقرآن کریم بر یادآوری موهبت های الهی تاکیـد شده، بسیـار است تا آنـجا که خـداونـد در سوره الرحمن سی و یک مرتبه می فرماید: «فَبِأَی آلاءِ رَبِّکما تُکذِّبانِ»، "پس کدامیک ازنعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید."

حضرت علی (علیه السلام) می فـرمـاید: "الانـسان عبـد الاحسان" (تمیمی آمدی: غـررالحکم و دررالکلم)"انـسان بـنده احسـان است."و در حدیثی دیگـر از آن امام همام می خوانیم: "بالاحسـان تملک القـلوب" (همان)"به وسیله احسـان قـلب ها بـه تسخیـر انسـان در می آید."

و باز در حدیـثی دیگر از هـمان حضـرت آمده اسـت: "و افـضل عـلی من شئت تکن امیره" (مجلسی : محمد باقر ، ج 77، ص 421) به هر کس می خواهی نیـکی کـن تا امـیر او باشی."

ضرب المـثلی معروف اسـت که: "الانسان عبید الاحسـان" انسـان بنده و عبد احسـان و نیکی اسـت"و این مـفهوم را پیـامـبراکـرم (صلی الله عـلیه و آله) چه زیبـا فــرموده انـد که: "اِنَّ الله جعل قلوب عباده علی حب من احسن الیها وبغض من اساء الیها" (حرانی: ج 1، ص814) "خداوند دل ها را درتسخیر محبت کسی قرارداده که به او نـیکی کنـد و بـربغض کسی قرارداده است که به او بدی کند."

یکی از بـهترین و مـؤثرترین راه ها جهـت تـقویت بـاورهای دینی تـوجه به این حقـیقت اسـت که سـراپای وجـود ما غـرق افـاضات و نعـمت های خـداونـد اســت، نـعمت هـایی که قـابل شـمارش نمی باشد، قرآن در این باره می فرماید:«وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها» (ابراهیم: 34) "و اگر بخواهید نعمتهای خدا را شمارش کنید، هرگز نمی توانید."قرآن کریم از انسان می خواهد کـه نـعمت های پروردگـار را به خود یادآوری کند «وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّک فَحَدِّثْ» (ضحی:11) "و نعمتهای پروردگـارت را بـازگو کن"، تحدیث نعمت به معنای ذکر و یاد آوری و نشاندادن آن است، حال یا به زبان و یا به عمل، و این عمل شکر نـعمت اسـت و اوامـر و نواهی این چند آیه. .... دستور به همه مردم است، هر چند که خطاب متوجه بـه شـخص رسـول خدا (صلی الله علیه و آله) شده. (طباطبایی1374:ج20،ص525)


شیوه های تقویت باورهای اعتقادی

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo* و Narín✿

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
یادآوری و تحدیث نعمت ها انسان را متنبه و متوجه می کند که نـعمت های الهـی را چــه در ذهـن و چه در فکـر و چه در عـمل، مـورد انکار قـرار ندهد. توجه به نعمت، انسان را بـیش تر مـتذکر خداوند کرده و باورهای دینی را نه تنها تقویت نموده که مستحکم و خـلل ناپذیر می کند، در نـتیجه روح سـپاس وشـکرگزاری را در انسان به وجود آورده، او را در صراط عبودیت قرار می دهد و از مخالفت و عـصیـان بـاز می دارد.

ازایـن روسـت کــه حـضـرت اباعبدالله حسین (علیه السلام) در مقـام سپـاس و قدردانی از نعمت های فراوان الهی می فرماید: "فای نعمک یـا الهـی احـصی عددا و ذکـرا ام ایُّ عـطایـاک اقـوم بها شکـرا و هی یـا رب اکثـر من ان یحـصها العـادون او یــبلغ عــلما بهـا الحافظون" (قمی 1383: دعای عرفه ص 484-488) "پس ای خدای من کدامیک از نعمت هایت را بشمار درآورم و آنـ را یــادآور شـوم و بر کدام یک از مواهب و بخشش هایت سپاس و شکرگزار باشم و حال آن که نعـم بی پایان تـو بیشتـر و بـزرگ تـر اسـت از آنچه حسابگران و شمارشگران به شمار درآورند و یـا هوشمنـدان بتـوانـنـد برآن ها آگاهی یـابند."

یـادآوری نعمت های گوناگون در آیات مختـلف قرآن، از جهت منت گذاری و یا کـسب وجهـه و مانند آن نیست، زیرا خـداونـد بــرتـر و بــالاتـر و بی نیـاز از هر کس و هر چیز است. یـادآوری و ذکر مـواهـب و عـطایای الهی در مـسیـر بـرنامه های سازنـده و تربـیتی اسـت برنامه هـایی که انـسان را بـه آخـرین مــرحله ی تکامل ممکن از نظر معـنوی و مـادی می رسـاند. گــویاترین دلیل برای ایـن موضوع توجه به دو سوره ی "الرحـمن و نحل" است که اکثـریت قـریب بـه اتـفاق آیـاتشان تـذکر و یـادآوری نـعـمت ها و الآء پـروردگـار می باشد. تـا جـایی کـه سوره ی نحل را سوره ی"نعم"نیز خـوانده اند. امـام باقر (علیه السلام) می فرماید: «خـداونـد فـرمود ای مـوسی مرا دوست بـدار و مـردم را بـا مـن دوســت گـردان، عرض کرد: پـروردگارا تـو مـی دانی هیچ چیـز از تـو بـرایـم مـحبوبتر نیست، پس چگونه دل هـای بنـدگان را مـتوجه تـو سازم، فـرمود : نعمـت های من را به آنان یادآوری کـن، زیـرا آنان جز نیکی از مـن یـادشان نمی ماند. ( طبرسی 1385: فصل 5، ح 1934) این تـذکر نـعمت هـا در جهت تربیت و رشــد و تـعالی اسـت اهـدافی چون هــدایت، تـفکر، استـحکام درعـقاید و تسلیـم در بـرابـر دعوت حـق را به دنبال دارد. با توجه به آیات و روایات فـوق مـی توان این نکته ی مهم را دریافت که"تـکرار و یـادآوری ها، سبب بـاورمی شوند."

حـال بـه این مطلب می پردازیم کـه، یادآوری و تحدیث نعمت های خداوند چگونه می تواند سبب تقویت باورهای دینی گردد؟.


شیوه های تقویت باورهای اعتقادی

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo* و Narín✿
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا