خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
از سویی دیگر فرهنگ در فهم دین حداقلی بسیار تأثیر گذار است و عناصر گوناگونی از فرهنگ چون علم، زبان، عرف، آداب و ... به فهم دین بسیار یاری می رسانند و دین را در خور فهم می سازند.
با این نگاه به دین، طرفداران دین حداقلی از تعدد قرائت می گویند و دیگران را به دوباره فهمی دین و منطبق سازی آن با فرهنگ جدید سخن می گویند. این عده بر این باورند که دین اسلام و آیات قرآن در راستای تعدیل باورها و اعتقادات عرب جاهلی گام برداشته است و آیات قرآن آخرین سخن را درباره موضوعات گوناگون نمی گوید. برای نمونه، از آن جهت که در عصر جاهلی اصل انتقام حاکم بود و گاه به انتقام قتل یک نفر، یک قبیله قتل عام می شدند، آیات وحی حکم به قصاص داد و انتقام را ناروا خواند، اما این بدان معنا نیست که تنها گزینه قصاص است. چنان که در زنا نیز مجازات زناکاران به سنگسار خلاصه نمی شود. در عصر جاهلی، از آن جهت که مردم در یک دیار سکنا نمی گزیدند و زندان نداشتند و افرادی به عنوان زندانبان در اختیار نداشتند، زناکاران سنگسار می شدند، اما در عصر جدید که زندان و زندانبان وجود دارد، فرهنگ عمومی، سنگسار را برنمی تابد و خواهان جایگزین ساختن آن با مجازات های دیگر است. بنابراین نباید دین را در فرهنگ مردم دخالت داد و مجازات هایی که در یک فرهنگ برای یک جرم وجود دارد، به بهانه حکم قرآنی از میان برد و حکم قرآن را حاکم بر فرهنگ مردم ساخت، بلکه باید از فرهنگ سود گرفت و دین را برابر با فرهنگ مردم دوباره فهمی کرد و فهم هایی که با فرهنگ جدید ناسازگار است، بایگانی کرد و به مخاطب آیات وحی فهمی نو عرضه داشت.
خاستگاه دین و فرهنگ
بحث دیگری که در روشن سازی نسبت دین و فرهنگ بسیار نقش آفرین است، بحث خاستگاه دین و فرهنگ است. اگر دین و فرهنگ یک آبشخور واحد داشته باشند، نسبتی خاص میان این دو برقرار خواهد شد و هر یک از دین و فرهنگ یاری گر دیگری خواهد بود. در این یاری رسانی اگر نقش و کارکرد دین و فرهنگ برابر باشد یا نقش یکی در رساندن به دیگری بیشتر باشد، یا اگر دین خاستگاهی متفاوت از فرهنگ داشته باشد، در این صورت منشأ پیدایش دین و فرهنگ متفاوت خواهد بود و در نتیجه نسبت دین و فرهنگ متفاوت خواهد شد.


نسبت دین و فرهنگ ازنگاه قرآن

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo* و Narín✿

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
برای نمونه اگر منشأ پیدایش دین، ترس انسان نخستین باشد و خاستگاه فرهنگ، نیاز انسان به زندگی اجتماعی، در این صورت دین و فرهنگ یک خاستگاه واحد نخواهند داشت و نسبت میان آنها چون نسبت میان دو چیز با یک خاستگاه واحد نخواهد بود. چنان که اگر خاستگاه نظام های فرهنگی به دین بازگردد، در این صورت نیز رابـ*ـطه دین و فرهنگ مانند دیگر صورت ها نخواهد بود.
بنابراین برای روشن شدن نسبت دین و جامعه ناگزیر از بحث درباره خاستگاه دین و عرضة دیدگاه های گوناگونی که در این زمینه وجود دارد خواهیم بود.
خاستگاه دین
گروهی منشأ دین را ترس بشر نخستین، تعدادی حاکمان و زمامداران، عده ای جهل و نادانی، برخی وضعیت بد اقتصادی، بعضی سرکوبی غرایز ****، شماری فطرت انسان و قلیلی جامعه معرفی می کنند.
نظریه نخست: خاستگاه دین فطرت است.
بسیاری از اندیشمندان مسلمان، انسان را فطرتاً خداجو می شناسند و بر این باورند که فطرت انسان او را به دین رهنمون می سازد. برای نمونه، علامه طباطبایی یکی از تفسیرنویسان و صاحب نظران بنام شیعه، خاستگاه دین را فطرت خداجوی انسان می داند (طباطبایی، خلاصة تعالیم اسلام، /35) و برای اثبات درستی نظرگاه خویش از آیات زیر سود می برد:
(وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى یُؤْفَکُونَ) (زخرف/67)
«و اگر از آنها بپرسی چه کسی آنان را آفریده است، قطعاً می گویند: خدا. پس چگونه از عبادت او منحرف می شوند؟!»


نسبت دین و فرهنگ ازنگاه قرآن

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo* و Narín✿

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
(وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُون) (لقمان/25)
علامه(ره) در این باره می نویسد:
«اینکه اعتقاد به خدا همیشه در میان انسان ها وجود داشته است، ما را به این حقیقت رهنمون می سازد که خداشناسی را فطری بشناسیم و نتیجه بگیریم که انسان با فطرتی که آفریدگار هستی در وجود او نهاده است، برای هستی آفریدگاری می شناسد.» (طباطبایی، خلاصه تعالیم اسلام،/32)
(فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ) (روم /30)
«پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن. این فطرتی است که خداوند انسان ها را بر آن آفریده، دگرگونی در آفرینش الهی نیست. این است آیین استوار، ولی اکثر مردم نمی دانند.»
علامه(ره) در تفسیر آیه شریفه، از فطرت الهی انسان می گوید و اینکه فطرت منشأ دین است:
«دین امری فطری است و در سرشت انسان گرایش به دین نهفته است و اینکه در آیه شریفه فطری بودن دین و جهل انسان در کنار هم قرار گرفته است، از آن جهت است که حقایق دین بر انسان پوشیده است.» (همان،/32)
به باور ایشان انسان با مواجهة هر پدیده و رخدادی در پی شناسایی علت آن پدیده می رود و در نتیجه به پژوهش دربارة جهان آفرینش و نظام حاکم بر هستی حرکت می کند و به این روش دلایل استواری بر وجود آفرینندة هستی می یابد. بنابراین انسان از آن جهت که یک موجود عقلانی و منطقی است و از فطرت الهی برخوردار است در پی دین می رود و از نظم حاکم بر جهان هستی به وجود آفریدگار پی می برد. (طباطبایی، اصول فلسفه, 5/73)


نسبت دین و فرهنگ ازنگاه قرآن

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo* و Narín✿

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
فطری بودن دین در میان شماری از اندیشمندان غربی نیز طرفدارانی یافته است. برای نمونه کارل گوستاویونگ، پرآوازه ترین روانکاو قرن بیستم انسان را فطرتاً خداجو و خداپرست می داند. او در جای جای آثار گرانسنگ خویش مانند «روانشناسی ضمیر ناخودآگاه» و«روان شناس و دین» از ناخودآگاهی می گوید که انسان را به سمت و سوی دین رهنمون می سازد.
پس از یونگ، ویکتور فرانکل بنیانگذار مکتب روان درمانی در کتاب «خدا در ضمیر ناخودآگاه» از فطرت انسان می گوید:
«در واقع یک احساس مذهبی عمیق ریشه دار، در اعماق ضمیر ناخودآگاه (یا شعور باطن) هر انسانی، و همه انسان ها وجود دارد. در دو تا از کتاب هایم یکی به نام «انسان در جستجوی معنا» و دیگری، «معنا جویی» که در بالا بدان اشاره شد، شواهدی در تأیید نظریه ام ارائه داده ام مبنی بر اینکه این احساس (مذهبی) ممکن است به طور غیر منتظره ای، حتی در موارد بیماری روانی شدید، نظیر روان پریشی بروز نماید.» (فرانکل,/19)
بر اساس نظریة فطرت، خاستگاه دین همان فطرتی است که خداوند در وجود انسان به ودیعت گذاشته است. در نتیجه پدیدار شدن دین وابسته به وجود فرهنگ نیست و رابطة دین و فرهنگ از سنخ رابطة علت و معلول نیست.
نظریة دوم: خاستگاه دین فرهنگ است.
گروهی دیگر خاستگاه دین را فرهنگ می دانند و دین را به عنوان یک محصول فرهنگی معرفی می کنند.
برای نمونه اگ برن و نیم کوف، دین را یکی از سازمان های اجتماعی کهن می شناسند و افزون بر این مفاهیم، موضوعات و مراسم دینی را بسته به نوع جامعه ای که دین در آنجا شکل می گیرد، متفاوت با دیگر جوامع می بینند. (پیروزمند، علی رضا، روایتی دیگر از مهندسی فرهنگ کشور)
امیل دورکیم، جامعه شناس برجسته غرب نیز خاستگاه دین را فرهنگ می شناسد.
شماری از اندیشمندان مسلمان نیز دین را به عنوان یک محصول فرهنگی می شناسند و خاستگاه دین را فرهنگ می دانند.


نسبت دین و فرهنگ ازنگاه قرآن

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo* و Narín✿

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
برای نمونه، نصر حامد ابوزید در بخش هایی از آثار خویش، به خصوص کتاب «مفهوم النص»، قرآن را یک محصول فرهنگی می خواند. با این تفاوت که او ناسازگار با دیگر طرفداران نظریه دوم، دین را پس از شکل گیری، در فرهنگ تأثیرگذار می بیند.
نقد و بررسی
بر اساس آیات وحی، آورندگان دین افراد بسیار شایسته ای هستند که در اصطلاح، ایشان را پیامبر یا نبی می شناسیم. این افراد بیدار سازی فطرت انسان ها را بر عهده دارند و ایشان را به سمت و سوی دین رهنمون می سازند؛
(وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلا لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ) (نساء/64)
«ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای اینکه به فرمان خدا، از وی اطاعت شود.»
(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الأمْرِ مِنْکُمْ) (نساء/59)
«ای کسانی که ایمان آورده اید! اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الامر را.»
(إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاکَ اللَّهُ) (نساء/105)
«ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم؛ تا به آنچه خداوند به تو آموخته، در میان مردم قضاوت کنی.»
(کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیه) (بقره/213)
«مردم یک دسته بودند (و تضادی در میان آنها وجود نداشت. به تدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایی در میان آنها پیدا شد، در این حال) خداوند، پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی، که به سوی حق دعوت می کرد با آنها نازل نمود تا در میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند.»
افزون بر دلیل یاد شده، آیه فطرت نیز دلیل بر نادرستی نظریه ای است که فرهنگ را خاستگاه دین معرفی می کند؛
(فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ) (روم/30)
«پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن، این فطرتی است که خداوند انسان ها را بر آن آفریده؛ دگرگونی در آفرینش الهی نیست. این است آیین استوار، ولی اکثر مردم نمی دانند.»


نسبت دین و فرهنگ ازنگاه قرآن

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo* و Narín✿

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
خاستگاه فرهنگ
خاستگاه فرهنگ با بحث ماهیت فرهنگ و اصالت آن بسیار در هم تنیده است.
شماری، اصالت فرهنگ را باور ندارند و فرهنگ را امری ثانوی و تبعی می دانند. در نگاه این گروه، خاستگاه فرهنگ همان نیازهای مادی و مسائل اقتصادی است.
عده ای دیگر اصالت فرهنگ را پذیرا هستند و به هیچ روی به ثانوی و تبعی بودن فرهنگ رأی نمی دهند. این گروه در خاستگاه فرهنگ با یکدیگر اختلاف دارند. شماری از ایشان خاستگاه فرهنگ را فرا انسانی و انسانی می دانند، عده ای دیگر خاستگاه فرهنگ را نیاز انسان ها در تعامل با یکدیگر می شناسند و برخی دیگر خاستگاه فرهنگ را تعامل انسان های واقعی با یکدیگر معرفی می کنند. عده ای خاستگاه فرهنگ را در دین می جویند و... .
نسبت دین و فرهنگ
خاستگاه دین و فرهنگ نشان از آن دارد که نسبت میان دین با فرهنگ با توجه به نظریات گوناگونی که در خاستگاه آن دو گفته شده است، متفاوت خواهد بود.
اگر خاستگاه دین، فطرت انسانی باشد، نسبت این دین با فرهنگی که خاستگاه آن نیازهای مادی و مسائل اقتصادی است، عین نسبت خاستگاه این دین با نظریه ای که خاستگاه فرهنگ را انسانی و فرا انسانی می شناسد نیست، چنان که این نسبت در صورتی که خاستگاه دین فرهنگ باشد و خاستگاه فرهنگ تعامل انسان ها با یکدیگر و ...، همان نسبت صورت پیش نخواهد بود.
بنابراین اگر خاستگاه دین را فطرت بدانیم، نسبت میان این دین با فرهنگ با تمامی خاستگاه هایی که برای فرهنگ آمده است، نسبت جزء و کل خواهد بود و درست بر این اساس، شماری از جامعه شناسان دین را جزء معنوی فرهنگ می خوانند.
نتیجه آنکه اگر در بحث خاستگاه، حکم به فطری بودن دین کردیم، در این صورت دین حق دخالت در فرهنگ را دارد و می تواند فرهنگ سازی کند یا فرهنگ موجود را به پالایش در آورد؛ و اگر خاستگاه دین فرهنگ باشد، دین جزئی از فرهنگ خواهد بود و در بخش باورها قرار خواهد گرفت و حق دخالت در سر منشأ خویش را نخواهد داشت. برای نمونه، به باور آنان که خاستگاه دین را فرهنگ می شناسند، در عصر عرب جاهلی مردم باورهایی داشتند و در روابط خویش با یکدیگر از اصولی پیروی می کردند. این فرهنگ به دین جدید رخنه کرد و در آیات وحی جلوه کرد. برای نمونه، مجازات هایی که عرب جاهلی برای خلافکاران داشت در آیات وحی جلوه گر شد، چنان که رفتار ایشان در باب عقود و ایقاعات نیز در دین بروز و ظهور یافت و گاه تغییراتی در آن عناصر فرهنگی عرب جاهلی به وجود می آمد.


نسبت دین و فرهنگ ازنگاه قرآن

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo* و Narín✿

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
به باور این گروه، بسیاری از احکام دین اسلام با توجه به فرهنگ خاص عربی شکل گرفته است، بنابراین با دگرگونی فرهنگ، دینی که ناظر بر یک فرهنگ خاص است، نخواهد توانست در فرهنگ جدید تأثیر گذار باشد و فرهنگ جدید را تحت تأثیر خود قرار دهد.
توجه به این موضوع اگر در عصر جدید دین را یک امر فطری بشناسیم، این دین می تواند و باید در فرهنگ دخالت کند؛ زیرا پیشینه فرهنگ نشان داده است که فرهنگ همیشه با فطرت انسان ها یا دست کم با آنچه به عنوان فطرت شناخته شده است، هماهنگ بوده است و یکی از منابع اصلی شکل گیری آن فرهنگ بوده است و هیچ گاه میان فرهنگ و فطرت انسانی ناسازگاری رخ نداده است. و اما اگر دین را محصول فرهنگ بشناسیم، در این صورت پر واضح است که دست کم در مرحله نخست شکل گیری دین، فرهنگ نقش بسیار برجسته ای خواهد داشت و دین یک محصول فرهنگی می نماید. اما همین دین در مراحل بعد می تواند با فرهنگ تعامل داشته باشد و تأثیراتی در فرهنگ بگذارد.
منابع و مآخذ
1. آبرکرامبی، نیکلاس و... ؛ فرهنگ جامعه شناسی، ترجمه حسن پویان، تهران، چاپخش.
2. آرون، ریمون؛ مراحل اساسی اندیشه در جامعه شناسی، ترجمه باقر پرهام، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی.
3. آرکون، محمد؛ الفکر الاسلامی، قراءة علمیة، بیروت، مرکز الانماءالقومی.
4. بازرگان، مهدی؛ آخرت و خدا هدف بعثت انبیا، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، بی جا، بی تا.
5. پالمرو مونتی؛ نگرش جدید بر علم سـ*ـیاست، ترجمه منوچهر شجاعی.
6. پیروزمند، علی رضا؛ روایتی دیگر از مهندسی فرهنگی کشور، روزنامه قدس، 16/10/86.
7. تری یاندیس، هری چارالامبوس؛ فرهنگ و رفتار اجتماعی، تهران، رسانش.
8. توحید فام، محمد؛ موانع توسعه فرهنگی در ایران، تهران، مرکز بازشناسی اسلام و ایران، بی تا.
9. توسلی، غلام عباس؛ جامعه شناسی دینی، تهران، سخن.
10. جوادی آملی، عبدالله؛ شریعت در آینه معرفت، مرکز نشر فرهنگی رجاء.


نسبت دین و فرهنگ ازنگاه قرآن

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo* و Narín✿

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
11. دورکیم، امیل؛ صور بنیانی حیات دینی، ترجمه باقر پرهام، تهران، نشر مرکز، بی تا.
12. فلسفه و جامعه شناسی، ترجمه فرحناز خمسه ای، تهران، مطالعه فرهنگ ها، بی تا.
13. ر. ه. لوی؛ تاریخ نظریه های انسان شناسی.
14. زرکشی، محمد؛ البرهان فی علوم القرآن، بیروت، دارالمعرفه.
15. سروش، عبدالکریم؛ ایدئولوژی و دین دنیوی.
16. دین اقلی و اکثری، بسط تجربه نبوی، تهران، صراط، بی تا.
17. . قبض و بسط تئوریک شریعت، تهران، بی نا، بی تا.
18. مدارا و مدیریت، تهران، صراط، 1376ش.
19. طباطبایی، محمد حسین؛ المیزان، قم، جامعه مدرسین.
20. اصول فلسفه و روش رئالیسم، تهران، انتشارات صدرا.
21. خلاصه تعالیم اسلام، قم، انتشارات بـ*ـو*ستان کتاب.
22. قرآن در اسلام، قم، انتشارات اسلامی.
23. علیان؛ الثقافة الاسلامیة و تحدیات العصر، ریاض، دارالشواف.
24. غزالی، حامد؛ احیاء علوم الدین، بیروت، دارالمعرفة.
25. فرانکل، ویکتور؛ خدا در ناخودآگاه، ترجمه ابراهیم یزدی، تهران، رسا.
26. فیاض، ابراهیم؛ تأثیر چگونگی تعریف فرهنگ بر برنامه ریزی و سـ*ـیاست گذاری فرهنگ، فصلنامه فرهنگ عمومی شماره3.
27. لطیف پور، یدالله هنری؛ فرهنگ سـ*ـیاسی شیعه و انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
28. مروه، یوسف؛ العلوم الطبیعیة فی القرآن، بیروت، مطابع الوفا.
29. مصباح یزدی، محمد تقی؛ آموزش عقاید، تهران، سازمان تبلیغات.
30. .................................... ؛ پرسش ها و پاسخ ها، دین و مفاهیم نو.
31. نراقی، احسان؛ علوم اجتماعی و سیر تکوینی آن، تهران، فرزانی روز.
32. همیلتون، مللکم؛ جامعه شناسی دیف، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، تبیان.
33.


نسبت دین و فرهنگ ازنگاه قرآن

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo* و Narín✿
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا