خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
مسلّم است که اولی نیست به خاطر اینکه بالوجدان می‏یابیم که اوّلاً راجع به همه علوم در کتاب مقدس بحث نشده ثانیا آن تعددی هم که بحث شده اتقان مطالب موجود در کتابهای دیگر را ندارد. پس شرف کتاب مقدس به خاطر اینها نیست، بلکه به خاطر این است که راه رسیدن به سعادت و کمال را به ما نشان داده است. می‏گفت: کتاب مقدس آمده که بگوید چگونه می‏توان به ملکوت آسمان رفت، نیامده به مانشان بدهد که آسمان چگونه می‏رود. چون بحث او با روحانیان مسیحیت در خصوص زمین مرکزی و خورشید مرکزی بود آنها می‏گفتند زمین ثابت است و درمرکز عالم قرار دارد و خورشید به دور آن می‏چرخد و گالیله می‏گفت: من از پشت تلسکوپ خودم مشاهده کرده‏ام که واقعیت این است که خورشید ثابت است و زمین مثل سایر سیارات به دور خورشید می‏چرخد، البته قبل از گالیله کپرنیک و کپلر این بحث را مطرح کرده بودند، اما آنها نوعی ابزار انگاری از نظریه شان به دست می‏آمد و قائل به ابزار انگاری در علم بودند. آنچه کشیشها از متون مقدس مسیحی برداشت می‏کنند این است که خورشید حرکت می‏کند نه زمین، گالیله آن دسته از گزاره‏های کتاب مقدس را که به این قبیل از موضوعات می‏پردازند واقع نما نمی‏دانست. این نظریه را نظریه ابزار انگاری (انسترومنتالیزم) در دین می‏نامند؛ در مقابل این نظریه، نظریه ابزار انگاری در علم هست که علم و گزاره‏های آن را حقیقت نما نمی‏داند. بر اساس این نظریه تئوری‏های علمی صرفا ابزارهایی برای محاسبه و طبقه بندی کردن و تنظیم پدیده‏ها هستند. دو مکتب ابزار انگاری در دین و ابزار انگاری در علم، بطور عمده در آغاز برای رفع تعارض ارائه شد. بعدها راه حل‏های دیگری هم پیشنهاد شد.


رابــطه دین و علم

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo* و Narín✿

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
روش دیگر راه حل زبانی بود. اشاره کردم که برخی قائلند که گزاره‏های دینی همه انشائی است، آنچه هم که قالب خبری دارد، می‏توان آنها را به گزاره‏های انشائی تحویل کرد، بنابراین گزاره‏های انشائی با توجه به اینکه صدق و کذب برنمی‏دارند، تعارضی بین گزاره‏های دینی و علمی پیش نمی‏آید. برخی معتقد بودند که گزاره‏های دینی سمبلیک و نمادین هستند. در مسیحیت تیلیش این نظریه را ارائه کرده بود و برخی هم گزاره‏های دینی را اسطوره‏ای تلقی کرده‏اند، نظریه کاسیرر این استیا با استفاده از تئوریهای زبانی ویتگنشتاین، برخی سعی کرده‏اند راه حلی برای تعارض ارائه بدهند؛ گفتند دین و علم بازیهای زبانی مستقل دارند لذا با هم برخورد نمی‏کنند.
راه حل دیگر، راه حل ظنی دانستن علوم بشری است و آنچه در متون دینی آمده یقینی است و قطعا مطابق با واقع است ولی با توجه به اینکه آنچه علوم بیان می‏کنند، ظنی است، پس نباید تعارضی پیش آید.
اینکه این راه حل‏ها توفیقی برای رفع تعارض پیدا کند بحث دیگری است، اما به نظر می‏رسد که مجموع این راه حلها برای رفع مجموع مواردی که به نظر رسیده تعارض ظاهری وجود دارد می‏تواند مؤثر باشد. برخی با استفاده از تفکیک بین تجربه و تعبیر و تفسیر آن برای رفع تعارض، راه حل ارائه کردند. مرادشان از تجربه دینی در واقع همان وحی است، پیامبران در اخذ وحی در حال از سر گذراندن تجربه منحصر به فردی هستند که دین چیزی جز تعبیر و تفسیر آن تجربه نیست و این تعبیر و تفسیر از فرهنگ زمان متأثر است لذا تعارض‏ها را با این تعبیر سعی می‏کنند رفع کنند.


رابــطه دین و علم

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo* و Narín✿

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
برخی از طریق اختلاف در قلمرو علم و دین سعی کرده‏اند تعارض را رفع بکنند، مثلاً در این گروه اگزیستانسیالیستها کانت و... قرار دارند که قلمرو علم و دین را جدا از هم دانسته‏اند که به این ترتیب باز برخوردی پیش نخواهد آمد.
برخی هم نظریه تأویل را ارائه کرده‏اند و گفته‏اند که در موارد تعارض گزاره‏های دینی را تأویل می‏کنیم و می‏گوییم معنای دیگری مورد نظر اوست.
تفکیک دین از معرفت دینی نیز یکی از راه حلها بود که بگوییم هر جا تعارضی پیش آمده ناشی از سوء فهم‏های ما است نظریه دیگر تفکیک معرفت شناختی علم و دین یعنی تفاوت معرفت دینی با معرفت علمی است. این مسأله با مسأله قبلی تفاوت دارد، یعنی در واقع هم علم و هم دین آمده است جهان را برای ما بشناساند و راهی را برای استکمال آدمی نشان بدهد، اما ببینیم شناساندن و شناختن یعنی چه، صاحبان این نظریه معتقدند اساسا شناساندن یعنی این جهان و پدیده‏های آن را بسته بندی کردن و در قالبهای معرفتی خاصی ارائه نمودن، بعد معتقدند که دین بسته بندی خودش را دارد و علم هم بسته بندی خودش را، فلسفههم بسته بندی خودش را. فیلسوفان، این جهان را در قالب قوه و فعل، علت و معلول، واجب و ممکن و امثال اینها تفسیر می‏کنند. در دین از این اصطلاحات استفاده نمی‏شود، در دین از خالق و مخلوق، کفر و ایمان، امانت، خلافت، رحمت، عذاب، نعمت، خلقت، معاد و امثال اینها برای شناساندن جهان هستی استفاده می‏شود. در علم سخن از ماده و انرژی، موج، ذره، شتاب، نیرو و مقولاتی از این دست است. حال هر کدام از اینها معرفت خاصی را عرضه می‏کنند


رابــطه دین و علم

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo* و Narín✿

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
اما درباره امر واحدی صحبت می‏کنند. صاحبان این نظریه می‏گویند علت اینکه زبان دین، متفاوت از زبان علم است برای این است که سخن گویان تفاوت دارند و لذا سخنانشان متفاوت شده است و به قول شاعر:
کلامناشتی و حسنک واحد کل الی ذاک الجمال یشیر
از حضور حضرتعالی و رهنمودها و بیانات ارزشمندتان سپاسگزاریم وامیدواریم که در نشستهای علمی بعدی از محضر پرفیض شما بهره ببریم.
دکتر علیزاده: من هم از شما و دست اندرکاران مجله وزین اندیشه حوزه سپاسگزاری و تشکر می‏کنم از اینکه این فرصت را برای چنین گفتگویی فراهم آوردید.
پی‏نوشتها
1. «شهود» معانی مختلف دارد، گاهی شهود در مقابل محاسبه و استنتاج بکار می‏رود و گاهی به معنای علم حضوری است و مراد از شهود عرفانی همین معناست. معنای سوم شهود مفاد هرگزاره‏ای است که حکم به صدق آن تنها با تصور آن گزاره امکان‏پذیر است، در علم اخلاق مراد از شهود همان وجدان یا قوه‏ای است که با آن مفاهیم اخلاقی را درک می‏کنیم، مثل حسن عدل و قبح ظلم که با درک و دریافت درونی صورت می‏گیرد.
2. روان‏شناسی تجربی و روان‏شناسی فلسفی از شاخه‏های دیگر روان‏شناسی هستند. موضوع بحث همه این شاخه‏ها رفتار و روان آدم است و تفاوت آنها چنانکه از نامشان پیداست به روش تحقیق و داوری‏شان مربوط می‏شود.
3. مراد آیه هفتم سوره آل عمران است: هو الذی انزل علیک الکتاب منه آیات محکمات هن ام الکتاب و اخر متشابهات فاماالذین فی قلوبهم ضیق فیتبعون ماتشابه منه ابتغاء الفتنه وابتغاء تأویله و مایعلم تأویله الاّ اللّه‏ و الراسخون فی العلم یقولون آمنابه کل من عند ربنا.


رابــطه دین و علم

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo* و Narín✿
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا