- عضویت
- 19/9/20
- ارسال ها
- 187
- امتیاز واکنش
- 568
- امتیاز
- 178
- سن
- 24
- زمان حضور
- 3 روز 4 ساعت 12 دقیقه
نویسنده این موضوع
در کشو را باز کرد و به آرامی میله استیل را برداشت.
- باشه.
همانطور که میله را در جیبش سویشرت سبزش میگذاشت؛ زیر لـ*ـب گفت:
- شاید لازمم بشه.
همانطور که در کشو را میبست، کشو دوم که نیمه باز بود را بهطور کامل باز شد. درون کشو یک یک کلید و یک پاکتنامه قرار داشت. دستش را دراز کرد تا کلید را بردارد اما...
- باشه.
همانطور که میله را در جیبش سویشرت سبزش میگذاشت؛ زیر لـ*ـب گفت:
- شاید لازمم بشه.
همانطور که در کشو را میبست، کشو دوم که نیمه باز بود را بهطور کامل باز شد. درون کشو یک یک کلید و یک پاکتنامه قرار داشت. دستش را دراز کرد تا کلید را بردارد اما...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان مبارزان عشق | fatemeh.AB79 کاربر انجمن ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com