خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,693
امتیاز واکنش
9,215
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
~به‌ نام تسلای دل~
نام دلنوشته: تاراج آسمان
نویسنده: *KhatKhati* (خاطره.الف) کاربر انجمن رمان ۹۸
ویراستار: Asal_Zinati
ژانر: تراژدی، عاشقانه
پ ن: برگرفته از واقعیتی تلخ، از دلِ یک اتفاق:)


مقدمه:
سرانجام تو منجر به تاراج من شدی
و پایانِ تو شروعِ پایانِ من بود...
سایه‌ی یک تیره‌ ابر که باران چشمانم بود؛ بر روی صفحات کبود روزگار و خاطراتمان می‌بارید.
این تاراج، شروع یک فصل سرد و نژند بود که درون یک کلمه‌ی حزین و تکراری، در تمامی دقیقه‌ها که نه، در وهله به وهله‌ی لحظه‌هایم خلاصه شده:
«بی ‌تو»
«بی‌ تو»
«بی‌ تو»
«بی ‌تو»
«بی ‌تو...»

بهترین‌انجمن‌رمان‌نویسی × رمان۹۸


دلنوشته تاراج آسمان | خاطره.الف کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: Mohadeseh.f، Kameliaparsa، SheRviN DoKhT و 21 نفر دیگر

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,693
امتیاز واکنش
9,215
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
او جان من بود!
و انگار با دردی دشوار از ژرفای قلبم کنده می‌شد؛
یا احتمالا بغضی بود که همانند طناب دار بر گردنم پیچیده شده بود!

یا شاید... شاید چندین مدت پیش، درحالیکه با رویای پروازش به‌سر می‌بردم، بر اثر سقوط هواپیمایش...

بهترین‌انجمن‌رمان‌نویسی × رمان۹۸


دلنوشته تاراج آسمان | خاطره.الف کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: Mohadeseh.f، Kameliaparsa، parädox و 19 نفر دیگر

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,693
امتیاز واکنش
9,215
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
حالا در بیابانی شبگون، بی‌ دفاع و سرگردان زانو زده‌ام و به دنبال تکه‌های گم‌شده‌ی پیکر سوخته‌ی تو می‌‌جویم.
کجایی جان دلم؟
روی سیم‌های خاردار؟
کنار قطعه‌های متلاشیِ هواپیما؟
یا گوشه‌ای از آسمان؟
نه! این‌ها برای من سندیتی ندارند، تو در گوشه کناره‌های قلبم جا گرفته‌ای!
کنج یک پنجره در خیال سرگشته‌ام نشسته‌ای و با نگاه دلبرانه‌ات، وجودم را به آتش می‌کشی.

بهترین‌انجمن‌رمان‌نویسی × رمان۹۸


دلنوشته تاراج آسمان | خاطره.الف کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Ghazaleh.A، parädox، Mohadeseh.f و 14 نفر دیگر

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,693
امتیاز واکنش
9,215
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
خسته ‌جانم...
چنان که سالیانِ سال، کوچه بن‌بست‌های بی‌ تو را در اعماق جهان درونم دویده‌ام؛
در هیاهوی نبودنت، نه صدا به فریادم می‌رسد، نه نفس به نفس!
در خلاء جا مانده‌ام و شاید مرگ هم توفیری بر جنونم ندارد؛ اصلا مگر مرگی سیاه‌تر از این هم هست؟
که جسم تو بسوزد و روح من...
که تو نباشی و نباشی و نباشی...
بهترین‌انجمن‌رمان‌نویسی × رمان۹۸


دلنوشته تاراج آسمان | خاطره.الف کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Ghazaleh.A، parädox، Mohadeseh.f و 14 نفر دیگر

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,693
امتیاز واکنش
9,215
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
تو یکبار که نه، هزاران بار، لحظه‌ به لحظه در من سقوط کردی...
هر ثانیه در قلب من جان دادی!
ولی هنوز آهنگ نفس‌های تو در نبض من نمرده؛
هنوز تویی در روح من می‌خندد...
نگاهم می‌کند...
و نیمه صبحی متلاشی می‌شود! :)


دلنوشته تاراج آسمان | خاطره.الف کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • جذاب
  • گریه‌
Reactions: Ghazaleh.A، parädox، Mohadeseh.f و 11 نفر دیگر

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,693
امتیاز واکنش
9,215
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
تو گلستانِ رنگی‌ رنگی من بودی
و به ناگه بیابانی سرد و بی‌روح شدی!
از حیات محروم شدی و من تیره و تار؛
به کدامین اتفاق سوختی و از تو خرواری خاکستر بیش نماند؟
چه شد که واپسین نگاره‌ام از تو، تبسمی سوخته در اعماق غباری تلخ ماند و تمام شد؟


دلنوشته تاراج آسمان | خاطره.الف کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: parädox، Mohadeseh.f، Kameliaparsa و 8 نفر دیگر

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,693
امتیاز واکنش
9,215
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
به منِ آرَمیده نگاه نکن!
سـ*ـینه‌ام را بشکاف و دلم را بنگر...
که لبالب آکنده‌ام از هیاهوی زوال تو!
می‌بینی؟ انباشته‌ام از خاطرات یک تو، که در این منِ بی تو به تباهی می‌کشاندم.
تو به کجا پر کشیدی که ناتوانم از یافتنت؟


دلنوشته تاراج آسمان | خاطره.الف کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • جذاب
  • پوکر
Reactions: parädox، Asal_Zinati، Mohadeseh.f و 10 نفر دیگر

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,693
امتیاز واکنش
9,215
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
در اثنای خاموشی‌ات شعله‌ورم...
و در ژرف گذشته‌هایمان غوطه‌ور!
همانند برکه‌ای سرد و ساکتم که عزای ماهی‌ قرمزِ سرزنده‌اش را گرفته، همان ماهی که به ناگاه پرید و در جوار برکه جان داد و به تاراج رفت.
تک ماهیِ ناکام من، تو از من رها شدی، متلاشی شدی و دیده باختی.
کوچ ابدی‌ات به سلامت؛ برکه را فراموش نکن! :)


دلنوشته تاراج آسمان | خاطره.الف کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: parädox، Mohadeseh.f، Kameliaparsa و 11 نفر دیگر

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,693
امتیاز واکنش
9,215
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
سال‌ها پیش بچه‌تر بودم؛ هر آنچه می‌خواستم از دیگران مخفی کنم، دستان کوچکم را پشت سرم قرار می‌دادم.
خیال مغلوطم می‌گفت:
«کسی آن را نمی‌بیند.»
حالا در حوالی کهنسالیِ قلبم، تنگدلی‌ام را زیر سکوتم پنهان می‌دارم
و باز هم با خیالی باطل که کسی تو را در من و شوریدگی نگاهم نمی‌بیند! :)



دلنوشته تاراج آسمان | خاطره.الف کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: parädox، Mohadeseh.f، Kameliaparsa و 9 نفر دیگر

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,693
امتیاز واکنش
9,215
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
سفسطه‌ام بود که مرگ حق است!
تو چنین رفتی... تلاطم در من بیتونه کرد و به این رو بردم؛ مرگ تو حق من و این قلبگاه منِ مجروحم نبود!
گاهی آنقدر هوای دیدنت حیاتم را ضرابت می‌کند که این پیکر ملتهب را بر خودم می‌پیچم...
تا که شاید این سفاهت در وجود من کمی آرام شود.


دلنوشته تاراج آسمان | خاطره.الف کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: parädox، Mohadeseh.f، Kameliaparsa و 9 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا