- عضویت
- 16/7/20
- ارسال ها
- 2,693
- امتیاز واکنش
- 9,215
- امتیاز
- 233
- محل سکونت
- گلنمکستان
- زمان حضور
- 63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
در بهاران چشم بر روزگارم گشودی،
سال‌ها قهقهه‌وار خبرت زندگی را در دستان نغزت نگاه داشتی...
تهییج هستی‌ات موجب فراغ‌بالی‌ام بود.
دوران‌ها بود که من و تو با عیش و عشرت گذراندیم؛ وقت‌ها دویدیم و گاه ایستادیم.
عاقبت صبحی به رنگ مهرگان، تو نبودی و منی بی تو ز پا افتاد... دیدگانش مجروح، زانوهایش زخمی... روح و جسمَش زخمی؛ همه‌ی بود و نبودَش منهوک.
سال‌ها قهقهه‌وار خبرت زندگی را در دستان نغزت نگاه داشتی...
تهییج هستی‌ات موجب فراغ‌بالی‌ام بود.
دوران‌ها بود که من و تو با عیش و عشرت گذراندیم؛ وقت‌ها دویدیم و گاه ایستادیم.
عاقبت صبحی به رنگ مهرگان، تو نبودی و منی بی تو ز پا افتاد... دیدگانش مجروح، زانوهایش زخمی... روح و جسمَش زخمی؛ همه‌ی بود و نبودَش منهوک.
دلنوشته تاراج آسمان | خاطره.الف کاربر انجمن رمان ٩٨
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر:
