نویسنده این موضوع
ماکسیموس به مارکوس اورلیوس: پنج هزار نفر از مردانم اون بیرون دارن میجنگن، سه هزار نفر از آنها کشته شدن و دو هزار نفر دیگه هیچ وقت اینجا را ترک نمیکنن من نمیتونم باور کنم که افرادم برای هیچ جنگیدن و کشته شدن.
مارکوس اورلیوس : تو چی را باور داری؟
ماکسیموس : آنها برای شما و برای رم مبارزه کردند.
مارکوس اورلیوس : رم چه جور جاییه ماکسیموس؟
ماکسیموس : همه جای دنیا را بی رحمی، ظلم و تاریکی فرا گرفته اما رم پر از نور و امیده.
مارکوس اورلیوس : من دارم میمیرم ماکسیموس وقتی که یک مرد خودش را در پایان راه می بینه میخواد بدونه که هدف زندگیش چی بوده؟ در آینده نام نیک از او باقی میمونه یا نه؟ به عنوان یه فیلسوف شناخته می شود؟ یا یه جنگجو؟ و یا مستبد …؟ یه بار در رویا رم را دیدم که همه جای اون را مه فرا گرفته بود می ترسم که سرما و مه هیچ وقت رم را ترک نکنن!
#رمان ۹۸
مارکوس اورلیوس : تو چی را باور داری؟
ماکسیموس : آنها برای شما و برای رم مبارزه کردند.
مارکوس اورلیوس : رم چه جور جاییه ماکسیموس؟
ماکسیموس : همه جای دنیا را بی رحمی، ظلم و تاریکی فرا گرفته اما رم پر از نور و امیده.
مارکوس اورلیوس : من دارم میمیرم ماکسیموس وقتی که یک مرد خودش را در پایان راه می بینه میخواد بدونه که هدف زندگیش چی بوده؟ در آینده نام نیک از او باقی میمونه یا نه؟ به عنوان یه فیلسوف شناخته می شود؟ یا یه جنگجو؟ و یا مستبد …؟ یه بار در رویا رم را دیدم که همه جای اون را مه فرا گرفته بود می ترسم که سرما و مه هیچ وقت رم را ترک نکنن!
#رمان ۹۸
☁️ دیالوگهای ماندگار | فیلم Gladiator
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com