خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,693
امتیاز واکنش
9,215
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
چرا قرآن از شعر نكوهش مي‏كند با آنكه شعر يكي از هنرهاي هفتگانه است؟ نخست بايد به حقيقت شعر رايج در دوران جاهلي و آغاز طلوع خورشيد اسلام، توجه كرد، سپس به هدف آيه از نكوهش شاعران واقف گرديد. شعر در آن دوران، يك مشت تخيلات بي‏اساس بود كه براي يك سلسله هدف‏هاي پست مادي، در قالب نظم ريخته مي‏شد، و به عنوان افتخار و خودستائي، و يا لطمه زدن به آبروي رقيب و تحريك افراد قبيله به جنگ و غارتگري و... در محافل كوچك و بزرگ خوانده مي‏شد. زيربناي اين نوع سروده‏ها را يك سلسله اهداف مادي يا احساسات جنسي و تشويق به جنگ و خونريزي و... تشكيل مي‏داد. شعر در دوران جاهليت، تجلي گاه يك سلسله عواطف كاذب انساني و احساسات پست مادي بود. وسيله‏اي براي مغازله با ماهرويان، عشق بازي با زنان و دختران، توصيف چهره و خال و ابرو و چشم معشـ*ـوقه‏ها، بدگويي پشت‏سر صالحان، ستايش افراد ستمگر و تملق گويي و چاپلوسي براي دارندگان زور و زر و مانند آنها به حساب مي‏آمد. ناگفته پيدا است، گوينده‏اي كه محرّك و انگيزه او، احساسات سودجويانه و ارضاي غرايز حيواني باشد و از مواهب معنوي و تربيت صحيح انساني برخوردار نباشد، هرگز براي ميدان تاخت و تاز شاعرانه خود، حد و مرزي نخواهد شناخت!! چنين شخصي درزنده كردن باطل، پنهان ساختن حق، پايمال نمودن حق بيچارگان، تعرض به نواميس ديگران، شعله ور ساختن آتش میل جوانان و ده‏ها امور زشت و نكوهيده ديگر، پروايي نخواهد داشت. سخن، معرف شخصيت و روشنگر و حيات هر انسان است و كلام طرز تفكر و ضمير گوينده را متجلّي مي‏سازد. قرآن، درباره چنين شاعران بي‏هدفي كه جز تأمين منافع مادي و ارضاي نامعقول احساسات جنسي و غرايز پست حيواني، محرك و انگيزه‏اي ندارند، چنين مي‏فرمايد: «والشُّعَراءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ، أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وادٍ يَهِيمُونَ، وَ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ ما لا يَفْعَلُونَ»؛ شعرا (26)، آيات 224 تا 226.؛ «تنها افراد گمراه از شاعران پيروي مي‏كنند! آيا نمي‏بيني كه آنان درباره هر چيزي به دروغ سخن مي‏گويند، و آنچه را كه مي‏گويند عمل نمي‏كنند؟!». از اين آيات، استفاده مي‏شود كه هدف قرآن، آن دسته از شاعراني است كه بر اثر نداشتن مايه‏هاي مذهبي و نگهبان باطني، صفات زير را دارند: . رهبري گمراهان «يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ». . گفتار آنان را حد و مرزي نيست؛ چه بسا باطل را حق جلوه داده و احياناً حق را در نظر مردم، بد معرفي مي‏كنند «فِي كُلِّ وادٍ يَهِيمُونَ». . چون به گفته خود معتقد نيستند، به هنگام عمل، به آنچه مي‏گويند عمل نمي‏كنند. «وَ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ ما لا يَفْعَلُونَ». اما هر نوع سروده‏اي كه در آن احساسات پاك و شورانگيز گوينده، از عشق به بيان حقيقت، مبارزه با باطل و دعوت به كارهاي نيك سرچشمه گيرد؛ مشمول آيه‏هاي ديگري خواهد بود كه مي‏فرمايد: «إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ ذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيراً وَ انْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا...»؛ شعرا (26)، آيه 227. ؛ «مگر افرادي‏كه به خدا ايمان دارند و عمل نيك انجام مي‏دهند و بسيار خدا را ياد مي‏كنند و در برابر ستمي كه كشيده اند، دادخواهي مي‏كنند». روشن است كه هر گوينده و سراينده‏اي كه زير بناي افكار و سخنان او را ايمان به خدا،عمل صالح، ياد خدا و انتقام از ستمگران تشكيل دهد؛ در اشعار و گفتارش چيزي جز حكمت، موعظه، ترويج حق و نابودي باطل، پيدا نمي‏شود. از اين نظر، پيامبر عالي قدر اسلام‏صلي الله عليه وآله درباره اين دسته از شاعران فرموده است:«انَّ مِنَ الشِّعْرِ لَحِكْمَةٌ»؛ محمد محمدي ري شهري، ميزان الحكمة، ج 6، ص 2766، ح 9436.؛ «پاره‏اي از شعرها دانش و حكمت است». از اين رو حضرت صادق‏عليه السلام درباره معناي اين آيه فرمود: «مقصود، داستان سرايان دوران جاهلي هستند كه به عنوان سرگرمي نادرست اشعاري را مي‏سرودند». هنگامي كه آيات فوق نازل گرديد، گروهي از شاعران عصر رسالت كه همگي به وسيله اشعار خود از اسلام و مسلمانان حمايت مي‏كردند،خدمت پيامبرصلي الله عليه وآله رسيدند و گفتند: [با توجه به اين آيه ]سرانجام زندگي ما جز تباهي چيزي نيست! در اين موقع، آيه «إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا...»نازل گرديدو اين گروه مؤمن را - كه به جهت حق و عشق به معنويت، شعر مي‏گويند استثنا كرد». تأثير شعر آموزنده و سروده مفيد در روحيه اجتماع، قابل انكار نيست و گاهي آن چنان قدرت آفرين است كه چيز ديگري نمي‏تواند جايگزين آن گردد. از اين رو، پيشوايان اسلام همواره از سروده‏هاي شاعران با هدف استقبال نموده و آنان را مورد احترام و محبت خود قرار مي‏دادند. روزي كه دعاي پيامبرصلي الله عليه وآله درباره نزول باران مستجاب گرديد، به ياد عموي خويش ابوطالب‏عليه السلام افتاد و فرمود: اگر ابوطالب زنده بود، از ديدن اين منظره شاد و خرسند مي‏شد. آيا كسي هست كه شعر او را براي ما بخواند؟ يكي برخاست و گفت: ظاهراً مقصود شما اين شعر است: و ما حملت من ناقه فوق ظهرها ابر و اوفي ذمه من محمد ر.ك: امالي، مفيد، ص 76 ؛ بحار، ج 16، ص 198. «هيچ مركبي در جهان كسي را بر پشت خود حمل نكرده است كه نيكوكارتر و باوفاتر از محمد باشد». پيامبرصلي الله عليه وآله فرمود: گوينده اين شعر، حسان بن ثابت است. در اين لحظه امام علي‏عليه السلام برخاست و اشعاري چند از سروده‏هاي پدر والامقام خود را خواند، كه نخستين بيت آن، اين است: و ابيض يستسقي الغمام بوجهه ثمال اليتامي عصمه للارامل‏ ر.ك: بحار، ج 18، ص 955، طبع كمپاني ؛ جواهر، ج 14، ص 122. «چهره روشني كه به احترام آن، باران از ابر درخواست مي‏شود، شخصيتي كه پناهگاه يتيمان و نگهبان بيوه زنان است». سپس يكي از افراد طايفه بني كنانه برخاست و از حضرتش اجازه گرفت كه اشعاري را درباره آن حضرت بخواند. حضرت اجازه داد و او اشعار خود را خواند. پيامبرصلي الله عليه وآله درباره او چنين دعا فرمود: «لك لكل بيت قلته بيت في الجنة»؛ ر.ك: بحار، ج 18، ص 2.؛ «در برابر هر بيتي از اين اشعار خانه‏اي در بهشت داري». تقدير امام سجادعليه السلام از فرزدق و حضرت صادق‏عليه السلام از هاشميات كميت و امام رضاعليه السلام از دعبل خزاعي كه معروف و مشهور است. به دليل اثرات بارزي كه شعر در ميدان دفاع از حق و زنده ساختن حقيقت، از خود مي‏گذارد، هنگامي كه عبدالرحمان بن كعب از پيامبر اكرم‏صلي الله عليه وآله درباره شعر پرسيد، آن حضرت پاسخ داد: «ان المومن مجاهد بسيفه و لسانه فوالذي نفسي بيده لكانما ينضحونهم بالنبل»؛ ري شهري، ميزان الحكمة، ج 2، ص 1462.؛ «مرد با ايمان با شمشير و زبان خود از حريم حق دفاع مي‏كند، به خدايي كه جان من در دست او است، سروده‏هاي شما بسان تيري است كه به قلب و چشم دشمن مي‏نشيند».

×


هر آن‌چه که از قرآن باید بدانید

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و SAEEDEH.T

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,693
امتیاز واکنش
9,215
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
چگونه مي‏توان عدم تحريف قرآن را اثبات كرد؟ به تازگي قرآن به صورت تحريف شده در اينترنت آمده است! اين اتفاق چگونه با آيه (إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ) سازگار است؟ تحريف در لغت از ريشه «حرف» به معناي كناره، جانب و اطراف يك چيز گرفته شده و تحريف چيزي، كنار زدن و كج كردن آن از جايگاه اصلي خود و به سوي ديگر بردن است‏ا: محمد هادي معرفت، مصونيت قرآن از تحريف، ترجمه محمد شهرابي، (قم: مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه، چاپ اول 1376)، ص 19.. تحريف در اصطلاح قرآن‏شناسي داراي اقسامي است از جمله: . تحريف با تعويض كلمات؛ يعني، برداشتن كلمه‏اي و جايگزين كردن آن با كلمه‏اي ديگر؛ . تحريف به زياده؛ يعني، افزودن كلمه يا جمله‏اي به آيات قرآن؛ . تحريف به نقيصه؛ يعني، ساقط كردن كلماتي از قرآن و يا اعتقاد به اينكه كلمه، آيه يا سوره‏اي از قرآن كريم ساقط شده است. ديگر اقسام آن عبارت است از: 1. تحريف معنوي، 2. تحريف موضعي، 3. تحريف در قرائت، 4. تحريف در لهجه و گويش‏جهت آگاهي بيشتر نگا: همان، صص 26 - 22.. هيچ يك از اين اقسام، به ساحت قرآن كريم راه ندارد. اساساً تحريف كتاب آسماني، بدين معنا است كه اين تغييرات به گونه‏اي انجام پذيرد كه ديگر كلام الهي، به درستي شناخته نشود و از دسترس بشر خارج گردد و يا چيزي به عنوان كلام خدا شناخته شود كه سخن او نيست. مصونيت قرآن از تحريف، به معناي «ماندگاري» متن اصلي قرآن و آشنايي با آن در ميان مردم است؛ به گونه‏اي كه هيچ‏گاه مسلمانان و ديگر جوامع بشري، از شناخت و دسترسي به متن اصلي آن محروم نشده و كلام خدا را از غير آن با وضوح و آشنايي كامل تميز خواهند داد. اين به معناي آن نيست كه بدخواهان از تغيير و تصرف در الفاظ قرآن، به هر شكلي ناتوان‏اند؛ بلكه خيانت بدخواهان به نتيجه نمي‏رسد و براي مسلمانان شناخته شده و خنثي است. تحريف قرآن در اينترنت نيز از اين قاعده مستثنا نيست و خيانت آنان، براي عموم آشكار مي‏شود و هيچ‏گاه نمي‏توانند با اين گونه ترفندها، متن اصلي قرآن را تغيير دهند. به طور كلي در رابـ*ـطه با تحريف ناپذيري قرآن، دلايل متعددي اقامه شده است كه از جمله آنها «گواهي تاريخ» است. پژوهش‏هاي تاريخي و مقايسه بين قرآن‏هاي موجود و قرآن‏هاي صدر اسلام، نشان مي‏دهد كه حتي يك كلمه از اين كتاب الهي، كم يا زياد نشده است. اينجا به بيان بخشي از آنها به طور اختصار اكتفا مي‏كنيم: . برهان حكمت‏؛ قرآن شناسي، ج 1، ص 216. خداوند آخرين كتاب آسماني خود را به نام قرآن، براي هدايت بشر فرستاده است. خداوند ديگر نه كتابي مي‏فرستد و نه پيامبري؛ بنابراين قرآن اولين و آخرين منبع هدايت بشر تلقي مي‏شود. تحريف چنين كتابي برابر با عدم حفظ خداوند و مساوي با گمراهي بشر است و اين با حميد و حكيم بودن خداوند سازگار نيست. بنابراين خداوند خود به مقتضاي حكيم بودنش اين كتاب را حفظ مي‏كند. . برهان اعجاز اين دليل به تعبير علامه طباطبايي‏سيد محمد حسين طباطبايي، قرآن در اسلام، ص 117.بهترين و متقن ترين دليل براي صيانت قرآن در زمان كنوني به شمار مي‏رود. تقريرش اين است كه همان وجوه اعجازي كه براي قرآن زمان رسول‏اللَّه وجود داشت (مثل تحدي، فصاحت و بلاغت و زيبايي الفاظ آن، روحاني و معنوي بودن آن، هدايت انسان به سوي حق، صدق مطلق مطالب آن و بالاخره خيلي از اوصاف ديگر) بر همين قرآن كنوني منطبق و يافت مي‏شود. بي‏ترديد در صورتي كه بين اين فاصله زماني كمترين نقصان و يا اضافه‏اي در آن به وقوع مي‏پيوست، به طور يقين ديگر از آن اوصاف خبري نمي‏ماند و حال آنكه همه آنها در قرآن كنوني باز هم يافت مي‏شود. . برهان خاتميت‏ قرآن از طرفي، در چندين جا تصريح مي‏كند كه كلام خدا و سند نبوت است و كتاب اسلام به شمار مي‏آيدمانند آيه 34 سوره طور و آيه 88 سوره اسراء(17).و از طرف ديگر، دين اسلام را دين خاتم معرفي مي‏كندمانند آيه 85 سوره آل عمران و آيه 40 سوره احزاب.. روشن است كه معناي خاتميت، مصونيت از تحريف است. اما سخن در اين است كه چه چيزي از دين بايد مصون از تحريف باشد؟ يقيناً آنچه به نام دين و مجموعه هدايت الهي براي يك پيامبر نازل گشته است؛ يعني، كتاب او بايد مصون از تحريف باشد و اين شرط لازم مصونيت دين از تحريف است‏همان، ص 66 و درباره خاتميت ر.ك : مجموعه آثار استاد مطهري، ج 2، ص 183 و ج 3، ص 153).. . برهان تحدي دائمي‏ قرآن در همه زمان‏ها و مكان‏ها و حتي در زمان حاضر، توان و قدرت فكري و ذهني بشر را براي همانندسازي به مبارزه فرا مي‏خواند. اما بشر حاضر مثل انسان‏هاي گذشته، عاجزانه در مقابل آن شكست را پذيرا مي‏شود. از اين ناتواني موجود به راحتي مي‏توان پي برد كه حتي قرآن كنوني به تحريف دچار نشده است. . برهان جامعيت‏ قرآن در راستاي هدايت و راهنمايي بشر، از بيان چيزي كه لازمه بشر در امر سعادت باشد، فروگذاري نكرده است. قرآن حاضر همانند قرآن موجود در گذشته‏ها داراي اين صفت است. حال اگر قرآن در زمان حاضر به چنين صفتي است، چگونه مي‏توان احتمال نقصان يا زيادت را در آن داد؟ بنابراين قرآن كنوني از هر گونه تغييري مصون است. . برهان تواتر تمام آيات و سوره‏هاي كنوني قرآن مجيد، همانند قرآن گذشته، دست به دست و سينه به سينه به طور همگاني توسط مسلمانان نقل گرديده است. اين تواتر منطقي، دلالت مي‏كند هيچ كلمه و آيه يا سوره‏اي، نه از قرآن كاسته شده و نه بر آن افزوده شده است. بنابراين قرآن كنوني با توجه بر واجد بودن صفت تواتر، از هرگونه تحريفي سالم است. . شيوه وحياني قرآن‏ اين برهان مبتني بر نوع نگرش مسلمانان بر مسئله وحي و تمايز مسيحيان از آن است. مسلمانان معتقدند وحي در واقع تكلم و گفتار لفظي خداوند است كه به وسيله جبرئيل به پيامبرصلي الله عليه وآله مي‏رسيد و پيامبرصلي الله عليه وآله موظف بود عين همان الفاظ را بر مردم برساند. اما مسيحيان بر اين باورند كه وحي در حقيقت انكشاف خدا و تجربه انسان است كه در بشر تجلي مي‏كند و اين عامل انساني است كه آن را در مقام بازگو تعبير مي‏كند و لذا ممكن است در تعبير آن مرتكب اشتباه هم بشود. روشن است كه طبق نگرش اول به يقين الفاظ قرآن نمي‏تواند از نقش عامل انساني متأثر شود. از اين رو، چاره‏اي جز پذيرفتن تحريف ناپذيري قرآن بر اساس ديدگاه مسلمانان در بين نمي‏ماند. . شيوه بياني قرآن‏ قرآن در جهت تعارض با منافع زورمندان و سلطه جويان، بيش از آنكه به نام اشخاص بپردازد به بيان شاخص‏ها توجه كرده است و به استثناي تصريح نام ابولهب و همسرش، به موارد جزئي نپرداخته است. و اين يكي از تمهيدات الهي در مصونيت قرآن است كه به نوبه خود باعث گرديده، براي كسي انگيزه كتمان يا تحريف آيات پيش نيايد و بهانه‏اي براي دسيسه حاكمان به طور آشكار نباشد. .

×
رمان۹۸


هر آن‌چه که از قرآن باید بدانید

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و SAEEDEH.T

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,693
امتیاز واکنش
9,215
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
شيوه نزول قرآن‏؛ كيهان انديشه، شماره 28، مقاله تحريف ناپذيري قرآن، علامه مرتضي عسكري. يكي از تمهيدات الهي براي مصون ماندن قرآن، نزول تدريجي آن، آن هم با سبك و برنامه‏اي ويژه است. در مدت تقريباً 23 سال، آيات قرآن به دو شكل نازل شده است. آياتي كه در آغاز بعثت در مكه نازل گرديده، آياتش كوتاه و موزون است؛ مانند «وَ الضُّحي‏ وَ اللَّيْلِ إِذا سَجي‏ ما وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَ ما قَلي‏...»و يا «الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الْإِنْسانَ عَلَّمَهُ الْبَيانَ...». اين مقاطع كوتاه و موزون در حفظ آيات، تأثير بي‏شائبه‏اي داشته است، آن هم در ميان مردم روزگاري كه امي بوده‏اند. اما در سال‏هاي بعد، آيات و سوره‏هاي بزرگ‏تري در مدينه نازل شده است؛ زيرا در مدينه، هم آرامش بيشتري براي مسلمانان بوده و هم امكانات نوشتن و ثبت آيات وجود داشته است. بالاخره، نزول تدريجي قرآن، اين نتيجه را داشت كه وقتي حتي چند آيه نازل مي‏شد، پيامبر آن را براي مسلمان‏ها مي‏خواند (و آنان نيز حفظ مي‏كردند) و بعد آيه‏اي ديگر نازل مي‏گشت. . شيوه تعليم قرآن‏ در تاريخ قرآن مهم است بدانيم كه پيامبرصلي الله عليه وآله چگونه آيات را به مردم مي‏خوانده و آنها را تعليم مي‏داد؟ راوي مي‏گويد: پيامبرصلي الله عليه وآله در مدينه هر بار ده آيه به ما مي آموخت. ما ده آيه را ياد مي‏گرفتيم، سپس ده آيه ديگر و... براي مثال، يكي از صحابه در مسجد دمشق 1600 شاگرد را تعليم قرآن مي‏داده است. به اين شكل كه آنها را به گروه‏هاي ده نفري تقسيم كرده بود و هر ده نفر يك ناظر داشته اند كه مجموع اين ناظران و سرگروه‏ها 160 نفر مي‏شدند. افزون بر آن‏ابو عبدالله زنجاني، تاريخ القرآن، ص 42، موسسه الاعلمي، بيروت.به شهادت تاريخ، در صدر اسلام عده زيادي از مسلمانان - كه تعداد آنان را تا 43 نفر نوشته‏اند به دستور پيامبرصلي الله عليه وآله هر آيه و يا سوره‏اي كه نازل مي‏شد، بلافاصله مي‏نوشتند؛ از جمله معروف‏ترين اصحاب پيامبر كه به نوشتن قرآن اهتمام خاصي مي‏ورزيدند، حضرت علي‏عليه السلام و زيد بن ثابت بودند. . اهتمام مسلمانان‏ بي‏شك از اهتمام پيامبرصلي الله عليه وآله بر قرائت قرآن و تحفيظ آن بر مسلمانان‏جامعه آن روز فضيلت بزرگي براي حفظ قرآن قائل شده بود. مؤمن و منافق در اين جهت بر يكديگر سبقت مي‏گرفتند. معاشرت و انس با قرآن، جزو آداب و رسوم مردم در آمده بود و در مسائل و مشكلات خود به آن مراجعه مي‏كردند. تقدّس و فضيلت يافتن قرآن نزد مسلمانان، اين نتيجه را به دنبال داشت كه كسي نمي‏توانست ايده تغيير قرآن را در سر بپروراندمحمدتقي مصباح يزدي، قرآن شناسي، ج 1، ص 215، (نشر مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني).. اهتمام به نگه‏داري و حفظ قرآن كريم در ميان مسلمانان به اندازه‏اي بود كه پس از نبي اكرم و در زمان خلافت ابوبكر، وقتي در جنگ يمامه تعدادي از حافظان قرآن كشته شدند، مسلمانان تصميم گرفتند توجه بيشتري در حفظ قرآن به خرج دهند و به اين منظور همه نسخه‏هاي قرآن را در يك جا جمع‏آوري كرده و از اينكه نقصاني در آنها واقع شود، جلوگيري نمودند. حفظ اين نسخه‏ها به شدت مورد توجه قرار گرفت و همين طور نسل بعد، قرآن را سينه به سينه حفظ مي كردند و به نسل بعد انتقال مي دادندسيد محمد حسين طباطبايي، ترجمه الميزان، ج 12، ص 167 - 161، مركز نشر فرهنگي رجا. . . تكامل خط و كتابت‏ براي حفظ يك متن به صورت اصلي، بايد شرايط طبيعي چنين امري فراهم باشد. در عصرهاي گذشته تكامل خط و پيشرفت كتابت به آن ميزان نبوده است كه بتواند متني را در بسـ*ـتر خويش و به صورت كامل حفظ كند. البته با رشد تمدن بشري، زمينه‏هاي لازم براي چنين امري پديدار مي‏شد؛ چنان كه به نظر برخي‏علامه خوئي، ترجمه البيان، ج 1، ص 309، (نشر مجمع ذخائر اسلامي - قم، ش).در زمان رسول‏اللَّه شرايط و موقعيت حصول چنين كاري مهيا شد و زمينه را براي حفظ و صيانت قرآن فراهم آورد. براي مطالعه بيشتر ر.ك: الف. محمد هادي معرفت، تاريخ قرآن، (تهران: سمت، چاپ دوم 1377)، صص 167 - 154؛ ب. محمدتقي مصباح يزدي، قرآن‏شناسي، (قم: مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، چاپ اول، 1376)؛ پ. حسن حسن‏زاده آملي، قرآن هرگز تحريف نشده است؛ ت. محمد هادي معرفت، التحقيق في نفي التحريف عن القرآن.

-------- چرا خداوند تورات و انجيل را همانند قرآن از تحريف حفظ نكرد؟ در اين باره اشاره به چند نكته شايان توجه است: يكم. چون اديان پيشين براي مقطع و برهه‏اي از تاريخ كارآيي داشته و قهراً با پيشرفت زمان و تاريخ، بايد در آنها تحولاتي حاصل مي‏شد؛ حفظ آن كتاب‏ها براي هميشه ضروري نبوده است. دوم. براي حفظ يك متن به صورت اصلي، بايد شرايط طبيعي چنين امري فراهم باشد. در عصرهاي گذشته تكامل خط و كتابت به آن ميزان نبوده است كه بتواند متني را دربستر خويش و به صورت كامل حفظ كند. البته با رشد تمدن بشري، زمينه‏هاي لازم براي چنين امري پديدار مي‏شد. سوم. چون اسلام دين ابدي و قرآن سند جاويد آن است و حالت منتظره‏اي براي آن وجود ندارد، بايد از دستخوش تحريف و دگرگوني مصون بماند؛ ولي كتاب‏هاي آسماني گذشته، به دليل داشتن حالت منتظره، چنين ضرورتي را ايجاب نمي‏كردندر. ك: الف. شهيد مطهري، اسلام و مقتضيات زمان، ج 1، ص 375 به بعد (نشر صدرا، 1369)؛ ب. شهيد مطهري، ختم نبوت، ص 12 (نشر صدرا 1370 ش).. گفتني است: گروهي از دانشمندان مسلمان معتقدند: در كتاب‏هاي آسماني گذشته، تحريف لفظي صورت نگرفته؛ بلكه آنچه واقع شده تحريف معنوي و نيز گم شدن آنها و تحريف در ترجمه‏ها بوده است‏محمد هادي معرفت، صيانة القرآن من التحريف..

×


هر آن‌چه که از قرآن باید بدانید

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و SAEEDEH.T

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,693
امتیاز واکنش
9,215
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
چگونه مي‏توان قبول كرد تنها قرآن تحريف نشده است؛ اما كتاب‏هاي آسماني ديگر تحريف شده ‏اند؟ در اين باره گفتني است، تورات و انجيل‏هاي چهارگانه، به اتفاق همه محقّقان مسيحي و ارباب كليسا سال‏ها پس از حضرت مسيح، از سوي عده‏اي به رشته تحرير درآمده است. ميلر نويسنده كتاب تاريخ كليساي قديم مي‏گويد: «خداوند ما عيسي مسيح كلمه پاك خدا بود و در وي تمام خزاين علم و حكمت مخفي بود و لازم نبود كتابي نوشته به يادگار بگذارد»ص 67.. جان بي ناس نويسنده كتاب تاريخ جامع اديان مي‏گويد: «اين نكته مسلم است كه عيسي خود تعاليم خود را تحرير نكرد. عموم مورخان متفق‏اند: بعد از مرگ او (عيسي) بعضي از شاگردان وي آن كلمات و اقوال را به رشته كتابت درآوردند. از ديدگاه آنان مجموع نوشته‏ها در اثر اعمال مسيحيان صدر اول، رنگ‏هاي خاصي به خود گرفته و بعضي اقوال بر آن افزوده شده است كه به سهو و غلط آنها را به عيسي منسوب دانسته‏اند. باز روي هم رفته همين مجموعه نوشته‏ها، نخستين منبع و تنها سرچشمه اطلاعاتي است كه نويسندگان انجيل متي و انجيل لوقا از آن اقتباس كرده‏اند. آنان بعداً از انجيل مرقس - كه قبلاً وجود داشته و در حدود سال 65 ميلادي كتابت شده است نيز استفاده كرده‏اند. انجيل يوحنا از همه متأخر است و در آخر آن قرن نگاشته شده و بيشتر از منابع خصوصي ديگر كسب اطلاع كرده است‏ص 576.. توماس ميشل كشيش كاتوليك مي‏نويسد: «مسيحيان معتقدند: خداوند كتاب‏هاي مقدس را به وسيله مؤلفان بشري نوشته است. هر يك از آنان در عصري خاص مي‏زيسته و به رنگ زمان خود در آمده بوده‏اند. همچنين اين مؤلفان مانند ديگر انسان‏ها با محدوديت‏هاي زبان و تنگناهاي علمي دست به گريبان بوده‏اند. اصولاً مسيحيان نمي‏گويند كه خدا كتاب‏هاي مقدس را بر مؤلفان بشري املا كرده است؛ بلكه معتقدند او به ايشان براي بيان پيام الهي به شيوه خاص خودشان و همراه با نگارش مخصوص و سبك نويسندگي ويژه، توفيق داده است. به عقيده همه مسيحيان، اصل پيام از خدا آمده و در نتيجه حق است؛ اما شكل پيام تنها به خدا مربوط نمي‏شود؛ بلكه به عامل بشري نيز ارتباط مي‏يابد. اين عامل بشري، نويسنده كتاب است كه مانند همه مردم محدود و در معرض خطا است. گاهي اين نويسنده بشري نظريات غلط يا اطلاعات اشتباه‏آميزي دارد كه اثر آن در متن كتاب باقي مي‏ماند»توماس ميشل، كلام مسيحي، ترجمه حسين توفيقي، ص 27 26. .در صورتي كه قرآن معجزه نبي اكرم است و يكي از وجوه اعجاز آن، فصاحت و بلاغت آن است. معجزه امري است خارق العاده كه ساير افراد بشر از آوردن نظير آن عاجزند و دليل و شاهد بر صدق ادعاي نبوت است و جاودانگي اين معجزه مي‏طلبد كه همچنان از تحريف به دور باشد. قرآن با بيان بسيار قاطع و صريح، تمام كساني را كه منكرند يا شك و ترديد دارند؛ نه تنها دعوت به مبارزه كرده بلكه تحريك و تشويق هم كرده است: «بگو اگر تمام جهانيان اجتماع كنند تا كتابي مانند قرآن بياورند، نمي‏توانند؛ اگر چه نهايت همكاري را به خرج دهند»اسراء (17)، آيه 90.. و بالاتر از اين مي‏گويد: «اگر مي‏توانيد ده سوره و يا حتي يك سوره و يك آيه مثل قرآن بياوريد»هود (11)، آيه 16 ؛ بقره (2)، آيه 21.. اما آن قدر فاصله بين كلام بشر و كلام وحي قرآن و اين معجزه جاويد وجود دارد كه تا به امروز هيچ كس نتوانسته حتي آيه‏اي نظير قرآن بياورد. همين معجزه بودن قرآن و ناتواني بشر در آوردن كلامي نظير آن، مانع از تغيير به معناي افزودن چيزي به آن شده است؛ چرا كه تفاوت قرآن با كلام بشري آن قدر زياد است كه به آساني آنها را از هم جدا مي‏كند. علاوه بر نكات ياد شده، بررسي مضمون و مفاد قرآن كريم شاهد بر عدم تغيير و بقاي كلام الهي است؛ زيرا از يك سو از نظم و هماهنگي و عدم اختلاف در مطالب و مضامين برخوردار است (در حالي كه اگر دستخوش تحريف و تغيير و اضافه مي‏گشت، تناقض و ناسازگاري بين مطالب آن پيدا مي‏شد و يكسان و يكدست نمي‏بود) و از سوي ديگر مضامين آن، با موازين و براهين عقلي سازگار است كه خود شاهدي بر صحت و عدم تغيير آن است.

×
رمان۹۸


هر آن‌چه که از قرآن باید بدانید

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و SAEEDEH.T

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,693
امتیاز واکنش
9,215
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
هنگام تلاوت قرآن چه آدابي را رعايت كنيم تا بيشترين بهره را ببريم؟ آيا خواندن ترجمه فارسي قرآن هم ثواب دارد؟ براي تلاوت قرآن، آداب خاصّي هست كه به بعضي از آنها با استفاده از آيات و روايات اشاره مي‏شود: . در حال طهارت و با وضو به تلاوت قرآن بپردازيد. . در حالي كه مسواك كرده‏ايد قرآن را تلاوت كنيد. . با صوت زيبا تلاوت كنيد. . با جهر متوسّط بخوانيد؛ نه با صداي آهسته باشد و نه با صداي بسيار بلند. . در حال تلاوت، با ادب و با طمأنينه و رو به قبله باشيد؛ چه نشسته و چه ايستاده و اگر نشسته مي‏خوانيد، تكيه نكنيد. . از روي «مصحف» تلاوت كنيد، كه نگاه در «مصحف» و تلاوت از روي آن آثار خاصّي دارد و در روايات روي اين موضوع تأكيد شده است. در روايتي از رسول اكرم‏صلي الله عليه وآله نقل شده است: «ليس شي‏ء أشدّ علي الشّيطان من القرائة في المحصف نظراً»؛ بحارالانوار، ج 92، ص 202.؛ «چيزي براي شيطان سخت‏تر و كوبنده‏تر از تلاوت قرآن نيست، آن هم از روي مصحف و با نگاه كردن در آن». . قبل از شروع بگوييد: «أستعيذ باللَّه السّميع العليم من الشّيطان الرّجيم»؛ يعني به خداوند شنوا و دانا، از شيطان رانده شده پناه مي‏برم و يا بگوييد: «أعوذ باللَّه السّميع العليم من الشّيطان الرّجيم»و بعد بگوييد: «بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم». سپس تلاوت را شروع كنيد، تا با عنايت خداي متعال از دخالت‏هاي شيطاني در نفس خود محفوظ بمانيد. قرآن مي‏فرمايد: «فإذا قرأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيمِ إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَي الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلي‏ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ»؛ «وقتي قرآن را تلاوت مي‏كني، پناه ببر به خداي متعال از شيطان مطرود. البته شيطان را بر آناني كه ايمان آورده و به پروردگارشان توكل مي‏كنند، تسلّط و سيطره‏اي نيست».نحل (16)، آيه 98. . ترتيل را مراعات كنيد؛ آن چنان تند نخوانيد كه حروف، كلمات، وقف‏ها و فاصله‏ها به خوبي ادا نشود. همچنين فاصله زياد و غير صحيح در ميان حروف و كلمات ندهيد؛ به نحوي كه حروف و كلمات جدا از هم و غير مرتبط باشد. در مجموع، بايد حروف و كلمات را خوب، روشن و در عين حال، متّصل و مرتبط به هم ادا كنيد و وقف‏هاي آيات را هم مراعات نماييد و طوري بخوانيد كه قلوب را به حركت آورد و دل‏ها را تكان دهد. قرآن، خطاب به رسول اكرم‏صلي الله عليه وآله مي‏فرمايد: «ورتّل القرآن ترتيلا»؛ مزمل (73)، آيه 3.؛ «و قرآن را با ترتيل مناسب آن بخوان». امام موسي بن جعفر از پدران بزرگوار خود نقل مي‏كند: از رسول اكرم‏صلي الله عليه وآله در خصوص آيه «ورتل القرآن ترتيلا» سؤال شد و آن حضرت در توضيح و تفسير آيه فرمود: «بيّنه تبياناً و لاتنثره نثر الرّمل، و لا تهذّه هذا الشعر، قفو عند عجائبه، و حرّكوا به القلوب، و لا يكون همّ أحدكم آخر السّورة»؛ بحارالانوار، ج 92، ص 215.؛ «قرآن را روشن و واضح تلاوت كن و حروف و كلمات آن را جدا از هم و پراكنده مساز، مانند پراكنده ساختن دانه‏هاي ريگ از يكديگر، و آن را سريع و تند تلاوت نكن، همانند تند خواندن شعر. وقتي به عجايب قرآن مي‏رسيد، توقف كنيد و به تدبّر و تأمّل بپردازيد و با تلاوت آن دل‏ها را به حركت آوريد و با شتاب و بي‏تأمّل نخوانيد؛ به نحوي كه بخواهيد زود به آخر سوره برسيد». . به هنگام تلاوت قرآن، به چيز ديگري فكر نكنيد و متوجه آيات قرآن باشيد. . در آيات قرآن تدّبر كنيد كه در اين صورت، از انوار، هدايت‏ها، حقايق، معارف و دقايق و اسرار قرآن كريم، به اندازه خود بهره‏مند خواهيد شد. تلاوتي كه در آن تدبّر نباشد، آن طور كه شايسته است، فايده‏اي نخواهد داشت. البته اين بدان معنا نيست كه اگر كسي اهل تدبّر نباشد و يا معاني آيات را حتّي در حدّ ترجمه نداند، از تلاوت قرآن نتيجه‏اي نخواهد برد! چنين كسي هم با مراعات قسمتي از آداب تلاوت، بهره خود را خواهد برد. . حقّ آيات را مراعات كنيد؛ به اين معنا كه به هنگام تلاوت قرآن، وقتي از رحمت و بهشت ياد مي‏شود، خود را از آن رحمت محروم نبينيد و وقتي به آيات عذاب و آتش و سخط و غضب مي‏رسيد، بترسيد و به خداي متعال پناه ببريد كه از اهل عذاب و آتش نباشيد و مشمول سخط و غضب نگرديد. وقتي به آيات تكبير، تعظيم، تسبيح و تحميد مي‏رسيد، به تكبير، تعظيم، تسبيح و تحميد حقّ بپردازيد. هنگامي كه به آيات استغفار و طلب عفو و بخشش مي‏رسيد، استغفار كنيد و طلب عفو و مغفرت نماييد. آنجايي كه به ذكر صالحان مي‏رسيد، از خدا بخواهيد شما را نيز از آنان و در جمع آنان قرار دهد و آن گاه كه به ذكر اهل طغيان و غفلت مي‏رسيد، از خدا بخواهيد كه شما را از ورود به جمع آنان حفظ كند. امام صادق‏عليه السلام فرمود: «اذا مررت بآية فيها ذكر الجنّة فاسأل اللَّه الجنّة، و اذا مررت بآية فيها ذكر النّار فتعوّذ باللَّه من النّار»؛ بحارالانوار، ج 92، ص 216.؛ «به هنگام تلاوت قرآن وقتي به آيه‏اي رسيدي كه در آن ذكر بهشت شده است، از خدا بهشت را بخواه، و وقتي به آيه‏اي رسيدي كه در آن ذكر آتش به ميان آمده است، به خدا پناه ببر از آتش». در پايان تذكر اين نكته بايسته است كه هر چه مي‏توانيد در تلاوت قرآن و مراعات آداب آن، جدّيّت داشته باشيد و اين امر را مهم بشماريد و بدانيد كه هر چه در تلاوت قرآن بكوشيد و با آن وحدت يابيد؛ به همان اندازه به «حقيقت نوري قرآن» نزديك شده و در نتيجه «حقيقت نوري خود» را خواهيد يافت؛ زيرا «حقيقت نوري انسان» از «حقيقت نوري قرآن» و مرتبه‏اي از مراتب آن است و اين سرّ براي اهل آن معلوم از نا اهل هم محجوب است. «حقيقت قرآن» تجلّيات حقّ است كه در وراي اين الفاظ و مفاهيم ظاهري بوده و در كتاب مكنون و نزد حضرت محبوب است: «وإنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِىٌّ حَكِيمٌ»؛ زخرف (43)، آيه 4. ؛ «و همانا كه آن در كتاب اصلي به نزد ما سخت والا و پر حكمت است». در عين حال، با همين الفاظ و مفاهيم، ظاهر و متجلّي در آنها است. آن كه از «حقيقت قرآن» دور مانده، از «حقيقت خود» دور گشته و از حضرت محبوب، محجوب مانده است. اما اصرار بر تلاوت قرآن به زبان عربي، دلايل متعددي دارد، از جمله: . ايجاد زباني مشترك در ميان همه پيروان و در واقع فراهم سازي نوعي وحدت و پيوند بين‏الملل ديني، باعث تأكيد بر قرائت و حفظ زبان عربي شده است. . روح و محتواي هر پيام و سخني در قالب زبان خاص خود، عميق‏تر درك مي‏شود تا زماني كه به زبان‏هاي ديگر برگردانده شود و قرآن كه داراي مضامين بسيار بلند و عالي است، هرگز قابل ترجمه دقيق و كامل به هيچ زباني نيست. همه ترجمه‏هاي قرآن، براي رسيدن به معارف بلند و درك زيبايي متن اصلي است. كافي است اندكي در مباحث مربوط به زبان‏شناسي، فن ترجمه و نظريات مربوط به آن و نقد ترجمه‏هاي قرآن مطالعه كنيد، آن گاه خواهيد يافت كه فرق بين قرآن و ترجمه‏هايش، همان فرق بين كتاب الهي و بشري است. . قرآن علاوه بر محتواي مطالب، از لطافت، زيبايي و نكات ادبي بسياري برخوردار است. اينها خود وجهي از وجوه اعجاز قرآن است و در قالب هيچ ترجمه‏اي بيان شدني نيست.براي آگاهي بيشتر ر.ك: مجله بينات و مجله مترجم (ويژه نامه قرآن). . تشويق و ترغيب بر استفاده از همان الفاظي كه جبرئيل بر پيامبر اكرم‏صلي الله عليه وآله نازل فرموده، يكي از شيوه‏هاي حفظ قرآن از تحريف است؛ چنان كه وقتي مطلبي نزد همگان با يك قرائت معين به اثبات رسيده باشد، تحريف آن مشخص خواهد شد از اين رو در تاريخ اسلام ديده شده كه مسلمين حتي نسبت به جابه‏جايي يا حذف يك «واو» حساسيت نشان مي‏دادند. بنا بر آنچه گفته شد، تلاش و همت ما بايد بر آن باشد كه تلاوت قرآن را به زبان عربي پيگيري كنيم و هر چه بيشتر با ترجمه آن آشنا شويم. حتي اگر كمتر بخوانيم؛ اما با توجه به معنا و ترجمه تلاوت كنيم، بهره ما بيشتر خواهد بود و كم‏كم تسلط ما بيشتر خواهد شد.

×


هر آن‌چه که از قرآن باید بدانید

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و SAEEDEH.T

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,693
امتیاز واکنش
9,215
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
آيا ثواب قرائت برخي ‏از سوره‏هاي قرآن - كه به اندازه ختم قرآن ذكر شده است - انسان را از ختم قرآن بي ‏نياز مي‏كند؟ در اين باره اشاره به چند نكته شايان توجه است: . ثواب‏ها براساس لطف و تفضل از سوي خداوند است و نيازي نيست كه تساوي در آن ملاحظه شود؛ برخلاف كيفرها كه بايد عدالت در آن رعايت گردد. ----------قرآن از چه جهت معجزه است؟ قرآن از جهاتي گوناگون، اعجاز دارد و معجزه‏اي جاويد و زنده است؛ يعني، در همه زمان‏ها، ديگران از آوردن مثل آن عاجز و ناتوانند. از اين رو قرآن تمام انديشمندان و فرزانگان بشري را، به تحدي و چالش فراخوانده است. بعضي از جنبه‏هاي اعجاز قرآن عبارت است از: . اعجاز ادبي و موسيقيايي‏ قرآن از جهت اعجاز ادبي، برجسته‏ترين اديبان عرب را شگفت‏زده ساخته است تا آنجا كه سرسخت‏ترين دشمنان پيامبرصلي الله عليه وآله (مانند وليد)، بر اسلوب زيبا، تركيب بديع و آهنگ بي‏نظير آن اعتراف كرده و نفوذ كلام قرآن را سحرآميز خوانده‏اند. پروفسور دورمان آمريكايي مي‏نويسد: «قرآن لفظ به لفظ به وسيله جبرئيل، بر حضرت محمدصلي الله عليه وآله وسلم وحي شده و هر يك از الفاظ آن كامل و تمام است. قرآن معجزه‏اي جاويد و شاهد بر صدق ادعاي محمد رسول خداصلي الله عليه وآله وسلم است. قسمتي از جنبه اعجاز آن، مربوط به سبك و اسلوب انشاي آن است و اين سبك و اسلوب، به قدري كامل و عظيم و باشكوه است كه نه انسان و نه پريان، نمي‏توانند كوچك‏ترين سوره‏اي نظير آن را بياورند»نصراللَّه نيك بين، اسلام از ديدگاه دانشمندان غرب، (دورود، سيمان وفارسيت، بي‏تا)، ص 48 ؛ به نقل از اسلام و غرب، ص 106.. پروفسور ا.گيوم‏A. Guollavomeمي‏گويد: «قرآن با آهنگ زيباي مخصوص، داراي موسيقي دلنوازي است كه گوش را مي‏نوازد. عده كثيري از مسيحيان‏عرب زبان، سبك قرآن را ستوده‏اند. از ميان شرق‏شناسان كساني كه به زبان و ادبيات عرب آشنايي دارند، فصاحت و لطف و ظرافت شيوه قرآن‏را مي‏ستايند. زماني كه قرآن را تلاوت كنند، جذابيت خاص آن، بي‏اختيار شنونده را به سوي خود مي‏كشد و اين حلاوت و موسيقي دلنشين بود كه فرياد سرزنش كنندگان را خاموش كرد و به كالبد شريعت پيامبر اسلام،روح دميد و آن را غيرقابل تقليد گردانيد. در پهنه نظم، نثر و ادبيات پردامنه عرب، كتابي به فصاحت، بلاغت، بلندپايگي و پرمايگي قرآن نمي‏شناسيم و اثري نيست كه بتوان آن را با قرآن مقايسه كرد. تأثير عميق‏آيات قرآن بر عرب و غير عرب، آن چنان است كه عنان اختيار از كف مي‏دهند» Quran Interpreted, A. J. Arberry, New York. 4791, v.2.p.01.(ق:) عبدالكريم بي‏آزار شيرازي، ترجمه تصوير و تفسيري آهنگين سوره فاتحه و توحيد، (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ دوم 1374). نولدكه آلماني در كتاب تاريخ قرآن مي‏نويسد: «كلمات قرآن آن چنان خوب و به هم پيوسته است كه شنيدنش، با آن هماهنگي و رواني، گويي نغمه فرشتگان است؛ مؤمنان را به شور مي‏آورد و قلب آنان را مالامال از وجد و شعف مي‏گرداند».Geschichte Des Quran. Neeldke. p.65. بارتلمي سنت هيلر دانشمند فرانسوي نيز در كتاب محمد و قرآن مي‏نويسد: «قرآن كتابي است بي‏همتا كه زيبايي ظاهري و عظمت معنوي آن برابر است. استحكام الفاظ، انسجام كلمات و تازگي افكار در سبك نو ظهور آن، چنان جلوه‏گر است كه پيش از آنكه خردها تسخير معاني آن گردند، دل‏ها تسليم آن مي‏شوند. در ميان پيامبران هيچ كس، مانند پيامبر اسلام نتوانسته است اين همه نفوذ كلام داشته باشد. قرآن با سبك خاص خود، هم سرود مذهبي است و هم نيايش الهي؛ هم شريعت و قوانين سياسي و حقوقي است و هم نويد بخش و هشدار دهنده؛ هم پندآموز است و هم راهنما و هدايت كننده به راه راست؛ هم بيان كننده قصه، داستان و حِكَم و امثال و... بالاخره قرآن زيباترين اثر به زبان عربي است كه در ميان كتاب‏هاي مذاهب جهان نظير ندارد. به اعتراف مسيحيان عرب زبان اين كتاب شريف، تأثير شگرفي در دل و جان شنوندگان دارد».et Le Quran, Hilaire, B.Saint, Paris, 5681 P.721. جهت آگاهي بيشتر در اين زمينه نگا: الف. مصطفي صادق رافعي، اعجاز قرآن، (تهران: بنياد قرآن، 1361)؛ ب. سيد قطب، التصوير الفني في القرآن؛ ج. عبدالكريم بي‏آزار شيرازي، ترجمه تصوير و تفسيري آهنگين سوره فاتحه و توحيد، (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ دوم، 1374). از ديگر ابعاد اعجاز و زيبايي قرآن، نظم و هندسه و بلاغت كلام است؛ به گونه‏اي كه با كمترين لفظ، بيشترين معنا را به ذهن مخاطب منتقل مي‏كند و از هرگونه لفظ پردازي‏هاي زايد اجتناب كرده و در عين حال مراد خود را به طور كامل و رسا، به مخاطب انتقال مي‏دهد كه عظمت اين بعد از اعجاز، به گونه‏اي است كه اگر كلمه‏اي از قرآن را حذف كنيد توانا نخواهيد بود تا كلمه‏اي مترادف با آن در جمله قرار دهيد، به طوري كه مراد و آهنگ و وزن آيه را از اوج اعجازي آن خارج نسازد!!». از ديگر ابعاد اعجاز بياني قرآن، تصوير سازي است. قرآن در نظر برخي از دانشمندان (مثل سيد قطب)، با كِلك قلم، تصاوير زيبا، مهيج و جانداري از موجوداتعالم هستي ارائه و بسياري از صحنه‏ها را در مقابل چشم مخاطب ترسيم مي‏كند تا با آن تصاوير مطلب در اعماق جان مخاطب نشانده شود؛ نظير به تصوير كشيدن و شباهت دانشمند پليد و فاسد، به سگ زبان بيرون آمده از كام، تصوير آغاز صبح به نفس زدن آن، تصوير عالم بي عمل به الاغ پر از بار كتاب و... . اعجاز علمي‏ رازهاي علمي نهفته در قرآن، اقيانوس بي‏كراني از دانش‏هاي‏كيهان شناختي، انسان شناختي، تاريخ، نجوم و ... است كه دانشمندان شرق و غرب را به تحقيقات زيادي واداشته و آنان را سخت به حيرت افكنده است. در اينجا به نمونه‏هاي چندي از آيات و موضوعات علمي ذكر شده اشاره مي‏شود: . تركيب خاص نباتات (آيه 19، سوره حجر)؛ . تلقيح نباتات (آيه 22، همين سوره)؛ .

×
رمان۹۸


هر آن‌چه که از قرآن باید بدانید

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و SAEEDEH.T

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,693
امتیاز واکنش
9,215
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
قانون زوجيت و تعميم آن به عالم نباتات (آيه 3، سوره رعد)؛ . حركت وضعي و انتقالي زمين (آيه 53، سوره طه)؛ . وجود يك قاره ديگر غير از قاره‏هاي شناخته شده آن روز (آيه 17، سوره رحمن)؛ . اصل كروي بودن زمين (آيه 40، سوره معارج)؛ . ارتباط بين پديده‏هاي جوي (آيه 164، سوره بقره و آيه 5 سوره جاثيه). در عين حال با توجه به اينكه قرآن، كتابي انسان‏ساز و هدايتگر است، تنها ممكن است در موارد خاصي به مسائل علمي اشاره كند. اين اشارات جزئي، منبع الهام براي دانشمندان است. گذشته از آن، قرآن هميشه مردم را به سير در روي زمين و مطالعه پديده‏هاي جوي، فرا خوانده و بنا بر پاره‏اي از تفاسير، امكان صعود به كرات ديگر را خبر داده است. در اين زمينه كتاب‏ها و مقاله‏هاي بسياري از سوي دانشمندان، در رشته‏هاي مختلف علوم به نگارش درآمده و همه از عظمت قرآن و تطبيق آيات آن، با جديدترين رهيافت‏هاي دانش بشري سخن گفته‏اند.نگا: الف. سيد محمد حسين طباطبايي، اعجاز قرآن؛ ب. ناصر مكارم شيرازي، قرآن و آخرين پيامبر؛ ج. حسن محمد المكي العاملي، الالهيات علي هدي الكتاب والسنة والعقل، محاضرات استاد جعفر سبحاني، (قم: امام صادق‏عليه السلام، 1417)، ج 3، ص 418؛ د. سيد ابوالقاسم آيةاللَّه خويي، ترجمه البيان، ج 1، ص 117. «موريس بوكاي» Maurice Bucaille.در كتاب مقايسه‏اي ميان تورات، انجيل، قرآن و علم مي‏گويد: «چگونه مي‏توان از تطبيق قرآن با جديدترين فرآورده‏هاي علمي بشر، در شگفتي فرو نرفت و آن را اعجاز به حساب نياورد!؟».موريس بوكاي، مقايسه‏اي ميان تورات، انجيل، قرآن و علم، ترجمه: مهندس ذبيح اللَّه دبير، (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ دوم، 1364). او ضمن مقايسه آموزه‏هاي علمي قرآن، با تناقضات عهدين و دانش‏هاي رايج زمان نزول قرآن، مي‏گويد: «نظر به وضع معلومات در عصر محمدصلي الله عليه وآله، نمي‏توان انگاشت كه بسياري از مطالب قرآني - كه جنبه علمي دارد مصنوع بشري بوده باشد. به همين جهت كاملاً به حق است كه نه تنها قرآن را بايد به عنوان يك وحي تلقي كرد؛ بلكه به علت تضمين اصالتي كه عرضه مي‏دارد ... به وحي قرآني مقام كاملاً متمايزي مي‏دهد».همان، ص 338. . اعجاز در پيشگويي‏ قرآن از حوادثي در آينده خبر داده است. اين خبرها، برخي نسبت به خود قرآن است و بعضي نسبت به حوادث خارجي. بخشي، رويدادهاي مقطع خاصي از تاريخ است و بعضي مستمر و پايا. برخي زمان تحققش فرارسيده و از نظر تاريخي صدق و حقانيت قرآن را به اثبات رسانده است. در مقابل برخي ديگر مربوط به آينده بشريت است؛ مانند: حاكميت صالحان، برقراري حكومت جهاني عدل و توحيد و تحقّق مدينه آرماني اسلامي. دورمان مي‏نويسد: «قسمت ديگر از اعجاز قرآن، مربوط به پيشگويي‏هايي است كه در آن مندرج است و به نحو اعجاب آوري، داراي اطلاعاتي است كه مرد درس نخوانده‏اي مانند محمدصلي الله عليه وآله وسلم، هيچ گاه قادر نبود آنها را جمع كند»نصراللَّه نيك بين، اسلام از ديدگاه دانشمندان غرب، ص 48.. به اختصار بعضي از موارد يادشده بيان مي‏شود: . تحريف ناپذيري‏ قرآن مجيد به صراحت اعلام مي‏دارد: دست تحريف و دسيسه براي هميشه از ساحت اين كتاب مقدس - برخلاف كتاب‏هاي آسماني پيشين كوتاه است و حفظ و عنايت الهي، همواره تضمين كننده عصمت آن است: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ»؛ حج (15)، آيه 9.؛ «همانا ما ذكر [ قرآن‏] را فروفرستاديم و ما همواره آن را نگاهبانيم» و «وَ إِنَّهُ لَكِتابٌ عَزِيزٌ لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ»؛ فصلت(41)، آيه 41 و 42.؛ «و اين كتابي است نفوذناپذير، باطل از پيش و پس در آن راه نمي‏يابد. نازل شده از سوي خداي حكيم و حميد است». اين ادعاي قرآن، اكنون تجربه‏اي پانزده قرنه را پشت سر نهاده و نشان داده است كه تلاش‏هاي دشمنان، در اين زمينه ناكام مانده و حسرت افزودن يا كاستن حتي يك كلمه از قرآن، بر دل آنها مانده است و از اينكه در آينده نيز بتوانند از عهده آن برآيند، به طور كامل مأيوس و نااميد گشته‏اند! . تحدّي و فراخواني‏ قرآن به گونه‏هاي مختلف، انسان‏ها را به تحدّي و همانندآوري فراخوانده و با قاطعيت كامل ادعا كرده است: اگر تمام بشر، دست به دست هم دهند، نمي‏توانند مانند آن را بياورند: «قلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلي‏ أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيراً»؛ اسراء(17)، آيه 88.؛ «بگو اگر جن و انسان‏ها با يكديگر اتفاق كنند، هرگز نمي‏توانند همانندي چون اين قرآن آورند؛ هر چند گروهي از ايشان گروه ديگر را پشتيبان باشند». قرآن از اين فراتر رفته و مخالفان را به آوردن سوره‏اي چون قرآن، دعوت كرده و عجز و ناتواني هميشگي آنان را در اين باره اعلام كرده است: «وَ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلي‏ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكافِرِينَ»؛ بقره (2)، آيه 23 و 24.؛ «و اگر در آنچه ما بر بنده خويش نازل كرديم (قرآن) ترديد داريد، پس سوره‏اي مانند آن بياوريد و گواهان خود - جز خدا را فراخوانيد، اگر راست مي‏گوييد! پس اگر چنين نكنيد - و هرگز نخواهيد كرد پس بپرهيزيد از آتشي كه هيزم آن انسان است و سنگ كه براي كافران مهيا شده است». اين پيشگويي قرآن، طي پانزده قرن تجربه شده است و همه تلاش‏ها در جهت همانند آوري سوره‏اي - حتي به اندازه سوره «كوثر» كه داراي حجمي در حدود سه سطر است ناكام مانده و تكاپوگران اين عرصه را جز رسوايي سودي نبخشيده است.جهت آگاهي بيشتر در اين زمينه نگا: سيدابوالقاسم خويي، مرزهاي اعجاز، ترجمه جعفر سبحاني، (تهران: محمدي، چاپ اول، 1349)، صص 153-166. . حوادث تاريخي‏ قرآن مجيد رخدادهايي را پيش از وقوع آنها و در شرايطي كه محاسبات عادي قادر به پيش‏بيني آنها نبود، اعلام كرده و واقعيت تاريخي نيز به طور دقيق - آن‏سان كه قرآن از پيش خبرداده تحقق يافته است. نمونه‏هايي از آن عبارت است از: . پيروزي اسلام بر مشركان مكّه و ورود مسلمانان به خانه خدا در امنيت كامل: «لتدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرامَ إِنْ شاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُؤُسَكُمْ وَ مُقَصِّرِينَ لا تَخافُونَ»؛ فتح (48)، آيه 27.؛ «هر آينه به خواست خدا به مسجد الحرام در مي‏آييد؛ در حالي كه سرهاي خود را تراشيده و تقصير مي‏كنيد و هيچ خوفي بر شما نباشد». پس از نزول اين آيه، چيزي نگذشت كه صلح و به تعبيري فتح حديبيه پديد آمد و زمينه‏هاي ورود سرافرازانه مسلمانان و از پي آن، پيروزي قاطع اسلام بر شرك و كفر و تبديل مجدد مسجد الحرام به كانون اصلي توحيد فراهم شد. . پس از پيروزي امپراتوري ايران بر روم، به زودي روم بر ايران چيره شده و مؤمنان از اين حادثه خرسند خواهند شد: «غُلِبَتِ الرُّومُ فِي أَدْنَي الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ يَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ»؛ روم (30)، آيات 2-4.؛ «روم در ادني الارض (اطراف شام يا الجزيره‏نگا: شبر، سيد عبداللَّه، تفسير القرآن الكريم، (بيروت: داراحياء التراث العربي، بي‏تا)، ص 385.) مغلوب گرديده و پس از آن در اندك سالي (بين سه تا هفت سال) چيره خواهد شد.

×


هر آن‌چه که از قرآن باید بدانید

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و SAEEDEH.T

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,693
امتیاز واکنش
9,215
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
در اين مدت مطالب به ظاهر پراكنده قرآن، به مناسبت حادثه‏ها گفته مي‏شد و در اختيار مخاطبان قرار مي‏گرفت. اگر اين نوشته جنبه بشري داشت، حداقل شاهد دو پديده بوديم. الف. تكامل متن؛ يعني، سبك گفتار و كلام به مرور زمان، رو به كمال و ترقي مي‏نهاد و واژه‏ها و اصطلاحات و عبارت‏پردازي‏ها كامل‏تر مي‏گشت! ب. تكامل محتوا، يعني، معارف، اخلاقيات، دستورات آن، روند تكاملي مي‏يافت. در واقع معارف آغازين آن از سطحي نازل‏تر و عمقي كمتر و گاه غلط برخوردار بود و هر چه زمان به جلو مي‏رفت، قوانين قبلي كامل‏تر و با چهره‏اي متفاوت از گذشته ارائه مي‏شد. نوشتن چنين كتابي با گستردگي موضوع از سوي شخصي كه در متن حوادث و درگيري قرار مي‏گيرد، موجب مي‏شود تا به تدريج تفاوت‏هايي از نظر روحي و قدرت تحليلي و درستي محتوايي را شاهد باشيم؛ در حالي كه در قرآن هيچ يك از اين آسيب‏ها و آفت‏ها ملاحظه نمي‏شود. . لـ*ـذت تكرار قرآن‏ يكي ديگر از وجوه اعجاز قرآن كريم، حلاوت و شيريني آن است؛ يعني، هر چه تكرار شود، از حلاوتش كاسته نمي‏شود. سوره «حمد» را در روز چندبار (ده بار فقط براي نمازمان) مي‏خوانيم. هر قطعه زيبايي را اگر روزي ده بار بخوانيم، براي‏مان خسته‏كننده است؛ ولي تنها قرآن است كه هر چه بخوانيم شيريني آن سلب نمي‏شود. اين حكايت از نوعي تناسب روح و فطرت بشر و اين كلام الهي دارد و انسان چون واقعاً كلام خالقش را مي‏شنود، نداي غيب و ماوراي طبيعت را مي‏شنود. بنا بر آنچه گفته شد فرابشري بودن قرآن حتي نسبت به شخص پيامبرصلي الله عليه وآله به روشني اثبات مي‏شود. وجوه ديگري نيز درباره اعجاز قرآن ذكر شده است؛ از قبيل: اعجاز در معارف، قانون‏گذاري و... . مطالعه منابع مختلف در اين زمينه سفارش مي‏شود.براي آگاهي بيشتر ر.ك: الف. مرتضي مطهري، وحي و نبوت، (قم: صدرا)؛ ب. سيدمحمدحسين طباطبايي، تفسير الميزان، (قم: اسماعيليان، بي‏تا)، ج 1، صص 58 - 73؛ ج. سيد مرتضي توسليان، عظمت قرآن؛ د. جمعي از نويسندگان «در راه حق»، درس‏هايي پيرامون شناخت قرآن؛ ه محمد علي گرامي، درباره شناخت قرآن؛ و. فخرالدين حجازي، پژوهشي پيرامون قرآن و پيامبر؛ ز. ناصر مكارم شيرازي، قرآن و آخرين پيامبر؛ ح. سيدرضا مؤدب، تأملي در آفاق اعجاز قرآن (مق)، معارف، ش 20، آبان 1383؛ ط. سيد رضا مؤدب، اعجاز قرآن در نظر اهل بيت‏عليهم السلام و...، (قم: احسن الحديث، چاپ اول ).

------ آيا اعجاز قرآن تنها براي عرب زبانان است و يا براي ديگران هم مي‏باشد؟ اعجاز و تحدّي قرآن حتي در جنبه لفظي، سبك، آهنگ، تصويرسازي، هندسه كلمات و بلاغت، منحصر در زبان عربي نيست؛ بلكه شامل تحدي به هر متن ادبي در هر زباني مي‏شود. اگر دست روي هر متن ادبي زيبا بگذاريد و پنج خط آن را انتخاب كنيد و سپس دست روي يكي از صفحات قرآن بگذاريد و پنج خط آن را انتخاب كنيد آن‏گاه ميان سبك، آهنگ و تصويرها، هندسه كلمات، بلاغت و وزن آنها مقايسه كنيد؛ ملاحظه خواهيد كرد تفاوت آن دو بسيار است و متن غير قرآني، از جهت رعايت نكات ادبي و بياني، در حد و اندازه قرآن نيست. علاوه بر اينكه اعجاز معنوي و بلنداي معارف قرآني مهم‏تر از اعجاز لفظي است. در طول قرن‏ها مردمان بسيار و انديشمندان زيادي، از قرآن بهره‏هاي علمي و معنوي برده‏اند به گونه‏اي كه به هر مقدار جامعه بشري رشد داشته، به همان ميزان از دانش و معارف قرآن و نورانيت معنوي آن بهره‏مند گرديده است؛ تا جايي كه گفته شده برخي از آيات قرآن (مانند شش آيه اول سوره حديد)، در آخرالزمان، به عمق آن پي خواهند بردر.ك: تفسير نمونه، ج 23، ص 295.. اعجاز قرآن از نظر معاني، اختصاص به گروه خاص و يا زبان خاصي ندارد كه در اين باره مي‏توان به برخي نمونه‏ها اشاره كرد؛ . قرآن، خدا را توصيف نموده است و در اين توصيف او را تنزيه كرده است؛ يعني صفاتي را كه شايسته او نيست، از او سلب كرده و او را منزّه از آن صفات دانسته و از طرف ديگر صفات كمال و اسماي حسني را براي ذات حق اثبات كرده است. بيشتر از پانزده آيه در تنزيه خداوند و پنجاه آيه در توصيف الهي به صفات عليا و اسماي حسني آمده است. قرآن در اين توصيفات خود آن چنان دقيق است كه ژرف انديش‏ترين علماي الهي را به حيرت انداخته است و اين خود روشن‏ترين معجزه از يك فرد درس نخوانده است. قرآن در پيوند انسان با خداوند، زيباترين بيان‏ها را دارد. او - برخلاف خداي فيلسوفان يك موجود خشك و بي‏روح و بيگانه با بشر نيست. خداي قرآن از رگ گردن به انسان نزديك‏تر است. با او در داد و ستد است و با او خشنودي متقابل دارد. او را به خود جذب مي‏كند و مايه آرامش دل اوست: «ألا بذكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ اللقُلوبُ»؛ رعد (13)، آيه 28.بشر با او انس و الفت دارد؛ بلكه همه اشياء او را مي‏خواهند و او را مي‏خوانند. تمام موجودات از عمق و ژرفاي وجود، با او سر و سرّ دارند. او را ثنا مي‏گويند و تسبيح مي‏كنند: «إنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إلاّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلكِنْ لا تَفْقَهونَ تَسْبيحَهُمْ»؛اسراء (17)، آيه 44.. . قرآن كتاب راهنمايي بشر است و در واقع كتاب «انسان» است انسان از نظر قرآن نفخه روح الهي است و خواه ناخواه به سوي خداي خودش باز مي‏گردد. اين است كه معرفت خدا از شناخت انسان جدا نيست. انسان تا خود را نشناسد، به درستي نمي‏تواند خداي خود را بشناسد. از طرف ديگر، تنها با شناخت خداوند است كه انسان به واقعيّت حقيقي خود پي مي‏برد. انسان در مكتب پيامبران، با انساني كه بشر از راه علوم مي‏شناسد، بسي متفاوت است. . گستره آگاهي نسبت به معاد، رستاخيز و حشر اموات، مراحل بين مرگ تا قيامت و... تنها در قرآن به طور شايسته و به دور از ترديد بيان شده است. . تاريخ و قصص پيامبران‏عليه السلام و فرجام نيك پيروان آنان و عاقبت بد تكذيب كنندگان آنها به روشني و گستردگي در قرآن ذكر شده است. . مكارم و فضايل اخلاقي؛ از قبيل شجاعت، استقامت، صبر، عدالت، احسان، محبّت، ذكر خدا، محبّت خدا، شكر، ترس از خدا، توكّل، رضا و تسليم در مقابل فرمان خدا، تعقّل و تفكّر، علم و آگاهي، نورانيّت قلب به واسطه تقوا، صدق، امانت و... به خوبي در قرآن آمده است. . اخلاق اجتماعي؛ از قبيل اتّحاد، تواصي بر حق، توصيه بر صبر، تعاون بر نيكي و تقوا، ترك دشمني، امر به معروف و نهي از منكر، جهاد به مال و نفس در راه خدا و... به گستردگي در قرآن ذكر شده است. . احكام؛ از قبيل نماز، روزه، زكات، خمس، حج، جهاد، نذر، قسم، بيع، رهن، اجاره، هبه، نكاح، حقوق زوجين، حقوق والدين و فرزندان، طلاق، لعان، ظهار، وصيّت، ارث، قصاص، حدود، دَين، قضا، شهادت، حَلف (قسم)، ثروت، مالكيّت، حكومت، شورا، حقّ فقرا، حقّ اجتماع و... در قرآن بيان شده است. بنابراين ثابت مي‏شود كه قرآن جنبه‏هاي اعجازي گوناگوني دارد و اين به گونه‏اي است كه نه تنها عرب در برابر آن عاجز است؛ بلكه تمام جهان نيز در مقابل آن خاضع است. در اين زمينه هزاران كتاب و مقاله به وسيله دانشمندان در رشته‏هاي مختلف علوم به نگارش درآمده و همه از عظمت قرآن و تطبيق آيات آن با جديدترين رهيافت‏هاي دانش بشري سخن گفته‏ اند.


×


هر آن‌چه که از قرآن باید بدانید

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و SAEEDEH.T

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,693
امتیاز واکنش
9,215
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
چرا گفته شده: اگر قرائت قرآن را به اهل‏بيت‏عليهم السلام هديه كنيد، ثواب آن مضاعف مي‏شود؟ خواندن قرآن يك عمل مستحب است و هر عمل مستحبي، براي خودش ثواب دارد. هديه كردن نيز براي خودش عمل مستحبي است و ثواب جداگانه دارد و وقتي به پيامبر و ائمه‏عليهم السلام هديه مي‏شود، خداوند به احترام و عظمت آنان ثواب ويژه‏اي به شخص عنايت مي‏كند همان گونه كه اگر كسي در راه خدا قرضي بدهد، چند برابر، از خدا مي‏گيرد. از طرفي ائمه‏عليهم السلام مجراي فيض الهي‏اند و ريزش رحمت و فزوني ثواب به سبب بركات وجودي آنان فزوني مي‏يابد. اميرالمؤمنين علي‏عليه السلام مي‏فرمايد: در دعا ابتدا بر اهل بيت صلوات بفرستيد تا در اثر ريزش رحمت الهي به شما هم برسد.نهج‏البلاغه، حكمت 30 نقل از كتاب تفسير موضوعي، آيةاللَّه جوادي آملي، ج 8. در نتيجه هديه صلوات و ختم قرآن به ارواح پاك آنان، موجب فزوني رحمت و افزايش فيض الهي است. شخصي به نام علي بن مغيره خدمت امام موسي بن جعفرعليه السلام عرض كرد: در ماه رمضان چند بار قرآن را ختم مي‏كنم؛ روز عيد فطر كه فرا مي‏رسد، يكي از آنها را به پيامبرصلي الله عليه وآله يكي را به حضرت علي‏عليه السلام، يكي را به حضرت فاطمه‏عليها السلام و بقيه را به ساير امامان‏عليهم السلام - تا برسد به شما اهدا مي‏كنم. در برابر اين عمل چه پاداشي براي من است؟ امام هفتم‏ عليه السلام فرمود: پاداش تو آن است كه در روز قيامت با آن بزرگواران خواهي بود. عرض كردم: اللَّه اكبر! آيا چنين پاداشي براي من است؟ حضرت سه مرتبه فرمود: آري».بحارالانوار، ج 98، ص 5، المكتبه ‏الاسلاميه.

--------------- . آيا حفظ قرآن بدون توجه به معناي آن نزد خداوند، داراي اجر و پاداش است؟ حفظ اگر با توجه به معاني همراه باشد، به طور مسلم از رتبه بالاتري برخوردار خواهد بود؛ چنان كه پيامبرصلي الله عليه وآله مي‏فرمايد: هر كس قرآن را با تدبر و فهميدن ختم كند، گويا نبوت را در دل خود جاي داده است؛ ولي به او وحي نمي‏رسد».اصول كافي، ج 4، ص 406.اما اين كه اجر و ثواب حافظ قرآن چه اندازه است؟ پاسخش را نمي‏توان به طور دقيق به دست آورد ليكن نكاتي را مي‏توان از اين حديث دريافت كه «حافظ قرآن كه بدان عمل كند، در آخرت رفيق فرشتگان پيغام برنده و نيك رفتار خداوند است».همان، ص 405.باز در اين زمينه فضيل بن يسار گويد: از حضرت صادق‏عليه السلام شنيدم كه فرمود: «كسي كه درباره قرآن رنج كشد و به سختي و حافظه كم، آن را حفظ كند، دو اجر دارد».همان، ص 409.از اين احاديث مي‏توان استفاده كرد كه: اجر و ثواب حفظ كننده قرآن، اگر با عمل توأم باشد، رفاقت و همنشيني با فرشتگان خدا در قيامت است همچنين اجر كسي كه به سختي قرآن را حفظ كرده، دو برابر كسي است كه قرآن را به آساني حفظ كرده است.

×


هر آن‌چه که از قرآن باید بدانید

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و SAEEDEH.T

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,693
امتیاز واکنش
9,215
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
آيا حفظ قرآن بدون توجه به معناي آن نزد خداوند، داراي اجر و پاداش است؟ حفظ اگر با توجه به معاني همراه باشد، به طور مسلم از رتبه بالاتري برخوردار خواهد بود؛ چنان كه پيامبرصلي الله عليه وآله مي‏فرمايد: هر كس قرآن را با تدبر و فهميدن ختم كند، گويا نبوت را در دل خود جاي داده است؛ ولي به او وحي نمي‏رسد».اصول كافي، ج 4، ص 406.اما اين كه اجر و ثواب حافظ قرآن چه اندازه است؟ پاسخش را نمي‏توان به طور دقيق به دست آورد ليكن نكاتي را مي‏توان از اين حديث دريافت كه «حافظ قرآن كه بدان عمل كند، در آخرت رفيق فرشتگان پيغام برنده و نيك رفتار خداوند است».همان، ص 405.باز در اين زمينه فضيل بن يسار گويد: از حضرت صادق‏عليه السلام شنيدم كه فرمود: «كسي كه درباره قرآن رنج كشد و به سختي و حافظه كم، آن را حفظ كند، دو اجر دارد».همان، ص 409.از اين احاديث مي‏توان استفاده كرد كه: اجر و ثواب حفظ كننده قرآن، اگر با عمل توأم باشد، رفاقت و همنشيني با فرشتگان خدا در قيامت است همچنين اجر كسي كه به سختي قرآن را حفظ كرده، دو برابر كسي است كه قرآن را به آساني حفظ كرده است.

---------------- روش صحيح حفظ قرآن چيست؟ براي حفظ قرآن، لازم است به موارد ذيل توجه كنيد: . گرفتن تصميم جدي و باقي ماندن بر تصميم. . داشتن جواب‏هاي قانع كننده‏اي براي سؤال‏هاي ذيل: چرا حفظ مي‏كنم؟ فايده‏اش چيست؟ قرآن چيست؟ سخن كيست؟ روي من چه اثراتي ممكن است داشته باشد؟ چقدر به قرآن علاقه دارم؟ چه چيزي از قرآن براي من مهم‏تر است؟ چه كتابي از اين مهم‏تر است؟ و... . قرائت صحيح و روان قرآن؛ به طوري كه در هيچ جاي قرآن مشكل قرائت نداشته باشيد. . استفاده از يك قرآن (مانند خط عثمان‏طه). . انس با صوت قرآن و گوش كردن به نوار ترتيل به ويژه قارياني كه صداي دلنشين دارند. . تقسيم اوقات (يكي براي حفظ و ديگري براي تكرار)، زمان حفظ ثابت باشد و بهتر است در مكاني آرام و اوايل صبح بعد از نماز صبح باشد ولي تكرار هر موقع باشد، مهم نيست. . انتخاب قسمتي از قرآن (يك صفحه، يا چند آيه) اول چندين مرتبه بايد آن را خواند (از روي متن) و سپس از حفظ براي كسي قرائت كرد تا غلطهاي احتمالي را بگويد. . خواندن آيه به آيه از حفظ. . انتخاب مكاني ثابت و داشتن حوصله. . هرگونه كه حفظ مي‏شود، به همان روش تكرار گردد. . در هنگام حفظ، زبان كار كند و صدا بيرون بيايد. شمرده شمرده و با تأني خوانده شود. . هر روز اول محفوظات از حفظ خوانده شود؛ بعداً هفته‏اي يك بار و به مرور زمان ماهي يك بار، دوره شود و... اگر به اين نحو حفظ گردد، فراموش نمي‏شود و قرآن خودش در سختي‏ها يار و مددكار شخص خواهد بود.

----------------- در حال حاضر با وجود رايانه‏ هاي شخصي و مصونيت قرآن از تحريف، چه نيازي به حفظ قرآن و صرف هزينه‏هاي كلان است؟ چند نكته درباره اين پرسش شايان توجه است: اگر هدف تنها مصون گشتن قرآن از تحريف بود، نياز به حفظ قرآن و صرف هزينه‏هاي كلان وجود نداشت! اما آثار مختلفي بر حفظ قرآن مترتب است؛ از جمله: . ياد خدا تأثيرگذاري بر جان و روح حافظ؛ به گونه‏اي كه در هر پيشامدي آيه مناسب با آن بر قلب خطور كند و يا با يادآوري آن، شخص وظيفه خود را در حادثه تشخيص دهد. براي مثال قرآن درباره وسوسه‏هاي شياطين مي‏فرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ»؛ اعراف (7)، آيه 201.؛ «پرهيز كاران هر گاه خيالي شيطاني عارضشان شود، ياد [خدا ] كنند و آن گاه بينا باشند». پس همان گونه كه خيال شيطاني جان را شعله‏ور مي‏كند، يادآوري آيات شعله را خاموش و دل را نوراني مي‏سازد. بديهي است چنين اثري بر وجود آيات قرآن، در رايانه و دفتر يادداشت مترتب نمي‏گردد. به طور كلي؛ قرآن تذكره و عامل يادآوري است‏نظير آيات 55 سوره «مدثر» و 12 سوره «عبس»، 16، 41، 51، 54 و 56 از سوره مريم و 24 سوره احزاب. و اين يادآوري آثار بسياري دارد كه با حفظ قرآن، بيشتر تأمين مي‏شود. . شفاي دردهاي معنوي‏ قرآن همان گونه كه راهنما و هدايت‏گر در صحنه‏هاي مختلف زندگي است، اثر ويژه‏اي بر جان و قلب انسان دارد و آن درمان بيماري‏هاي دروني است؛ نظير كبر، غرور، ترس، اضطراب، تشويش خاطر، سوء ظن به ديگران، بدبيني به سير جريان امور و... . يكي از مهم‏ترين ويژگي‏هاي قرآن، زبان عاطفه و تأثيرگذاري آن بر عواطف و احساسات و تلطيف كردن آنها است؛ر.ك: تفسير قرآن، استاد شهيد مطهري، ج 10، بخش اول. چنان كه خود مي‏فرمايد: «يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ»؛ يونس (10)، آيه 57.؛ «اي مردم! از سوي پروردگارتان پندي براي شما و شفابخش دل‏ها و رهنمود و رحمتي براي مؤمنان آمده است». اين شفابخشي هنگامي كامل مي‏گردد كه دل در محضر قران باشد و داروهاي قرآني را به خود تلقين و يادآوري كند. بنابراين توصيه مي‏شود، حداقل آياتي را كه بر جان خود مؤثر و در درمان مشكلات روحي خود مفيد تشخيص مي‏دهيد، به حافظه و خاطر خود بسپريد و بكوشيد آن را از حد حافظه ذهني به باور قلبي تبديل كنيد تا در اثر اين تلقين، قلب درمان شده و آثار شفابخش آن را شاهد باشيد.


×
رمان۹۸


هر آن‌چه که از قرآن باید بدانید

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و SAEEDEH.T
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا