- عضویت
- 16/7/20
- ارسال ها
- 2,693
- امتیاز واکنش
- 9,215
- امتیاز
- 233
- محل سکونت
- گلنمکستان
- زمان حضور
- 63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
چرا قرآن از شعر نكوهش ميكند با آنكه شعر يكي از هنرهاي هفتگانه است؟ نخست بايد به حقيقت شعر رايج در دوران جاهلي و آغاز طلوع خورشيد اسلام، توجه كرد، سپس به هدف آيه از نكوهش شاعران واقف گرديد. شعر در آن دوران، يك مشت تخيلات بياساس بود كه براي يك سلسله هدفهاي پست مادي، در قالب نظم ريخته ميشد، و به عنوان افتخار و خودستائي، و يا لطمه زدن به آبروي رقيب و تحريك افراد قبيله به جنگ و غارتگري و... در محافل كوچك و بزرگ خوانده ميشد. زيربناي اين نوع سرودهها را يك سلسله اهداف مادي يا احساسات جنسي و تشويق به جنگ و خونريزي و... تشكيل ميداد. شعر در دوران جاهليت، تجلي گاه يك سلسله عواطف كاذب انساني و احساسات پست مادي بود. وسيلهاي براي مغازله با ماهرويان، عشق بازي با زنان و دختران، توصيف چهره و خال و ابرو و چشم معشـ*ـوقهها، بدگويي پشتسر صالحان، ستايش افراد ستمگر و تملق گويي و چاپلوسي براي دارندگان زور و زر و مانند آنها به حساب ميآمد. ناگفته پيدا است، گويندهاي كه محرّك و انگيزه او، احساسات سودجويانه و ارضاي غرايز حيواني باشد و از مواهب معنوي و تربيت صحيح انساني برخوردار نباشد، هرگز براي ميدان تاخت و تاز شاعرانه خود، حد و مرزي نخواهد شناخت!! چنين شخصي درزنده كردن باطل، پنهان ساختن حق، پايمال نمودن حق بيچارگان، تعرض به نواميس ديگران، شعله ور ساختن آتش میل جوانان و دهها امور زشت و نكوهيده ديگر، پروايي نخواهد داشت. سخن، معرف شخصيت و روشنگر و حيات هر انسان است و كلام طرز تفكر و ضمير گوينده را متجلّي ميسازد. قرآن، درباره چنين شاعران بيهدفي كه جز تأمين منافع مادي و ارضاي نامعقول احساسات جنسي و غرايز پست حيواني، محرك و انگيزهاي ندارند، چنين ميفرمايد: «والشُّعَراءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ، أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وادٍ يَهِيمُونَ، وَ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ ما لا يَفْعَلُونَ»؛ شعرا (26)، آيات 224 تا 226.؛ «تنها افراد گمراه از شاعران پيروي ميكنند! آيا نميبيني كه آنان درباره هر چيزي به دروغ سخن ميگويند، و آنچه را كه ميگويند عمل نميكنند؟!». از اين آيات، استفاده ميشود كه هدف قرآن، آن دسته از شاعراني است كه بر اثر نداشتن مايههاي مذهبي و نگهبان باطني، صفات زير را دارند: . رهبري گمراهان «يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ». . گفتار آنان را حد و مرزي نيست؛ چه بسا باطل را حق جلوه داده و احياناً حق را در نظر مردم، بد معرفي ميكنند «فِي كُلِّ وادٍ يَهِيمُونَ». . چون به گفته خود معتقد نيستند، به هنگام عمل، به آنچه ميگويند عمل نميكنند. «وَ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ ما لا يَفْعَلُونَ». اما هر نوع سرودهاي كه در آن احساسات پاك و شورانگيز گوينده، از عشق به بيان حقيقت، مبارزه با باطل و دعوت به كارهاي نيك سرچشمه گيرد؛ مشمول آيههاي ديگري خواهد بود كه ميفرمايد: «إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ ذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيراً وَ انْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا...»؛ شعرا (26)، آيه 227. ؛ «مگر افراديكه به خدا ايمان دارند و عمل نيك انجام ميدهند و بسيار خدا را ياد ميكنند و در برابر ستمي كه كشيده اند، دادخواهي ميكنند». روشن است كه هر گوينده و سرايندهاي كه زير بناي افكار و سخنان او را ايمان به خدا،عمل صالح، ياد خدا و انتقام از ستمگران تشكيل دهد؛ در اشعار و گفتارش چيزي جز حكمت، موعظه، ترويج حق و نابودي باطل، پيدا نميشود. از اين نظر، پيامبر عالي قدر اسلامصلي الله عليه وآله درباره اين دسته از شاعران فرموده است:«انَّ مِنَ الشِّعْرِ لَحِكْمَةٌ»؛ محمد محمدي ري شهري، ميزان الحكمة، ج 6، ص 2766، ح 9436.؛ «پارهاي از شعرها دانش و حكمت است». از اين رو حضرت صادقعليه السلام درباره معناي اين آيه فرمود: «مقصود، داستان سرايان دوران جاهلي هستند كه به عنوان سرگرمي نادرست اشعاري را ميسرودند». هنگامي كه آيات فوق نازل گرديد، گروهي از شاعران عصر رسالت كه همگي به وسيله اشعار خود از اسلام و مسلمانان حمايت ميكردند،خدمت پيامبرصلي الله عليه وآله رسيدند و گفتند: [با توجه به اين آيه ]سرانجام زندگي ما جز تباهي چيزي نيست! در اين موقع، آيه «إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا...»نازل گرديدو اين گروه مؤمن را - كه به جهت حق و عشق به معنويت، شعر ميگويند استثنا كرد». تأثير شعر آموزنده و سروده مفيد در روحيه اجتماع، قابل انكار نيست و گاهي آن چنان قدرت آفرين است كه چيز ديگري نميتواند جايگزين آن گردد. از اين رو، پيشوايان اسلام همواره از سرودههاي شاعران با هدف استقبال نموده و آنان را مورد احترام و محبت خود قرار ميدادند. روزي كه دعاي پيامبرصلي الله عليه وآله درباره نزول باران مستجاب گرديد، به ياد عموي خويش ابوطالبعليه السلام افتاد و فرمود: اگر ابوطالب زنده بود، از ديدن اين منظره شاد و خرسند ميشد. آيا كسي هست كه شعر او را براي ما بخواند؟ يكي برخاست و گفت: ظاهراً مقصود شما اين شعر است: و ما حملت من ناقه فوق ظهرها ابر و اوفي ذمه من محمد ر.ك: امالي، مفيد، ص 76 ؛ بحار، ج 16، ص 198. «هيچ مركبي در جهان كسي را بر پشت خود حمل نكرده است كه نيكوكارتر و باوفاتر از محمد باشد». پيامبرصلي الله عليه وآله فرمود: گوينده اين شعر، حسان بن ثابت است. در اين لحظه امام عليعليه السلام برخاست و اشعاري چند از سرودههاي پدر والامقام خود را خواند، كه نخستين بيت آن، اين است: و ابيض يستسقي الغمام بوجهه ثمال اليتامي عصمه للارامل ر.ك: بحار، ج 18، ص 955، طبع كمپاني ؛ جواهر، ج 14، ص 122. «چهره روشني كه به احترام آن، باران از ابر درخواست ميشود، شخصيتي كه پناهگاه يتيمان و نگهبان بيوه زنان است». سپس يكي از افراد طايفه بني كنانه برخاست و از حضرتش اجازه گرفت كه اشعاري را درباره آن حضرت بخواند. حضرت اجازه داد و او اشعار خود را خواند. پيامبرصلي الله عليه وآله درباره او چنين دعا فرمود: «لك لكل بيت قلته بيت في الجنة»؛ ر.ك: بحار، ج 18، ص 2.؛ «در برابر هر بيتي از اين اشعار خانهاي در بهشت داري». تقدير امام سجادعليه السلام از فرزدق و حضرت صادقعليه السلام از هاشميات كميت و امام رضاعليه السلام از دعبل خزاعي كه معروف و مشهور است. به دليل اثرات بارزي كه شعر در ميدان دفاع از حق و زنده ساختن حقيقت، از خود ميگذارد، هنگامي كه عبدالرحمان بن كعب از پيامبر اكرمصلي الله عليه وآله درباره شعر پرسيد، آن حضرت پاسخ داد: «ان المومن مجاهد بسيفه و لسانه فوالذي نفسي بيده لكانما ينضحونهم بالنبل»؛ ري شهري، ميزان الحكمة، ج 2، ص 1462.؛ «مرد با ايمان با شمشير و زبان خود از حريم حق دفاع ميكند، به خدايي كه جان من در دست او است، سرودههاي شما بسان تيري است كه به قلب و چشم دشمن مينشيند».
×
هر آنچه که از قرآن باید بدانید
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: