خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

از روند رمان و داستان راضی هستید؟

  • آره خوبه

    رای: 7 87.5%
  • می تونه بهتر باشه

    رای: 1 12.5%
  • نه

    رای: 0 0.0%

  • مجموع رای دهندگان
    8

رها.قاف

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/7/20
ارسال ها
57
امتیاز واکنش
1,065
امتیاز
203
محل سکونت
شیراز
زمان حضور
5 روز 19 ساعت 37 دقیقه
نویسنده این موضوع
با بالا و پایین کردن سرش حرفم را تائید می کند.
-اون بهت همه چیزو یاد داد؟
صورتش جدی شده و بدون کوجکترین واکنش چهره می گوید:
-نه. پدرم وقتی خیلی کوچیک بودم کشته شد.
نگاهی به من می اندازد.
-تو داستانت چیه فیلیپز؟
پوزخندی روی لبانم نقش می بندد.
-داستان من داستان گریز آدمها از زندگیمه! وقتی چهار سالم بود...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان درون آیینه (جلد اول مجموعه سرنوشت سیاه) | رها.قاف کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Saghár✿، نگار 1373، Fatima.fatameh1380 و 10 نفر دیگر

رها.قاف

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/7/20
ارسال ها
57
امتیاز واکنش
1,065
امتیاز
203
محل سکونت
شیراز
زمان حضور
5 روز 19 ساعت 37 دقیقه
نویسنده این موضوع
-خدای من. نمی تونی با جادو درمانش کنی؟
سرش را به نشانه ی نفی تکان می دهد. نفس هایش به شماره افتاده. از داخل کوله ام مشغول گشتن می شوم. دنبال چیزی هستم تا به عنوان شریان بند عمل کند. یک باند نازک بیرون می کشم و چند دور بالای زخمش می بندم.
-باید بریم سمت رودخونه.
فرار از دست خرس ما را از رودخانه دور کرده...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان درون آیینه (جلد اول مجموعه سرنوشت سیاه) | رها.قاف کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، نگار 1373، Fatima.fatameh1380 و 10 نفر دیگر

رها.قاف

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/7/20
ارسال ها
57
امتیاز واکنش
1,065
امتیاز
203
محل سکونت
شیراز
زمان حضور
5 روز 19 ساعت 37 دقیقه
نویسنده این موضوع
-ورودتون رو خوش آمد میگم. ارباب بزرگ من رو فرستاده تا بگم شما تا زمانی که بخواید می تونید در جنگلش بمونید اما به شرطی که دیگه زیردستانش رو به کشتن ندید!
تلاش می کنم حرفی بزنم اما جز آوایی بی معنی چیزی از گلویم خارج نمی شود. ایدن همانطور که هنوز بازوهای مرا گرفته می گوید:
-بابت میهمان نوازی سخاوتمندانه ی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان درون آیینه (جلد اول مجموعه سرنوشت سیاه) | رها.قاف کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Saghár✿، نگار 1373، MĀŘÝM و 10 نفر دیگر

رها.قاف

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/7/20
ارسال ها
57
امتیاز واکنش
1,065
امتیاز
203
محل سکونت
شیراز
زمان حضور
5 روز 19 ساعت 37 دقیقه
نویسنده این موضوع
امروز صبح که از خواب بیدار شدیم اتفاق خاصی رخ نداد. شاید باید سپاسگزار باشم از نگهبان یا پادشاه جنگل که دیشب به ما خوش آمد گفت. برایم کمی مایه تعجب است که چگونه ما را پیدا کردند. البته با توجه به اینکه به ما هشدار مراقبت از حیواناتشان داده شد جای تعجبی هم نمی ماند! ما به قلمرویشان تعرض کرده ایم، یکی از...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان درون آیینه (جلد اول مجموعه سرنوشت سیاه) | رها.قاف کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، نگار 1373، MĀŘÝM و 10 نفر دیگر

رها.قاف

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/7/20
ارسال ها
57
امتیاز واکنش
1,065
امتیاز
203
محل سکونت
شیراز
زمان حضور
5 روز 19 ساعت 37 دقیقه
نویسنده این موضوع
گلویم را صاف می کنم و می گویم:
-اسم من آریاناست و اینم دوست من ایدن هست.
نگاهی به هردویمان می اندازد.
-از کجا میاید؟
نگاهی به ایدن می اندازم. نمی دانم آوردن نام پولاریس عاقلانه است یا نه. ایدن می گوید:
-ما از جای دوری راهی سفر شدیم.
-شما می دونید که در این شرایط سفر میان قلمروها ممنوع شده؟
ایدن که انگار...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان درون آیینه (جلد اول مجموعه سرنوشت سیاه) | رها.قاف کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Saghár✿، نگار 1373، MĀŘÝM و 7 نفر دیگر

رها.قاف

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/7/20
ارسال ها
57
امتیاز واکنش
1,065
امتیاز
203
محل سکونت
شیراز
زمان حضور
5 روز 19 ساعت 37 دقیقه
نویسنده این موضوع
ابروهایم بالا می روند. دوباره تکرار می کند:
-تویی... بالاخره اینجایی.
به حالتی نیمه دستپاچه موهای سمت راست صورتم را پشت گوشم می زنم و می گویم:
-ببخشید ولی فکر کنم منو با یه نفر دیگه اشتباه گرفتی.
تمام وسایلش را جمع آوری کرده ام. گرچه میوه ها احتمالا با یک شست و شوی کوچک قابل خوردن خواهند بود فکر نمی کنم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان درون آیینه (جلد اول مجموعه سرنوشت سیاه) | رها.قاف کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Saghár✿، نگار 1373، sarin و 7 نفر دیگر

رها.قاف

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/7/20
ارسال ها
57
امتیاز واکنش
1,065
امتیاز
203
محل سکونت
شیراز
زمان حضور
5 روز 19 ساعت 37 دقیقه
نویسنده این موضوع
سه ناجی! این خلاصه ی حرفهای آقای مارتین، پدر کورا و آنا بود. سرزمین کایلفرنوم که متشکل از چندین فرمانروایی است تحت سلطنت چندین حاکم ظالم بوده اند. سرزمینی که ما در آن هستیم، نیروانیا نام دارد. نیروانیا تحت فرماندهی شخصی به نام ایان است. ایان، معشـ*ـوقه ی قدیمی یکی از قدرتمندترین ساحران زمان، به نام مایلا...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان درون آیینه (جلد اول مجموعه سرنوشت سیاه) | رها.قاف کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Saghár✿، نگار 1373، sarin و 8 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا