- عضویت
- 10/7/20
- ارسال ها
- 1,918
- امتیاز واکنش
- 23,591
- امتیاز
- 368
- محل سکونت
- ~OVEN~
- زمان حضور
- 104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
چکیده مطالب
در نوشتار حاضر، تلاش شده تا نیاز جامعه مدرن به دین، اثبات و بطلان دیدگاه بی نیازی بشر از دین، روشن گردد. این بحث از ابعاد وسیع و عمق فراوان برخوردار است و پرداختن به تمام آن در یک مقاله امکان پذیر نیست. درنتیجه، تنها به بررسی نیاز جامعه مدرن در حوزه حقوق و اخلاق به دین پرداخته شده است. همان گونه که در جامعه سنتی، حقوق، مبتنی بر دین بوده، در جامعه مدرن نیز حقوق در وضع و حفاظت از خود، شدیداً نیازمند به دین است و علی رغم ادعا، عقلانیت، کافی نیست. اخلاق نیز به عنوان یکی از نیازهای اساسی جهان معاصر به دین نیازمند است. دین در عقلانیت و معنا بخشی به اصول اخلاقی، شناسایی برخی اصول اخلاقی و حمایت و پشتیبانی از آنها نقش مهمی را ایفا می نماید. تأثیرپذیری عقل عملی از امیال و خواست های انسان، روشن شدن پی آمدهای مخرب سلطه عقلانیت ابزاری، مجهول بودن انسان و حیات اجتماعی او، نادیده انگاشتن اثرات مستقیم و غیرمستقیم دین در شکل دادن به ابعاد مثبت تمدن مدرن و نادیده انگاشتن حیات واقعی انسان و تقلیل زندگی به حیات مادی، برخی از دلایل است که ضعف عقلانیت مدرن را در سامان دادن زندگی انسان در عرصه های مختلف از جمله حقوق و اخلاق، احراز می نماید.
مسئله تحقیق
در ارتباط با ویژگی های جامعه مدرن، مطالب زیادی بیان شده است.[1] از نظر پیروان روشنگری، مهم ترین خصوصیت جهان مدرن، عقلانیت و خردگرایی است. چنان که ماکس وبر، »عقلانیت« را مهم ترین ویژگی جامعه مدرن معرفی نموده است.[2] عقلانیت مورد نظر وبر، عقلانیت ابزاری است؛ عقلانیتی که بی اعتمادی به سنت ها، بی اعتمادی نسبت به شرایع آسمانی در جامعه سازی، اعتقاد به خودبسندگی انسان، اعتقاد به خودبسندگی عقل و اعتقاد به نقش ابزاری عقل از مهم ترین خصوصیات آن شمرده می شود.[3] از نظر وبر، عقلانیت خود بنیاد در سه عرصه «ساختار اجتماعی»، «اندیشه و خرد»، و «فرهنگ» تحقق می یابد و انسان را از امور دیگر مانند دین، بی نیاز می سازد.[4] مسئله ای که در این ارتباط، مطرح می شود این است که از یک سو انتظار می رفت مطابق با اعتقاد پیروان روشنگری، دین باید حداقل از عرصه حیات اجتماعی کنار می رفت و از طرف دیگر پس از سلطه یک دوران طولانی عقلانیت، گرایش شدید به سمت دین در جامعه مدرن دیده می شود. برای مثال از نظر برگر، نادیده انگاشتن نقش دین در تحلیل مسائل جهان معاصر، خطای غیر قابل بخشش است.[5] ویلم نیز سه جریان «الهیات آزادی بخش»، «جنبش های دینی جدید» و «بنیاد گرایی» را جریان هایی معرفی می نماید که به نحو آگاهانه و ارادی به مقابله و ایستادگی در برابر جریانی برخواسته اند که تا پیش از این به مثابه فرایندی مطلوب، جهانی و اجتناب نا پذیر معرفی می شد.
در نوشتار حاضر، تلاش شده تا نیاز جامعه مدرن به دین، اثبات و بطلان دیدگاه بی نیازی بشر از دین، روشن گردد. این بحث از ابعاد وسیع و عمق فراوان برخوردار است و پرداختن به تمام آن در یک مقاله امکان پذیر نیست. درنتیجه، تنها به بررسی نیاز جامعه مدرن در حوزه حقوق و اخلاق به دین پرداخته شده است. همان گونه که در جامعه سنتی، حقوق، مبتنی بر دین بوده، در جامعه مدرن نیز حقوق در وضع و حفاظت از خود، شدیداً نیازمند به دین است و علی رغم ادعا، عقلانیت، کافی نیست. اخلاق نیز به عنوان یکی از نیازهای اساسی جهان معاصر به دین نیازمند است. دین در عقلانیت و معنا بخشی به اصول اخلاقی، شناسایی برخی اصول اخلاقی و حمایت و پشتیبانی از آنها نقش مهمی را ایفا می نماید. تأثیرپذیری عقل عملی از امیال و خواست های انسان، روشن شدن پی آمدهای مخرب سلطه عقلانیت ابزاری، مجهول بودن انسان و حیات اجتماعی او، نادیده انگاشتن اثرات مستقیم و غیرمستقیم دین در شکل دادن به ابعاد مثبت تمدن مدرن و نادیده انگاشتن حیات واقعی انسان و تقلیل زندگی به حیات مادی، برخی از دلایل است که ضعف عقلانیت مدرن را در سامان دادن زندگی انسان در عرصه های مختلف از جمله حقوق و اخلاق، احراز می نماید.
مسئله تحقیق
در ارتباط با ویژگی های جامعه مدرن، مطالب زیادی بیان شده است.[1] از نظر پیروان روشنگری، مهم ترین خصوصیت جهان مدرن، عقلانیت و خردگرایی است. چنان که ماکس وبر، »عقلانیت« را مهم ترین ویژگی جامعه مدرن معرفی نموده است.[2] عقلانیت مورد نظر وبر، عقلانیت ابزاری است؛ عقلانیتی که بی اعتمادی به سنت ها، بی اعتمادی نسبت به شرایع آسمانی در جامعه سازی، اعتقاد به خودبسندگی انسان، اعتقاد به خودبسندگی عقل و اعتقاد به نقش ابزاری عقل از مهم ترین خصوصیات آن شمرده می شود.[3] از نظر وبر، عقلانیت خود بنیاد در سه عرصه «ساختار اجتماعی»، «اندیشه و خرد»، و «فرهنگ» تحقق می یابد و انسان را از امور دیگر مانند دین، بی نیاز می سازد.[4] مسئله ای که در این ارتباط، مطرح می شود این است که از یک سو انتظار می رفت مطابق با اعتقاد پیروان روشنگری، دین باید حداقل از عرصه حیات اجتماعی کنار می رفت و از طرف دیگر پس از سلطه یک دوران طولانی عقلانیت، گرایش شدید به سمت دین در جامعه مدرن دیده می شود. برای مثال از نظر برگر، نادیده انگاشتن نقش دین در تحلیل مسائل جهان معاصر، خطای غیر قابل بخشش است.[5] ویلم نیز سه جریان «الهیات آزادی بخش»، «جنبش های دینی جدید» و «بنیاد گرایی» را جریان هایی معرفی می نماید که به نحو آگاهانه و ارادی به مقابله و ایستادگی در برابر جریانی برخواسته اند که تا پیش از این به مثابه فرایندی مطلوب، جهانی و اجتناب نا پذیر معرفی می شد.
نیاز جامعه مدرن به دین؛ با تاکید بر حقوق و اخلاق
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com