خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

yasaman.6

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/7/20
ارسال ها
42
امتیاز واکنش
727
امتیاز
203
سن
20
محل سکونت
کنار دریا
زمان حضور
1 روز 12 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
رمان 98 * دانلود رمان
کارت حس برتری کنه،هیچ وقت هم پیش نفیسا این حرف رو نزن، اون هنوز عاشقشه با این حرفت دیوونه میشه می‌گه همین الان باهاش حرف بزن، ولی من که می دونم جز خورد شدن غرورش هیچ اتفاق دیگه‌ای نمیوفته!
دوباره توی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان اشتباه دیروز، پشیمونی فردا | yasamsn.6 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، MaSuMeH_M، *ELNAZ* و 28 نفر دیگر

yasaman.6

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/7/20
ارسال ها
42
امتیاز واکنش
727
امتیاز
203
سن
20
محل سکونت
کنار دریا
زمان حضور
1 روز 12 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
انجمن رمان 98 | دانلود رمان
-اوه، اوه. وضیت قرمزه مامان من فعلا برم بیرون!
داشت بلند می‌شد که عسل با داد گفت:
-کجا،کجا؟ اول بگوکدوم عالم بودی وقتی ما اومدیم، ها؟
اوه، چهره عسل خیلی توهم بود، من که ترسیدم وقتی دیدمش!
کاوه دستش رو به نشونه تسلیم بالا برد و دوباره...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان اشتباه دیروز، پشیمونی فردا | yasamsn.6 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Saghár✿، MaSuMeH_M، *ELNAZ* و 27 نفر دیگر

yasaman.6

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/7/20
ارسال ها
42
امتیاز واکنش
727
امتیاز
203
سن
20
محل سکونت
کنار دریا
زمان حضور
1 روز 12 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
-اره پسره عاشق هم داریم، ولی درکل ضربه‌ای که به پسر جماعت بعد یه روابط وارد میشه به اندازه‌ی یه گردو هم نمی‌شه دو روز بعد هم میان پیش این و اون میگن دختره بلد نبود دماغش رو بالا بکشه بعد انتظار داشت من برم خاستگاریش حالا خودشو نکشه خوبه .
ولی دخترا چی؟! پسر عاشق بشه دختر دوبرابرش عاشق میشه، توی همه‌ی روابط نباشه تو 90 درصد هست، نه؟
چه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان اشتباه دیروز، پشیمونی فردا | yasamsn.6 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، MaSuMeH_M، *ELNAZ* و 25 نفر دیگر

yasaman.6

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/7/20
ارسال ها
42
امتیاز واکنش
727
امتیاز
203
سن
20
محل سکونت
کنار دریا
زمان حضور
1 روز 12 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
چشماش رو بست و دستاش رو توهم قلاب کرد و گذاشت رو پیشونیش،
-ببین نفس توی یه جمله بهت بگم آریا فقط به خاطر ماموریتش مجبور شد بره پیش نیلا و در ظاهرباهاش دوست شه!
گیج نگاش کرد که همون موقع چشم‌هاش رو باز کرد.
-این جوری نگاه نکن خودت خواستی بدونی!
تمام فکرم این شده بود که منظور کاوه از ماموریت چیه مگه آریا چی‌ کار است؟
-کاوه؟
-هوم
اب دهنم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان اشتباه دیروز، پشیمونی فردا | yasamsn.6 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، MaSuMeH_M، *ELNAZ* و 25 نفر دیگر

yasaman.6

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/7/20
ارسال ها
42
امتیاز واکنش
727
امتیاز
203
سن
20
محل سکونت
کنار دریا
زمان حضور
1 روز 12 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
فکنم اگه چشم بصیرت داشتم الآن دودایی که از کلش بیرون می زد رو می‌دیدم! خخخ
منو عسل از اتاق بیرون اومدیم و رفتیم توی اتاق خودم که نفیسا روی تـ*ـخت دراز کشیده بود.
با سر به نفیسا اشاره کردم و روبه عسل گفتم:
-باز هم گریه کرد؟
عسل فقط به تکون دادن سر اکتفا کرد و روی زمین نشست.
رو به دوتاشون گفتم:
-بچه‌ها بلندشین باید بریم کافه افشین.
عسل با...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان اشتباه دیروز، پشیمونی فردا | yasamsn.6 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، MaSuMeH_M، *ELNAZ* و 24 نفر دیگر

yasaman.6

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/7/20
ارسال ها
42
امتیاز واکنش
727
امتیاز
203
سن
20
محل سکونت
کنار دریا
زمان حضور
1 روز 12 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
-اول اینکه لجباز خودتی و عمت! دوم اینکه من پام درد میاد تا اونجا این همه راه برم!
کاوه با دستش محکم زد روی پیشونیش و جواب داد:
-نفس تو پنج برابر این راه رو برای خرید میری چطور اون موقع خسته نمی‌شی!؟ درضمن من عمه ندارم!
تند گفتم:
-اون موقع اشتیاق خرید راه رو کوتاه می‌کرد. الان چی!؟ به چه اومیدی پاشم بیام کافه‌ی اون پسره!؟
کاوه کلافه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان اشتباه دیروز، پشیمونی فردا | yasamsn.6 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، MaSuMeH_M، *ELNAZ* و 22 نفر دیگر

yasaman.6

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/7/20
ارسال ها
42
امتیاز واکنش
727
امتیاز
203
سن
20
محل سکونت
کنار دریا
زمان حضور
1 روز 12 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
وبعد یه نگاهی به کاوه کرد و دوباره گفت:
-کاوه چرا زخمیه؟ چرا همتون عین لشکر شکست خورده‌اید؟! یکی تون بگه چی شده؟
نه من و نه کاوه هیچ کدومون حرفی نزدیم تا اینکه عسل گفت:
-چیزی نیست خاله دعوا شد!
مامان یکی محکم زد روی گونش و گفت:
-یا ابولفضل! دعوا واسه چی؟ واس چی شما دوتا باهم دعوا افتادین؟!
وای! مامان فکر کرد من و کاوه با هم دعوا...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان اشتباه دیروز، پشیمونی فردا | yasamsn.6 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، MaSuMeH_M، *ELNAZ* و 17 نفر دیگر

yasaman.6

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/7/20
ارسال ها
42
امتیاز واکنش
727
امتیاز
203
سن
20
محل سکونت
کنار دریا
زمان حضور
1 روز 12 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
بود کلافه پوفی کشید و زیر لـ*ـب یه چیزهایی گفت که نفهمیدم. با صدای دکتر حواسم رفت سمتش که گفت:
-آروم دستت رو بردار. قول میدم کاری نکنم
با عجز نگاهی به دکتر کردم و به سختی و با درد دستم رو آروم پایین آوردم که دکتر اخم‌هاش رفت توی هم! داشتم سکته می‌کردم! نکنه شکسته باشه! وایی! الان نگه عمل؟! با حرف دکتر نگاهش کردم:
-اوه! ضربه‌ی بدی دیده...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان اشتباه دیروز، پشیمونی فردا | yasamsn.6 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، MaSuMeH_M، *ELNAZ* و 19 نفر دیگر

yasaman.6

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/7/20
ارسال ها
42
امتیاز واکنش
727
امتیاز
203
سن
20
محل سکونت
کنار دریا
زمان حضور
1 روز 12 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
-گریه نکن قربونت شم! خوب میشی، چیزی نشده که! مطمئنم چیزی نیست!
آبریزش بینی گرفته بودم ولی کاری نمی‌تونستم بکنم. داشتم دیونه می‌شدم که همون موقعه بابا اومد. از عسل جداشدم که بابا دستم رو گرفت و گفت:
-بلند شده دخترم بریم عکس بگیریم. الآن خلوته.
گریم قصد بند اومدن نداشت و من با همون گریه بلند شدم و یه دست روی دماغ همرا بابا راه افتادیم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان اشتباه دیروز، پشیمونی فردا | yasamsn.6 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، MaSuMeH_M، *ELNAZ* و 18 نفر دیگر

yasaman.6

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/7/20
ارسال ها
42
امتیاز واکنش
727
امتیاز
203
سن
20
محل سکونت
کنار دریا
زمان حضور
1 روز 12 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
آروم پلک زدم تا به نور عادت کنم و چشمام رو اذیت نکنه! یه دور اتاق رو نگاه کردم کسی نبود جز خودم وخودم! احساس می‌کردم اگه کلم رو پایین بیارم می‌میرم و زنده میشم! سِرُم وخون و هزارتا چیز دیگه به هم وصل بود. مطمئن بودم دماغم الآن عمل شده و من در بدترین وضعیت ممکن به سر میبرم! وایی چه جوری تحمل کنم من با این دماغ! وایی مدرسه! مگه بدتر از...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان اشتباه دیروز، پشیمونی فردا | yasamsn.6 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Saghár✿، MaSuMeH_M، *ELNAZ* و 17 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا