در حال تایپ رمان سایه‌ی ققنوس | black gril کاربر انجمن رمان ۹۸

♥black girl♥ · 27/7/20

بهترین انجمن رمان نویسی/دانلود رمان جدید
*پارت۹*
*لوسیفر*
چشمام رو که باز کردم روی تخته سنگی خوابیده بودم و کالن هم اون طرف تر داشت خنجرشو تیز می‌کرد. هر چی فکر کردم که چرا یک دفعه بیهوش شدم چیزی یادم نیومد. کالن که متوجه بیدار شدنم شده بود به طرفم برگشت.
علت...

♥black girl♥ · 28/7/20

بهترین انجمن رمان نویسی/دانلود رمان جدید
*پارت۱۰*
با احساس دردی توی گردنم چشمام رو باز کردم. نگاهی به اطراف انداختم کالن رو ندیدم، از روی زمین بلند شدم گرسنم شده بود. دیروز کنار آبشار چندتا بوته تمشک دیده بودم. به سمت آبشار رفتم؛ دستم رو مملو از تمشک کردم...

♥black girl♥ · 28/7/20

بهترین انجمن رمان نویسی/دانلود رمان جدید
*پارت۱۱*
بلند شدم نمی دونستم باید کجا فرار کنم، فقط می‌دونستم که پیش کالن هم جام امن نیست. صدای سوت که شنیدم ناخوداگاه شروع به دویدن کردم مقصدم معلوم نبود فقط قصدم دور شدن از اینجا و کالن بود. به پشت سرم نگاه کردم به نظر...

♥black girl♥ · 28/7/20

بهترین انجمن رمان نویسی/دانلود رمان جدید
*پارت۱۲*
چشمامو که باز کردم خودم رو توی یک کلبه چوبی روی کناپه دیدم. اتفاق های دیشب رو به یاد آوردم، بلند شدم و پارچه‌ی روی زخمام رو باز کردم در عین ناباوری خوب شده بود هیچ اثری حتی از جای زخم نبود با تعجب اون یکی پامم...

♥black girl♥ · 29/7/20

بهترین انجمن رمان نویسی/دانلود رمان جدید
*پارت۱۳*
واقعا عصبانی شده بودم، با هر کسی که رو به رو می‌شدم فقط یک جمله می گفت: «من معمولی نیستم». رو به روی کالن قرار گرفتم. من: «می‌شه بریم»؟!
کالن از سر جاش بلند شد و گفت: «میریم فسقلی، زخمات بهتره مگه نه»!
لباسم رو...

♥black girl♥ · 29/7/20

بهترین انجمن رمان نویسی/دانلود رمان جدید
*پارت۱۴*
*کالن*
تقریبا رسیده بودیم؛جلوی دیوار شیشه ای ایستادم و ورد همیشگی رو خوندم. دروازه جنگل باز شد نوری سفید و شدیدی از دیواره های دروازه بیرون میزد. نگاهی به لوسیفر کردم که چشماشو محکم بسته، دروازه که کاملا...

♥black girl♥ · 30/7/20

بهترین انجمن رمان نویسی/دانلود رمان جدید
*پارت۱۵*
*لوسیفر*
چشمام رو که باز کردم احساس سبکی کردم. بلند شدم و رفتم طبقه پایین. بوی غذا اشتهام رو حسابی باز کرده بود.

مامان کالن تا من رو دید به طرف اومد و گفت: «خوب خوابیدی دخترم»! من: «بله، احساس سبکی می‌کنم». کارلا: «حتما گرسنه هستی» سرم رو به...

♥black girl♥ · 30/7/20

بهترین انجمن رمان نویسی/دانلود رمان جدید
*پارت۱۶*
هوای جنگل مرطوب و خنک بود، به نظر میومد جنگل در خواب عمیقی فرو رفته.
به راه افتادم از کلبه خیلی دور شده بودم؛ ی گرگ خاکستری توجهم رو جلب کرد جثه ای که داشت کمی بیشتر از یک گرگ معمولی بود، با چشم های یخی داشت من...

♥black girl♥ · 31/7/20

بهترین انجمن رمان نویسی/دانلود رمان جدید
*پارت‌۱۷*
کالن بدون نگاه کردن به من به سمت پنجره قدم برداشت. همونطور که به موهای به‌هم ریختش حالت می‌داد گفت: «گردش خوش گذشت». من: «البته، اینجا خیلی زیباست». کالن: «بوی گرگینه به خودت گرفتی بهتره تنی به آب بزنی شاید کمی...

♥black girl♥ · 31/7/20

بهترین انجمن رمان نویسی/دانلود رمان جدید
*پارت‌۱۸*
*کالن*
وقتی وارد اتاق شدم لوسیفر رو روی تختم دیدم، بی توجه بهش به سمت پنجره رفتم. بوی گرگینه ای که حس می‌کردم داشت عصبانیم می‌کرد؛ با لوسیفر در مورد اینکه بوی گرگینه به خودش گرفته بود بحث می‌کردم که با کلمه ای...

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

تا اینجا رمان چطوره؟!

عالیه،همیطوری ادامه بده:)

خوبه

خوبه،میتونه بهتر بشه

بده

افتضاحه،خیلی بده

عضو تازه وارد انجمن

عضو تازه وارد انجمن

عضو تازه وارد انجمن

عضو تازه وارد انجمن

عضو تازه وارد انجمن

عضو تازه وارد انجمن

عضو تازه وارد انجمن

عضو تازه وارد انجمن

عضو تازه وارد انجمن

عضو تازه وارد انجمن

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین