خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
رمان 98
رمان 98| دانلود رمان

یونیتارین

یونیتاریسم یا توحیدگرائی (به انگلیسی: Unitarism) یکی از جنبش‌های مذاهب مسیحیت است. طرفداران این جنبش بر این باورند که وجود خدا واحد است و از این نظر دیدگاه متفاوتی با تثلیث مقدس (خدای پدر، خدای پسر و خدای روح‌القدس) دارند. آنان همچنین معتقدند که باید به‌آمیزه‌ای از اصول دین یهودی و دین مسیحی عمل کند. توحیدگرایان را ممکن است بتوان به عنوان فرقه‌ای از پروتستان‌ها در نظر داشت، اما تفاوت با خط‌مشی آن‌ها دارند.

عمل‌گرایی اجتماعی این فرقه در حدی است که نظرات باز تمامی افراد این فرقه با تمسک به مناسبی چون یهودیت و مسیحیت تأمین شود. اعضای این فرقه عقیده دارند حق فردیت برای اعضا و پیروان محترم است و آن‌ها می‌توانند با چرخش‌های مختلف به نکات ابهام‌آمیز پاسخ گویند. نبود هیچ گونه محدودیت عملی و آئینی از بارزه‌های اصلی این فرقه‌است.


همه چیز درباره ادیان و آیین ها «چه دین هایی داریم؟»

 
  • تشکر
Reactions: emvway، * ELINA * و mahaflaki

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
رمان 98
رمان 98| دانلود رمان



عرفان


در بی‌طرفی این مقاله اختلاف‌نظر وجود دارد. گفتگوی مربوطه ممکن است در صفحهٔ بحث یافت شود. لطفاً تا پایان حل مناقشه این برچسب را برندارید.
برای دیگر کاربردها، عرفان (ابهام‌زدایی) را ببینید.
«طریقت» و «عارف» به اینجا تغییر مسیر دارند. برای دیگر کاربردها، طریقت (ابهام‌زدایی) را ببینید. برای نام‌ها، عارف (نام) را ببینید.
این مقاله دربارهٔ عرفان جهان‌شمول است. برای طریقت اسلامی، تصوف را ببینید. برای سلوک اسلامی، عرفان اسلامی را ببینید.
بخشی از مجموعه مقاله‌های:


اسلام
اصول
  • توحید
  • نبوت
  • معاد
  • خاص تشیع:
  • امامت
  • عدل
فروع
  • نماز
  • روزه
  • زکات
  • حج
  • جهاد
  • خاص تشیع:
  • خمس
  • امر به معروف
  • نهی از منکر
  • تولی
  • تبری
منابع اسلامی
  • قرآن
  • عقل
  • سنت (حدیث)
شخصیت‌ها
  • محمد
  • اهل بیت
  • خلفای راشدین
  • امامان شیعه
  • صحابهٔ محمد
مذاهب
  • تسنن
  • تشیع
  • تصوف
علوم
  • حدیث
  • تفسیر
  • فقه
  • کلام
  • فلسفه
  • عرفان
تاریخ
  • امویان
  • عباسیان
  • فاطمیان
  • مملوکان
  • عثمانیان
  • صفویان
  • آخرالزمان
جغرافیا
  • مکه
  • مدینه
  • بیت‌المقدس
  • کوفه
  • نجف
  • کربلا
  • سامرا
  • کاظمین
  • مشهد
  • قم
  • شیراز
  • دمشق
  • جهان اسلام (کشورهای اسلامی)
لباس‌های اسلامی
  • حجاب اسلامی
  • چادر عربی
  • برقع
  • روبنده
  • دشداش
  • روسری
  • چادر
مسائل مرتبط
  • فرهنگ
  • جامعه
  • اسلام‌گرایی
  • اسلام‌هراسی
  • نقد اسلام
درگاه اسلام

  • ن
  • ب
  • و
عرفان «Mysticism» (تعبیری از «میستیسیزم» یا «گنوسیسم»)، در تعریفی جامع و جهان‌شمول، به مفهوم شناختی «رازگونه و نهانی» خمیرمایه افکار بلند و آداب تأثیرگذاری است برای یافتن و پیوستن به حقیقت از طریق «شهود»، «تجربه درونی» و «حال» که نشانه‌های آن، در مکاتب مختلف جهان، اعم از عقاید برهمن‌ها، بودائی‌ها، رواقیان، نسطوریان، مهریان (میترائیسم)، عقاید مسلمانان زاهد، عقاید افلاطونیان جدید، فرامین زرتشت، در فرقه کابالا از آیین یهود و اعتقادات سرخپوستان آمریکا به چشم می‌خورد. مصداق حقیقت در عرفان الهی، وجود خداست. عرفان، شناختی حقیقت‌گرایانه و تلاشی عملگرایانه فراتر از واقع‌گرایی حسی-عقلی و آرمانگرایی تصوری است؛ از این رو این مرام با رازگونگی و غیب‌باوریِ[۱] آمیخته از «عشق» و «ذوق» و «اشراق»، همراه است.

عرفان، نوعی روش برای حصول به حقیقت است که بر این فرض، بنا شده‌است که عقل و حواس پنجگانه، به دلیل خطاهای ادراکی، قابل اتکا نیستند و به تنهایی، قادر به درک حقیقت نمی‌باشند و از این رو، به نوعی تلاش برای ادراک بی واسطه حقایق، نیاز است که بِدان، عرفان می‌گویند.

همچنین گفته می‌شود که عرفان، شناخت قلبی است که از طریق کشف و شهود، نه بحث و استدلال، حاصل می‌شود و آن را علم وجدانی هم می‌خوانند. کسی را که واجد مقام عرفان است، عارف گویند. عرفان در بسیاری از اقوام و ملل و مذاهب مختلف جهان و حتی مکاتب فلسفی، شایع و رایج است.

عرفان که در لغت به معنای شناختن است در اصطلاح به ادراک خاصی اطلاق می‌شود که از راه متمرکز کردن توجه به باطن نفس (نه از راه تجربهٔ حسی و نه از راه تحلیل عقلی) به دست می آید و در جریان این سیر و سلوک معمولاً مکاشفاتی حاصل می‌شود که شبیه به "رویا" است وگاهی عیناً از وقایع گذشته یا حال یا آینده حکایت می‌کند و گاهی نیازمند به تعبیر است و زمانی هم در اثر تصرفات شیطانی پدید می آید.4

محتویات
  • ۱ عرفان و ادیان
    • ۱.۱ عرفان بودائی
    • ۱.۲ عرفان هندی
    • ۱.۳ عرفان یهود
    • ۱.۴ عرفان مسیحی
    • ۱.۵ عرفان مانوی
    • ۱.۶ عرفان اسلامی
      • ۱.۶.۱ عرفان اسلامی و تصوف
  • ۲ عرفان‌های نوظهور
  • ۳ جستارهای وابسته
  • ۴ پانویس‌ها و منابع
  • ۵ پیوند به بیرون
عرفان و ادیان
در عرفان‌های منتسب به ادیان، حقیقت وجود خداست و رسیدن به او غالباً از طریق زهد (و جذبه) می‌باشد.

توجه به امور معنوی، زهد و پرهیزگاری و بی‌اعتنایی به امور مادی و انصراف و بی‌توجهی به دنیا از ویژگی‌های عمومی مذاهب و ادیان است، در برخی ادیان مانند دین موسوی نشانه‌های این مطلب اندک است، ولی در بعضی آیینها مانند مسیحیت و آیین بودایی و تائوگرایی و دیگران این مطلب قوی‌تر است. در تورات، انجیل و قرآن و کلمات بودا، لائوتسه، مانی و مزدک نیز چنین مطالبی به وفور یافت می‌شود.[۲]

به باور بسیاری عرفان زاییده و مولود دین می‌باشد ولی به تازگی این باور که عرفان (که کشف سوالات اساسی بشریت توسط احساسات می‌باشد) مادر دین است؛ با این توجیه که عرفان متعلق به قشر خاص و معدودی از افراد جامعه بشری می‌باشد که با گوشه‌گیری و ریاضت و گذشتن از نفسانیات و تکیه بر احساسات و امور ماورائی به این مهم می‌رسند. [نیازمند منبع]

عرفان بودائی

این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
عرفان بودایی یا آیین بودا در 10 جز تقسیم می‌شود 1- چهار حققت عالی 2-راه هشتگانه عالی 3-سیر درون 4- مقامات معنوی 5- سنساره و ذمه 6- زنجیر علی 7- نظر بودا در باره خود 8- سه نشانه 9 نیروانه:ذات بیمرگی 10-راه به سوی نیروانه: از رهروی تا اهرت[نیازمند منبع]

عرفان هندی

این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
جوکیان هند راه وصول به عرفان را خشن‌پوشی و ریاضت دانسته و قناعت و خرسندی را نردبان معرفت خدا شناخته‌اند و «اسنی»‌های یهود Essenciens و پارسایان مسیحی مسمی به «گوشه‌گیران» نیز پس از آن‌ها چنین راهی داشته‌اند.[نیازمند منبع] عرفان هندی که از آن به «یوگا Yoga» تعبیر می‌شود مانند ادیان هندی بر این پایه استوار است که انسان چگونه وجود جزئی و محدود خود را در وجود کل فانی سازد؟[۲]

عرفان یهود

این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
نوشتار اصلی: کابالا
عرفان یهود از جمله بـ*ـو*سیله فلسطینیان یا فرقهٔ ربانیم ترویج شده که تعالیم آن‌ها در تلمود جلوه‌گر است و نیز فرقهٔ یهود اسکندریه که عرفان یهود را با روش حکیمان یونان درآمیختند؛ و حکمت اسکندرانی افلوطین که مظهر کاملی از عرفان، و ترکیبی از حکمت افلاطون و علم کلام یهود و دیگر عوامل است. حکمت گنوسی نیز نوعی عرفان به‌شمار می‌رود و آن نیز در حقیقت عرفان شرقی پیش از روزگار عیسی است که در اوایل تاریخ میلادی با آیین مسیحی درآمیخت و رنگ مسیحیت به خود گرفت، که و برخی آن را از عقاید یهود پیش از روزگار عیسی، و برخی برگرفته از افکار معنوی مصریان یا ایرانیان قدیم می‌دانند.[۲]

عرفان مسیحی

این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
عرفان مسیحی نیز دنباله عرفان یهود است؛ و ریشه و اساس این تعالیم را در زندگانی خود مسیح و حواریان او، در روح‌القدس، در انجیل یوحنا، و در اعمال رسولان می‌توان یافت. گذشته از این غسل تعمید و عشاء ربانی و قیام مردگان نیز خود از عناصر عرفانی خالی نیست.[۲]

عرفان مانوی

این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
مذهب مانی (۲۱۵–۲۷۶م) آمیزه‌ای از آیینهای زرتشتی - مسیحی - بودایی و فلسفهٔ یونانی و اساطیر قدیم است. به عقیدهٔ مانی جهان از دو عنصر روشنایی و تاریکی پیدا شده، و پایهٔ آن بر نیکی و بدی است؛ ولی اصل چنان است که سرانجام روشنایی از تاریکی جدا خواهد شد و بر آن پیروز خواهد گشت. وظیفهٔ یک مانوی این است که این دو عنصر یعنی نور و ظلمت را از هم جدا سازد و آمیـ*ـزش آن‌ها را به هم زند. اما این کار از یک راه ممکن است و آن اینکه: وجود خویش از بدی و فسادی که منسوب به تاریکی است، پاک کند؛ و از لذات این جهانی چون زن خواستن و گوشت خوردن و نوشید*نی خوردن و مال گردآوردن و نفس پرستیدن خودداری کند. کم و بیش شباهتی در اصول این دین با صوفی‌گری وجود دارد.[۲]

عرفان اسلامی
نوشتار اصلی: عرفان اسلامی
نوشتار وابسته: تصوف
در اسلام نیز آیات گوناگون در قرآن زهد و پارسایی و بی‌اعتنایی به امور دنیوی را مایه خشنودی خدا از بنده و سبب وصول او به مراتب و مقامات برتر و نزدیکی به پروردگار شمرده‌است. پیامبر اسلام، روش زاهدان و پارسایان را داشت و در برخی اوقات از ترس خدا به خود می‌پیچید و مردم را نیز بدین راه می‌خواند اما آن‌ها را از گوشه‌گیری و سختگیری بر خود برحذر می‌داشت. خلفای راشدین در آغاز اسلام نیز در نهایت سادگی به سر می‌بردند؛ و عرفان و بخصوص تصوف اسلامی اگرچه متأثر از خارج خود بوده اما بن مایه‌های درونی داشته‌است.[۲] به اعتقاد مسلمانان، عرفان اسلامی عالیترین روش، علم [یا جهان‌بینی] خداجویی است و حقیقت آن برآمده از متن اسلام است که در دامن فرهنگ اسلامی، رشد و تکامل پیدا کرده‌است. مسلمانان اعتقاد دارند که عرفان اسلامی کاملترین نوع عرفان را در جهان به وجود آورده‌است. مسلمانان معتقدند، عرفان اسلامی، در میان مکاتب [روشها] و دیگر علوم اسلامی جهانبین‌نگر مانند فلسفه، کلام و اخلاق به مراتب با تعالی و جدیت بیشتر به دنبال حقیقت و خداجویی است و می‌توان از آن به عنوان علمی یاد کرد،[نیازمند منبع]

عرفان اسلامی و تصوف
دربارهٔ عرفان از دو جنبه می‌توان بحث و تحقیق کرد: یکی از جنبهٔ اجتماعی، و دیگر از جنبهٔ فرهنگی. عرفان اسلامی به دو دسته نظری و عملی تقسیم میشود عُرَفا با سایر طبقات فرهنگی اسلامی از قبیل مفسرین، محدثین، فقها، متکلمین، فلاسفه، ادبا و شعرا یک تفاوت مهم دارند و آن اینکه علاوه بر اینکه یک طبقهٔ فرهنگی هستند و علمی به نام عرفان را به وجود آوردند و دانشمندان بزرگی در میان آن‌ها ظهور کردند و کتب مهمی نیز تألیف کردند، یک فرقهٔ اجتماعی در جهان اسلام به وجود آوردند با مختصاتی مخصوص به خود، بر خلاف سایر طبقات فرهنگی مثل فقها و حکما و غیره، که صرفاً طبقهٔ فرهنگی هستند و یک فرقهٔ مجزا از دیگران به‌شمار نمی‌روند.

اهل عرفان هر گاه با عنوان فرهنگی خود، یاد شوند با عنوان «عُرَفا» و هر گاه با عنوان اجتماعی شان یاد شوند غالباً با عنوان «متصوفه» مورد خطاب قرار می‌گیرند.[۳]

عرفان‌های نوظهور
نوشتار اصلی: عرفان‌های نوظهور
عرفان‌های نوظهور مجموعه جنبش‌های معنوی مدعی ارمغان آرامش و شادی درونی و رستگاری برای بشر می‌باشند و عموماً با عرفانهای دینی و سنتی تفاوتها و اهداف اساسی دارند و در مواردی در تقابل قرار می‌گیرند، از اینرو این مرامهای نوپدید از دیدگاه سنتی بعضی ادیان از جمله اسلام غیرقابل پذیرش و کاذب خوانده می‌شوند. بعضی عرفانهای سنتی و قدیمی که در یک منطقه به تازگی وارد می‌شوند نیز نسبت به آنجا نوپدید تلقی می‌شوند. مهم‌ترین تفاوت عرفانهای نوپدید با عرفانهای دینی در غایت آنهاست چرا که غایت در عرفانهای نوظهور لزوماً خدا نیست بلکه کسب آرامش برای انسان است هر چند ممکن است خدا به عنوان یک عامل مهم مطرح باشد در حالیکه عرفان دینی بخصوص اسلامی خدامحوری است (هدف فنای فی الله) نه انسان محوری.


همه چیز درباره ادیان و آیین ها «چه دین هایی داریم؟»

 
  • تشکر
Reactions: emvway، * ELINA * و mahaflaki

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
رمان 98
رمان 98| دانلود رمان



ابیونی‌ها



یک تصویر قدیمی از عیسی، نام هنرمند: ناشناس
ابیونی‌ها گروهی از مسیحیان یهودی نژاد در قرون اول مسیحیت بودند که سخت به قوانین شریعت پایبند بوده، زندگی مبتنی بر ساده زیستی و ریاضت را پیشه کرده بودند و از قوانین اخلاقی سختگیرانه پیروی می‌کردند. آنان عیسی را بزرگ‌ترین پیامبر خدا و همان ماشیح می دانستند؛ اما هیچ گونه جنبه الوهیتی برایش قائل نبودند و او را انسان می شمردند و از همین رو پولس را که عیسی را خدا معرفی می‌کرد کافر می دانستند. بر اساس این اعتقادات، ایشان انجیلی به نام انجیل ابیونی ها را به رسمیت می شناختند و نوشته‌های پولس را رد می‌کردند. آنان تأکید داشتند که مسیحیان، چه یهودی نژاد و چه از امت ها، زیر شریعت هستند و نجات جز از طریق خــتنه و اجرای شریعت موسی قابل حصول نیست.[۱] گاهی رهبری این فرقه تحت عنوان دو نفر از حواریون مسیح یعنی پطرس و یعقوب پسر حلفا عنوان می‌شود. موعظه بالای کوه، احتمالاً یکی از مرکزی‌ترین مسائل مسیحیان یهودی چون ابیونی‌ها است.


همه چیز درباره ادیان و آیین ها «چه دین هایی داریم؟»

 
  • تشکر
Reactions: emvway، * ELINA * و mahaflaki

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
رمان 98
رمان 98| دانلود رمان



مرقیونیه



مرقیون در حال آموزش پیروانش
مَرقیونیه یا مذهب مرقیون یا مارسیون گروهی از مسیحییان اولیه با اندیشه‌هایی نزدیک به مانوی‌گرایی بودند که کانونشان در خراسان بوده‌است.

آنها نام خود را از پیشوایشان مرقیون--از مسیحیان آسیای کوچک که پیرامون ۱۴۴ در رم می‌زیست- داشته‌اند. مرقیونیه پیرو ثنویت بوده و به دو بنیاد نور و تاریکی باورمند بوده‌اند. همچنین بر اصلی سوم که میانش اختلاف داشته‌اند نیز باورمند بوده‌اند. برخی عیسی را آن اصل سوم دانسته‌اند و برخی عیسی را پدیدآمده از آن بنیاد سوم می‌دانستند. آن‌ها انجیل ویژه‌ای هم داشته‌اند.

مرقیون بر این باور بود که عیسی فرستادهٔ خداست و پطرس سالار حواریان او. به دید مسیحیت پیوندی با عهد عتیق و یهودیت نداشت. او یهوه خدای تورات را خشن‌تر از خدایی که در عهد جدید تعریف شده‌است می‌دانست. مرقیون انجیلی ویژهٔ خود را داشت که در آن گزیدهٔ مورد پسندی را از انجیل‌های پیشین بیرون کشیده‌بود.

مرقیونیه پرهیز از چربی و نوشیدنی‌های معتاد و نیز نماز روزانه را شرط رستگاری و رهایی از شیطان می‌دانستند. همچنین گفته‌شده که آن‌ها خطی ویژه نیز داشته‌اند.

مرقیون، به صلیب رفتن عیسی را انکار می‌کرد، او و پیروانش مثل برخی دیگر گنوستیک‌ها معتقد بودند که چهره عیسی مسیح با وی جابجا شد و شمعون قیروانی به جای عیسی به صلیب رفت.[۱]

اندیشهٔ مرقونیه از سوی کلیسای مسیحی رم مورد تکفیر قرار گرفت. با این همه آیین مرقونیه در خاور و باختر جهان پراکنده‌شد. در غرب این جنبش ۳۰۰ سال پایید؛ ولی در شرق و به ویزه بیرون از مرزهای امپراتوری بیزانس تا چند شده پس از آن هم پایدار ماند. در آینده در خاور زمین و در جاهایی که اندیشهٔ مرقونیه رواج داشت مانوی‌گری جانشین آن گشت.

ابن ندیم از آن‌ها یاد کرده‌است. مانی پیامبر با آیین ایشان آشنایی داشته و درآوردن مانوی‌گری از ایشان تأثیر پذیرفته‌است.


همه چیز درباره ادیان و آیین ها «چه دین هایی داریم؟»

 
  • تشکر
Reactions: emvway، * ELINA * و mahaflaki

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
هرمسیه



هرمس تریسمجیستوس


کادوسس سمبل هرمسیه.
هرمسیه (به انگلیسی:Hermeticism, Hermetism) فلسفه و مذهبی است که بر اساس نوشته‌های هرمس تریسمجیستوس ایجاد شد. این مکتب بر جنبش‌های عرفانی غرب بسیار تأثیر داشته و در دوره رنسانس و روشن زائی مورد توجه زیادی قرار گرفته‌است. طبق برخی روایات هرمسیه در واقع ریشه اصلی تمامی دینهاست که از زمان‌های بسیار قدیم توسط خداوند به مردم داده شده‌است. بسیاری از مسیحیان نظیر امرسون، لاکتانتیوس، توماس آکیناس، آگوستین، گیوردانو برونو، مارسیلو فیسینو، کامپانلا و جیووانی پیکو دلا میراندولا معتقد بودند که هرمس تریسمجیستوس پیامبر غیرابراهیمی حکیمی بود که ظهور مسیحیت را پیش‌بینی کرده بود. اینکه هرمس را تریسمجیستوس گویند به لوح زمرد و این ادعایش که سه قسمت حکمت را داراست بر می‌گردد. بیشتر اهمیت هرمسیه در ارتباط آن با گسترش علم نوین در بین سال‌های ۱۳۰۰ تا ۱۶۰۰ میلادی است. ایده‌های هرمس باعث شد توجه به تأثیر گذاشتن و کنترل طبیعت در بین محققان ایجاد شود و بسیاری به سحر علاقه پیدا کردند تا بتوانند به وسیله آن طبیعت را آزمایش کنند. از این رو جنبه‌های عملی هرمسیه باعث جلب توجه دانشمندان شد. اسحاق نیوتن دانشمند معروف انگلیسی، اعتقاد شدیدی به هرمسیه و یک مکتب واحد قدیمی داشت و وقت زیادی را به مطالعه آن اختصاص داد. بسیاری آثار نیوتن که درصد زیادی از آن‌ها هنوز هم چاپ نشده‌اند بر اساس مکتب هرمسیه است که در آن روش‌های کنترل طبیعت و تأثیرگذاری بر ستارگان و نیروهای طبیعی شرح داده شده‌است.

محتویات
  • ۱ ریشه
  • ۲ تاریخچه
  • ۳ رنسانس
  • ۴ فلسفه
    • ۴.۱ مکتب اصلی
    • ۴.۲ از بالا، به پایین
    • ۴.۳ سه قسمت حکمت
  • ۵ انجمنهای مخفی
    • ۵.۱ چلیپای گلگون
    • ۵.۲ سازمان هرمسی پگاه زرین
  • ۶ منابع
ریشه
هرمسیه ریشه در نام هرمس، از خدای یونانیان دارد. هرمس که در واقع نسخه یونانی خدای مصریان قدیم، توث است مرتبط با حکمت بوده‌است.

تاریخچه
مکتب هرمسیه به زمان‌های بسیار قدیم بازمی‌گردد و به‌طور موازی با مسیحیت، گنوسیسزم، فلسفه نوافلاطونی وفلسفه‌های یونانی گسترش یافت. بیشتر کتاب‌های اصلی هرمسیه که در دوره رنسانس مورد توجه قرار گرفتند در بین قرن‌های ۳ تا ۷ میلادی نوشته شده‌اند. این نوشته‌ها در مورد وحدانیت خدا صحبت کرده و به پاکسازی روح توجه می‌کنند و از سنتهای بت پرستان نظیر مقدس دانستن شمایل‌ها طرفداری می‌کنند. بیشتر این نوشته‌ها از حکمت باطنی می‌گویند. بعضی از این کتاب‌ها از نابودی حکومت رومیان بر مصر و قدرت گرفتن مجدد دین مصر قدیم می‌گویند.

رنسانس
نوشته‌های هرمسی مجدداً در سال ۱۴۶۰ میلادی به وسیله کشیش ی لئوناردو دا پاستویانام باری دگر به دنیای غربوارد شد. او متنهای هرمسی را به اروپا آورد و به لاتین ترجمه کرد. به دنبال متون هرمسی در تمامی منطقه قستنطنیه گشت. در سال ۱۶۱۴ ایزاک کاسوبون زبانشناس سوییسی نوشت که بسیاری از نوشتارهای هرمسی احتمالاً در قرن ۲ و ۳ میلادی نوشته شده‌اند. در سال ۱۹۴۵ نوشتارهای هرمسی در کتابخانه نگ حمدی یافت شدند.
رمان 98
رمان 98| دانلود رمان


فلسفه
در هرمسیه خداوند واحد است. خدا در هرمسیه منزه است و بر تمامی دنیا برتری دارد؛ ولیکن برخلاف ادیان ابراهیمی با پیامبران خاصی مرتبط نیست.

مکتب اصلی
هرمسیه اعتقاد دارد که ریشه تمامی ادیان یک اعتقاد واحد است. از این رو مسیحیانی که به هرمسیه روی می‌آوردند اعتقاد داشتند که هرمس الهرامسه انوش یا نوح یا یک کاهن مصری بوده‌است.

از بالا، به پایین
این لغات که در بین محفلهای سحرآمیز رایج بودند در نوشتارهای هرمسی یافت می‌شوند. این اعتقاد باور دارد که حوادث در این مرحله واقعیت با مراحل بالاتر در ارتباط است. از این رو ارتباطی بین هر آنچه در زمین اتفاق میفتد و هر آنچه در آسمان اتفاق میفتد وجود دارد. پس اگر آسمانها فهمیده شوند زمین نیز فهمیده می‌شود و اگر زمین فهمیده شود آسمان فهمیده می‌شود. تمامی اتفاقها در ابعاد مختلف با همدیگر در ارتباط هستند.

سه قسمت حکمت
  • کیمیا (اعمال خورشید): کیمیا تبدیل فلزات به طلا نیست بلکه عملی روحانی است. این علم دانش زنده شدن، مردن و دوباره زنده شدن را بیان می‌کند. مراحل مختلف خالص کردن فلزات مانند مراحل مختلف خالص کردن روح است. تکامل با کار بزرگ کیمیا صورت می‌گیرد.
  • اخترشناسی (اعمال ستارگان): هرمس ادعا می‌کند که زرتشت این قسمت حکمت را کشف کرد و به مردم یاد داد. بر اساس این ایده حرکت سیاره‌ها در آسمان معنی بیشتری از قوانین فیزیکی دارند و ذهن کامل (خداوند) را نشان می‌دهند. حرکت سیاره‌ها بر روی زمین تأثیر دارد ولیکن اعمال را تعیین نمی‌کند. حکمت با کشف کردن این تأثیرها و استفاده از آن‌ها صورت می‌گیرد.
  • تئورجی (اعمال خدایان): این قسمت استفاده از سحر را بیان می‌کند. دو نوع سحر وجود دارد. سحر سیاه که بر اساس کمک گرفتن از ارواح شیطانی است و سحر سفید که از ارواح پاک کمک می‌گیرد.
انجمنهای مخفی
از زمانی که فلسفه هرمسیه توسط کلیسا طرد شد به زیرزمین رفت. جیوانی پیکو دلا میراندولا که تلاش می‌کرد کابالای یهودی را با عرفان مسیحی پیوند دهد هرمسیه را به اروپاییان در دوره رنسانس تدریس می‌کرد.

چلیپای گلگون
چلیپای گلگون یک سازمان مخفی بود که در قرن ۱۷ فعال بود. این سازمان در آلمان شکل گرفت و بر اساس فلسفه هرمسیه بود. روش این سازمان بر سه اساس فلسفه، کابالا و سحر الهی بود. علامت آن یک گل رز (سمبل روح) و یک صلیب (سمبل بدن) بود.

سازمان هرمسی پگاه زرین
پگاه زرین یک سازمان مخفی بود که در انگلستان شکل گرفت. فلسفه آن ترکیبی از کیمیا، کابالا، سحر هرمس و علوم خفیه بود. پگاه زرین بسیار مخفی بود و اسرار خود را به شدت محافظت می‌کرد؛ ولیکن بسیاری از اسرار آن توسط آلیستر کراولی و ایزرائیل ریگاردی به صورت کتاب نوشته شدند.


همه چیز درباره ادیان و آیین ها «چه دین هایی داریم؟»

 
  • تشکر
Reactions: emvway، * ELINA * و mahaflaki

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
رمان 98
رمان 98| دانلود رمان



کاتاریسم



نماد کاتارها
کاتاریسم(به انگلیسی: Catharism) برگرفته از واژه یونانی katharoi به معنای پاک و خالص اطلاقی است به فرقه ای مسیحی که در اواخر قرن دوازدهم در ناحیه ای از جنوب فرانسه به نام لانگدوک شکل گرفت.کاتارها مدعی بودند که به مسیحیت راستین نخستین،درست به روشی که عیسی آموخته عمل می کنند[۱] در اواخر سده دوازدهم و اوایل سده سیزده با ظهور گروه های گوناگون مسیحی کاتار که در واقع برخاسته از برداشت های گوناگون از مانویت بودند،بحرانی اروپای جنوبی را فراگرفت.آنان به طور خلاصه بدین اصل معتقد بودند که چون یک منشا و علت برای هرآنچه که در جهان خیر و روحانی است وجود دارد باید مبدا و اصل مجزایی نیز برای همه آنچه که شر است وجود داشته باشد.خدایی که خیر مطلق است نمی تواند مبین فساد اعیان مادی یا فساد اخلاقی افراد بشر باشد.از آنجا که فساد اخلاقی اغلب با میل شخص به اجسام مادی سروکار دارد، شر و سپهر مادی باید سرچشمه و اصلی متفاوت از سپهر روحانی داشته باشد. در نتیجه باید خدا یا فرشته شری باشد که همچون اصل و مبدا و علت سپهر مادی و هرآنچه که شر است عمل کند.[۲]در این مذهب اعتقاد به دو خدا و همچنین رگه‌هایی از عرفان دیده می‌شود. این مذهب در قرنهای دوازده و سیزده به سرعت در حال گسترش بود که البته سرکوب این مذهب از سوی کلیسای کاتولیک با جهاد آلبیگاییصورت گرفت که این وقایع به تشکیل دستگاه تفتیش عقاید کمک شایانی کرد. گفته می‌شود که این مذهب در اعتقادات فرقه‌هایی مانند پولیسیان‌ها در ارمنستان و بوغومیلیه در بلغارستان ریشه دارد؛ اگرچه مسئله علل و ریشه‌های این مذهب هنوز به درستی روشن نیست.[۳]

معرفی کاتاریسم
مانند بسیاری دیگر از مذاهب و فرقه های سده های میانه، این مذهب نیز مکتبهای متفاوت فراوانی داشته، چه برخی به دوگانه انگاری اعتقاد داشتند؛ بدین معنا که یک خدای نیک و یک خدای پلید بر جهان حکم می‌رانند. برخی دیگر شکلی عرفانی از این مذهب را اجرا میکردند و حتی گروهی سختگیر و مذهبی در این بین بودند که البته همواره مرز خود را با کاتولیکها حفظ می‌کردند. در این بین اعتقاد به دوگانه گرایی رایجترین نوع کاتاریسم در بین پیروان این فرقه بوده. کاتارها به یک خدای مهربان و مقتدر واحد معتقد نبودند، بلکه به دو خدای متفاوت و همسنگ معتقد بودند و عقیده داشتند تمامی مادیات و آشفتگی ها و همچنین قدرت تحت احاطه خدایی پلید به اسم رکس‌موندی به معنای شاه دنیا می‌باشد و عالم روحانی و غیرمادی و عشق و محبت تحت احاطه خدای نیک قرار دارد. ناگفته پیداست که آنان معتقد به ناسازگاری و تعارض عشق و قدرت بودند.


همه چیز درباره ادیان و آیین ها «چه دین هایی داریم؟»

 
  • تشکر
Reactions: emvway، * ELINA * و mahaflaki

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
رمان 98
رمان 98| دانلود رمان

بوغومیلیه




نقشهٔ پراکندگی بوغومیلیه، در نقشه ورود پولیسیان‌ها به بلغارستان و سپس مسیر پراکندگی اندیشهٔ بوغومیلیه نمایش داده‌شده‌است.(سده‌های ۱۰ تا ۱۵ میلادی)
بوغومیلیه(به بلغاری: Богомилство) نام فرقه‌ای مانوی با جنبه های عرفانی و باورمند به ثنویت. اندیشهٔ بوغومیلیان از آمیـ*ـزش باورهای پولیسیان‌های ارمنی و کلیسای ارتدکس بلغار پدید آمده‌بود. این اندیشهٔ اصلاحی میان سال‌های ۹۲۷ تا ۹۷۰ میلادی در بلغارستان پدید آمد و در میان روس‌های کیفی، امپراتوری بیزانس، کرواسی، بـ*ـو*سنی، صربستان، ایتالیا و فرانسه پخش‌شد.

بوغومیلیه هم به اینکه عیسی پسر خداوند است باور داشتند و هم دیدگاه‌های مانوی را. این گروه نام خود را از یک کشیش به نام بوگومیل که دانا به اندیشه‌های مانی بود و در زمان پتر یکم امپراتور بلغارستان در سدهٔ دهم میلادی می‌زیست وام گرفته‌اند.


همه چیز درباره ادیان و آیین ها «چه دین هایی داریم؟»

 
  • تشکر
Reactions: emvway، * ELINA * و mahaflaki

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
رمان 98
رمان 98| دانلود رمان



جنبش پاولیکیان

جنبش پاولیکیان یا پولیسیان‌ها (به ارمنی Պավլիկյան շարժում - به انگلیسی Paulicianism)، جنبش گسترده دهقانی بود که از سده هفتم تا سده نهم میلادی به علت نابرابری‌های اجتماعی و حقوقی، بی عدالتی‌ها و ستم‌های گسترده پا گرفت و ادامه یافت.

محتویات
  • ۱ جنبش‌های دهقانی در ارمنستان
  • ۲ پیش زمینه
  • ۳ عقاید پاولیکیان‌ها
  • ۴ پایان جنبش
  • ۵ جستارهای وابسته
  • ۶ منابع
جنبش‌های دهقانی در ارمنستان
از سده‌های چهارم و پنجم میلادی فئودال‌ها و اسقف‌ها و سران کلیساها بخش گسترده‌ای از خاک ارمنستان را به تیول (واگذاری زمین و ملک به کسی از طرف پادشاه که آن شخص از طریق مالیات آن ملک برای خود درآمدی فراهم می‌آورد)، خود بدل کرده بودند. مرغوب‌ترین و حاصلخیزترین اراضی و مزارع کشور در اختیار بیش از پنجاه طایفه ناخاراری و کلیساها قرار داشت. وضع دهقانان آزاد و وابسته به زمین بی شباهت به وضع بردگان اعصار گذشته نبود. انواع مالیات‌ها که به بیش از ۳۰ نوع مالیات می‌رسید، روزگار را بر دهقانان و زخمتکشان ارمنی تلخ کرده بود. همین بی عدالتی‌ها و ستم‌ها بود که از سده هفتم تا یازدهم میلادی مایه چندین جنبش پرقدرت دهقانی شد که در میان آن‌ها جنبش‌های دهقانی موسوم به جنبش پاولیکیان و جنبش تندراکیان از اهمیت ویژه‌ای در تاریخ ارمنستان برخوردار است.

پیش زمینه
این جنبش به مانند اکثر جنبش‌های صده‌های میانه دارای ظاهر ارتداد مذهبی بود. پاولیکیان‌ها معتقد بودند که همه افراد جامعه باید دارای حقوق برابر باشند؛ لذا قاطعانه حاکمیت فئودالی را نفی می‌کردند و بر ضد کلیسا و حقوق و مراسم آن اعتراض می‌کردند. ایدئولوژی این جنبش مستقیماً علیه فئودالیسم تبلیغ می‌کرد. بدنه جنبش را قشرهای گوناگون روستائیان و زحمتکشان چپاول شده شهری تشکیل می‌دادند. روحانیون ناراضی و اشراف ورشکسته نیز در جنبش سهم بسزایی داشتند. در جنبش پاولیکیان علاوه بر ارمنیان، یونانی‌ها، آشوری‌ها و عرب‌ها و افراد دارای ملیت‌های دیگر نیز مشارکت داشتند.

پاولیکیان برای اشاعه عقاید و افکار خود مبلغینی داشتند که از روستایی به روستای دیگر و از یک آبادی به آبادی دیگر می‌رفتند و اصول و مبانی جنبش را به زبانی ساده برای مردم تشریح می‌کردند. این جنبش بویژه در اواخر سده هفتم و اوائل سده هشتم میلادی در ارمنستان شرقی اوج بیشتری گرفت.

عقاید پاولیکیان‌ها
از میان برداشتن نابرابری اقتصادی، اجتماعی و تأمین برابر حقوقی اقتصادی، بطور یکسان برای همه افراد جامعه اعم از زن و مرد، تقسیم منابع مادی جامعه بطور عادلانه و یکسان میان مردم و لزوم برخورداری برابر از مواهب اقتصادی، اجتماعی از جمله نظرات پاولیکیان‌ها بود. آن‌ها همچنین برای اعضای خود جوامع برابر حقوق موعظه می‌کردند و معتقد بودند که همه مردم مخلوق خدا هستند و در خلقت برابر آفریده شده‌اند و نباید میان آن‌ها نابرابری وجود داشته باشد. پاولیکیان‌ها خواهان برابر حقوقی زن و مرد بودند و ازدواج براساس قید و بندهای مادی و اقتصادی را نفی می‌کردند و طلب ازدواج آزادانه مبتنی بر عشق و علاقه طرفین بودند.

پایان جنبش
اسقف اعظم کلیسای ارمنی هوهانس اودزنه تسی با جلب حمایت خلیفه عرب و امیر ارمنیه دست به مبارزه دهشتناکی علیه پاولیکیان‌ها زد. کلیسا در مجمع خود در سال ۷۱۹ میلادی[۱] در دوین (شهر باستانی) قطعنامه مبارزه با پاولیکیان‌ها را تصویب کرد که در آن از جمله آمده بود:

«بر مؤمنان قدغن می‌شود که به پاولیکیان این فرزندان شیطان پناه دهند و با آن‌ها تماس حاصل کنند.»

برای کسانی که از این امر سرپیچی می‌کردند اشد مجازات اعمال می‌شد. در نتیجه پاولیکیان پس از تحمل رنج‌ها و صدمات بسیار و با توجه به محدودیت‌های شدید، از بخش شرقی ارمنستان به بخش غربی ارمنستان تغییر مکان دادند.

جنبش پاولیکیان در ارمنستان غربی طولانی‌تر و نیرومندتر بود و بارها بدل به جنگ رهایی بخش اجتماعی بر ضد فئودال‌ها و سپاهیان بیزانس گردید. جنبش در سده نهم میلادی اعتلای بیش از بیش یافت و جوامع پاولیکیانی در نواحی کرانه‌های میانی رود فرات، سرزمین‌های وسیعی را در مرزهای بیزانس و خلفای عرب بخود اختصاص دادند. در دهه‌های ۵۰ و ۷۰ سده نهم سپاهیان مسلح پاولیکیان دست به جنگ‌های آزادیخواهانه برضد قوای نظامی بیزانس زدند. گرچه سرانجام باسیلیوس یکم جنبش پاولیکیان را در ارمنستان غربی و دیگر نواحی امپراتوری، در خون خفه کرد، اما در سده دهم میلادی پاولیکیان‌های مهاجرت کرده به تراکیه، فعالیت خود را ادامه دادند و ایدئولوژی آن‌ها پس از آن در سرزمین بالکان و برخی کشورهای اروپایی اشاعه پیدا کرد.


همه چیز درباره ادیان و آیین ها «چه دین هایی داریم؟»

 
  • تشکر
Reactions: emvway، * ELINA * و mahaflaki

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
رمان 98
رمان 98| دانلود رمان



جنبش تندراکیان

جنبش تُندراکیان (به ارمنی Թոնդրակեաններ - به انگلیسی Tondrakians)، جنبش گسترده دهقانی بود که از سده دهم تا سده یازدهم میلادی به علت نابرابری‌های اجتماعی و حقوقی، بی عدالتی‌ها و ستم‌های گسترده پا گرفت و ادامه یافت؛ این جنبش ادامه جنبش پاولیکیان بود که از سده هفتم تا سده نهم صورت گرفته بود.

محتویات
  • ۱ جنبش‌های دهقانی در ارمنستان
  • ۲ پیش زمینه
  • ۳ عقاید تندراکیان‌ها
  • ۴ رهبر جنبش
  • ۵ پایان جنبش
  • ۶ جستارهای وابسته
  • ۷ منابع
جنبش‌های دهقانی در ارمنستان
از سده‌های چهارم و پنجم میلادی فئودال‌ها و اسقف‌ها و سران کلیساها بخش گسترده‌ای از خاک ارمنستان را به تیول (واگذاری زمین و ملک به کسی از طرف پادشاه که آن شخص از طریق مالیات آن ملک برای خود درآمدی فراهم می‌آورد)، خود بدل کرده بودند. مرغوب‌ترین و حاصلخیزترین اراضی و مزارع کشور در اختیار بیش از پنجاه طایفه ناخاراری و کلیساها قرار داشت. وضع دهقانان آزاد و وابسته به زمین بی شباهت به وضع بردگان اعصار گذشته نبود. انواع مالیات‌ها که به بیش از ۳۰ نوع مالیات می‌رسید، روزگار را بر دهقانان و زحمت‌کشان ارمنی تلخ کرده بود. همین بی عدالتی‌ها و ستم‌ها بود که از سده هفتم تا یازدهم میلادی مایه چندین جنبش پرقدرت دهقانی شد که در میان آن‌ها جنبش‌های دهقانی موسوم به جنبش پاولیکیان و جنبش تندراکیان از اهمیت ویژه‌ای در تاریخ ارمنستان برخوردار است.

پیش زمینه
در سده‌های نهم و یازدهم میلادی بواسطه پیشرفت هرچه بیشتر مناسبات فئودالی، نابرابری‌های اجتماعی و حقوقی ژرفش روزافزون تری پیدا کرد. روند اسارت روستائیان توسعه یافت و بر شمار تهیدستان و بی چیزان افزوده تر شد؛ لذا اعتراضات جمعی روستائیان قوت و شدت بسیاری بخود گرفت. در اکثر نقاط ارمنستان جنبش‌های دهقانی پدیدار شد. برخی از این جنبش‌ها رنگ ارتداد مذهبی بخود گرفت و برخی دیگر به طور آشکارا به صورت طغیان‌های روستایی ضد فئودالی جلوه گر شد. در اوائل سده دهم، در سال‌های ۹۱۰ تا ۹۱۸ میلادی در روستاها و آبادی‌های مرکزی ارمنستان طغیان‌های دهقانی شدت هرچه بیشتری گرفت و روستائیان مسلحانه بر ضد فئودال‌های بزرگ به مبارزه برخاستند و کاخ‌ها و اراضی آن‌ها را نابود کردند.

این طغیان‌ها که گاه گاه به طرز فجیعی سرکوب می‌شدند، تا اواخر سده دهم ادامه یافتند. در سال ۹۹۰ میلادی نیروهای نظامی سلطنتی بسیاری از شورشیان را قتل‌عام کردند و زمین‌های مصادره شده از سوی آنان را باز پس گرفتند. در صده‌های دهم و یازدهم میلادی جنبش موسوم به تُندراکیان دامنه خیلی وسیعی پیدا کرد. از آنجایی که مرکز اولیه این جنبش روستای تُندراک بود، به جنبش تُندراکیان معروف شد.

عقاید تندراکیان‌ها
تندراکیان‌ها که دارای عقاید فلسفی خاصی بودند با تشریفات زائد کلیسایی و مراسم اختراعی اسقف‌ها و کشیش‌ها و فئودالیسم کلیسایی مخالفت می‌ورزیدند و خواهان آن بودند که جامعه مسیحیت مانند سال‌های آغازینش، جامعه‌ای ساده و برابر حقوق باشد. تندراکیان‌ها هم مانند پاولیکیان‌ها با قید و بندهای ازدواج که بر موازین مادی استوار بود مخالف بودند و طلب می‌کردند که ازدواج زن و مرد نه براساس قید و بند مالی، بلکه از روی عشق و علاقه انسانی صورت پذیرد. تندراکیان‌ها علیه نابرابری و ستم اجتماعی و فئودالیسم طغیان می‌کردند و خواهان برابر حقوقی اجتماعی، اقتصادی و قضایی بودند. آن‌ها در اواخر سده نهم و اوائل سده دهم میلادی جوامعی برای خود تشکیل داده بودند که در آن جوامع برابری کامل حقوقی و اقتصادی رعایت می‌شد. آنان همچنین خواهان برابری حقوقی زن و مرد بودند، زنان بسیاری در این جنبش شرکت کردند.

رهبر جنبش
رهبر جنبش را مردی به نام سمبات زاره آوانتسی از آغاز به عهده داشت. وی که از خانواده اشرافی اما ورشکسته بود، در ایام جوانی مدتی در ایران زیسته و نزد موبدی به نام «مرجوسیک» علم نجوم آموخته و پیرامون فرقه‌های مرتد مذهبی تحقیقاتی به عمل آورده و اطلاعاتی از عقاید و افکار اجتماعی - فلسفی و مذهبی آن‌ها کسب کرده بود. سمبات پس از بازگشت به ارمنستان فعالیت خود را آغاز کرد و در روستاها و شهرها به تبلیغ عقاید خود پرداخت و طرفدارانی برای خود گرد آورد.

اقامت سمبات در ایران باعث آشنایی او با عقاید مزدکیان شده و این آشنایی در افکار وی و از آن طریق در عقاید اقتصادی و اجتماعی تندراکیان تأثیر بسزایی نهاده است. چراکه برخی از اصول اعتقادی پاولیکیان و تندراکیان شباهت و همخوانی فراوانی با نظرات مزدکیان دارد.

پایان جنبش
جنبش تندراکیان بیش از صد و پنجاه سال ادامه یافت و حکومت مرکزی و فئودال‌ها و کلیسا با شرکت کنندگان در این جنبش هم همان تصفیه حساب‌های خونینی را کردند که با پاولیکیان کرده بودند. جنبش تندراکیان از لحاظ تاریخی در واقع ادامه جنبش پاولیکیان به حساب می‌آید. لیکن اگر جنبش پاولیکیان دارای ماهیت اجتماعی و آزادیخواهانه ملی بود و بر ضد سلطه امپراتوری بیزانس و اعراب مبارزه می‌کرد، جنبش تندراکیان دارای محتوای اجتماعی، اقتصادی و ضد فئودالی و عدالت خواهانه بود. چراکه در این دوره از تاریخ ارمنستان از استقلال سیـاس*ـی و حکومتی برخوردار بود.

در ربع اول سده دهم، پس از سرکوب یک سری اعتراضات روستایی، جنبش تندراکیان به مدت کوتاهی دچار افول شد، اما از نیمه دوم همین سده دوباره اوج گرفت و تا اواسط سده یازدهم میلادی ادامه پیدا کرد و در بسیاری از روستاها و آبادی‌های ارمنستان گسترش یافت. در این دوره بیش از پانزده منطقه ارمنستان جوامع تندراکیان با ویژگی‌های خود تشکیل شده بودند. در ربع دوم سده یازدهم بر تعداد اینگونه جامعه‌ها افزوده شد و جنبش اوج بیشتری به خود گرفت. تندراکیان رفته رفته فئودال‌ها و کلیسای زمیندار ارمنستان و حاکم نشین‌های بیزانس را به وحشت انداختند و آن‌ها به فکر اتحاد با هدف سرکوب جنبش افتادند. سپاهیان بیزانس در آغاز سال‌های ۱۰۵۰ میلادی مرکز جنبش یعنی روستای تندراک و بقیه پایگاه‌های تندراکیان را ویران کردند و شورشیان را تار و مار کردند. پس از آن رفته رفته از دامنه جنبش کاسته شد و سرانجام نابود گردید. شرکت کنندگان در جنبش تندراکیان هم مانند اعضای جنبش پاولیکیان دارای وابستگی‌های اجتماعی متفاوتی بودند؛ در میان آن‌ها طیف وسیعی از روحانیون پایین رتبه و اشراف خرده پا و دهقانان و پیشه وران بی‌چیز به چشم می‌خورد که هریک اهداف خاص و منافع خود را دنبال می‌کردند.


همه چیز درباره ادیان و آیین ها «چه دین هایی داریم؟»

 
  • تشکر
Reactions: emvway، * ELINA * و mahaflaki

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
رمان 98
رمان 98| دانلود رمان



مندائیان

«صبی» به اینجا تغییرمسیر دارد. برای روستایی با این نام، صبی (زاوه) را مشاهده کنید.
مندایی
کل جمعیت
۷۵۰۰۰ (تخمین)

نواحی با بیشترین جمعیت

عراق ۷۰٬۰۰۰ (تا ۲۰۰۳)
۷٬۰۰۰ (از تاریخ ۲۰۱۰)

ایران ۱۰٬۰۰۰ تا ۲۰٬۰۰۰

اردن ?

سوریه ?

سوئد ۵٬۰۰۰

استرالیا ۳٬۵۰۰

ایالات متحده آمریکا ۱٬۵۰۰ تا ۲٬۰۰۰

بریتانیا ۱٬۰۰۰

کانادا ۲۵۰۰

آلمان ۱٬۲۰۰[۱]

دانمارک ۲۰۰
زبان‌های رایج
زبان مندائی نو
زبان‌های عربی و فارسی نیز رایج است.
ادیان و مذاهب
مندایی
منداییان پیروان یحیای تعمیددهنده و یکی از اقلیت‌های مذهبی ایران، عراق و سوریه هستند. منداییان با نام صابئین نیز شناخته می‌شوند، و آنان را با فرقهٔ مغتسله پیوند داده‌اند؛ در حالی که این مکاتب نحله‌هایی مستقل اما مربوط به هم به‌شمار می‌روند. مغتسله فرقه‌ای مستقل بودند که اساسی‌ترین آیین‌شان غسل تعمید بود. اما منداییان همان‌گونه که گفته شد، پیروِ یحیی بودند که تعمیددهندهٔ مسیح بود.[۲] کیش مندایی در شمار مکتب‌های گنوسی می‌باشد.[۳]

در بعضی سنت‌های اسلامی آنان را به اشتباه ستاره‌پرست دانسته‌اند.[۴] اما ایشان خود را پیروان یحیای پیامبر می‌دانند؛ و این حقیقت اصلی است؛ چراکه عده‌ای از ستاره پرستان اهل حران از ترس خلیفه مسلمین که با آنان اتمام حجت کرده بود خود را به دلیل اغماضی که قرآن نسبت به صابئین روا داشته بود صابئی خواندند.[۴][۵]

منداییان در کناره‌های رودخانه‌های دجله، فرات و کارون زندگی می‌کنند.[۶] جمعیت آن‌ها را ۷۰ هزار نفر در عراق و ۲۵ هزار نفر در ایران برآورد می‌کنند.[۷] قریب ۷۵۰۰۰ نفر تا سال ۲۰۰۲ در عراق زندگی می‌کردند که پس از جنگ میان آمریکا و عراق بیشتر آن‌ها به اردن و سوریه و نیز کشورهای غربی کوچ کردند.[نیازمند منبع] اصلی‌ترین رکن دینی آن‌ها غسل تعمید در روزهای یک‌شنبه در آب روان است.[۷] بالاترین ردهٔ روحانیان در میان آن‌ها «گنجور» و پس از آن «تَرمیده» است.[۷]

محتویات
  • ۱ واژه‌شناسی
  • ۲ دین
    • ۲.۱ اساطیر مندایی[۱۰]
  • ۳ کتاب مقدس منداییان
  • ۴ آداب و سنن
    • ۴.۱ عالمان دینی
  • ۵ پیروان امروزی
    • ۵.۱ صابئین در ایران
  • ۶ تقویم مندائی
  • ۷ جستارهای وابسته
  • ۸ پانویس
  • ۹ پیوند به بیرون
واژه‌شناسی
قسمتی از مجموعه مقاله‌های دین گنوستیک


گنوستیک
تاریخچه آیین گنوسی
آیین‌های گنوسی اولیه
آیین گنوسی در عصر جدید
آبای گنوسی
فیلون
شمعون مغ
مرقیون
والنتین
بازیلیدس
مقالات مرتبط
گنوستیک
مندایی
آیین مانوی
  • ن
  • ب
  • و
مَندا واژه‌ای از زبانِ آرامیِ شرقی به معنی «دانش، آگاهی، و معرفت» است؛ و به یک معنا، برابرنهادِ گنوس است.[۲] واژه مغتسله نیز به معنی مذهب تعمیدیان گاهی بدیشان اطلاق شده‌است و این سوای از تعمیددهنده بودن یحیی آخرین پیامبر مذهب مندایی به دلیل مراسم همیشگی غسل تعمید است که از آداب و آیین‌های منداییان به‌شمار رفته و همچنان نیز می‌رود. گاهی نیز نام منداییان را از ریشه ماد یا مادای که نام سرزمین باستانی شمال غربی ایران بوده دانسته‌اند، اما این نظر میان پژوهشگران بسیار منفرد بوده و از اقبال چندانی برخوردار نیست.[۸] بیشتر همان واژه مندا را که در زبان آرامی برابر عرفان قرار دارد، برای آن فرض نموده‌اند. نام‌های دینی و مقدس منداییان آرامی است و با اندکی تغییر در زبان‌های عبری و عربی نیز همانند است. به عنوان نمونه برای آوردن نام شیث ازشیتل و برای نام سام بن نوح از شوم و نیز برای خود نوح از نو استفاده می‌کنند. منداییان را گاهی با صابئین که ذکر آن در قرآن سه بار آمده، یکی فرض کرده‌اند از این رو در خوزستان ایشان به صابئین معروف‌اند که در لفظ محلی صُبّی تلفظ می‌شود.[۹]

دین
آنها به خدا و قیامت اعتقاد دارند. برای خود زبان و خط دارند. اهل نماز و روزه هستند. آن‌ها روزانه پنج بار نماز می‌خوانند و دارای کتاب هستند و در قرآن نیز نه تنها به اهل کتاب بودن یحیی اشاره شده بلکه در سه آیه نام صابئین هم‌تراز پیروان ادیان آسمانی قرار گرفته‌است، مانند سوره حج آیهٔ هفده. نام کتاب منداییان «گنزا رباً» یا «گنج آسمانی» ست که به زبان مندایی از تیره سامی و شاخه آرامی شرقی نگاشته شده‌است. در دین منداییان یا همان صابئین مغتسله که در خوزستان به صبی معروف هستند پنداره‌هایی همانند آنچه در جهان‌بینی زرتشت به چشم می‌خورد وجود دارد، مانند اصالت نور و پاکی آن در برابر تاریکی گمراه‌کننده.[نیازمند منبع] آیین مندایی نزدیک‌ترین دین زنده جهان به آیین مانوی است.

اساطیر مندایی[۱۰]
بنیاد اندیشهٔ مندایی همان ثنویت، یا دو بن‌نگری است. دو گوهرِ روح و مادّه از آغاز آفرینش با هم در ستیزند. اساطیر مندایی بیشتر دربارهٔ اقلیم ازلیِ نور، آفرینش زمین و انسان، و سفر بازگشتِ روح به سرچشمهٔ سرزمینِ نور است.

کتاب مقدس منداییان
کتاب مقدس منداییان گنزا ربّا (گنج عظیم) است و به بخش گنزای راست و گنزای چپ تقسیم می‌شود. کتاب‌های شش‌گانه‌ای نیز دارند که عبارتند از: ۱)ادراشا اد یحیی (تعالیم یحیی)؛ ۲)قُلِستا (مجموعهٔ قوانین)؛ ۳)اِنیانی (نمازها و نیایش‌ها)؛ ۴)سیدرا اد نماشتا (کتابِ روانِ آدمی)؛ ۵)اِسفَر مَلوشی (دینی یا نجومی)؛ ۶)سیدرا اد مَصوَتَا (کتاب تعمید).[۳]

آداب و سنن


صابئین مندایی، هر سال به مناسبت تولد حضرت آدم در رودخانه کارون به غسل تعمید و دعا و نیایش می‌پردازند.[۱۱]
صابئین مندایی روزانه پنج بار نماز به جای می‌آورند. در دین آن‌ها آب روان و جاری قداست و پاکی ویژه‌ای دارد و برای بسیاری از فرایض از آب روان استفاده می‌گردد. ازین رو غالباً صابئین در کنار رودخانه‌های پرآب زندگی می‌کنند. شغل اصلی آن‌ها زرگری و طلافروشی و نقره کاری ست. در زمان ازدواج برای محرم شدن عروس و داماد باید در آب رفته و غسل کنند. غسل سنت پیغمبرشان یحیی‌ست که او خود به یحیای معمدان یا باپتیست معروف بوده‌است.

کتاب صابئین بنام گنزاربا یا صحف آدم است که توسط ملکا هیبل زیوا (جبرائیل رسول) بر اولین پیامبر صابئین یعنی آدم نازل شد و ادیان الهی دیگر بعد از دین صابئین به وجود آمدند. در کتاب مقدس صابئین آمده‌است:

هازن هو رازا و سیدرا اد من هو لاقدمی

ترجمه: این است راز و کتاب اول که پیش از آن کتابی نبود.

[نیازمند منبع]

پیامبران صابئین آدم، شیتل، نوح، سام و یحیی است. دین صابئین بر پایه توحید و معاد و نبوت است. قبله صابئین رو به شمال است و اعتقاد آنان این است ترازوی عدل الهی در شمال قرار دارد و عرش اعلا در شمال قرار دارد، چون صابئین تمام مراسم دینی خود را رو به شمال انجام می‌دهند و ستاره جدی در شمال قرار دارد این شبه را برای بعضی از محققین ایجاد نموده بود که صابئین ستاره جدی را می‌پرستند.[نیازمند منبع]

عالمان دینی


یک مندایی در حال انجام نیایش در کنار رودخانه ای در اهواز
هرکس در دین مندایی بتواند به درجه بالای تعلیمات دینی برسد و بر متون دینی تسلط کامل پیدا کند به مقام گنزورا (شیخ) می‌رسد. یک گنزورا، با معنی لغوی گنج‌دار بر امور دینی منداییان نظارت دارد و هرگز وارد مسایل عمومی منداییان نمی‌شود. گنزورا مقام رهبری بر جامعه مندایی ندارد و هرگز هیچ‌کس در آیین مندایی نمی‌تواند رهبری دینی جامعه را بر عهده بگیرد. دادن عنوان رهبری به یکی از شیوخ مندایی نیز بعد از انقلاب اسلامی صورت گرفت. یک گنزورا باید حلالی باشد تا بتواند به مقام گنزورایی برسد. یعنی هم مادر و هم پدرش باید از خانواده دینی باشند. یک گنزورا امور اصلی آیین مندایی که از آدم بر فرزندانش امر شده برپا و نظارت می‌کند؛ تعمید، ازدواج و مرگ سه رکن اصلی آیین مندایی است که برای اجرای آن به وجود یک گنزورا نیاز است. یک گنزورا باید نمازهای سه‌گانه و دعاهای روزانه را برپا کند، موی سر و صورت خود را از زمان بلوغ نتراشد، اگر هر مندایی به کمکش احتیاج داشت یاری اش کند. مراسم ازدواج و مرگ و تعمید را برای مؤمنان برپا کند و از متون دینی محافظت کند.[۱۲]

پیروان امروزی
آنها در جنوب عراق و استان خوزستان ایران بسیار بودند ولی اکنون به تمام دنیا مهاجرت کرده‌اند.

از آنجاییکه مندائیان همواره در ایران و عراق مورد تبعیض قرار گرفته[۱۳] و[۱۴]، سال‌های اخیر مهاجرت تعداد کثیری از این اقلیت به کشورهای دیگر را به خود دیده‌است. امروزه مندائیان را در اقصی نقاط جهان همچون سیدنی و سن آنتونیو، تگزاس در شمارش نسبتاً انبوه می‌توان دید.[۱۵]

صابئین در ایران


مراسم دینی مندایی‌ها در کنار رودخانه کارون اهواز
مندایی‌های ایران شماری از اقلیت‌های مذهبی ایران هستند که با جمعیتی بین هفت الی بیست هزار نفر در استان خوزستان به ویژه شهر اهواز سکونت دارند.[۱۶]

این اقلیت مذهبی که معتقد به دین مندایی هستند بیشتر به مشاغل طلافروشی و میناکاری مبادرت می‌ورزند.[۱۷] دین مندایی از دین‌های ایرانی با گرایش گنوسی است که پیامبران بنی‌اسرائیلی دارد. پیغمبر اصلی مندائیان ایران یحیای تعمیددهنده می‌باشد. پیشتر جمعیت مندایی‌ها که به صابئین نیز معروف بودند در خوزستان بیشتر بود و حمدالله مستوفی در نزهت القلوب اشاره می‌کند که: خوزستان سرزمینی‌ست که درو قوم صابیان بسیارند.[۱۸] از آنجا که آداب و رسوم دینی مندایی‌ها با غسل در آب روان پیوند دارد این افراد در نزدیکی رودخانه‌های پرآب زندگی می‌کنند. در سال‌های اخیر روند مهاجرت مندایی‌های ایران به خارج از کشور گسترش چشمگیری داشته‌است. اگرچه صابئین در ایران اهل کتاب شناخته شده‌اند[۱۹] اما به دلیل کمی جمعیت و ناشناخته بودن ذکری از آن‌ها در ادیان رسمی ایران نیست. مندائی‌ها را در خوزستان صبی می‌نامند که تحریفی از واژه صابئی است.[۲۰]

مرکزیت این گروه مذهبی در شهر اهواز است. سید علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی، آن‌ها را از اهل کتاب دانسته‌است.[۲۱]



انجام غسل تعمید مندایی‌ها به مناسبت تولد حضرت آدم
یکی از رهبران این دین[چه کسی؟] در ملاقات با سید علی خامنه‌ای خواستار حضور یک نماینده از صابئین در مجلس شورای اسلامی شد که رهبر ایران این مسئله را منوط به حد نصاب رسیدن افراد این دین به عدد ۱۵۰۰۰۰ نفر دانست چرا که قانوناً به ازای هر ۱۵۰۰۰۰ نفر یک نماینده در مجلس می‌تواند حضور داشته باشد.[نیازمند منبع]صابئین در حمایت اردوان اشکانی به خاطر آزار رومیان یا یهودیان از مسکن اولیه‌شان که حدود پالستین (فلسطین امروزی) بوده به مرزهای ایران آورده شدند و برخی در اطراف تیسفون (در عراق کنونی) و برخی در نواحی کرخه و کارون و در شهرهای پارسیان مسکن داده شدند. اینان در شوشتر و دزفول ساکن بودند. در زمان قاجار برخی (از چه گروهی بودند نا مشخص است) مبادرت به آزار اینان داشتند که امیرکبیر به نجات اینان همت گماشت. امروزه اینان در سوسنگرد، دزفول، اهواز و آبادان زندگی می‌کنند و به صورت سنتی بیشتر مذهب خود را پنهان می‌دارند. آیین ایشان پیوستگی خاصی با آب دارد. برای نمونه مراسم ازدواج ایشان در کنارآب کارون برگزار می‌شود. نزد خوزستانیان قدیم ایشان به امانتداری و صداقت ضرب‌المثل بوده‌اند. زبان ایشان ترکیبی از پارسی پهلوی (خوزستانی) و زبان عهد عتیق خودشان است که به هیچ‌یک از زبان‌های امروزه دنیا شبیه نیست. ایشان الفبایی مخصوص به خود دارند که برخی از نوشتارهای خود را به ان می‌نویسند. کار اینان بیشتر حکاکی ظروف طلا و نقره بوده‌است و امروزه نیز بسیاری به زرگری مشغولند. معمولاً ایشان (بویژه مسن ترها) با ریشی بلند و مرتب، سبیلی بلند که روی ریش می‌آید و نیز عمامه کوچک سفید قابل شناختن هستند.

تقویم مندائی
تقویم مندایی براساس هبوط (تولد) حضرت آدم نوشته شده‌است ومنداییان سال کبیسه ندارند چراکه براین اعتقادند که خداوند همه چیز را براساس گردش وتکرارخلق نموده و به همین اساس سال‌های مندایی باید گردش کنند تا این دوران حفظ شود ویک روزهم به عقب یاجلوتغییرنکند. یک سال مندائی ۳۶۵ روزاست. هر ماه مندائیان ۳۰ روز است که در مجموع می‌شود ۳۶۰ و ۵ روز، پنجه که جزء ایام ۱۲ ماه به‌شمار نمی‌آیند (به علت مقدس بودن این ۵ روز). روزتعطیل رسمی منداییان در طول هفته یکشنبه است. عناوین ماه‌های مندایی: دولا، نونا، امرا، تورا، صلعی، سرطانا، آریا، شمبلتا، قینا، ارقوا، هیطا و گدیا است.


همه چیز درباره ادیان و آیین ها «چه دین هایی داریم؟»

 
  • تشکر
Reactions: emvway، * ELINA * و mahaflaki
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا