خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
رمان 98
رمان 98| دانلود رمان

فروع عملیه
تقویم و اوقات شرعی



گردش ماه، اساس تقویم اسلامی
اوقات شرعی، به زمانهای مشخص و دقیقی از شبانه روز، گفته می‌شود که شخص دین‌دار، در آن زمان‌ها، رفتار دینی زمان‌دار خود را انجام می‌دهد. محاسبه دقیق زمان‌های شرعی، از دیرباز، نزد منجمان، رایج بوده‌است.

اذان
نوشتار اصلی: اذان



محمد پس از فتح مکه بلال حبشی، یک بـرده سیاه آزاد شده، را مأمور کرد که بر بام کعبه اذان بگوید.
فهرست
0:00
اذان به شیوه کنونی اهل تسنن
اهل سنت، عقیده دارند که نخستین بار، اذان در مدینه خوانده شد و حمزه این پیشنهاد را به محمّد داد. در حالی که برخی دیگر، طبل، بوق یا زنگ را برای دعوت مردم به نماز، پیشنهاد کرده بودند.[نیازمند منبع] اهل سنت، همچنین بر این باور هستند که بعضی عبارات اذان، مانند «الصلوة خیر من النوم» را عمر بن خطاب افزوده‌است.[۴۵] این در حالی است که شیعیان اذان را عبادتی می‌دانند که از جانب خدا تعیین گردیده و تغییر در جملات اذان را بدعت می‌دانند، شیعیان همچنین از لفظ اشهد ان علی ولی‌الله و اشهد ان علی حجت‌الله در اذان استفاده می‌کنند ولی هیچ دلیلی از پیامبر مبنی بر کاربرد این الفاظ در نماز ثابت نشده‌است[۴۶] همچنین عقیده شیعه این است که محمّد پیش از هجرت، برای تمام نمازهای واجب خود، اذان می‌گفته‌است.[۴۷] در ایران، اغلب اذان را در آواز بیات ترک در گوشه روح‌الارواح می‌خوانده‌اند. در مراسم تعزیه، اگر اذان گفته شود، به آواز کردی است.[۴۸] اولین اذان سال در یکم هجری و در مدینه بود. در مسند ابوداود به اسناد صحیح از عبدالله پسر زید پسر عبد ربه انصاری آمده که او برای اولین بار پیشنهاد اذان را به محمد داده و محمد از او پذیرفته‌است.[۴۹]

تاریخ اسلام
نوشتار اصلی: تاریخ اسلام



محمد



این مقاله نیازمند تمیزکاری است. لطفاً تا جای امکان آن‌را از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید، سپس این برچسب را بردارید. محتویات این مقاله ممکن است غیر قابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد.
نوشتار اصلی: محمد
ابوالقاسم محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم (‎۵۷۰ - ۶۳۲)، بنیان‌گذار و پیامبر دین اسلام است.[۵۰][۵۱] دربارهٔ زندگی محمد گزارش‌های فراوان و روشنی در متون تاریخی آمده‌است، ولی مانند هر شخصیت مهم تاریخی پیش از دنیای مدرن، تمام جزئیات زندگی او مشخص نیست. از این‌روی که محمد، از تأثیرگذارترین شخصیت‌های تاریخ بشری است؛ زندگانی، اعمال و افکار او در طی قرن‌ها، بین موافقان و مخالفانش محل اختلاف و منازعه بوده‌است. در دوران جوانی‌اش، او را امانت‌دار می‌دانستند و «محمد امین» خطاب می‌کردند.[۵۲]

در قرون وسطی، محمد در تصور عمومی غربیان بت یا خدایی پنداشته می‌شد که توسط مسلمانان پرستیده می‌شود. پس از اصلاحات پروتستانی، تصور غرب از محمد تغییر کرد، و در نگاه عمومی آنان به شخصی متقلب، مکار و خودخواه تبدیل شد.[۵۳]

پیش از پیامبری
در جوانی همراه گروهی از جوانان قبایل ده‌گانه مکه، درصدد برآمده بودند تا با ایجاد گروهی از پاسبان‌های داوطلب، اجازه ندهند تا حق ستم‌دیدگان توسط ستم‌کاران پایمال شود. نام پیمان این نیروهای داوطلب حلف‌الفضول (پیمان جوانمردان)، و محمد از شمار مؤسسان آن بود. او به این موضوع، که در جوانی در چنین نیرویی عضویت داشته‌است افتخار می‌کرد.[۵۲]

پیامبری در مکه
خدیجه همسرش، نخستین کسی بود که به وی ایمان آورد و پس از وی علی بن ابیطالب پسر عمو، و زید بن حارث پسر خوانده‌اش. شیعیان بر این باورند که طبق اسناد و مدارکی؛ محمد بارها در معرض عموم علی را به عنوان جانشین خود انتخاب کرده که از مهم‌ترین این اسناد به «زمان دعوت از نزدیکان» (عشیره الاقربین)، و به آخرین سفر حج در غدیر خم اشاره می‌کنند و می‌گویند که در آن زمان حتی عمر و ابوبکر و دیگر صحابه با علی بیعت کرده‌اند. سنی‌ها این قضیه را منکرند، ولی علی را نیز همچون دیگر صحابه محترم می‌شمارند.[۵۴][۵۵][۵۶][۵۷] و نیز گفته می‌شود که جعفر ابن ابوطالب، زید (تنها مسلمانی که بجز محمد، نامش در قرآن آمده)، ابوذر، ابوبکر و زبیر نیز از زمره دیگر نخست ایمان آورندگان به اسلام بودند.[۵۸]

اولین مسلمانان

نوشتار اصلی: اولین مسلمانان
پس از شخص محمد امین پیامبر اسلام اولین زن، خدیجه همسر وی، و اولین مرد، علی امام اول شیعیان، و سپس ابابکر، زید بن حارث، اباذر غفاری، سعد بن ابی‌وقاص، لبابه دختر حارث، عبدالرحمن بن عوف، ابوعبیده جراح، عبدالله بن مسعود، عمار بن یاسر و سمیه مادر وی، در منابع با اختلاف در پسی و پیشی ذکر شده‌اند.[۵۹]

محمد تا سه سال پس از بعثت دعوت خود را آشکار نکرد. اولین گروهی که محمد آن‌ها را آشکارا به اسلام دعوت نمود، بستگان خودش بودند.[۶۰] پس از آن به کوه صفا رفت، و تمام قریش را به پذیرش اسلام فراخواند.[۶۱]

پس از مدتی سران قریش تصمیم به مقابله با وی گرفتند. اولین اقدام آن‌ها گفتگو با ابوطالب بود.[۶۲][۶۳][۶۴] سران قریش پس از آنکه کمک خواستن از ابوطالب را بی‌هوده دیدند، تصمیم به یاری جستن از یهودیان مدینه گرفتند، ایشان، سه سؤال را برای پرسش از محمد، مطرح کردند و گفتند اگر وی پاسخ را بداند، در پیامبری او شکی نیست. محمد درست زمانی که سران قریش احساس پیروزی می‌کردند، پاسخ آن پرسشها را داد.[۶۵][۶۶]

پیامبری در یثرب
گاه‌شمار زندگی محمد در مدینه
رویدادهای زندگی محمد در مدینه
۶۲۲ (آغاز) مهاجرت به مدینه (هجرت محمد)
۶۲۳ آغاز حمله مسلمانان به کاروان‌ها «سریه»
سریه الکدر
۶۲۴ نبرد بدر: مسلمانان به مکه‌ای‌ها حمله کردند
نبرد السویق، غنیمت گرفتن مسلمانان از ابوسفیان
شکست و تبعید بنی‌قینقاع توسط مسلمانان
حمله به ذی عمرو
ترور خالد بن سفیان، ابو رافع بن ابی الحُقَیْق، کعب بن اشرف، ابو عفک و عصماء بنت مروان
۶۲۵ غزوه احد: مکیه‌ای‌ها مسلمانان را شکست می‌دهند
تلفات سنگین گروهای بن عمرو و رجیع اعزامی از طرف محمد
نبرد حمرا اسد، مسلمانان توانستند دشمنشان را بترسانند و از حمله منصرفشان کنند
تبعید بنی نظیر توسط مسلمانان پس از نبرد بنی نظیر
نبردهای نجد، بدر و دومه الجندل
۶۲۷ نبرد احزاب
غزوه بنی‌قریظه، محاصره موفق بنی‌قریظه
۶۲۸ صلح حدیبیه، دسترسی به کعبه
موفقیت مسلمانان در تصرف پناهگاه خیبر
۶۲۹ نخستین سفر حج
حمله به امپراتوری روم شرقی و شکست مسلمانان: غزوه مؤته
۶۳۰ تصرف مکه توسط مسلمانان
نبرد حنین، پیروزی مسلمانان
نبرد طائف، در ماه شوال روی داد و مسلمانان پیروز شدند
۶۳۱ تسلط بر بیشتر شبه‌جزیره عربستان
۶۳۲ حمله به غسانیان: نبرد تبوک
آخرین حج محمد
مرگ در ۸ ژوئن
  • ن
  • ب
  • و
بر پایهٔ روایت‌های اسلامی، قریشیان برای کشتن محمد نقشه‌ای را طرح کردند. محمد به کمک علی ایشان را گمراه کرد، و به همراه ابوبکر از مکه بیرون رفت.[۶۷] به این سان، در سال ۶۲۲ میلادی (برابر با سال سیزدهم پس از آغاز دعوت خود) وی به مدینه که آبادی بزرگی بود هجرت کرد. همراهانی که با وی از مکه به مدینه مهاجرت کردند مهاجران، و مردم یثرب که پیامبر و مهاجران را یاری رسانده بودند انصار نامیده شدند. این هجرت مبدأ تقویم اسلامی شد.[۶۸]

به نوشته محمود طالقانی مسلمانان، معتقد به ذکر مشخصات پیامبری محمد در کتاب‌های مقدس پیش از او هستند، در حالی که یهودیان و مسیحیان چنین موضوعی را نپذیرفتند. او سبب هجرت اقوامی از یهودیان را به سرزمین حجاز، و سکونت در دهکدهٔ گمنام و بی‌نام و نشان یثرب را ناشی از همین پیش‌بینی‌ها و پیش‌گویی‌ها می‌داند.[۶۹]

مرگ



محمد در حجةالوداع، اضافه کردن ماه‌های اضافی را ممنوع می‌کند. (نتیجه اینکه هر سال، فقط ۱۲ ماه، خواهد داشت). نگاره‌ای از نسخه رونوشت عثمانی از کتاب «آثار الباقیه» (نگارنده: ابوریحان بیرونی) متعلق به قرن ۱۷ میلادی.
محمد چند ماه پس از حجة الوداع مریض شد، و چند روزی از سردرد و ضعف رنج برد.[۷۰] در روزی دوشنبه که محمد سخت بیمار بود و نتوانست از خانه بیرون رود، ابوبکر به پیش‌نمازی با مسلمانان نماز خواند.[۷۱] محمد سرانجام در همان روز دوشنبه ۲۸ صفر[۷۲] برابر با ۸ ژوئن ۶۳۲، در حالی که ۶۳ سال زیسته بود از دنیا رفت.[۷۰] پس از درگذشت محمد، ابوبکر وارد مسجد شد و آیه‌ای از قرآن را با این مضمون خواند: «محمد نیست مگر فرستاده‌ای که پیش از او فرستادگان آمده و رفته‌اند؛ پس آیا اگر او بمیرد یا کشته شود به سوی گذشتگان‌تان بازخواهید گشت؟ و هر کس بازگردد به خدا آسیبی نمی‌زند، و خدا سپاس‌گزاران را پاداش می‌دهد. سپس گفت:

ای مردم، هر کس محمد را می‌پرستد، پس بداند همانا محمد مرده است و هر کس خدای محمّد را می‌پرستد، بداند که او زنده‌ای است که هرگز نمی‌میرد.[۷۰][۷۳]

او را در خانه عایشه همسرش دفن کردند. مسجدی که بعدها به محل دفنش افزوده شد، به زیارتگاه مسلمانان تبدیل شد.[۷۴]»[آل‌عمران ۱۴۴]


همه چیز درباره ادیان و آیین ها «چه دین هایی داریم؟»

 
  • تشکر
Reactions: emvway، * ELINA * و ~ZaHrA~

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
رمان 98
رمان 98| دانلود رمان

خلفای راشدین
نوشتار‌های اصلی: خلافت راشدین و خلفای راشدین



گستره قلمروی اسلامی در زمان محمد (۶۲۲–۶۳۲) در زمان خلافت راشدین (۶۳۲–۶۶۱) در زمان بنی‌امیه (۶۶۱–۷۵۰)
ابوبکر، از صحابه[۷۵] و دوستان محمد،[۷۶][۷۷][۷۸] برای نخستین بار، لقب «صدیق» را از او دریافت کرد.[۷۷] او، هنگامی که اسلام را پذیرفت، حدود ۴۰ سال سن داشت.[۷۹] پس از درگذشت محمد، اتحاد میان مهاجران، به خصوص زمینه‌سازی عمر و ابوعبیده بن جراح، کار را برای تصدی مقام خلافت توسط ابوبکر، هموار کرد. هر چند منذر بن ارقم در دفاع از علی بن ابیطالب سخن راند، ولی عدم حضور بنی هاشم باعث شد تا سرانجام، در حالی که علی بن ابیطالب، به تغسیل و تدفین ایشان مشغول بود[۸۰] اهل سقیفه کار را تمام کرده و از هر عملی که موجب سستی پایه‌های بیعت با ابوبکر شود، جلوگیری کنند.[۸۱]

عمر بن خطاب (به عربی: ابو حفص عمر بن الخطاب بن نفیل بن عبد العزی)، از قدرتمندترین خلفای راشدین و فرمانروایان مسلمان در طول تاریخ اسلام می‌باشد[۸۲] که تحت فرمان او، سرزمین بین‌النهرین و سوریه را فتح شده و استیلای بر پارس و مصر آغاز شد.[۸۳][۸۴][۸۵] عمر پس از ابوبکر در سال ۶۳۴ میلادی، به خلافت رسید و نخستین کسی بود که لقب «امیرالمؤمنین» را برای خود برگزید.[۸۶][۸۷] در منابع اهل تسنن ادعا شده‌است، در سال هفتم پس از مرگ محمد، عمر با ام کلثوم دختر علی ابن ابی طالب ازدواج کرد.[۸۸][۸۹] ولی شیعیان ادعا می‌کنند که عمر قاتل فاطمه زهرا است و علی دخترش را هرگز به ازدواج قاتل همسرش درنیاورد.[۹۰] عمر بن خطاب، در طول ده سال خلافت خود، زندگی اقتصادی ساده‌ای داشت و از تجمل گرایی سخت متنفر بود. از جمله خصوصیات عمر بن خطاب سختگیری او دربارهٔ غیر عرب بود؛ به عنوان مثال چنانچه در منابع اهل سنت ذکر شده‌است وی دستور داده بود که سهم بیت المال غیر عرب‌ها برابر سهم بردگانِ عرب باشد[۹۱] و نیز اگر مرد عرب از عجم زن گرفت و بچه‌ای از این ازدواج به دنیا آمد، چنانچه آن بچه در بلاد عرب به دنیا بیاید از پدرش ارث می‌برد و اگر در سرزمین غیر عرب به دنیا بیاید از پدرش ارث نمی‌برد[۹۲] ویا از ورود غیر عرب‌ها به پایتخت حکومت اسلامی که شعار برابری نژادها را داشت[۹۳][۹۴] منع کرد[۹۵] او توسط یک ایرانی به نام پیروز نهاوندی کشته شود.[۸۴] عمر، در آخرین روزهای عمر خود، شش تن از صحابه را مأمور نمود تا در مدت سه روز خلیفه سوم را تعیین کنند. این شش تن، عبارت بودند از: علی بن ابیطالب، عثمان بن عفان، عبدالرحمن بن عوف، زبیر بن عوام، طلحة بن عبید اللّه و سعد بن ابی‌وقاص. عمر چنین دستور داد که: «اگر چهار نفر نظری دادند و دو نفر مخالف شدند، آن دو نفر را گردن بزن و اگر سه نفر توافق کردند و سه نفر مخالفت نمودند، سه نفری که عبد الرحمان در میان ایشان نیست، گردن بزن، و اگر سه روز گذشت و بر کسی توافق حاصل نکردند، همه ایشان را گردن بزن».[۹۶] در این سه روز مذاکرات زیادی انجام شد و نتیجه بین علی و عثمان مردّد شد. سرانجام، عبدالرحمن، عثمان را انتخاب کرد و عثمان، به خلافت رسید.[۹۷]

بخشش فراوان عثمان از بیت المال به خویشاوندانش[۹۸] که پیشاپیش توسط خلیفهٔ دوم پیش‌بینی شده بود،[۹۹][۱۰۰] و مال اندوزی او،[۱۰۱][۱۰۲] از علل طغیان مردم علیه او به‌شمار می‌رود. علاوه بر این دلایل، علی بن ابیطالب، بی‌تابی مردم در برافکندن عثمان از خلافت را دلیل دیگری بر قتل عثمان می‌داند.[۱۰۳] پس از کشته شدن عثمان به دست شورشیانی از مصر و کوفه و بصره، نظرها بر علی و طلحه بود. در این میان اهالی مصر متمایل به طلحه بودند و انصار، بصریان و کوفیان تمایل بر خلافت علی داشتند.

سرانجام، ابوالحسن علی ابن ابی طالب در ۱۹ ذیحجه سال ۳۵ برابر ۱۸ ژوئن ۶۵۶، به خلافت برگزیده شد.[۱۰۴]

علی علاوه بر اینکه در مسائل شرعی (به‌خاطر وقوف بسیار زیاد او بر قرآن و سنت)[۱۰۵] و در فقه، تفسیر، سـ*ـیاست، محل رجوع مسلمین (به خصوص خلیفه دوم) بود[۱۰۶][۱۰۷][۱۰۸][۱۰۹] در سخنوری و ادبیات نیز چیره بود. مرتضی مطهری به نقل از محمد عبده سخن او را شیواترین سخن پس از قرآن می‌داند.[۱۱۰][۱۱۱] به‌طوری‌که وابستگان بنی امیه، گفتارش را از حفظ می‌کردند، تا بیانشان شیوا شود.∗ بخشی از گفتارها و نوشتارهای وی در کتابی به نام نهج البلاغه جمع‌آوری شد. به گفتهٔ اروینگ، علی، شخصی دلیر، سخنور و بخشنده بود.[۱۱۲]

خلفای اموی، عباسی و فاطمی
نوشتار‌های اصلی: امویان، خلافت عباسیان و خلفای فاطمی
پس از صلح حسن و معاویه، حکومت به بنی امیه و سپس به بنی عباس رسید. عبدالرحمان سوم و جانشینانش در آندلس، فاطمیان، حفصیان و مرینیان نیز خود را جانشین محمد می‌دانستند. سلاطین عثمانی هیچ‌گاه رسماً خلیفه نبودند. تنها عبدالمجید دوم از ۱۹۲۲ تا ۱۹۴۴ خود را خلیفه تمامی مسلمانان خواند.[۱۱۳]

مذاهب اسلامی
نوشتار اصلی: مذاهب اسلامی



مذاهب اسلامی در یک نگاه
مسلمانان به دو مذهب عمده شیعه و سنی بخش می‌شوند. هر یک از این دو فرقه انشعاباتی دارند. برای نمونه صوفی‌گری در میان شیعه و سنی وجود دارد.

شیعه
نوشتار اصلی: شیعه
شیعیان بر این باورند که امام و جانشین پیامبر اسلام از راه نص شرعی تعیین می‌شود و امامت علی، نخستین امام شیعیان و دیگر امامان شیعه نیز از راه نص شرعی ثابت شده‌است.[۱۱۴] اصول دین در تشیّع پنج‌گانه است و علاوه بر سه اصل دین توحید، نبوت و معاد، به دو اصل دیگر یعنی عدل و امامت نیز باور دارند:

  • عدل:یعنی اعتقاد به عدالت خدا
  • امامت:یعنی اعتقاد به ضرورت فرستادن امامان از سوی خدا برای راهنمایی بشر.
مهم‌ترین مذاهب شیعه، عبارتند از دوازده‌امامی، اسماعیلیه، زیدیه، کیسانیه، واقفیه و فطحیه.

اهل سنت
نوشتار اصلی: سنی



نقشه پراکندگی مذهبی در میان کشورهای اسلامی
اهل سنت بر این باورند محمد، پیامبر اسلام، پس از خود جانشینی تعیین نکرد و پس از فوت محمد مسلمانان آن زمان بر اساس شورا یک تن را به عنوان خلیفه مسلمین انتخاب کرده‌اند.[نیازمند منبع] در آغاز در سقیفهٔ بنی ساعده، ابوبکر را که از صحابه (یاران) و نزدیکان محمد بود و در میان مسلمانان محبوبیت و اعتبار زیادی داشت، برای خلافت پس از محمد بر جامعه نوبنیاد مسلمانان انتخاب کردند. سنیان به چهار مکتب فقهی عمده که عبارتند از: حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی تقسیم می‌گردند.

دیگر فرقه‌های اسلامی
نوشتار اصلی: خوارج
نوشتار اصلی: تصوف
اسلام در جهان



این مقاله نیازمند تمیزکاری است. لطفاً تا جای امکان آن‌را از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید، سپس این برچسب را بردارید. محتویات این مقاله ممکن است غیر قابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد.
برخی ادعا دارند که: پیامبر اسلام زمانی که در مدینه بود، برای سران امپراتوری‌های جهان (زمامداران) نامه نگاری کرد و آن‌ها را به اسلام دعوت نمود. یکی از این نامه‌ها خطاب به خسرو پرویز شاه ایران بود. (هرچند مدرک مستند و سند تاریخی برای این نامه‌نگاری‌ها تاکنون به دست نیامده است) پس از درگذشت محمد، مسلمانان در زمان خلیفه دوم به فرمان عمر، به ایران حمله کردند؛ و طی تقریباً ۱۰ سال ایران جز نواحی گیلان و مازندران گشوده شد.

اسلام به سرزمین‌هایی با زبان و فرهنگ متفاوت پا گذاشت. مردمان این سرزمین‌ها که ندای برابری و بالندگی اسلام آنان را جذب کرده بود، برای فهم بیش‌تر کلام خدا به فراگیری زبان عربی پرداختند. به این ترتیب، برای نخستین‌بار یک زبان بین‌المللی در گسترهٔ وسیعی از جهان رایج شد که به گسترش دانش کمک زیادی کرد. زبان مشترک باعث شد که هیچ دانشمندی در سرزمین‌های اسلامی، احساس غربت نکند و برای دانش‌اندوزی به شهرهای مختلف سفر کند. نگارش کتاب به زبان عربی باعث شد هر دانشمندی از دستاوردهای علمی دانشمندان دیگر آگاه شود و ارتباط علمی، که برای پیشرفت دانش اهمیت زیادی دارد، امکان‌پذیر شود. ترجمهٔ آثار علمی تمدن‌های پیشین به عربی باعث شد که برای نخستین بار بخش عمده‌ای از دستاوردهای علمی و فرهنگی بشر تا آن زمان، کنار هم قرار گیرد.[۱۱۵]

بعضی نویسندگان غربی دربارهٔ سهم اسلام در تمدن جهان نوشته‌اند. از جمله دکتر ناصرالدین صاحب زمانی در کتاب خداوند دو کعبه، صص:۲۲۹–۲۲۶ دربارهٔ کتابی با عنوان «سهم اسلام در تمدن جهان»، تألیف استانوود کاب می‌نویسد: «۵ ماه پیش از سفرم به بُستُن، در فروردین ۱۳۴۶ در کتابخانهٔ مسجد زیبای واشینگتن، به کتاب کوچکی از یک نویسندهٔ آمریکایی برخوردم که از جهاتی چند دارای گیرایی خاص بود. کتاب نوشتهٔ استن وود کاب سهم اسلام در تمدن جهان نام دارد (Islamic contribution to civilization) و یکی از کم نظیرترین کتاب‌هایی به‌شمار می‌رود که در کمال اختصار، لیکن با رسایی و دیدی وسیع و جامع، دربارهٔ اهمیت تمدن اسلامی برای تاریخ و فرهنگ انسانی، به یک زبان زندهٔ غربی، تا آنجا که نویسنده آگاهی دارد، تاکنون تدوین یافته‌است.»[۱۱۶]

جدول کشورهای اسلامی بر اساس جمعیت[۱۱۷]




در بی‌طرفی این مقاله اختلاف‌نظر وجود دارد. گفتگوی مربوطه ممکن است در صفحهٔ بحث یافت شود. لطفاً تا پایان حل مناقشه این برچسب را برندارید.
رتبه کشور جمعیت نسبت جمعیت مسلمان‌ها مذهب فرقه
۱


اندونزی ۲۲۸٬۵۸۲٬۰۰۰ ۸۶٫۱٪[۱۱۸] سنی شافعی
۲


پاکستان ۱۷۲٬۸۰۰٬۰۰۰[۱۱۹] ۹۷٪[۱۲۰] سنی/شیعه حنفی/جعفری
۳


بنگلادش ۱۶۲٬۲۲۱٬۰۰۰[۱۲۱] ۸۹٪[۱۲۲] سنی حنفی
۴


نیجریه ۱۵۴٬۲۷۹٬۰۰۰[۱۲۳] ۵۰٪[۱۲۴] سنی مالکی
۵


مصر ۷۷٬۱۰۰٬۰۰۰[۱۲۵] ۹۰٪[۱۲۶] سنی شافعی
۶


ترکیه ۷۱٬۵۱۷٬۱۰۰[۱۲۷] ۹۹٫۸٪[۱۲۸] سنی علوی/حنفی
۷


ایران ۸۱٬۰۰۰٬۰۰۰[۱۲۹][۱۳۰] ۹۸٪[۱۳۱] شیعه/سنی جعفری/حنفی
۸


سودان ۳۹٬۳۷۹٬۳۵۸ ۷۰٪[۱۳۲] سنی مالکی
۹


الجزایر ۳۳٬۷۶۹٬۶۶۹[۱۳۳] ۹۹٪[۱۳۴] سنی مالکی
۱۰


افغانستان ۳۲٬۷۳۸٬۳۷۶[۱۳۵] ۹۹٪[۱۳۶] شیعه/سنی جعفری/حنفی
۱۱


مراکش ۳۳٬۷۲۳٬۴۱۸ ۹۹٪[۱۳۷] سنی مالکی
۱۲


عراق ۳۱٬۲۳۴٬۰۰۰[۱۳۸] ۹۷٪[۱۳۹] شیعه/سنی جعفری/حنفی
۱۳


مالزی ۲۷٬۷۳۰٬۰۰۰[۱۴۰] ۶۰٫۴٪[۱۴۱] سنی شافعی
۱۴


عربستان سعودی ۲۷٬۶۰۱٬۰۳۸[۱۴۲] ۱۰۰٪[۱][۱۴۳] سنی جعفری/حنبلی
۱۵


ازبکستان ۲۷٬۳۷۲٬۰۰۰ ۸۸٪[۱۴۴] سنی الحنفی
اسلام و دیگر اندیشه‌ها
مسلمانان بر این باورند که خدا پیام خود را از راه وحی بر محمد و پیامبران دیگر از جمله آدم، نوح، ابراهیم، موسی و عیسی فروفرستاد.
در واقع مسلمانان معتقدند که دین خدا در اصل از آدم تا محمد یکی است و این اصول در قرآن گردآمده‌اند. متون اسلامی این‌گونه بیان می‌کنند که یهودیت و مسیحیت مشتقاتی از تعالیم ابراهیم بوده و در نتیجه از دین‌های ابراهیمی به‌شمار می‌آیند. قرآن، از یهودیان و مسیحیان (و دیگر معتقدان به ادیان با منشأ الهی) به صورت «اهل کتاب» یاد می‌کند.[۱۴۵]

منتقدان کیش اسلام
نوشتار اصلی: نقد اسلام
علی دشتی در کتاب «۲۳ سال»، عقاید پایه‌ای مسلمانان را مورد انتقاد قرار داد که قرآن از سوی خدا فرستاده نشده و تنها سخنان محمد بوده‌است و قرآن، چیز تازه‌ای برای ارائه نداشته؛ بلکه، تنها افکار و عقاید دیگر را به شکل خودش گردآوری کرده و با سخنان شخصی محمد، خود را مدعی کلام خدا بودن دانسته‌است.[۱۴۶]

شجاع‌الدین شفا هم، در کتاب‌های «تولدی دیگر» و «پس از ۱۴۰۰ سال»، ادیان سامی و دین اسلام را نقد کرده‌است.

احمد کسروی هم، از منتقدان اعتقادات شیعه است.[۱۴۷]

مسعود انصاری نیز، یکی دیگر از روشنگران ایرانی است که در ده‌ها کتاب خود، از جمله، در کتاب‌هایی چون: دین‌سازان بی‌خدا[۱۴۸]، از بادیه‌نشینی تا امپراطوری[۱۴۹]، بازشناسی قرآن[۱۵۰]، شیعه‌گری و امام زمان[۱۵۱]، روز قیامت در اسلام[۱۵۲]، نگاهی نو به اسلام[۱۵۳]، الله اکبر[۱۵۴]، زن در دام ادیان ابراهیمی[۱۵۵] و کورش بزرگ و محمدبن عبدالله[۱۵۶]...، به نقد و بررسی دین اسلام می‌پردازد.

پاسخ قرآن به منتقدان
قرآن در آیات مختلفی، منتقدانی که اصالت قرآن و پیامبری محمد را باور نداشته باشند، به مبارزه طلبیده است. این مبارز طلبی اصطلاحا تحدی نامیده می شود.

  • این مبارزه طلبی به چهار شکل صورت گرفته است:
۱- تحدی به تمام قرآن «قل لئن اجتمعت الانس والجن علی ان یأتوا بمثل هذا القرآن لایأتون بمثله ولو کان بعضهم لبعض ظهیرا»، ترجمه؛ «بگو اگر همه انس و جن فراهم آیند که نظیر این قرآن را بیاورند نمی‌توانند مانند آن را بیاورند، هر چند آنها پشتیبان یکدیگر باشند.».[۱۵۷]

۲-تحدی به ده سوره

«أم یقولون افتریه قل فأتوا بعشر سور مثله مفتریات»، ترجمه؛ «آیا می گویند این قرآن را به دروغ بافته است بگو اگر راست می گویید شما هم ده تا سوره بافته شده ساختگی مثل این قرآن بیاورید.».[۱۵۸]

۳-تحدی به یک سوره

«و ان کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبدنا فأتوا بسوره من مثله وادعوا شهداءکم ان کنتم صادقین»، ترجمه؛ «و اگر در مورد آنچه بر بنده خویش نازل کرده ایم شک دارید، سوره ای مانند آن بیاورید و شاهدان خود را به جز خداوند برای داوری فرا خوانید اگر در ادعای خود صادق هستید.» [۱۵۹] و[۱۶۰] می‌توان گفت این دیگر کمترین چیزی است که به آن تحدی شده است.

۴-تحدی بگفتاری (داستانی)

فلیاتوا بحدیث مثله ان کانوا صادقین[۱۶۱]

  • پس از ذکر انواع تحدی ، عاجز بودن مخالفان از آوردن حتی یک سوره مانند قرآن را پیش بینی کرده است.
«قل لئن اجتمعت الانس والجن علی ان یأتوا بمثل هذا القرآن لایأتون بمثله ولو کان بعضهم لبعض ظهیرا»، ترجمه؛ «بگو اگر همه انس و جن فراهم آیند که نظیر این قرآن را بیاورند نمی‌توانند مانند آن را بیاورند، هر چند آنها پشتیبان یکدیگر باشند.».[۱۶۲]



پاسخ به تحدی قرآن
بعضی از محققان، برای مقابله با تحدّی قرآن در زمینۀ ادّعای اعجاز قرآن، آثاری نوشته‌اند؛ از جمله، کتاب الفرقان الحق... .[۱۶۳]

نگارخانه
نگاهی به اسلام


  • کعبه در مکه به سال ۱۹۱۰ میلادی


  • غار حرا در حجاز


  • سوره حمد از قرآن


  • دیوارنوشته الله در ادیرنه


  • مسجد ابراهیمی (الخلیل)


  • مسجد امام (اصفهان)


  • مسجد بنی سلمه


  • قبرستان بقیع (شهر مدینه)


  • بارگاه علی بن ابی‌طالب


  • مزار شریف-افغانستان


  • میثاق امنیتی منسوب به محمد


  • مشهد (خراسان رضوی)


  • شهر قونیه-ترکیه


  • مسجد تاج محل-آگرا-هند


  • مسجد آبی استانبول


  • مسجد و آرامگاه ابو حنیفه مدفن امام ابی حنیفه در اعظمیه بغداد


همه چیز درباره ادیان و آیین ها «چه دین هایی داریم؟»

 
  • تشکر
Reactions: emvway، * ELINA *، ~ZaHrA~ و یک کاربر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
رمان 98
رمان 98| دانلود رمان

هندوئیسم



سه مرتاض هندو در حال ژست مودرا در کاتماندو واقع در کشور نپال



یک معبد هندو در مالزی
هندوئیسم، هندوگرایی یا آئین هندو یا هندوتوا، یک دین هندی است که بیش از سه هزار سال دیرینگی و میلیون‌ها پیرو دارد. هندو پس از مسیحیت و اسلام سومین دین بزرگ جهان است.[۱]

محتویات
  • ۱ ریشه نام هندو
  • ۲ تفاوت هندویزم و هندوتوا با دین هند
  • ۳ باورها
  • ۴ پیشینه
  • ۵ ایزدان
  • ۶ شاخه‌ها
  • ۷ نگارخانه
  • ۸ جستارهای وابسته
  • ۹ پانویس
  • ۱۰ منابع
  • ۱۱ جستارهای وابسته
ریشه نام هندو
هندو برگرفته از نام رودخانه سند است که ایرانیان قدیم به عنوان منطقه جغرافیایی سرزمین پهناور و تمدنی در اطراف رودخانه سند اطلاق می‌کردند. این تمدن را موهن‌جودارو و هاراپا نیز نامیده‌اند.

اسکیلاکس که از طرف داریوش یکم، مأمور پیمودن رود سند بود، نام هندوس را در نوشته‌های خود بکار بـرده‌است. اما بعدها در دوره اسلامی نام هندو علاوه بر جغرافیا به مذهب مردم این منطقه نیز گفته شد. بعدها خود هندوها نیز خود را هندو نامیدند و هندو نام رسمی این آیین یا دین شد.[۲]

حدود هشتاد درصد از جمعیت کشور هندوستان پیرو آیین هندو هستند.[۳] حدود ۳۰ میلیون نفر دیگر از پیروان هندوئیسم نیز در دیگر کشورهای جهان زندگی می‌کنند

تفاوت هندویزم و هندوتوا با دین هند
بعضی افراد بین هندوئزم (هندوتوا) و تبلیغ دین هندو تفاوت قائل شده‌اند. هندوتوا تبلیغ فرهنگ هندی است که مذهب هندو فقط یک جزء یا پاره آن است. هندوتوا دربرگیرنده مجموعه زیادی از آداب و رسوم هندی نیز هست که ممکن است مربوط به مذهب نباشد. برخلاف سایر ادیان جهانی، هندوئیسم را نمی‌توان برپایه یک اقتدار یا جزم‌باوری اصلی ریشه‌گرفته از یک موجودیت روحانی یا یک کتاب مقدس تعریف کرد. هندوان مفهوم یکتاپرستانه «خدای خدایان» را می‌شناسند، و اغلب هنگامی که از خدا سخن می‌گویند به یک رب‌النوع خاص هندو اشاره دارند، اما هندوئیسم، متضمن چندخداپرستی و فرقه‌گرایی است؛ بنابراین، هندوان با اعتراف ضمنی به محدودیت دانسته‌های انسان، توافق کرده‌اند که دربارهٔ اصول عقاید توافق نداشته باشند. در نتیجه هندوئیسم بیشتر بر کردار تأکید دارد تا بر عقیده؛ و زیربنای اخلاقی آن تکثّری تقریباً نامحدود دارد.[۴]

برای دستیابی به آرمان‌های هندوگرایی، افراد می‌توانند رویکردهای گوناگونی را پیشه کنند. از آنجا که باورهای کهن و نو در هندوگرایی در کنار هم جریان دارند، باورها و رویکردهای هندوها گاه متناقض به نظر می‌آیند. هندوئیسم با نداشتن یک نظام عقیدتی یکپارچه و یک کتاب مقدس به عنوان هسته اصلی، توجهی به تقسیم جهان به مؤمن و غیر مؤمن ندارد.[۴] هندوئیسم همانقدر که یک دین است، یک شیوه زندگی نیز هست. هندوان در یافتن راهی که باید در پیش گیرند از آزادی زیادی برخودارند، اگر چه آنان برای تشخیص آنکه در موقعیتی خاص، کردار درست و درخور کدام است، همواره با نگرانی‌هایی روبرو هستند، اما این دین انعطاف زیادی از خود نشان می‌دهد.[۴]

این امر باعث شده که در طول زمان و در جوامع گوناگون هندو در سراسر جهان با تنوعی بعضاً گیج‌کننده در باورها و کردارها روبرو شویم.[۴]

این آیین تغییر یافتهٔ آیین ودایی هند است. دین آریایی‌های مهاجر به هند که متون آن اشتراکات بسیاری با اوستای زردشت دارد. باورهای اقوام بومی هند، مانند تمدن درهٔ موهنجودارو، در خدایانی مانند رودره تجلی یافت که در دوران بعد در قالب خدایان اصلی آیین هندو متجلی شد.

باورها
اصول دین هندو عبارت است از اعتقاد و احترام به کتاب‌های باستانی و سنت‌های دینی برهمنان و پرستش خدایانی که به ظهور آن‌ها در دوره‌های کهن باور دارند. عدم اعتقاد به بهشت و جهنم که در ادیان ابراهیمی توصیف شده‌است. اعتقاد به زایش مکرر یا وازایش (تناسخ) به معنی اینکه هر انسانی پس از مرگ مجدداً در شکل دیگری متولد می‌شود. بخش عمده هندو توا بر پایه فرهنگ و سنت به یادگار مانده از پیشینیان است؛ و رعایت مقررات طبقات اجتماعی در معاشرت و ازدواج، همچنین احترام به موجودات زنده، به‌ویژه گاو، به عنوان نماد حاصلخیزی زمین، از اصول آن دین است. لفظ «اُم» به معنای آمین برای هندوان بسیار تقدس دارد و از سویی اسم اعظم الهی به‌شمار می‌رود و از این نظر به اسم اعظم یهوه در دین یهود شباهت دارد.[۵]

با وجود گوناگونی زیاد در میان شاخه‌های هندوگرایی و پیروان آن، چند باور اولیه در همه آن‌ها مشترک است. این باورهای اولیه عبارتند از باززایی (دوباره زاده شدن)، امکان رهایی از باززایی توسط رستگاری؛ و باور به قوانین کارما (هر چه بکاری همان بدرَوی) و دارما (نظم ذاتی و درونی اشیاء و پدیده‌ها). روش زندگی هندوها پیرامون این مفاهیم شکل می‌گیرد.[۱]

به باور هندوها، یک روح واحد کیهانی به نام برهمن وجود دارد. هر موجود زنده یک روح ذاتی (آتمان) و خدایی دارد که با برهمن یکی است. از آن‌جا که موجودات زنده این را درک نمی‌کنند و فریب این تصاویر ناماندگار جهان ظاهری را می‌خورند روح‌های ذاتی افراد در تله بدن‌ها گیر افتاده و نمی‌تواند به برهمن بپیوندد. تنها زمانی که فرد این یگانگی ارواح (وحدانیت وجود) را کاملاً درک کرد، آتمان می‌تواند از چرخه زایش دوباره و قانون کارما بگریزد و به برهمن جاویدان بپیوندد.[۶] در آئین هندو، برهمن به ۲ صورت تعریف می‌شود: نیرگونا برهمن(Nirguna) و سگونا برهمن(saguna). نیرگونا برهمن اصلی را بازگو می‌کند که برهمن را بالاتر از حس بشری و سخن و کلمه می‌داند و بیان می‌دارد که روح واحد جهانی غیرقابل توصیف است. اما سگونا برهمن سعی در شناساندن برهمن با صفات قابل لمس دارد. اصل سگونا برهمن، برهمن را به شکل خدایان مختلف قابل پرستش می‌داند. دین برهمایی دارای سه خدا مرد با نام‌های: برهما، ویشنو و شیوا است. خدایان زن آئین هندو شامل پارواتی، دوی، و لاکشمی می‌باشد.

در هندوئیسم، یوگا، پارسایی صوفی‌وار، مراقبه و پرستش ایزدان به عنوان راه‌های گریختن از باززایی دانسته می‌شوند.[۶]

آئین هندو در قدیم دین برهمایی خوانده می‌شد که به برهما، خدای هندوان اشاره می‌کند.[۷] امروزه پیروان این آئین را هندو می‌نامند. شهر مذهبی برهماییان بنارس می‌باشد. مهم‌ترین نوشتار در این دین وداها و اوپانیشادها می‌باشند.

در هندوئیسم آفریننده و آفریده یکی هستند و دو روی یک سکه‌اند.

علیرغم باور به تناسخ و زندگی‌های پی‌درپی یا سامسارا در دین هندو٬ آن‌ها به شکلی از بهشت و جهنم ٬ بینابین زندگی‌های متوالی٬ باور دارند.هر انسان و یا حیوانی که بمیرد روحش به جهان مردگان بـرده می‌شود . آنجا جاییست که فرمانروا یاما (Yamaraja) که حکمران جهان مرگ است در آن سلطنت می‌کند . ماموران فرمانروا یاما روح موجود مرده را نزد یاماراجا می‌برند تا اعمال خوب و بد او برای فرمانرواخوانده شود . آنگاه یاماراجا حکم مناسب را صادر می‌کند تا روح مورد نظر به بهشت(svarga loka) و یا جهنم (Naraka loka) بـرده شود .ازآنجا که هر کسی در طول زندگی‌اش گناهانی انجام داده است معمولاً روح فرد ،حداقل مدت کوتاهی به جهنم بـرده می‌شود و سپس بعد از پاک شدن گناهش به بهشت می‌رود. تنها سه گروه به جهنم بـرده نمی‌شوند:افراد مقدس که همهٔ زندگیشان را صرف عبادت کرده‌اند ،کسانی که در مکان‌های مقدس بمیرند و افرادی که به درجهٔ رستگاری(moksha) و رهایی از تولد مجدد رسیده باشند . بعد از اینکه ارواح مردگان پاداش خوبی‌ها و جزای بدی‌های خود را گرفتند دوباره در موقعیت و شکل متناسب با کارمای خود متولد می‌شوند.[۸]

دارما را می‌توان به دین، قانون، تکلیف، عدالت و بسیاری مفاهیم دیگر ترجمه کرد اما در واقع شامل همه این مفاهیم می‌گردد. دارما به عنوان تکلیف، وظیفه منظم فرد است که در هر شرایطی به نحوی عمل کند که عدالت تحقق یابد. یعنی به شکل مقتضی و مناسب عمل کند.

هیچ چهرهٔ مقتدری را نمی‌توان در میان هندوان سراغ گرفت که مدعی آن باشد که مبیّن حقیقت مطلق، انحصار قوانین نافذ و الگویی با کاربرد جهانی باشد.

هندوئیسم شکل تکامل یافته جانمندباوری (آنیمیسم) است و به همین دلیل بنیانگذار آن شناخته شده نیست. این آیین گونه‌ای فرهنگ، آداب و سنن اجتماعی است که با پاکسازی نفس و ریاضت همراه شده و در تمدن و حیات فردی و جمعی مردم هندوستان نقش بزرگی داشته‌است.[۵]

پیشینه
ریشه‌ای هندوگرایی به دوران نوسنگی و دوره هاراپی (۵۵۰۰ تا ۲۶۰۰ پیش از میلاد) بازمی‌گردد. مردمان باستان در سراسر جهان باورهای شَمَنی داشتند و هندواروپاییان نیز از این قاعده جدا نبودند. شمن‌باوری شاخه آریایی در هند خود را به صورت باورهای تانترا نشان داد و تانتراها از سرچشمه‌های آیین هندوئیسم به‌شمار می‌آیند. این باورهای نخستین بعدها در میان آریاییان اشکال نوین‌تری به خود گرفته و سنتی را پدید آوردند که سنت وِدایی نامیده می‌شود و این سنت در نوشته‌هایی به نام وداها تبلور یافته‌است.

هندیان باستان گوشت گاو می‌خوردند اما به مرور زمان در سنت ودایی خوردن گوشت گاو به عنوان نماد حاصلخیزی زمین، گـ ـناه به‌شمار آمد. همچنین کم‌کم با رشد آگاهی به‌طور کلی خوردن گوشت بدن موجودات زنده مکروه و در بسیاری نقاط حرام دینی مشخص گردید… از این رو آنان تغذیه خود را به غلات و میوه خواری و حبوبات و سبزیجات (برگها؛ و قسمت‌هایی از گیاهان که چیدن آن به حیات کلی آنان صدمه‌ای وارد نکند) تغییر پیدا کرده و محدود شد! ضمناً هرگونه آزار و اذیت هر نوع موجود زنده‌ای شدیداً نهی و عملی شرارت آمیز و گـ ـناه آلود به‌شمار آمد. با گذر زمان باور به جهان آخرت و سپس باور به زایش دوباره (تناسخ) نیز وارد چارچوب عقیدتی هندوها شد. در پی آن هندوها به این معتقد شدند که ما انسان‌های روی زمین، روان‌های بیدارنشده و ناآگاهی هستیم که در چرخه‌ای دردناک از زایش و مرگ گرفتار آمده‌ایم و راه رهایی از این چرخه و رسیدن به رستگاری این است که با مراقبه (درون‌پویی) و انضباط شخصی برای برون‌جستن از این چرخه به اندازه کافی امتیاز جمع کنیم.

آداب و رسوم پیچیده و طولانی روحانیون (برَهمَن‌ها) و فاصله گرفتن آن‌ها از مردم، و هم‌چنین نظام طبقاتی سخت در جامعه هند (وجود کاست‌ها) باعث پدید آمدن جنبش‌های اعتراضی مذهبی در هند در سده ششم پیش از میلاد شد؛ بوداگرایی و جایین‌باوری دو جنبش مهم اعتراضی علیه هندوئیسم بودند که در این دوره پدید آمدند.[۹]

سده‌ها بعد، با ایجاد پادشاهی موریا، و گرویدن شاه آشوکا به بوداگرایی، هندوها که چیرگی آیین بودا را تهدیدی برای کیش خود یافتند، ناچار به تجدید ساختار در هندوئیسم شدند و برخی باورهای بودایی هم‌چون مفهوم کارما (امتیازهای کردار نیک) و قابل انتقال بودن کارما به زندگی‌های بعد هر فرد را وارد نظام عقیدتی هندوئیسم کردند. هم‌چنین به منظور قابل دسترس‌تر کردن دین هندو برای عموم، روحانیون هندو مسئله پرستش ایزدهای شخصی برای هر فرد مؤمن را مطرح کردند و بدین‌طریق نقش ایزدهای ویشنو، شیوا، کریشنا و راما برجسته شد و نقش ایزدهای اصلی دوره ودایی ازجمله ایندرا کاهش یافت.[۱۰]

در اواخر سده هشتم میلادی، فیلسوفی به نام شانکارا این موضوع را مطرح کرد که براهما و آتمان (ذات نفس) هر دو در اساس یکی هستند و ایزدان شخصی مورد پرستش هندوها نمودهای ناقصی از یک براهمای برتر است که «بی‌چون» است و با صفاتی که می‌شناسیم قابل تشخیص نیست.[۱۰]

بعدها داستان‌های حماسی مهاباراتا و به‌ویژه ۱۸ گفتار از آن به نام باگاوادگیتا در میان هندوان به عنوان متون مقدس محترم داشته‌شد. در باگادوادگیتا، ایزد کریشنا به جنگاوری به نام آرجونا در مورد حقیقت آموزش می‌دهد. با گذر زمان طالع‌بینی از طریق اخترشماری نیز از سنت‌های رایج و مهم در میان هندوها شد.

با ورود اسلام به هند در زمان غزنویان، تصوف اسلامی نیز بر هندوئیسم تأثیرگذار شد و یکتاپرستی اسلام نیز گرایش‌های یکتاباوری در هندوئیسم را پررنگ‌تر کرد. ورود اسلام هم‌چنین باعث جبهه گرفتن هندوها و تقویت باورهای دینی آن‌ها در جامعه شد.

در میان سده‌های نهم و هیجدهم میلادی، جنبش‌های موسوم به باکتی دست به تجدید حیات هندوگرایی زدند و با فاصله گرفتن از آموزه‌های خشک شانکارا تمرکز هندوئیسم را بیشتر بر ارتباط قلبی مؤمن با ایزدها از طریق ایثار، تسلیم و وقف کردن توان و زمان، قرار دادند.[۱۱] از سده نوزدهم به این‌سو هندوها بر جامعه مجزایی که نسبت به دیگر ادیان پیرامون خود دارند واقف‌تر شدند و به تعاریف مشخص‌تری از دین و جامعه خود را روی آوردند.

ایزدان
هندوان به عده بی‌شماری از ایزدان آسمانی و زمینی با نام‌ها و صفات غریب معتقدند و به آن‌ها کرنش می‌کنند و برای هر یک بتخانه‌های با شکوهی می‌سازند. این ایزدان با هم خویشاوندی سببی و نسبی دارند و ویژگی‌های جسمی و روحی هر یک به تفصیل و با ذکر جزئیات در کتب مقدس و فرهنگ دینی هندوان آمده‌است. باور به جلوه‌گری خدایان به شکل انسان و حیوان در ادوار مختلف، نیز بسیار جلب نظر می‌کند دسته‌بندی خدایان در ارتباط با طبقات اجتماعی نیز مرسوم است.

براهما یا همان آفریننده، ویشنو، پاسدار و نگاهبان، و شیوا، نابودکننده کائنات، تثلیث آیین هندو را تشکیل می‌دهند. همسر براهما، ساراسواتی، ایزدبانوی دانش و هنر است. همسر شیوا، پارواتی، ایزدبانوی نیرو و توان است. لاکشمی نیز الهه ثروت است؛ و آدمی به هر سه اینها، دانش و قدرت و ثروت، نیاز دارد.[۱۲]

برخی از معروف‌ترین ایزدان هندو عبارتند از:[۵]
  • آگنی (Agni) یعنی آتش؛
  • وارونا (Varuna) یعنی آسمان؛
  • ایشوار (Isvara) یعنی قادر متعال؛
  • رودرا (Rurdra) یعنی وحشتناک؛
  • راما (Rama) یعنی دلپذیر؛
  • کریشنا (Krishna) یعنی آبی پررنگ؛
  • یاما (Yama) یعنی ارابه ران معادل جم در آیین زردشت) که خدای حاکم بر ارواح مردگان است.
  • اشوین (Asvin) یعنی اسب‌سوار، عنوان دو تن از فرشتگان آیین هندو است.
هندوان بر این باورند که این پزشکان آسمانی برای انسان تندرستی، نیکبختی و دارایی به ارمغان می‌آورند. پرستندگان بت مؤنث زشت‌روی کالی به معنای سیاه معتقدند هدایای ویژه این بت را باید از طریق راهزنی به دست آورد و تقدیم بتخانه کرد. البته معمولاً بتان را بسیار زیبا می‌سازند تا آنجا که بت در شعر فارسی کنایه از محبوب زیبا است.[۵]


همه چیز درباره ادیان و آیین ها «چه دین هایی داریم؟»

 
  • تشکر
Reactions: emvway، * ELINA *، ~ZaHrA~ و یک کاربر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
رمان 98
رمان 98| دانلود رمان



  • شاخه‌ها
    ویشنوپرستی، شیواپرستی، شاکتی‌پرستی و سنت اسمارته شاخه‌های اصلی هندوگرایی هستند:

    ویشنوپرستی

    ویشنوپرستی یک کیش یکتاپرستانه در دین هندوئیسم است که در آن ایزد ویشنو یا یکی از ۱۰ شکل کالبدیافته او (آواتارهای او) پرستیده می‌شود. ویشنوپرستان هم‌چون شیواپرستان بر این باورند که تنها یک خدا وجود دارد که هم در درون جهان آفریدگان حضور و نفوذ دارد و هم در بیرون از آن قرار دارد. این باور با اعتقاد دین‌های ابراهیمی که خدا را جدا از آفریدگان و بیرون از مخلوقات می‌داند تفاوت دارد. ویشنوپرستی هم‌چون دیگر فرقه‌های هندو به تعداد زیادی ایزد در رده‌های پایین‌تر از خدای اصلی باور دارد. از تثلیث کهن هندوان، برهما، ویشنو، و شیوه، هیچ‌یک خدایان اصیل آریایی نیستند. از میان همه این صور اعتقادی، پرستش ویشنو جنبه شاد و مطلوب دین هندویی را منعکس می‌کند. او حاصل تلفیق خدای خورشید آریایی با خدایان بومی است و یکی از دو فرقه اصلی و بزرگ آیین هندو حول پرستش او شکل گرفته‌است.[۱۳] مهابهاراتا هزار نام و لقب برای ویشنو برشمرده‌است.
    شیواپرستی

    شیواپرستان شیوا را به عنوان خدای یگانه می‌دانند که هم در آفریدگان حضور و نفوذ دارد و هم در بیرون از آن‌ها. شیواپرستی قدیمی‌ترین فرقه هندو و یکی از مهم‌ترین آیین‌های مردم هندو است و رشته‌ای طولانی از فرزانگان و قدیسان را به خود دیده‌است. شیواپرستی با پارسایی و ازخودگذشتگی مذهبی زیادی همراه است و جنبه‌های صوفیانه دارد. شیوا در این آیین به صورت شیوا «پادشاه رقـ*ـص» Nataraja (تصویر سمت راست) که تجسم انسانی شیوا است پرستیده می‌شود. رقـ*ـص شیوا که تاندوه Tāṇḍava نام دارد رقصی ایزدی است که منشأ چرخه آفرینش، حفظ آفریده‌ها، و فروپاشی و مرگ آن‌ها است.
    هدف شیواپرستان عبارت است از رهانیدن روح خود از بردگی‌ها و بندگی‌ها و دست یابی به ماهیت شیوا. شیواپرستان، پیشانی خود را با سه خط افقی علامت می‌گذارند، این سه خط سه جنبهٔ مختلف شیوا را نشان می‌دهد.

    شاکتی‌پرستی

    شاکتی‌پرستی به معنای نظریهٔ قدرت یا نظریهٔ خدایی، بر عبادت شاکتی یا دوی - مادر الهی هندوها - به عنوان پروردگار مطلق و غایت الوهیت، تمرکز دارد. در آموزه‌های شاکتی‌پرستی به دِوی (به معنای الهه) به عنوان عالی‌ترین برهمن خویش، یا یکی که دومی ندارد، نگریسته می‌شود. تمامی اشکال دیگر الوهیت زنانه یا مردانه صرفاً مظاهر وجودی گوناگون او در نظر گرفته می‌شود. در جزئیات مربوط به فلسفه و اعمال، شاکتی‌پرستی به شیواپرستی شباهت دارد. با این حال، شاکتاس، که همان پزشکان شاکتی‌پرست هستند، بیشترین تمرکز تمامی نیایش‌های خویش را بر شاکتی، به عنوان جنبه‌ای زنانه و پویا از اوج اعلای الوهیت قرار داده‌اند.
    سنت اسمارته

    پیروان این سنت متون موسوم به یادآورده‌ها (اسمرتی) را مبنا قرار می‌دهند. سنت اسمارته دوگانه‌پرست نیست و یگانه‌گرا است. اسمارته‌باوران پرستش اشکال مهم خدا یعنی گانش، شیوا، ویشنو، سوریا، و اسکاندا را می‌پذیرند. سنت اسمارته طریقتی همراه با مراقبه و فلسفه است و به‌طور کل به عنوان آیینی آزادگرا و غیرفرقه‌گرا دانسته می‌شود. هر اسمارته‌باور آزاد است آن شکل از خدا را که می‌خواهد بپرستد و از آن شکل ایزدی درخواست کمک برای رهایی از چرخه تولدهای ادواری کند.
    نگارخانه











همه چیز درباره ادیان و آیین ها «چه دین هایی داریم؟»

 
  • تشکر
Reactions: emvway، * ELINA *، ~ZaHrA~ و یک کاربر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
رمان 98
رمان 98| دانلود رمان

آیین بودایی



دیوی به نام ماره سوار بر فیل به سوی بودا می‌رود تا او را از دست‌یابی به بیداری روحی بازدارد.



دورنمایی از صومعه مقدس قصر پوتالا.
بخشی از مجموعه مقاله‌های




تاریخ[نمایش]

  • درمه
  • مفاهیم
[نمایش]
متون بودایی[نمایش]
Practices[نمایش]
Nirvāṇa[نمایش]
شاخه‌های بوداگرایی[نمایش]
جغرافیای آیین بودا[نمایش]
  • Outline

  • درگاه آیین بودایی
  • ن
  • ب
  • و
آیین بودا[۱] یا آیین بودایی،[۲] بودیسم یا بوداگرایی دین و فلسفه‌ای مبتنی بر آموزه‌های سیدارتا گوتاما[۳] که در حدود ۵۶۶ (پیش از میلاد) تا ۴۸۶ (پیش از میلاد) می‌زیسته، است.

آیین بودا به تدریج از هندوستان به سراسر آسیا، آسیای میانه، تبت، سریلانکا، یمن، آسیای جنوب شرقی و نیز کشورهای خاور دور مانند چین، مغولستان، کره و ژاپن راه یافت. آیین بودایی به عنوان دین پاکان[۴] در نظر گرفته می‌شود و با ۵۰۰ میلیون پیرو یکی از ادیان اصلی جهان به‌شمار می‌آید. آیین بودا بیشتر بر کردار نیک، پرهیز از کردار بد و ورزیدگی ذهنی تأکید دارد.

آماج این ورزیدگی‌ها پایان دادن به چرخه تولد مجدد یا سمساره است که از طریق بیداری یا درک واقعیت راستین، رسیدن به رهایی یا نیروانا صورت می‌گیرد.

اخلاقیات بودا گرایانه بر دو اصل بی‌گزندی و رواداری برپا شده‌است. آثار نوشتاری بوداگرایی بسیارند و بخش ارزنده‌ای از ادبیات دینی جهان به‌شمار می‌روند.

محتویات
  • ۱ خاستگاه اندیشه‌های بودا
  • ۲ آموزه‌های بودا
    • ۲.۱ چهار حقیقت شریف
    • ۲.۲ راه اصیل هشتگانه
      • ۲.۲.۱ بینش
      • ۲.۲.۲ اخلاق‌مندی
      • ۲.۲.۳ تمرکز روانی
  • ۳ سوتراها
  • ۴ بودی‌ستوه
  • ۵ میتریه
  • ۶ قوانین دهارما
  • ۷ ساختار جهان
  • ۸ شاخه‌های آیین بودایی
  • ۹ آیین بودایی و ایران
  • ۱۰ جستارهای وابسته
  • ۱۱ پانویس
  • ۱۲ منابع
  • ۱۳ پیوند به بیرون
خاستگاه اندیشه‌های بودا
پیرامون سه هزار سال پیش، شاخه‌هایی از آریاییان ایران، از بقیه جدا شده و به سرزمین هند کوچ کردند. پیش از ورود آن‌ها به شبه جزیرهٔ هند، قوم دیگری در آنجا نشیمن داشت که به نام دراویدی معروف است. آریایی‌ها پیرامون ۲۵۰۰ سال پیش یعنی به هنگام زایش بودا در بیشتر سامان‌های شمالی هند جایگزین شده و بر آن نواحی چیره گشته‌بودند.[۵]

جامعه هندوستان در زمان بودا به چهار طبقه یا (کاست) بخش می‌شد: راهب‌ها (روحانیان)، کشتریاها (شهریاران و جنگاوران)، وایسیاها (کشاورزان و بازرگانان) و شودراها (خدمتکاران بـرده). بودا خود به رده کشتریا تعلق داشت ولی اعلام داشت که از دید او همه مردم برابر و پاکزادند.[نیازمند منبع]

آموزه‌های بودا



راهبان بودایی شیگاتسه، تبت
چکیده آموزه بودا این است:

ما پس از مرگ در پیکری دیگر باز زاییده می‌شویم. این باززایی ما بارها و بارها تکرار می‌شود. این را چرخه هستی یا زاد و مرگ می‌نامیم. هستی رنج است. زایش رنج است. پیری رنج است. بیماری رنج است. غم و اندوه، ماتم و ناامیدی رنج است. پیوند با آنچه نادلخواه است، رنج است. دوری از آنچه دلخواه است، رنج است؛ و خلاصه این‌که دل بستن رنج‌آور است.

از دیدگاه بودا ما اگر خواسته باشیم که از چرخهٔ زاد و مرگ رهایی یابیم (در صورتی که به آن چرخه باور داشته باشیم) باید گرایش‌های نفسانی را کنار بگذاریم، درستکار باشیم، به یوگا پرداخته به حالات خلسه روحی دست پیدا کنیم که این تجربیات باعث مهرورزی ما به همهٔ موجودات و بوندگان می‌شود و سپس از راه این درک‌ها و تمرکزهای ژرف به روشنی و بیداری می‌رسیم و از این دور باطل خارج می‌شویم.

این آموزه‌ها، آیین بودا (دارما) را تشکیل می‌دهند. بودا خود، آیین خود را مانند قایقی می‌نامد که برای چرخه‌شکنی و رسیدن به ساحل رستگاری به آن نیاز است؛ ولی پس از رسیدن به رستگاری دیگر به این قایق نیز نیازی نخواهد بود. رسیدن به ساحل رستگاری آدمی را به آرامش و توازن مطلق می‌رساند. آن‌جاست که شمع تمامی خواهش‌ها و دلبستگی‌ها خاموش می‌شود. به این روی، این پدیده را در سانسکریت نیروانا یعنی خاموشی می‌نامند.

چهار حقیقت شریف
آدمی بیمار است. بودا راه درمان این بیماری را درک آن چهار حقیقت می‌داند: کار حقیقت نخست از چهار حقیقت شریف، تشخیص این بیماری به‌عنوان بیماری رنج در انسان‌هاست. به رسمیت شناختن وجود رنج اهمیت کلیدی دارد. هیچ موجود زنده نمی‌تواند از رنج بگریزد. زایش، بیماری و مرگ همه باعث رنج هستند. رنج می‌تواند جسمانی یا روانی باشد. حقیقت دوم، دلبستگی‌ها را به‌عنوان باعث و بانی این بیماری باز می‌شناسد. سومین حقیقت، شرایط را سنجیده و اعلام می‌کند که بهبود امکان‌پذیر است. حقیقت چهارم، تجویز دارو برای دست یافتن به سلامت است. درک این حقایق و اصول، به تمرکز و مراقبه نیاز دارد. این درک باعث احساس مهرورزی نسبت به همهٔ موجودات می‌گردد.

درک چهار حقیقت شریف، هسته اصلی آموزه بودا را تشکیل می‌دهد. این چهار حقیقت شریف عبارتند از:[۶]

رنج
Dukkha بودا می‌گوید: «زائیده شدن رنج است؛ پیری رنج است؛ بیماری رنج است؛ مرگ رنج است؛ اندوه، زاری و درد، پریشانی و ناامیدی رنج‌اند. نرسیدن به آنچه شخص دوست می‌دارد رنج است؛ سخن کوتاه، پنج بخش دلبستگی رنج است.»
ویژگی رنج، یکی از سه نشانه هستی trilakṣaṇa است. دوکَه، نه تنها بر رنج به معنای احساس‌های ناخوشایند دلالت دارد، بلکه اشاره است به هر چیزی، چه مادی و چه روانی، که مشروط است، و دستخوش پیدایش و از میان رفتن است، و شامل پنج انبوهه skandha است، و حالت رهایی نیست. پس هر لـ*ـذت معرفتی رنج است زیرا دستخوش پایان‌یافتگی است.

خاستگاه رنج
Samudaya دلیل رنج دیدن، تمایلات نفسانی است. دوُکه به دلیل میل و تشنگی tṛṣṇā پیدا می‌شود. سه نوع تشنگی (میل) قابل بازشناسی است: ۱ - تشنگی کام kama tanha که تشنگی حواس پنج‌گانه و تمایل به لـ*ـذت‌های جسمانی است. ۲-تشنگیِ بودن bhava tanha تمایل به وجود و بقا و باقی‌ماندن وضعیت حاضر و هم‌چنین تمایل به وجود در وضعیت‌هایی دیگر که با واژه‌هایی چون «ای کاش» بیان می‌شود. ۳- تشنگیِ نبودن vibhava tanha که تمایل به نبودن در وضعیت کنونی و هم‌چنین تمایل به نبودن در وضعیتی دیگر است و با واژه‌هایی چون «ای کاش هیچ‌وقت … نباشم.» تمایل به مرگ نیز در این زمره می‌گنجد. تمامی رنج انسانی پیامدی است از این سه شکل از تمایل. این سه تمایل به نوبه خود در پی ناآگاهی و نادانی به وجود می‌آیند، ناآگاهی‌ای که به تشکیل مفهوم «من» در انسان انجامیده‌است.
توقف رنج
Nirodha بریدن از رنج‌ها با بریدن از تمایلات نفسانی دست‌یافتنی است و این حقیقت سوم می‌گوید که هر انسان توان بریدن از رنج‌ها را در خود دارد. گسست از رنج‌ها را در آیین بودا، روشنایی، بیداری، و خاموشی (نیروانا) شعله رنج نیز می‌گویند. برای رسیدن به این حالت، انسان باید درک کند که راه رسیدن به خوشبختی راستین از طریق دنبال کردن تمایلات و تشنگی‌ها میسر نمی‌شود بلکه با پذیرش واقعیت خود و گسست از تشنگی‌ها به‌دست می‌آید.
راه توقف رنج
Magga راه توقف رنج راه اصیل هشتگانه نام دارد. این راه عبارت است از: دیدگاه درست، نیت درست، گفتار درست، کردار درست، معاش درست، کوشش درست، اندیشه درست، و تمرکز درست.
راه اصیل هشتگانه
راه رهایی از رنج در این هشت چیز خلاصه می‌شود:

راه اصیل هشتگانه که نسخهٔ تجویز بیداردل (بودا) برای درمان رنج‌هایی است که همه موجودات دچار آن هستند، خود به سه گروه دسته‌بندی می‌شود: اخلاق‌مندی (شیلا)، تمرکز روانی (سامادی) و بینش (پرگیا). این سه مفهوم هستهٔ تمرین‌های روحانی آیین بودا را می‌سازند.

بخش عوامل هشتگانه به سانسکریت و پالی توضیح
بینش
prajñā ۱. دیدگاه درست
samyag dṛṣṭi,
sammā ditthi
دیدن واقعیت همان‌گونه که هست نه آن‌گونه که به نظر می‌آید. آگاهی از آیین نیک (دین، مکتب یا مذهب درست و چهار حقیقت شریف.
۲. نیت درست
samyag saṃkalpa,
sammā sankappa
نیت دست‌یابی به توان دست کشیدن و چشم‌پوشی از چیزها. نیت رسیدن به آزادی و بی‌آزاری.
اخلاق‌مداری
śīla ۳. گفتار درست
samyag vāc,
sammā vāca
شیوه گفتاری که بی‌دروغ و بی‌زیان باشد. خودداری از دروغ گویی، بدگویی، درشت گویی (ناسزا، متلک، ....)، یاوه گویی (حرف از روی نادانی و حرّافی بی‌مورد).
۴. کردار درست
samyag karman,
sammā kammanta
کردار به شیوه‌ای بی‌زیان. خودداری از آزار، کشتار و تبعیض موجودات، خودداری از گرفتن آنچه به تو تعلّق ندارد، رابـ ـطه جنـ*ـسی نامناسب (رابـ ـطه با زور، رابـ ـطه با فرد متأهل، رابـ ـطه با کودکان نابالغ).[۷]
۵. معاش درست
samyag ājīvana,
sammā ājīva
معاشی بی‌زیان. خودداری از مشاغلی که باعث آزار است: اسلحه‌فروشی، حیوان‌فروشی، اِعمال و تلقین نظر به دیگران (به هر اسمی. حتّی به اسم گسترش آیین یا هدایت) به‌ویژه اگر با زور و ارعاب باشد، رباخواری، کلاه‌برداری، رمالی، جادو و غیره.[۸]
تمرکز روانی
samādhi ۶. کوشش درست
samyag vyāyāma,
sammā vāyāma
کوشش برای بهبود. گام نخست: دور ماندن از خواسته‌های ناشایست همراه با شکوفا کردن تمایلات خوب. گام دوم: غلبه کامل بر عادات ناشایست همراه با ایجاد عادات نیک.[۸]
۷. اندیشه درست
samyag smṛti,
sammā sati
رسیدن به آگاهی که از طریق آن بتوان اصل واقعیت چیزها را با ذهنی بازدید. آگاه بودن از واقعیت موجود در درون خود، بدون میل و نیاز یا بیرازی از آن. اندیشه آزاد از کام و خواهــش نـفس، آزاد از بدخواهی و آزاد از ستمگری.[۸]
۸. تمرکز درست
samyag samādhi,
sammā samādhi
مراقبه یا تمرکز صحیح که از آن به عنوان چهار درون‌پویی Dhyāna نخست یاد شده‌است. ذکرگویی چندان توصیه نشده ولی ممنوع نیست.[۷]
بینش
بخش آخر راه هشت‌گانه، یعنی جهان‌بینی درست و پندار درست، تشکیل‌دهندهٔ بینش (پرگیا) است. رسیدن به بینش یا به عبارتی حکمت اعلا، در آیین بودا به معنی یافتن دسترسی مستقیم به واقعیت نهفته در پشت چیزها و یافتن بینشی فراسوی هرگونه شناخت است. این گام پس از گام‌های درست‌کاری و یکدلی می‌آید و نتیجهٔ یک درون‌پویی ویژهٔ بودایی است. جهان‌بینی درست، همان درک کامل چهار حقیقت شریف و پندار درست، همان مهرورزی و عشق است که ذهن را از خواهــش نـفس، بدخواهی و ددمنشی می‌پالاید. این‌ها راه را برای رسیدن به بنیش فراشناخت هموار می‌سازند.[نیازمند منبع]

اخلاق‌مندی
اخلاق‌مندی که در راه هشت‌گانه به گونهٔ گفتار درست، کردار درست و معاش درست آمده، دستورهایی اخلاقی مانند خودداری از کشتن و دروغگویی را در بر می‌گیرد. یک بخش از درست‌کاری در آیین بودایی، مربوط به دهش (دانا) می‌شود. این دهش تنها به مواردی مانند صدقه دادن و سخاوت‌مندی محدود نمی‌شود و معنی مشخص دینی دارد؛ یعنی تأمین نیازمندی‌های روزانه همایه (جامعه راهبان بودایی (سنگ‌ها)). هم‌وندان (اعضاء) همایه نیز به نوبه خود به دهش می‌پردازند. دهش آنها، بالاترین دهش‌ها یعنی آموزش آیین بودا (دارما) است.[نیازمند منبع]

تمرکز روانی
مفهوم دوم راه هشت‌گانه یعنی دل را یک‌دله کردن یا کار کردن بر روی تمرکز است که سه بخش کوشش درست، توجه درست و تمرکز درست را در بر می‌گیرد. در این مرحله تمرکز شدیدی دست می‌دهد که در آن اندیشنده، با موضوع اندیشه یکی می‌شود. این پدیده، شهود و رسیدن به فراشناخت نیست، بلکه یک پدیدهٔ روانی است. این‌کار از راه یوگا و درون‌پویی انجام می‌گیرد. بوداگرایی همانند دیگر کیش‌های هندی، ذهن را ابزار بنیادین رهایی می‌داند و بر ورزیدگی درست ذهن تأکید می‌کند. آماج کوشش درست، یکپارچگی ذهنی و جلوگیری از پراکندگی اندیشه است. توجه درست، باعث آگاهی از احساسات و آگاهی از کنش‌های بدن و ذهن می‌شود. این تمرینات سرانجام ما را به تمرکز درست می‌رساند که رسیدن به حالات گوناگون آگاهی‌های خلسه آمیز در حین درون‌پویی (مراقبه) است و با آزمودن خشنودی بزرگی همراه است. رسیدن به این حالات را درون‌نگری (دیانا) می‌نامند.[نیازمند منبع]

سوتراها
سوتراها مجموعه نوشته‌هایی است که از سخنان بودا گوتاما جمع‌آوری شده .[۹]

بودی‌ستوه
بودی‌سَتوه به کسی می‌گویند که در طی مراسمی که در آن جملاتی از "سوتراها" خوانده می‌شود عهد می‌بندد که بقیهٔ این زندگی و زندگی‌های بعدی‌اش را صرف کمک به دیگران کند تا آن‌ها به بودا تبدیل شوند. آن‌ها در درجهٔ اول سعی می‌کنند حقایق را درک کنند و به یک بودا تبدیل شوند. آن‌ها در این راه تلاش می‌کنند صفات نیک اخلاقی و روحی را در خودشان تقویت کنند و در شش چیز به کمال برسند: بخشندگی، ادب، صبوری، تلاشگری، مدیتیشن یا مراقبه و خردمندی . در کنار آن، سعی در خدمت کردن به دیگران دارند. همچنین همواره در حال تکریم و ستایش همهٔ بوداهای قبلی هستند. باور بر این است که خودِ بودا در زندگی قبلی و نیز در دوران جوانی‌اش ، یک بودی‌ستوه بوده.[۱۰]

میتریه
به عقیدهٔ بودایی‌ها میتریه ،بزرگترین بودی‌ستوه است. او زنده است ولی نه در این دنیا. او در آینده به این دنیا می‌آید. او زمانی خواهد آمد که دیگر کمتر کسی از تعلیمات بودا چیزی را به خاطر می‌آورد و یا انجام می‌دهد. در آن زمان اقیانوس‌ها کوچک می‌شوند تا او بتواند به قاره‌های مختلف سفر کند و همه را از تعلیماتش بهرهمند کند. وقتی او بیاید و وقتی قوانین را به همه آموزش دهد، آن‌گاه همهٔ مردم به یک زندگیِ مقدس و نیک راهنمایی می‌شوند. دیگر چیزی را مال خود نخواهند دانست و به دنبال مالکیت و صاحب شدنِ مال و ثروت نمی‌روند؛ نه برای طلا و نه برای نقره، نه برای خانه و نه برای زن و فرزند. مردم به دریای تفکر وارد خواهند شد با انبوهی از لـ*ـذت و شادی؛ زیرا قوانینِ "دِهارما" را خواهند آموخت.[۱۱]

قوانین دهارما
دهارما قوانین حاکم بر جهان است و شامل قوانین رهایی از سامسارا نیز می‌باشد.[۱۲]

ساختار جهان
طبق سوتراها که گفته‌های جمع‌آوری‌شدهٔ بودا هستند، جهان از طبقات مختلف ساخته شده‌است و هر طبقه از طبقهٔ بالاتر و پایینتر، فاصله دارد. در مرکز عالم، جهانی وجود دارد به نام "سومِرو". در مرکزِ سومرو قله‌ای برافراشته شده‌است که بالای آن مثل کوه‌های معمولی تیز نیست بلکه سرزمینی مسطح و پهناور است. دور تا دورِ این کوه بلند را اقیانوسی در برگرفته‌است. بر روی آن سرزمینِ مسطحِ بالای کوه و نیز روی دامنهٔ کوه و همچنین در این اقیانوس، خدایان و موجودات گوناگونی زندگی می‌کنند که نام آن‌ها در کتابهای بودایی آمده است. اقیانوسی که کوه مرکزیِ سومرو را احاطه کرده‌است خودش توسط یک رشته‌کوه که گرداگرد آن را فراگرفته محاصره شده‌است و آن رشته‌کوه هم توسط یک اقیانوس احاطه شده‌است. به همین ترتیب رشته کوه‌ها و اقیانوس‌ها به شکل دایره‌های بزرگ و بزرگتر ،دورادورِ این کوه مرکزی قرار دارند. آخرین اقیانوس که بسیار وسیع است در خود، چهار قاره دارد؛ ولی به دلیل وسعت زیادِ این اقیانوس، این قاره‌ها بیش از جزایری کوچک در این اقیانوس عظیم به نظر نمی‌آیند. این اقیانوس آنقدر بزرگ است که نمی‌توان بین این قاره‌ها به‌راحتی رفت‌وآمد کرد. یکی از این قاره‌ها ،قاره‌ایست که ما انسان‌ها روی آن زندگی می‌کنیم. این قاره شبیه مثلثی است که نوکِ تیز آن به سمت جنوب است. اقیانوس، خودش توسط یک رشته کوهِ دایره‌ای شکل محاصره شده‌است و پس از آن، پایان دنیای سومرو است. بر بالای کوه سومرو، کاخ‌ها و باغ‌های خدایان قرار دارد. از این جهت آن‌ها را خدا مینامند که عمری طولانی‌تر از ما دارند و در دنیای بهتری زندگی میکنند. در زیرِ زمین، طبقات متعددی وجود دارد که به این دنیاهای زیرِ زمینی "ناراکا" می‌گویند . موجودات بر اساس کارمایی که به دست می‌آورند گاهی باید در این دنیاها به دنیا بیایند و تا مدتی در آن بمانند تا نتیجهٔ کارمای آن‌ها کامل شود. در این دنیاهای زیرِ زمینی، افراد با ترس و ناامیدی شدیدی زندگی می‌کنند. هشت طبقه از ناراکاها سرد وهشت طبقه داغ است. دوره‌های زندگیِ موجوداتی که در هر طبقه به دنیا می‌آیند 24 برابر دورهٔ زندگی طبقهٔ بالاتر از آن است.پایین‌تر از پایین‌ترین ناراکا ، زمینی از طلا وجود دارد که وزن تمام این دنیاهای بالایی را تحمل می‌کند که آن هم روی لایه‌ای از آب است. آنهم روی لایه‌ای ضخیم از هوا و باد قرار دارد. این لایهٔ باد، بسیار وسیع است و ۱۰۰۰ دنیا مثل این دنیا که گفته شد را روی خود جای داده است. بزرگی و طول عمر کل جهان نامحدود است؛ یعنی تعداد جهان‌ها بی‌شمار و بی‌نهایت است و آغاز و پایانی هم برای عمر کلِ عالَم نیست. اما هر جهانِ کوچک برای خودش طول عمر محدودی دارد؛ یعنی هر جهان، به وجود می‌آید، مدتی می‌ماند و سپس رو به ویرانی می‌گذارد و در نهایت به کلی نابود می‌شود آن گاه دوباره از نو به‌وجود می‌آید و این به صورتِ بی‌پایان ادامه دارد. تنها چیزی که نابود نمی‌شود "نیروانا" یا همان خوشیِ ناشی از بیداری و روشنی برای کسی است که به این مقام یعنی مقام بودایی رسیده باشد.

طبقات بالاتر از سومرو مخصوص زندگیِ خدایانِ بزرگ‌تر و با طول عمر بیشتر است. بیشتر این خدایان چیزی خلق نمی‌کنند اما در یکی از طبقات بالایی "برهمای بزرگ" حضور دارد .او خالقِ جهان سومرو است. این برهمای بزرگ، خودش از جهان‌های بالاتر از خود آمده است. در حقیقت او در طول زندگی‌اش در جهان‌های بالاتر، قدری از شایستگی‌اش را از دست داده و بعد از مرگ، در جهانی پایین‌تر متولد شده و دست به خلقتِ جهانِ پایین‌تر از خود زده است. بالاترین جهان مخصوص کسانیست که بهترین نتیجه را از زندگی خود گرفته‌اند و کارمای خوبی به دست آورده‌اند. کل هستی خالقی ندارد. [۱۳]

شاخه‌های آیین بودایی
بوداگرایی از دیدگاه شمار پیروان، پس از مسیحیت، اسلام و هندوگرایی چهارمین دین جهان است. آیین بودا به سه شاخه اصلی بخش می‌شود. شاخه بزرگ‌تر مهایانه و شاخهٔ سنتی‌تر اما کوچک‌تر تراوده نام دارد. شاخه سومی نیز به نام وجره‌یانه با جنبه‌های صوفیانه در تبت، بوتان، و مغولستان رایج است. تراوده بر اهمیت بودای تاریخی یعنی سیدارتا گوتما تأکید دارد. آیین بودایی در پی رویدادهای تاریخی از هند و نپال رخت بربست و به سوی سرزمین‌های شرقی کوچید. کشورهای جنوبی‌تر مانند سری‌لانکا٬ کامبوج ، لائوس ، تایلند و برمه پیرو شاخهٔ تراوده و شمالی‌ترها مانند چین٬ ژاپن، کره، ویتنام، سنگاپور و تایوان پیرو گونه‌هایی از کیش مهایانه هستند.[۱۴] بیشترین گسترش آیین بودایی زمانی رخ داد که آشوکا شاه به این دین گروید و به گستراندن آن مشغول شد.[نیازمند منبع]

تراوده
Therāvada


تِرَوادَه کیشی است که آموزه‌های سنتی و اصلی بودا را دنبال می‌کند. واژه ترواده نیز به معنی «سنت قدما» است. از آنجا که این شاخه از دین بودا از هندوستان به سوی جنوب و سری‌لانکا رواج پیدا کرد به آن «بودیسم جنوبی» هم گفته‌اند. تراوده بیشتر در جنوب شرق آسیا رایج است و به‌طور کل ۳۸ درصد از بوداییان پیرو شاخه تراوده هستند.[۱۵] در قیاس با کیش دیگر بودایی که مهایانه (راه‌بَرنده بزرگ) نام دارد به تراوده هینه‌یانه (راه‌برنده دون‌پایه) هم گفته‌اند که به خاطر تحقیرآمیز بودن استفاده کمتری دارد.
تأکید تراوده بر دست‌یابی به حالتی است که فرد از رنج کشیدن رها شده و و تبدیل به یک بی‌مرگ Arhat شود. بی‌مرگ‌ها توانسته‌اند با رهایی از سه مانع یعنی طلبیدن، خشم، و افکار واهی به حالت خاموشی کامل Nirvana شعله این سه برسند. بی‌مرگ از ۱۰ زنجیری که او را به تولد ادواری Saṃsāra می‌بندد وارسته است. در حالی که در کیش مهایانه، رهاشدگان از رنج که اصطلاحاً بوداسَف Bodhisattva (به معنای بیداروجود) نامیده می‌شوند به خاطر مهرورزی به تمامی موجودات در آستانه «فراسو» باقی می‌مانند تا بتوانند به بقیه نیز برای رسیدن به بیداری یاری برسانند بی‌مرگ‌های تراوده چنین نیستند و به صورت فردی به قلمرو «بیداری‌ها» می‌روند.

مهایانه
Mahāyāna


مَهایانَه کیشی است از دین بودا که بیشتر در تبت و خاور دور رایج است و ۵۶ درصد از تمامی بوداییان از آن پیروی می‌کنند.[۱۵] واژه مهایانه به معنای راه‌بَرنده بزرگ است و به این کیش، راه بیداروجودها Bodhisattvayāna هم گفته شده‌است.[۱۶] بر پایه آموزه‌های مهایانه، انگیزه فرد از پیمودن راهِ نجات‌یافتن از رنج‌ها و رسیدن به «بیداری»، باید کمک به تمامی موجودات برای رهایی از رنج‌ها باشد. این انگیزه اصطلاحاً بیدارروانی Bodhicitta نامیده می‌شود. بر خلاف رهاشدگان تراوده که بی‌مرگ Arhat نام دارند و به فراسو می‌روند، رهاشدگان مهایانه‌ای که اصطلاحاً بوداسَف Bodhisattva (به معنای بیداروجود) نامیده می‌شوند به خاطر برخورداری از بیدارروانی و در نتیجه، مهرورزی به تمامی موجودات، در آستانه «فراسو» باقی می‌مانند تا بتوانند به بقیه نیز برای رسیدن به بیداری یاری برسانند.[۱۶]
وجره‌یانه
Vajrayāna


وجره‌یانه سومین کیش در دین بودا است که ۶ درصد از پیروان این دین را به خود اختصاص می‌دهد. وجره‌یانه عمدتاً در تبت، بوتان، و مغولستان رایج است و در بوتان آیین رسمی کشور است. وجره‌یانه جنبه‌های صوفیانه دارد و بر خواندن ورد و افسون‌ها تأکید دارد. واژه وجره‌یانه به معنای راه‌بَرنده الماس است. منظور از الماس همان حق و واقعیت است. به وجره‌یانه، بوداگرایی افسون گرا Tantric، بوداگرایی نهان‌گرا، و راه آذرخش هم گفته می‌شود. در سنت وجره‌یانه، پیر (لاما) به‌عنوان راهنما و مرشد و پشتیبان نقش بزرگی در رسیدن به رهایی از رنج‌ها ایفا می‌کند و از این رو این مکتب را لاماگرایی یا لامائیسم هم نامیده‌اند. پیر بزرگ را هم در این مکتب در تبت دالایی لاما می‌نامند.
برعکس مهایانه و تراوده که می‌گویند حالت بیداری توصیف‌پذیر نیست، پیروان وجره‌یانه معتقدند که می‌توان از راه آیین‌های صوفیانه و به یاری وردخوانی Mantra، اشاره‌های راز آمیز دست معروف به دست‌نشانه‌ها Mudra و دوایر کیهان‌نما Mandala با حالت بیداری تماس برقرار کرد و حتی در طول یک زندگی به رهایی از رنج‌ها و بیداری رسید.[۱۷]

آیین بودایی و ایران
نوشتار اصلی: بوداگرایی در ایران
  • سکه‌ای از پیروز پسر اردشیر ساسانی یافت شده که در آن وی از ارج‌گذاری خویش نسبت به دو دین زرتشتی و بوداگرایی خبر می‌دهد.[نیازمند منبع]
  • در سدهٔ ۶ زایشی یک رشته داستان‌های بودایی به نام جاتاکا از روی ویرایش هندوی آن‌ها به نام «پنچا تنترا» به پارسی میانه ترجمه شد و «کلیلگ و دمنگ» نام گرفت. در سدهٔ ۸ زایشی ابن مقفع آن داستان‌ها را به عربی برگرداند و نام کلیله و دمنه بر آن‌ها نهاد. ترجمه‌های لاتین و یونانی آن کتاب بعدها در سدهٔ ۱۴ پایهٔ داستان‌های آسوپ نوشتهٔ یک راهب بیزانسی را تشکیل داد.[نیازمند منبع]
  • آیین بودایی در خراسان بزرگ تا اندازه‌ای ریشه گرفته بود و یکی از کانون‌ها و نیایش‌گاه‌های بزرگ آن در صومعهٔ بودایی بلخ بود. این صومعه به سانسکریت، «ناوا ویهارا» نام داشت که معنی آن «صومعهٔ نو» است. این نام در فراگویی پارسی‌زبانان به گونهٔ نوبهار درآمد. لقبی که به گردانندگان این صومعه در زبان سانسکریت داده بودند، «پراموکها» به معنی «سرور» بود و نام خانوادهٔ برجستهٔ ایرانی برمکیان از همین لقب گرفته شده‌است. برمکی‌ها عهده‌دار و گردانندهٔ این نیایش‌گاه بودایی بودند.[نیازمند منبع]
  • به تازگی روزنامه آساهی ژاپن از قول یک باستان‌شناس برجسته ژاپنی به نام «نوگوچی» از یافته شدن ۱۹ تندیس بودا در استان فارس گزارش داد. در گزارش دیگری از شبکه «بودیست نیوز» درازای این تندیسها میان ۵ تا ۲۰ سانتیمتر و جنس آن‌ها از گچ و گل اعلام شده‌است.[نیازمند منبع]
  • برخی از پژوهشگران استدلال می‌کنند که آیین بودایی ریشهٔ ایرانی دارد. بر این بنیاد آیین بودایی ریشه در متافیزیک ایرانی و به ویژه دین زرتشتی دارد؛ بنابراین این دسته از پژوهشگران ریشهٔ هندی آیین بودایی را رد می‌کنند. چنین فرضیه‌ای بسیاری از فرضیه‌های سنتی در مورد آیین بودایی و خاستگاه آن و همچنین فرضیه‌های سنتی در پیرامون زمینهٔ تاریخی و سیـاس*ـی ان را به چالش کشیده‌است.


همه چیز درباره ادیان و آیین ها «چه دین هایی داریم؟»

 
  • تشکر
Reactions: emvway، * ELINA *، ~ZaHrA~ و یک کاربر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
رمان 98
سیک




خاندا، نماد آئین سیک. این نماد معرف بسیاری از اعتقادات پایه‌ای سیک است. شمشیر خاندا (شمشیر دولبه) نماد قدرت و حقیقت، دایره معرف اتحاد و شمشیر خمیده بیانگر روح سلحشوری است..
بخش‌هایی از رده:آیین سیک آیین




گوروهای سیک[نمایش]

مقدس‌های سیک[نمایش]
فلسفه[نمایش]
رسوم سیک[نمایش]
کتب مقدس[نمایش]
تـ*ـخت‌ها[نمایش]
آیین سیک[نمایش]


درگاه آیین سیک
  • ن
  • ب
  • و



معبد طلایی یا هری مندیر صاحب (خانهٔ خالق) از زمان تکمیل آن در سال ۱۶۰۱ تاکنون بارها بازسازی شده‌است.



زائر سیک در گردواره معبد طلایی در امریتسار، هند.
سیک (به پنجابی: ਸਿੱਖੀ) (به معنی شاگرد) دینی یکتاپرستانه و در بین ادیان اصلی جهان، از تازه‌ترین آنهاست که در سده پانزدهم میلادی در منطقه پنجاب از شبه‌قارّهٔ هند بنیان نهاده شد. باورهای بنیادین دین سیکی باور و مراقبه به نام یک خالق، یگانگی و برابری همهٔ نوع بشر، درگیری در خدمت عاری از خودپرستی، تلاش برای عدالت اجتماعی برای منفعت و شکوفایی برای همه، و رفتار و زندگی صادقانه و زیست یک حیات خانوادگی است. این آیین با بیش از ۲۵ میلیون پیرو، پنجمین دین سازمان‌یافته جهان است.[۱][۲]

دین سیکی با تولد گورو نانک در ۱۴۶۹ میلادی شروع شد و ده گوروی پسین این دین را تثبیت کرده و طی قرون متمادی گسترش دادند. گورو گوبیند سینگ، آخرین گورو به شکل انسانی، پیش از مرگ، در ۱۷۰۸ فرمان داد که تنها متن مقدس، گورو گرانت صاحب، گوروی دائمی و نهایی سیک‌ها خواهد بود. در فلسفهٔ دینی سیک‌ها، منظور از واژهٔ گورو خداست، و خدا و گورو اغلب در متون مقدس سیکی مترادفند.

بر طبق گفته‌های سیوا سینگ کالسی، «اصلی‌ترین آموزه آیین سیک، یکتاپرستی است.» این آیین، زندگی‌های روحی و مادی را به یکدیگر متصل می‌داند. گورو نانک، بنیان‌گذار این دین، سیستم لنگر (آشپزخانه همگانی) را برای بیان نیاز به اشتراک و برابری در میان مردم بنیان نهاد. دین سیکی تأکید شدیدی بر سیمران (مراقبهٔ واژگان گورو گرانت صاحب) دارد.

توسعهٔ دین سیک تحت تأثیر جنبش بهکتی بود. دین سیکی هنگام حکمرانی امپراطوری مغول در منطقه توسعه یافت. دو تا از گوروهای سیک، گورو ارجن و گورو تیغ بهادر، پس از خودداری از گرویدن به اسلام، از سوی فرمانروایان مغول هند شکنجه و اعدام شدند. دورهٔ آزار سیک‌ها توسط مسلمانان ایجاد خالصه را به عنوان جنبشی برای آزادی دینی کلید زد.

محتویات
  • ۱ تاریخچه
  • ۲ آموزه‌ها
  • ۳ کتاب مقدس
  • ۴ جهانبینی
  • ۵ عبادت
  • ۶ جستارهای وابسته
  • ۷ منابع
تاریخچه
مذهب سیک، محصول اختلافات مذهبی سده ۱۵ میلادی است و مدعی است که چکیده نخستین آموزه‌های گورو نانک می‌باشد (پیامبر سیک‌ها زاده ۱۴۶۹م.)

داستان به‌وجود آمدن دین سیک به این صورت نقل شده که: گورو نانک، در جوانی، پاک و درستکار بود و همیشه در اندیشه به سر می‌بُرد. در یکی از روزهای سال ۱۴۹۹میلادی او گم شد و لباسهایش را در کنار رودخانه پیدا کردند؛ اما هرچه گشتند خودش را نیافتند. بعد از سه روز مرشد نانک ظاهر شد. در روز اول ساکت بود و هرچه از او سؤال می‌کردند که کجا بوده و چه اتفاقی برایش افتاده هیچ چیز نمی‌گفت؛ اما روز دوم به زبان آمد و گفت: «نه دینِ هندو و نه دین اسلام. پس من کدام راه را برمی‌گزینم؟ باید راه خدا را بروم. خدا نه مسلمان است و نه هندو و تنها راهی که باید بروم راه خداست.»

گورو نانک گفت که در آن مدت به بارگاه خدا بـرده شده بود و به او جامی داده شد تا بنوشد و گفته شد: «این جامی از یادِ نامِ خداست. آن را بنوش، من با تو هستم و به تو برکت می‌دهم و تو را می‌پرورم. هر کس تو را یاد کند من با او هستم. برو و با نام من شاد باش و به دیگران هم بیاموز که چنین کنند.»[۳]

آموزه‌ها



این بخش به هیچ منبع و مرجعی استناد نمی‌کند. لطفاً با افزودن یادکرد به منابع قابل اعتماد برطبق اصول تأییدپذیری و شیوه‌نامهٔ ارجاع به منابع، به بهبود این بخش کمک کنید. مطالب بدون منبع ممکن است به چالش کشیده و حذف شوند.
مرکز سیک ایالت پنجاب است و بیشتر پیروان آیین سیک نیز پنجابی هستند. پرستشگاه‌های سیک‌ها از دیدگاه معماری به سبک معماری اسلامی ساخته شده‌است. نیایشگاه زرین مقدس‌ترین پرستشگاه سیکهاست که در «آمریتسار» واقع است. از دیدِ گورو نانک، زندگی باید پر از فعالیت، خلاقیت، صداقت، وظیفه‌شناسی، خویشتنداری و خلوص نیت باشد. او این‌ها را از زندگی زاهدانه و پر از تفکر و عبادت، بهتر می‌دانست. او بر روی سه اصل مهم تأکید داشت: اول، کمک به نیازمندان، دوم، کسب روزی و درآمد، بدون فریبکاری و بهره‌کشی از زحمت دیگران و سوم، یاد همیشگی خدا جهت دوری از گناهان. پنج گـ ـناه بزرگ یا کبیره در دین سیک عبارتند از: خشم، طمع، دلبستگی به دنیا، خواهــش نـفس و خودبینی یا تکبر.[۴]

برخی از کارهایی که برای پیروان دین سیک ممنوع است عبارتند از:

  • کوتاه کردن موی سر
  • مصرف مواد مخـ ـدر، الـ*کـل، تنباکو یا هر ماده دیگری که بدن را مسموم کند.
  • خــ ـیانـت به همسر: در دین سیک افراد باید به صورت فیزیکی و روانی به همسر خود وفادار بمانند.
  • تقلید کورکورانه مذهبی مانند خرافات، روزه گرفتن، تطهیر مذهبی، خــتنه کردن، عبادت گور مردگان و بت‌پرستی در دین سیک ممنوع است.
  • توجه بیش از حد به مال و مادیات در این دین توصیه نمی‌شود.
  • قربانی کردن جانوران: مراسم قربانی کردن حیوانات برای جشن گرفتن مناسبتهای مذهبی در این دین ممنوع است.
  • پیرو دین سیک نباید به صورت منزوی، گدا یا یوگی یا راهب و تارک دنیا زندگی کند.
  • حرف‌های بیهوده: لاف زدن، دروغ گفتن، تهمت زدن، غیبت کردن و غیره… در دین سیک ممنوع است.
  • طبقه راهبان یا روحانیون در دین سیک وجود ندارد. دهمین راهنمای بزرگ سیک به این رسم پایان داد.
  • خوردن گوشت حیوانی که طی مراسم مذهبی کشته شده باشد ممنوع است. (مانند گوشت حیوانی که ذبح شده یا به روش «کوتا» کشته شده‌است)
  • هر گونه رابـ ـطه جنـ*ـسی قبل از ازدواج یا خارج از ازدواج برای پیروان دین سیک ممنوع است.
کتاب مقدس
پنجمین رهبر سیک‌ها که گورو ارجن خوانده می‌شود، معبدی از طلا در شهر امریتسار هندوستان بنا کرد و کتابی به نام گرانت صاحب (GranthSahib) را گردآوری کرد که مهم‌ترین کتاب مقدس آئین سیک است.

به باور سیک‌ها گورو از طرف خدا علمی پیدا می‌کرد که می‌توانست با آن، مردم را راهنمایی کند و بگوید که خدا از آنها چه می‌خواهد و آنها چه کارهایی باید بکنند. مثلاً مرشد «هار کریشان» که مرشد هشتم سیک‌ها بود و از سال ۱۶۵۶ تا ۱۶۶۴ زندگی کرد، در سن پنج سالگی جانشین پدرش مرشد «هار رای» شد و بعد از اینکه در سن هشت سالگی درگذشت عمویش جانشین او شد. در پایان، بعد از ۱۰ مرشدِ انسانی، کتابِ گرانت صاحب به عنوان مرشد یازدهم و آخرین مرشد معرفی شد و دیگر این سلسلهٔ مرشدها به پایان رسید. مردم باید برای همیشه به این کتاب مراجعه کنند تا تکالیف و وظایف و راه درست زندگی کردن را بیاموزند. در دین سیک عنوان روحانی وجود ندارد و فقط می‌توان قاریِ گرانت‌صاحب شد، که این برای مرد و زن آزاد است. البته بعضی از قاری‌ها بسیار محترم هستند ومردم سؤالاتِ دینی‌شان را از آن‌ها می‌پرسند و قاری‌ها باید بتوانند معنیِ گفته‌های «گرانت‌صاحب» را برای مردم توضیح دهند.[۵]

جهانبینی
سیک‌ها باور دارند که خدا جهان‌های بیشماری همچون جهان ما خلق کرده‌است. او جهان رابه‌صورت تکاملی آفریده‌است نه به صورت یکجا و به شکل فعلی آن. یعنی این‌طور نبوده که خورشید و ماه و زمین با فرمان او

به‌وجود آید؛ بلکه اول همه چیز به شکل هوا بود سپس به شکل آب درآمد و بعد از آن به شکل سنگ

شد و از این شکل آخری، زمین و ماه و خورشید به‌وجود آمدند.[۶]

عبادت
گورو نانک تعلیم می‌داد که تنها معبدی که مهم است، درون ما است.

سیک‌ها هم در خانه و هم با یکدیگر به عبادت می‌پردازند و سرودهایی از کتاب مقدس می‌خوانند. نقطه تمرکز عبادت آیین سیک واژهٔ «نام» است، اسمی الهی که درون همه وجود دارد. معابد سیک دارای غذاخوری هستند و سیک‌ها، غذایشان را با هر کسی که داخل شود، تقسیم می‌کنند.
رمان 98| دانلود رمان


همه چیز درباره ادیان و آیین ها «چه دین هایی داریم؟»

 
  • تشکر
Reactions: emvway، * ELINA *، ~ZaHrA~ و یک کاربر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
رمان 98
یهودیت




یهودیت (به عبری: יהדות، Yahadut) دین، فلسفه و روش زندگی قوم یهود می‌باشد.[۱] یهودیت، نخستین دین ابراهیمی و نیز به عقیدهٔ بسیاری، نخستین دین سازمان یافتهً یکتاپرست به‌شمار می‌رود.[۲][۳] تورات (که به انضمام نوییم و کتوویم، که مجموعاً تنخ نامیده می‌شود) کتاب مقدس یهودیت است. یهودیت شامل مجموعه گسترده‌ای از دیدگاه‌های مذهبی، تشریفات، شاخه‌ها، و متون مذهبی می‌باشد. امروز اکثر یهودیان پیرو سه شاخه ارتدوکس، لیبرال، و محافظه‌کار می‌باشند و اقلیتی هم پیرو بازسازی‌خواهی، قراییم و یهودیت اومانیستی هستند؛ از لحاظ دیدگاه‌های مذهبی این شاخه‌ها بسیار متفاوت هستند. در حالی که یهودیان ارتدوکس باور به وحی تورات از طرف خدا، پیروی سخت از قوانین مذهبی، و ظهور مسیحای موعود دارند، یهودیان لیبرال دارای باور به زندگی مدرن، استقلال شخصی، آزاداندیشی هستند. به باور یهودیان مذهبی، یهودیت، پیمان خدا با بنی اسرائیل است.

یهودیت کانون بیشتر متون و سنت‌هااست و تاریخ، اصول و اخلاق آن بر ادیان ابراهیمی پس از خود از جمله مسیحیت تأثیر به‌سزایی گذاشته‌است.[۴][۵] بر طبق قوانین یهودیت، چه نوکیشان (افرادی که به واسطه ازدواج در تعداد بسیار محدود در هر نسل وارد جامعه یهودی شده‌اند) و چه افرادی که از مادر و پدری یهودی متولد شده‌اند، یهودی خطاب می‌شوند. گرچه یهودیت یک دین است، ولی یهودیان یک گروه قومی-مذهبی بحساب می‌آیند. مسئله نژادی و تست‌های DNA فراوان این مسئله را تأیید می‌کند. دین یهودیت دارای تاریخ پیوستهً سه تا چهار هزار ساله می‌باشد. یِهود (יְהוּדָה)، واژه‌ای عبری است، به معنای ستوده و همچنین صفتی اکتسابی است که به ساکنین یهودیه، قسمتی از سرزمین اسراییل که سبط یهودا بر آن زندگی می‌کردند، داده می‌شود، ولی همچنین برخی معتقدند در گذشته همه بنی اسرائیل را نیز به این نام خوانده‌اند.[۶] در ایران از عنوان «جهود» و «کلیمی» یعنی پیرو موسی کلیم‌الله نیز برای نامیدن یهودیان استفاده می‌شود. به باور یهودیان مذهبی، اصل یهودیت از وعده خدا با ابراهیم، اسحق، و یعقوب شروع می‌شود، و رسماً با نزول قوانین تورات به موسی و ورود بنی اسرائیل به سرزمین موعود کامل می‌شود.

پیروان یهودیت در بسیاری از کشورهای جهان ساکن هستند. جمعیت یهودیان جهان ۱۳٬۷۴۶٬۱۰۰ نفر(۱۷٬۹۳۶٬۴۰۰، شامل افرادی که بر حسب هلاخا یهودی قلم داد نمی‌شوند)، معادل حدود ۰٫۱۹٪ جمعیت جهان می‌باشد.[۷] حدود ۶٫۱ میلیون نفر ساکن اسرائیل و ۵٬۲۷۵٬۰۰۰ (۶٫۸ میلیون کل) نفر ساکن ایالات متحده آمریکا و ۱٫۵ میلیون نفر دراروپا، و مابقی دراقیانوسیه، قاره آمریکا و آفریقا ساکنند. یهودیان ایران دارای تاریخ ۲٬۷۰۰ ساله هستند و برحسب آمار ۱۳۹۱، ۸٬۷۵۶ یهودی ساکن ایران هستند.[۸]

بخش از مجموعه









یهودیت
رده:یهودیت
یهود · اسباط
ارتودوکس
هریدی · حسیدی · ارتودوکس مدرن
فلسفه یهودی
اصول دین · منیان · کابالا
قوانین نوح · خدا · آخرت · مسیح در یهودیت
یهودیان به عنوان قوم برگزیده · هولوکاست · هلاخا · کشتروت· ده فرمان
صنیوت · صدکه · اخلاق · جنبش مسار
متون دینی
تورات · تنخ · تلمود · میدراش · توسفتا
آثار حاخامی · هاگادا · میشنا· باریتا
تور · شولحان عاروخ ·
حماش · سیدور · زوهار ·
شهرهای مقدس
اورشلیم · صفد · حبرون · تیبریاس
شخصیت‌های مهم
ابراهیم · اسحق · یعقوب
ساره · ربه‌کا · راحیل · لیه
موسی · دبوره · روت · داوود · سلیمان
الیاس · هیلل · شمای · یهودا هناسی
سعادیا گائون · راشی · اسحاق الفاسی · ابن عزرا · توسفتانویسان
یوسف آلبو · یوسف قارو · آشر بن یهیئل
بعل شم طوو · موسی بن میمون · فیلون اسکندرانی
اوادیا یوسف · موشه بن نحمان · موشه فینشتاین · العازر شاخ
زندگی یهودی
بریت · بنای مصفه · ازدواج
نیدا· عزاداری
نقش‌های مذهبی
حاخام · ربی
کاهن یهودی ·
دیان · روش یشیوا
ساختمان‌های مذهبی
کنیسه · میکوه · هیکل سلیمان / خیمه‌گاه
مقالات مذهبی
شبات · تفیلین · زنان · سفر تورات· بدکن· قربانی
خــتنه · ستاره داوود · منوره · شوفار
اربعمینیم · کیتل · کرتل · ید
نماز
نماز · شما · آمیدا ·
قدیش ·هولده
یهودیت و دیگر ادیان
مسیحیت · اسلام ·
ادیان ابراهیمی · تکثرگرایی
مورمونیسم · "یهودی مسیحی" · دیگران
مطالب وابسته
انتقاد از یهودیت · یهودستیزی
یهوددوستی · یشیوا· صهیونیسم· یهودیان آمریکا·
فهرست دانشمندان و فیلسوفان یهودی
  • ن
  • ب
  • و



محتویات
  • ۱ اعتقادات و فلسفه یهود
    • ۱.۱ مفهوم ذات خدا
    • ۱.۲ ذات انسان
    • ۱.۳ خوبی و بدی
    • ۱.۴ اصول دین
    • ۱.۵ هلاخا
    • ۱.۶ ده فرمان
    • ۱.۷ قوانین هفتگانه نوح
    • ۱.۸ آخرت و زندگی بعد از مرگ
  • ۲ مسیح
  • ۳ اخلاق
    • ۳.۱ تیکون عولم
    • ۳.۲ رفتار با دیگران
    • ۳.۳ ۶۱۳ میتزووت
    • ۳.۴ حسید
    • ۳.۵ صداکا
  • ۴ کتاب‌های مذهبی
  • ۵ هویت یهودی
    • ۵.۱ قوم یهود
      • ۵.۱.۱ مفهوم قوم برگزیده
    • ۵.۲ ملاک یهودی‌بودن
      • ۵.۲.۱ گرویدن به یهودیت
      • ۵.۲.۲ آنوسیم
    • ۵.۳ جمعیت یهودیان
    • ۵.۴ تقسیمات سنتی و نژادی
    • ۵.۵ زبان‌ها
      • ۵.۵.۱ الفبای عبری
  • ۶ نمازها و دعاها
    • ۶.۱ لباس‌های مذهبی
    • ۶.۲ نمازها
    • ۶.۳ براخاها
  • ۷ اعیاد و مناسبت‌ها
    • ۷.۱ شبات
    • ۷.۲ تقویم عبری
  • ۸ زندگی
    • ۸.۱ چرخه زندگی
    • ۸.۲ کشروت
    • ۸.۳ قوانین خلوص مراسم (توماه)
    • ۸.۴ خلوص خانواده (نیداه)
    • ۸.۵ قوانین شست‌وشو (طویلا)
    • ۸.۶ صنیوت
  • ۹ اماکن مقدس
    • ۹.۱ ارض ییسرائل
    • ۹.۲ بیت همیقداش
    • ۹.۳ سنهدرین
    • ۹.۴ کنیسه
    • ۹.۵ میکوه
    • ۹.۶ سوکا
    • ۹.۷ یشیوا
    • ۹.۸ زیارتگاه‌ها
    • ۹.۹ شهرهای مقدس
  • ۱۰ افراد مهم
    • ۱۰.۱ داوران
    • ۱۰.۲ پیامبران
    • ۱۰.۳ روحانیون
  • ۱۱ تقسیمات مذهبی
  • ۱۲ عرفان و کابالا
  • ۱۳ تاریخ یهودیت
    • ۱۳.۱ پیدایش یهودیت
    • ۱۳.۲ تاریخ باستان
    • ۱۳.۳ تاریخ میانه
    • ۱۳.۴ حسیدیّت
    • ۱۳.۵ روشنگری و اصلاحات (هاسکالا)
    • ۱۳.۶ تاریخ قرن بیستم و هولوکاست
    • ۱۳.۷ تاریخ معاصر
  • ۱۴ یهودیان ایران
  • ۱۵ مطالب وابسته
    • ۱۵.۱ یهودستیزی
    • ۱۵.۲ یهود دوستی
    • ۱۵.۳ انتقاد از یهودیت
    • ۱۵.۴ مطالعهٔ تورات
    • ۱۵.۵ اسرائیل
    • ۱۵.۶ صهیونیزم و یهودیت
    • ۱۵.۷ دیدگاه در مورد همجنسگرایی
    • ۱۵.۸ یهودیت و فمینیسم
    • ۱۵.۹ نقش زنان
    • ۱۵.۱۰ سمبل‌ها
  • ۱۶ ارتباط یهودیت با سایر ادیان
    • ۱۶.۱ فرقه‌های خارجی
  • ۱۷ نگارخانه
  • ۱۸ جستارهای وابسته
  • ۱۹ پانویس
  • ۲۰ منابع
رمان 98| دانلود رمان


همه چیز درباره ادیان و آیین ها «چه دین هایی داریم؟»

 
  • تشکر
Reactions: emvway، * ELINA *، ~ZaHrA~ و یک کاربر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
رمان 98
رمان 98| دانلود رمان

اعتقادات و فلسفه یهود
نوشتار اصلی: فلسفه یهودی


این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
فلسفه یهودی از تبیین بنی‌اسرائیل از سرچشمه جهان هستی و صفات ذاتی و فاعلی خدا به گونه‌ای فلسفی نشأت می‌گیرد. از این‌رو، کتاب مقدس عبری که تنخ نامیده می‌شود؛ منبع بنیادینی است که فلسفه یهودی بر اساس آن استوار می‌گردد. خاخام‌ها در دوره تنائیم، که در فاصله قرن اول قبل از میلاد تا قرن دوم بعد از میلاد است، و خاخام‌های دوره امورائیم که، بین قرون دوم و ششم میلادی‌است، چنین بینشی را نسبت به خدا و ارتباط آن با کیهان به روشی مشابه ادامه دادند. این اندیشه‌ها موضوعاتی چون وحدت، علم مطلق، قدرت مطلق، خیرخواهی خدا، اسرائیل و رسالتی که در قبال امت‌ها دارد، مفهوم ماشیح و نجات، هدف و قلمرو شریعت و هلاخا را دربر می‌گیرد. علاوه بر تلمود، در میشنا و میدراش نیز توجه دانشمندان به بحث‌های الهیاتی و فلسفی در چهارچوب تفکر یهودی معطوف شد. علاوه بر این، کابالا و متون عرفانی یهودیت نیز مشتمل بر پژوهش‌های نظری پیچیده‌ای دربارهٔ سیر آفرینش و ذات خداوندی است.

مفهوم ذات خدا


این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
ذات انسان
شاید مهم‌ترین محور اندیشه‌ای که از دیدگاه تفکر انسان شناختی در دین یهود وجود داشته باشد و سپس آن را در سایر ادیان الهی نیز می‌یابیم، تصویر هبوط یعنی سقوط انسان از موقعیت استعلایی و بهشتی خود به زندگی در رنج و سختی بر روی زمین است که در مفهوم «گـ ـناه نخستین» مستتر است. ایدئولوژی معادشناختی یهود که از این تصویر ریشه می‌گیرد بر باور به یک خدای واحد، قهار و قدرتمند استوار است که با ابراهیم پیوند بسته و قانون (تورات) خود را به موسی سپرده و بر یک خط سیر ضروری در رفتار انسانی تأکید می‌کند که سرانجام به «نجات» به دست یک منجی در پایان عمر جهان خواهد انجامید. «سرنوشت بشری» در این مفهوم سرنوشتی مشترک است که آینده‌ای مشترک را نیز ایجاب می‌کند، هر چند این اشتراک همان گونه که خواهیم دید با مفهوم «برگزیدگی» قوم یهود ناخوانایی دارد.

در دین یهود، انسان تصویری است از خدا و از این رو شناخت انسان در واقع شناخت پروردگار است. در عهد عتیق این امر به خوبی روشن است. در سِفْر پیدایش می‌خوانیم: «و خدا گفت آدم را به صورت ما و موافق شبیه ما بسازیم». (۱:۲۶)و این انسان خدای گونه است که حاکم بر زمین و موجودات آن شمرده می‌شود: «تا بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و بهایم و بر تمامی زمین و حشراتی که بر زمین می‌خزند حکومت نماید، پس خدا آدم را به صورت خود آفرید. او را به صورت خدا آفرید. ایشان را نر و ماده آفرید، و خدا ایشان را برکت داد و خدا به ایشان گفت بارور و تکثیر شوید و زمین را پر سازید و در آن تسلط نمایید و بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و همهٔ حیواناتی که بر زمین می‌خزند حکومت کنید» (سِفْر آفرینش، ۲۶–۲۸: ۱). در مزامیر نیز می‌خوانیم: «پس انسان چیست که او را به یادآوری و بنی آدم که از او تفقد نمایی، او را از فرشتگان اندکی کم‌تر ساختی و تاج جلال و اکرام را بر سر او گذاردی، او را بر کارهای دست خودت مسلط نمودی و همه چیز را زیر پای وی نهادی»(۴–۷: ۸).



این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
خوبی و بدی


این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
اصول دین
یهودیان معتقدند موسی ده فرمان و تورات را از کوه سینا با خود پایین آورد؛ و به جز پنج کتاب (سفر) موجود، تورات محتوای دیگری هم دارد که آن را میشنا یا تورای شفاهی هم می‌نامند که در آن توضیح می‌دهد، چگونه می‌توان قوانین پنج سفر را انجام داد. تفسیری که بر میشنا نوشته شده‌است گمارا نام دارد و این دو کتاب را با هم تلمود می‌نامند.

یهودیان سنتی معتقدند خداوند تورای مکتوب و شفاهی را به موسی داد و او آن‌ها را با رعایت امانت به یهودیان رسانید و آنچه که امروز در دست ماست هم دقیقاً همان نسخه اولیه است و همه دستورهای آن باید اجرا شود.

یهودیان لیبرال می‌گویند تورات الهام خداوند است اما انسان‌ها آن را نوشته‌اند و دستورهای اخلاقی آن همیشه لازم‌الاجرا هستند، بر خلاف بسیاری از دستورهای آیینی که امروزه لازم نیست انجام شوند.

در یهودیت به بحث گذاشتن فرمان‌ها و تحقیق دربارهٔ چگونگی اجرای آن‌ها حرکتی مثبت تلقی می‌شود. تلمود پر است از قصه‌های کسانی که در این موارد با هم بحث می‌کردند. لطیفه‌ای در اینباره هست که می‌گوید «دو یهودی، سه نظر». برخی از این نظرات را همه یهودیان پذیرفته‌اند اما برخی دیگر هنوز مورد بحث هستند.

امروزه یهودیت رهبر واحدی ندارد که تصمیم بگیرد فرمان‌ها را چگونه باید اجرا کرد یا به چه چیز باید اعتقاد داشت. یهودیان اعتقادات و نظرات مختلفی دارند.

ده فرمان را همه یهودیان در پای کوه سینا شنیدند. این خاصیت ده فرمان است اما یهودیان در مورد این که که تمام ششصد و سیزده دستور تورا به یک اندازه اهمیت دارد اتفاق نظر ندارند.

یهودیت داگما (اصول عقاید) رسمی ندارد، هیچ مجموعه عقایدی نیست که یک یهودی باید باور داشته باشد، و در واقع اعمال مهمتر از عقاید هستند. در طول تاریخ علمای یهود سعی به ایجاد اصول دین کردند، معروف‌ترین آنهاموسی بن میمون یک معلم معروف یهودی در قرن دوازدهم میلادی بود که فهرست اعتقادات سیزده گانهٔ یهودیان را چنین تنظیم کرد:

  1. خدا همه چیز را خلق نمود و هم چنان همه چیز را اداره می‌کند.
  2. تنها یک خدا وجود دارد که در همه چیز کامل است.
  3. خدا بدن ندارد و شبیه هیچ چیزی در این دنیا نیست.
  4. خدا همیشه بوده و همیشه خواهد بود.
  5. انسان‌ها باید تنها برای خدا عبادت کنند.
  6. کلام تمام انبیای بنی اسراییل درست است.
  7. پیش گویی‌های موسی درست است و او بالاترین پیامبری است که بوده و خواهد بود.
  8. خدا تورات را به موسی داد.
  9. تورات تغییر نخواهد کرد و تورات دیگری هم نخواهد آمد.
  10. خدا افکار و اعمال همه را می‌داند.
  11. خدا کسانی را که از دستورهایش پیروی می‌کنند پاداش و مخالفینش را عذاب خواهد داد.
  12. ماشیح خواهد آمد.
  13. خدا مردگان را به زندگی برخواهد گرداند.
هلاخا


این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
نوشتار اصلی: هلاخا

هلاخا (به عبری: הלכה)، به مجموعه قوانین شریعت یهود گفته می‌شود، قوانینی که از تنخ، تلمود و خاخام‌ها و همچین آداب و رسوم یهودیان ناشی می‌گردد.

ده فرمان
ده فرمان این‌ها هستند:

  1. به خدا اعتقاد داشته باشید
  2. جز او کسی یا چیزی را نپرستید تصویری یا مجسمه‌ای را به عنوان خدا نسازید به آن ارادت نورزید و آن را تعظیم نکنید
  3. نام خدا را بیهوده نبرید
  4. شبات نگه دارد یعنی در روز هفتم استراحت کنید
  5. به والدین خود احترام بگذارید
  6. قتل نکنید
  7. زنـ*ـا نکنید
  8. دزدی نکنید
  9. شهادت دروغ ندهید
  10. به مال دیگری حسد نورزید
قوانین هفتگانه نوح
نوشتار اصلی: قوانین هفت‌گانه نوح
هفت فرمان اخلاقی است که بر اساس تلمود و توسفتا، از سوی خدا به نوح داده شد و تمام آدمیان باید از این دستورها اطاعت کنند؛ اگر هم جنتیلها (غیریهودیان) به این هفت فرمان پایبند باشند و آن‌ها را رعایت کنند، به رستگاری می‌رسند.

  1. ممنوعیت بت‌پرستی: بت نپرستید.
  2. ممنوعیت قتل: خون کسی را به ناحق بر زمین نریزید، خودکشی نکنید و فرزندان خود را نکشید و قربانی نکنید.
  3. ممنوعیت زنـ*ـا: زنـ*ـا نکنید.
  4. ممنوعیت قسم ناروا: سوگند ناروا نخورید و تهمت نزنید.
  5. گوشت حیوان زنده و خون را نخورید.
  6. عدل و داوری را برپا سازید.
  7. تشکیل دادگاه شرعی برای نظارت بر انجام شش فرمان مورد اشاره.
آخرت و زندگی بعد از مرگ
نوشتار اصلی: عولم حبا
در نخستین نوشته‌های تنخ یهودی، سخنی از زندگی پس از مرگ، کیفر و پاداش، بهشت و جهنم نمی‌رود. اعتقاد بر این بود که مردگان به سرزمین مردگان که شئول نامیده می‌شد، می‌روند. مرگ زودرس، کیفر خدایی دانسته می‌شد که بدکاران و کافران به آن دچار می‌شوند[۹] و زندگی طولانی بالاترین خوش‌بختی دانسته می‌شد.[۱۰]؛ زندگی پس از مرگ نامشخص تلقی می‌گردید.[۱۱] ظاهراً به این دلیل که مردم همسایه اسرائیل، به زندگی پس از مرگ به شیوه زندگی در قبر باور داشتند؛ اسرائیلیان از آن‌ها دوری می‌جستند. بنی‌اسرائیل، از دفن کردن اشیاء در گورها پرهیز می‌کردند؛ زیرا انسان را از خاک می‌دانستند که به خاک بازمی‌گردد.[۱۲] در دوره‌های بعدی، باور به آخرت در بین یهودیان به وجود آمد. در کتاب حکمت آمده‌است:

آری، خداوند به راستی انسان را نابودناشدنی آفریده‌است؛ چنانچه خود نابودناشدنی است.[۱۳]

در تلمود آمده‌است:

اگر کسی برانگیخته شدن مردگان را نفی کند، در روز رستاخیز بهره‌ای نخواهد برد.[۱۴]

افراد پرهیزکار می‌توانند بعد از مرگ به باغ عدن که همان بهشت نیکوکاران است بروند. آن‌ها در آنجا لـ*ـذت واقعی را که قابل شرح و توصیف نیست درک خواهند کرد و دوباره با کسانی که دوستشان دارند زندگی خواهند کرد.

افرادی که خیلی بی‌گـ ـناه نبوده‌اند٬ بعد از مرگ، ابتدا به محلی به نام گِهینوم می‌روند .هر کار زشت، یک دیو خلق می‌کند که همان دیو، در گهینوم او را شکنجه می‌کند٬ اما هیچ یهودی بیشتر از ۱۲ ماه در گهینوم نمی‌ماند. پس از آن به محل جاودانی‌اش در باغ عدن می‌رود.

افراد بسیار گـ ـناه‌کار و یا کسانی که یهودی نیستند بعد از آن ۱۲ ماه به باغ عدن نمی‌روند بلکه به عقیدهٔ بعضی٬ آنها نابود می‌شوند و به عقیدهٔ بعضی دیگر٬ تا ابد به حال پشیمانی زندگی می‌کنند.

وقتی مسیح می‌آید تا جهان کامل و نیک را آغاز کند٬ افراد پرهیزکار دوباره به دنیا برمی‌گردند تا فرصت تجربهٔ یک جهان پاک را داشته باشند؛ اما افراد بدکار باز نخواهند گشت.[۱۵]


همه چیز درباره ادیان و آیین ها «چه دین هایی داریم؟»

 
  • تشکر
Reactions: emvway، * ELINA *، ~ZaHrA~ و یک کاربر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
رمان 98
رمان 98| دانلود رمان

مسیح
ماشیح یا مسیح کسی است که به اعتقاد یهودیان ظهور خواهد کرد و نجات دهنده آن‌ها خواهد بود. طبق پیشبینی انجیل عهد عتیق وقتی مسیح بیاید به همهٔ رنج‌ها و بیماری‌ها پایان می‌دهد و دیگر هیچ ملتی علیه ملتِ دیگر شمشیر نخواهد کشید و دیگر کسی فنون جنگی نخواهد آموخت. او خدای بنی‌اسرائیل را در سراسر جهان معرفی می‌کند به‌طوریکه همهٔ دنیا از نظر خداشناسی یکی می‌شود. براساس عهد عتیق، مسیح در سرزمین اسرائیل و در زمانی ظهور می‌کند که اکثر ساکنین این سرزمین، یهودی هستند. مسیح موعود باید از فرزندان داود پادشاه باشد. بعد از موسی افراد زیادی ادعای مسیح بودن کردند.[۱۶]

اخلاق


این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
تیکون عولم
نوشتار اصلی: تیکون عولم
تیکون عولم اصطلاحی در عرفان یهودی یا کابالا است که اعتقاد دارد وظیفه یهودیان در دنیا تعمیر دنیا است. بر این اساس وقتی نورالهی از بالای درخت زندگی به پایین سرازیر شد باعث شکست ظروفی که این نور در آن‌ها قرار می‌گرفت شد و تکه‌های این ظروف در دنیا پخش شدند. از این رو هر چیزی در دنیا دارای این جرقه‌های الهی است.

رفتار با دیگران


این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
۶۱۳ میتزووت
میتزووت[تلفظ؟] (به معنی فرمان‌ها یا دستورها)، اعمال مطرح در مذهب یهودیت هستند. میتزوا (مفرد) دستوری است که خدا به مردم می‌دهد. برخی میتزوا را به عمل صالح یا نیکوکاری ترجمه می‌کنند. ششصد و سیزده میتزووت در توراه وجود دارد، که یهودیان موظف به انجام دادن آن‌ها هستند. برخی در مورد پرستش خدا، زندگی روزمره داخل هستند و برخی در مواقع خاص صورت می‌گیرند. بسیاری از این دستورها را الان نمی‌توان اجرا نمود چرا که معبد مقدس اورشلیم تخریب شده‌است.

حسید
نوشتار اصلی: یهودیت حسیدی


این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
صداکا



کیسه نیکوکاری


این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
کتاب‌های مذهبی
۱.تنخ شامل ۳۹ کتاب است که در دوره‌ای بیش از هزار سال به رشته تحریر درآمده‌اند. یهودیان و حتی مسیحیان برای کتاب مقدس، تقدس والایی قائلند و آن را الهام خداوند بر نویسندگان کتاب مقدس می‌دانند و بر این باورند که کتاب مقدس دو مؤلف دارد یکی خدا و دیگری بشر و بین ایندو عنصر خدایی و بشری جدایی وجود ندارد. تنخ خود به ۳ بخش تقسیم می‌شود:



طومار تورا مقدس که به منظور تشریفات مذهبی در یک کنیسه گشوده شده‌است.
  • تورا
  • نوییم
  • کتوویم
۲.تلمود تفاسیر تورا



سری تلمود بابلی
۱. تلمود بابلی
۲. تلمود اورشلیم
میشنا
گمارا
توسفتا
۳.میدراش
۴. آثارهالاخایی
  • ۱. تور
  • ۲.میشنه تورا
  • ۳.شولحان عاروخ
  • ۴. رسالات سؤال و جواب
۵.توسفتا
۶.پیوت کتاب شعرهای مذهبی
۷.زوهر کتاب اصلی عرفان یهودی یا کابالا
۸.سیدور کتاب نماز و ادعیه
هویت یهودی


این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
قوم یهود


این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
مفهوم قوم برگزیده
نوشتار اصلی: یهودیان به عنوان قوم برگزیده
نوشتار اصلی: نور در بین ملتها


این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
ملاک یهودی‌بودن
نوشتار اصلی: چه کسی یهودی است؟
۱۳ اصل ایمان:

  1. من با ایمان کامل باور دارم که خالق، که برکت باد نامش، خالق و راهنمای هرچیزی است که آفریده شده و آفریده خواهد شد.
  2. من با ایمان کامل باور دارم که خالق، که برکت باد نامش، تنها یکی است و واحد و یکتا خواهد ماند.
  3. من با ایمان کامل باور دارم که خالق، که برکت باد نامش، جسمی ندارد و بدون هرگونه خصلت و شکل قابل درک است.
  4. من با ایمان کامل باور دارم که خالق، که برکت باد نامش، نخستین ازلی و آخرین ابدی است.
  5. من با ایمان کامل باور دارم که خالق، که برکت باد نامش، تنها دهنده خواسته و دعای من است.
  6. من با ایمان کامل باور دارم که سخن تمامی پیامبران خدا، حق و درست است.
  7. من با ایمان کامل باور دارم که موسی بر حق است و آنچه گفت دربارهٔ پیش و پس از خود، راست و درست است.
  8. من با ایمان کامل باور دارم که توراتی که در دست من است همان کتابی است که خدا بر او نازل نمود.
  9. من با ایمان کامل باور دارم که خالق، تورات را برای ما فرستاد و تغییری در آن نخواهد داد که جلال باد نامش.
  10. من با ایمان کامل باور دارم که خالق، که برکت باد نامش، تمامی نیازهای بشر را می‌داند، بر اندیشه آن‌ها واقف است و چنانچه مکتوب است که برآورنده قلب‌ها و درک‌کننده اعمالشان است (مزامیر ۳۳:۱۵).
  11. من با ایمان کامل باور دارم که خالق، که برکت باد نامش، بر کسانیکه تورات را عمل کنند پاداش دهد و آنان که اجرا نکنند، جزا خواهد داد.
  12. من با ایمان کامل باور دارم که مُنجی و نجات‌دهنده، روزی برای ما خواهد رسید و من هر روز برای آمدنش انتظار می‌کشم.
  13. من با ایمان کامل به زندگی دوباره پس‌از مرگ باور دارم و ذکر و نامش بلندمرتبه باد برای همیشه و تا ابد.


همه چیز درباره ادیان و آیین ها «چه دین هایی داریم؟»

 
  • تشکر
Reactions: emvway، * ELINA *، mahaflaki و یک کاربر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
رمان 98
رمان 98| دانلود رمان

—موسی بن میمون
یهودیت بر خلاف اسلام و مسیحیت تأکید زیادی به مسئله قومیت دارد. از این رو یهودیت ترکیبی از دین و نژاد است. یهودیت ارتودکس معتقد است، شخصی که از مادر یهودی به دنیا آمده، ولو به دین دیگر بگراید، باز هم یهودی است.[۱۷] به صورت تاریخی، یهودی که مدعی الحاد است، ممکن است عنوان حِرِم(به عبری: חרם) به خود بگیرد، اما اعلام الحاد او موجب از دست دادن عنوان یهودیت از وی نمی‌شود.[۱۸] برای نمونه مورد باروخ اسپینوزا را ببینید.

بر اساس باورهای یهودیان همچنین آنوسیان (یعنی کسانی که به‌رغم میل خود به دین دیگری گرویده‌اند) و فرزندان دختری آنان، یهودی حساب می‌شوند.

در یهودیت، عنوان خاصی برای کسانی که یهودی هستند، ولی شریعت یهود را رعایت نمی‌کنند وجود دارد که آن‌ها را مِشومدیم (به عبری: משומדים) می‌نامند، در بین علمای یهود در مورد نحوه رفتار با آنان، بر اساس قانون شریعت، بحث زیادی وجود دارد، اما در مورد یهودیت آنان اختلاف نظری وجود ندارد.

کسی که ایمان خود به یهودیت را از دست می‌دهد، همواره می‌تواند به این آیین بازگردد؛ و در این حالت هیچ احتیاج به مراسمی رسمی یا خاص نیست.

همچنین تعاریف دیگری بر اساس تست دی‌ان‌ای و تشخیص کروموزوم وای هارون(Y-chromosomal Aaron)، وجود دارد.[نیازمند منبع]

گرویدن به یهودیت
نوشتار اصلی: گرویدن به یهودیت
گرویدن به یهودیت (به زبان عبری: גיור) اقدامی رسمی از سوی فردی جنتیل است که قصد دارد به عنوان یک عضو کامل یک جمعیت یهودی درآید. یک تغییر دین معمولاً اقدامی مذهبی و ابراز نزدیکی با مردم یهودی و گاهی سرزمین اسرائیل است.[۱۹][۲۰][۲۱]

بر خلاف باور عموم گرویدن به یهودیت ممکن است، گر چه نسبتاً کم اتفاق می‌افتد. یهودی شدن نسبت به گرویدن به مذاهب ابراهیمی دیگر سخت‌تر، و ممکن است چند سال به طول بکشد.[نیازمند منبع] از آنجا که گرویدن به یهودیت بر غیر بنی اسراییل لازم نیست و نزد یهودیت شرط خداپرستی برای غیر اسراییل کافیست، لذا معمولاً خاخام‌ها ممکن است فرد را از این کار نهی کنند و تنها وقتی که فرد جدیّتِ خود را ثابت کند شخص خاخام دست بکار می‌شود.[نیازمند منبع]

بنا به حکم حلاخا شرط اول یهودی بودن شجره مادری می‌باشد، لذا فردی که فقط پدر یهودی داشته باشد باید مانند یک گوییم رسماً مراحل دراز یهودی شدن را دنبال کند، این در حالیست که فردی که حتی مادر مادر مادرش یهودی بوده، مستقیماً یهودی بحساب می‌آید، حتی اگر چند نسل پیرو دین دیگری بوده باشند، با این وجود یهودی محسوب می‌شوند و به نیاز به عضویت سخت و رسمی نمی‌باشند. مذهب ریفورم فردی که فقط پدر یهودی داشته باشد را قبول داد.[نیازمند منبع]

آنوسیم
نوشتار اصلی: آنوسی
آنوسیم (به عبری: אנוסים)، در عبری جمع «آنوس» و به معنی «مجبور شدگان» است. در آیین یهودی، کلمه‌ای حقوقی است که به یهودیانی که مجبور به ترک غیر اختیاری آئین یهودیت شده‌اند ولی همهٔ تلاش خود را می‌کنند تا در شرایط اجبار به آیین یهودی خود پایبند باشند، اطلاق می‌شود. بر اساس فقه یهودی آنوسیان یهودی محسوب می‌شوند حتی اگر چندین نسل به صورت مخفی زندگی کرده باشند.[۲۲]

جمعیت یهودیان
یهودیان بر خلاف ملتهای دیگر در محل خاصی در دنیا زندگی نکرده‌اند. تنها یهودیان به مدت کمی در زمان معبد اول و دوم دارای کشور مستقلی بودند و از این زمان به بعد در تمامی دنیا در بین ملتهای دیگر به صورت اقلیت زندگی می‌کردند. امروزه کشورهای ایالات متحده، اسرائیل، کانادا، انگلستان، فرانسه، آرژانتین و آفریقای جنوبی دارای جمعیت یهودی زیادی هستند. بر اساس آمار سال ۲۰۱۳ در تمامی دنیا ۱۳٫۹ میلیون یهودی وجود دارد که اسرائیل و ایالات متحده ۸۰٪ از این تعداد را در خود جای داده‌اند.

تقسیمات سنتی و نژادی
ملت یهود خود به چند دسته تقسیم می‌شود که از نظر ظاهری، رنگ، فرهنگ، موقعیت مکانی، آداب و رسوم متفاوت هستند.

  • اشکنازی: یهودیان که ریشه از اروپا و روسیه دارند.
  • میزراهی: یهودیان که ریشه از خاورمیانه هستند.
  • سفارادی: یهودیان ساکن حوضه دریای مدیترانه در اروپا و مراکش هستند.
  • بتا اسراییل: یا یهودیان اتیوپی که سیاه پوستند.
  • بنه روما: یهودیانی که از ایتالیا سرچشمه می‌گیرند.
زبان‌ها
  • عبری
    ییدیش
    یهودی-عربی
    یهودی آرامی
    گویش بخارائی
    یهودی-تاتی
    لادینو
    یهودی-پارسی
الفبای عبری
نوشتار اصلی: الفبای عبری
حروف الفبای عِبری در نوشتن خط عبری و نیز برخی نشانه‌های علمی و ریاضی بکار می‌رود.

نمازها و دعاها
لباس‌های مذهبی
لباس مردان:در کنیساها و جوامع مذهبی کلاهی بنام کیپا، که از جنس مخمل یا ساتن یا کاموایی است، بسر گذاشته می‌شود و لباسی سفید و شلواری سیاه می‌پوشند و برای خواندن نماز شالی بنام تالیت و تفیلین (دو نوار سیاه رنگ که دارای جعبه‌ای از آیات تورا می‌باشد که یکی بدست و دیگری به روی پیشانی بسته می‌شود) می‌بندند. بعضاً رسم است که شال باریکی بنام آتاراه روی تالیت می‌اندازند. همچنین بندی بنام ضیضیت از روی شلوار آویزان می‌گردد.



این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
نمازها


این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
یهودیان معمولاً در هر روز سه نماز می‌خوانند و در روز شبات و سایر روزهای مقدس فرقه‌های ارتدکس و محافظه کار یک نماز اضافی هم به نام موساف خوانده می‌شود. نماز پنجمی هم به نام نئیلا وجود دارد که اکنون تنها در یوم کیپور دهمین روز از ماه تیشری که اوایل پاییز است خوانده می‌شود. می‌توان نماز را فرادی یا به جماعت یا به همراه منیان خواند. مثل نماز اسلامی در یهودیت هم نماز جماعت ارجح است و بخش‌هایی هم دارد که جز در جماعت اجرا نمی‌شود. اکثر مراسم آیینی در یهودیت با ملودی سنتی به نام نیگون به حالت آوازی قرائت می‌شود. در هر کنیسه، سکویی کم ارتفاع وجود دارد که حزان بر فراز آن این مناجات را رهبری می‌کند.

براخاها


این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.


همه چیز درباره ادیان و آیین ها «چه دین هایی داریم؟»

 
  • تشکر
Reactions: emvway، * ELINA * و ~ZaHrA~
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا