خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,467
امتیاز واکنش
22,969
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 4 ساعت 26 دقیقه
درد را می‌کشت و شادی می‌فزود
نور نیروبخش خورشید بلند
خواب را از پلک چشمان می‌ربود
روز بود و روز بود و روز بود
خستگی در دست‌هایم مرده بود



در کوی محبت به وفایی نرسیدیم
رفتیم ازین راه و به جایی نرسیدیم


مشاعره با اشعار شفیعی کدکنی

 
  • عالی
Reactions: paeez81

paeez81

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/4/21
ارسال ها
1,301
امتیاز واکنش
25,588
امتیاز
368
سن
22
زمان حضور
34 روز 7 ساعت 44 دقیقه
من ندانم باز هم باید گشود
دست‌ها را از پی حمد و سپاس؟


مشاعره با اشعار شفیعی کدکنی

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,467
امتیاز واکنش
22,969
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 4 ساعت 26 دقیقه
من ندانم باز هم باید گشود
دست‌ها را از پی حمد و سپاس؟
سفرت به خیر اما تو و دوستی خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها به باران
برسان سلام ما را


مشاعره با اشعار شفیعی کدکنی

 
  • عالی
Reactions: paeez81

paeez81

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/4/21
ارسال ها
1,301
امتیاز واکنش
25,588
امتیاز
368
سن
22
زمان حضور
34 روز 7 ساعت 44 دقیقه
از جنون بایدم امروز گشایش طلبید
که تو ای عقل به جز مشکل کارم نشدی


مشاعره با اشعار شفیعی کدکنی

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,467
امتیاز واکنش
22,969
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 4 ساعت 26 دقیقه
از جنون بایدم امروز گشایش طلبید
که تو ای عقل به جز مشکل کارم نشدی
یارای خاموشی گزیدن نیست.
اما تو می دانی که در این شب،
دیوارهای خسته را
تاب شنیدن نیست.


مشاعره با اشعار شفیعی کدکنی

 
  • تشکر
Reactions: paeez81

paeez81

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/4/21
ارسال ها
1,301
امتیاز واکنش
25,588
امتیاز
368
سن
22
زمان حضور
34 روز 7 ساعت 44 دقیقه
تا ز دامان شبم صبح قیامت ندمید
با که گویم که چراغ شب تارم نشدی


مشاعره با اشعار شفیعی کدکنی

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,467
امتیاز واکنش
22,969
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 4 ساعت 26 دقیقه
تا ز دامان شبم صبح قیامت ندمید
با که گویم که چراغ شب تارم نشدی
یک لحظه رهایی ز خیال تو ندارم
هر چند امیدی به وصال تو ندارم


مشاعره با اشعار شفیعی کدکنی

 
  • تشکر
Reactions: paeez81

paeez81

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/4/21
ارسال ها
1,301
امتیاز واکنش
25,588
امتیاز
368
سن
22
زمان حضور
34 روز 7 ساعت 44 دقیقه
من در حضور باغ برهنه
در لحظه‌ های عبور شبانگاه
پلک جوانه‌ ها را
آهسته می‌ گشایم و می‌ گویم
آیا، اینان رویای زندگی را
در آفتاب و باران
بر آستان فردا احساس می‌ کنند؟


مشاعره با اشعار شفیعی کدکنی

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,467
امتیاز واکنش
22,969
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 4 ساعت 26 دقیقه
من در حضور باغ برهنه
در لحظه‌ های عبور شبانگاه
پلک جوانه‌ ها را
آهسته می‌ گشایم و می‌ گویم
آیا، اینان رویای زندگی را
در آفتاب و باران
بر آستان فردا احساس می‌ کنند؟
در کوی محبت به وفایی نرسیدیم
رفتیم ازین راه و به جایی نرسیدیم
هر چند که در اوج طلب هستی ما سوخت
چون شعله به معراج فنایی نرسیدیم


مشاعره با اشعار شفیعی کدکنی

 
  • تشکر
Reactions: POURIA

POURIA

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/2/23
ارسال ها
244
امتیاز واکنش
452
امتیاز
103
محل سکونت
مشهد
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 35 دقیقه
در کوی محبت به وفایی نرسیدیم
رفتیم ازین راه و به جایی نرسیدیم
هر چند که در اوج طلب هستی ما سوخت
چون شعله به معراج فنایی نرسیدیم
من به زبان اشک خود می دهمت سلام و تو
بر سر آتش دلم همچو زبانه می روی


مشاعره با اشعار شفیعی کدکنی

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad و M2bin
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا