~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

Niuosha.dkw · 6/10/20

Sh.bm گفت:
سلام
من یه رمانی خوندم که اسمش یادم رفته یه دختری بود پرورشگاهی که ازدواج کرده بود و شوهرشم دکتر بود ولی رفتار خوبی باهاش نداشت بعدها میفهمه که شوهرش یکی دیگه رو دوست داشته وبه خاطر خیر خواهی با این دختره ازدواج کرده و بعد از شوهرش طلاق میگیره میره پیش مربی پرورشگاهش که مثل دخترش دوستش داشته.....

سلام عزیزم
اسمش بانوی کوچک هست
البته مطمعن نیستم اما امتحان کن

حانیه · 8/10/20

سلام من دنبال یه رمان میگردم یه دختر به اسم " ترمه" برای دانشگاهی در تهران قبول میشه و اصلا هم دختر معتقدی نیست
خانواده ترمه چون دخترشون داره از شهرشون که یزد هست میره تهران با یکی از فامیل ها که میشه عمه مادر هماهنگ میکنن که ترمه بجای خوابگاه بره اونجا
وقتی ترمه میره تهران و وارد خونه میشه متوجه میشه عمه ی مادرش رفته بیمارستان و الان توی کما هست و فقط پسرش " امیر حافظ " که خیلی ادم قابل اطمینان و با ایمانی بوده هست و لج و لج بازی های ترمه با امیر حافظ شروع میشه و...
وقنی ترمه میره سر کلاس دانشگاه متوجه میشه امیر حافظ استادش هست و طی اتفاقاتی که برای ترمه میفته مجبور میشه با امیر حافظ عقد کنه دور از چشم خانواده اش و با گذشت مدتی متوجه علاقه دیرینه امیر حافظ به خودش میشه و.....

من این رمان رو به اسم "همخونه استاد " در یک کانال دیدم اما هر چقدر با این اسم جای دیگه میگردم پیداش نمیکنم ظاهرا اسمش اشتباه هست

ممنون میشم اگر کسی اسم رمان و بهم بگه

Sh.bm · 8/10/20

Niuosha.dkw گفت:
سلام عزیزم
اسمش بانوی کوچک هست
البته مطمعن نیستم اما امتحان کن
[/QUO
سلام ممنون ولی این رمان نیست

mmasoudd · 10/10/20

سلام دوستان عزیز
خلاصه یه رمان یادمه دنبال اسم کتابش هستم ممنون میشم یادآوریش کنید مرسی

یک روزی ازروزای قشنگ خداعسل وساینا قصه ما

میرن بیرون 2تاآقاپسرگل که اسم یکیشون یاشاراون یکی رونمیدونم شرمنده

مزاحم عسل وساینا میشن (باماشین)عسل می افته روی زمین دوست شجججاع یاشار فرار می کنه!!!

یاشار با سایناعسل رو میبرن بیمارستان جرقه آشنایی این دوتا عاشق اینجا زده میشه

خلاصه باهم خییییییلی صمیمی میشن ...

مامان ساینا قبلا بایک پسری به نام هادی دوست بوده که به دلایلی به زندان می افته دوست هادی با مامان

ساینا ازدواج می کنه...

وقتی هادی از زندان میادبیرون ومی فهمه چی شده اول ازهمه عشقش که مامان ساینا بوده رو میکشه

یک نامه هم می نویسه(همه چیرو می نویسه) میزاره کنار عشقش

چیزی نمیگذره که خودشم خودکشی می کنه

ساینا وقتی میاد خونه جامیخوره..

بابا ساینا که( دوست هادی) بوده خیییلی زنسش دوست داشته.

هم ساینا هم باباش تامدت ها حال خوبی ندارن ولی بهتر میشن..

باباساینا قصه ما بالاخره ازغصه زنش دق می کنه.

دراین مدت ساینا ویاشار باهم درارتباط بودن وواقعا همدیگرو دوس داشتن

چندسال پیش عموسایناو باباباش امین(پسرعموساینا)وسایناروبه نام هم میکنن بدون اینکه ساینا راضی باشه!!!

ولی امین برعکس خیلی دوسش داشته

؟

بابا ساینا وصیت کرده بود که داداشش(باباامین)ازدخترش مراقبت کنه وبزاره دخترش با هرکی دوس داره ازدواج کنه

ولی عموش وزن عموش رفتار خوبی با ساینا نداشتن یک روز که امین از رابـ*ـطه ساینا ویاشارباخبرمیشه

یاشار خوب کتک می زنه!

...

Pary5279 · 14/10/20

سلام من دنبال یه رمانی ام که اسم شخصیت دختر رزا هست و توی دانشکده معماری با یه پسری عاشق هم می شند از قضا رزا با مادر پسر مرضیه توی قبرستون آشنا می شند و دختر مادرش از دست داده و با مادربزرگش زندگی میکنه و اونم میخواد شوهرش بده و از بچگی روش اسم گذاشتن ‌‌‌‌......لطفا کمکم کنید سپاس

Saghár✿ · 14/10/20

حانیه گفت:
سلام من دنبال یه رمان میگردم یه دختر به اسم " ترمه" برای دانشگاهی در تهران قبول میشه و اصلا هم دختر معتقدی نیست
خانواده ترمه چون دخترشون داره از شهرشون که یزد هست میره تهران با یکی از فامیل ها که میشه عمه مادر هماهنگ میکنن که ترمه بجای خوابگاه بره اونجا
وقتی ترمه میره تهران و وارد خونه میشه متوجه میشه عمه ی مادرش رفته بیمارستان و الان توی کما هست و فقط پسرش " امیر حافظ " که خیلی ادم قابل اطمینان و با ایمانی بوده هست و لج و لج بازی های ترمه با امیر حافظ شروع میشه و...
وقنی ترمه میره سر کلاس دانشگاه متوجه میشه امیر حافظ استادش هست و طی اتفاقاتی که برای ترمه میفته مجبور میشه با امیر حافظ عقد کنه دور از چشم خانواده اش و با گذشت مدتی متوجه علاقه دیرینه امیر حافظ به خودش میشه و.....

من این رمان رو به اسم "همخونه استاد " در یک کانال دیدم اما هر چقدر با این اسم جای دیگه میگردم پیداش نمیکنم ظاهرا اسمش اشتباه هست
ممنون میشم اگر کسی اسم رمان و بهم بگه

دوست عزیز پی دی اف این رمان دردسترس نیست
شما می‌تونید این رمان را از وبلاگ های مختلف به صورت انلاین مطالعه کنید.
این اسم رو سرچ کنید
همخونه استاد امیرحافظ و ترمه

mmasoudd · 21/10/20

سلام یه رمان خیلی وقت پیش خوندم اسمش یادم رفته
ساینا و یاشار دو شخصیت اصلی داستانن که عاشق همن و آخر داستان هم میمیرن
لطفا اگه کسی خوندش اسمش رو بگه

HNG._.OVR · 23/10/20

Grilblue@ گفت:
سلام یه رمان خوندم واسمشو بیاد نمیارم موضوعش خون بس بود
دوتا زوج بودن که براثریه تصادف ماجراشون به هم گره میخوره اونا عاشق هم بودن وقتی ازمهمونی میان تصادف میکنن براثرتصادف ‌دخترنمیمیره پسر هلش میده ومی میره دختر برااینکه رضایت شوهر زن روبگیره قبول میکنه زن مرد بشه

سلام فک کنم اعدام یا انتقام اسمش

زکی · 23/10/20

sareh.mi81 گفت:
سلام من دنبال یه رمان میگردم که دختره از خارج برگشته بود از جایی که پدرش اون و از بچگی فرستاد تا توی یه خوابگاه درس بخونه. حالا برگشته با کلی خاطره تلخ.
این دختره یه دختر عمویی داره که فک کنم اسمش ماهرخ بود ولی ماهی صداش میکردن. ماهرخ با یه پسری نامزد میشه. این دختره باباش میخواسته بهش بی احترامی کنه اما فرار میکنه دختره و میره پیش نامزد ماهی اونم فراریش میده تو یه روستا و ...

ممنون میشم اگه اسمشو بگید

اسم رمان ناگفته ها هستش اسم پسره بابکه دختره هم فک کنم نازلیه

زکی · 23/10/20

Barann گفت:
سلام .....من اسم رمانی رو میخوام که دختره به زور مادرش با پسر خالش که از خارج اومده و اسمش امیره ازدواج میکنه وقتی میخواد خبر حامله بودنش رو بده میفهمه شوهرش داره بهش خیـ*ـانت میکنه ازش جدا میشه بعدش با یکی دیگه که اونم دکتره ازدواج میکنه بچه رو هم نگه میداره و با شوهر جدیدش بزرگ میکنه امیر که با معشوقش رفته بود خارج بعد چند سال برمیگرده میفهمه دخترش زندس اونو میخواد ولی دختره نمیده و چون هنگام طلاق امضا کرده بود که هیچ حقی روی بچه نداره نتونست بچه رو بگیره .......میشه اسمش رو لطف کنین ؟

رمان شیرینی شیدایی

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر نیمه فعال

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

سرپرست بخش عمومی

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین