مشاعره با حرف ش

نازپری احمدی · 12/6/21

شد عرصه زمین چو بساط ارم جوان
از پرتو سعادت شاه جهان ستان
خاقان شرق وغرب که در شرق و غرب اوست
صاحبگران خسرو و شاه خدایگان

BARAN :) · 13/6/21

شبي مجنون به ليلي گفت کاي محبوب بي همتا
تو را عاشق شود پيدا ولي مجنون نخواهد شد

paeez81 · 13/6/21

شب شد که شکوه ها زه دل تنگ بر کنيم
ناليم آنقدر که دلي را خبر کنيم

نازپری احمدی · 2/7/21

شست‌وشویی کن وآنگه بخرابات خرام
تا نگردد ز تو این دیر خراب آلوده

paeez81 · 3/7/21

شب شد که شکوه ها زه دل تنگ بر کنيم / ناليم آنقدر که دلي را خبر کنيم

نازپری احمدی · 12/7/21

شکر آنرا که دگر بار رسیدی به بهار

بیخ نیکی بنشان و ره تحقیق بجوی

حافظ :aiwan_light_heart:

paeez81 · 13/7/21

شب مردان خدا روز جهان افروز است / روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست

نازپری احمدی · 16/7/21

شب که در بستم و سرخوش از می نابش کردم

ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم

فرخی یزدی

paeez81 · 17/7/21

شکوه در مذهب درویش حرام است ولیکن

با چه یاران دغا و دغلی ساخته ام

استاد شهریار

نازپری احمدی · 22/7/21

ش*ر*ا*ب تلخ می‌خواهم که مرد افکن بود زورش

که تا یکدم بیاسایم زدنیا و شروشورش

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی