- عضویت
- 23/1/20
- ارسال ها
- 160
- امتیاز واکنش
- 2,999
- امتیاز
- 163
- سن
- 19
- زمان حضور
- 12 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
«به نام خدا»
نویسنده: فاطمه شکرانیان
ژانر: تراژدی
باز باران بی ترانه
میکند اشکش روانه
میخورد بر بام خانه؟
گویا خانهای نداره!
یادش آمد روز باران
نصف ظهری در خیابان
کرد او فریاد و اصرار
که ای وای!
منم من کودک کار!
کرد گردش روز شیرین
او چو برگشت خورد سیلی
از پی آن مرد پیری
کودکی ده ساله است او
روزها دستش پر است او
پر ز گل، دستمال، اسپند
پر ز فال حافظ است او
با دو پای کودکانه
کرد اصرار آن جوانه
که بخر والا گران نیست
روزگار من سیاهیست
میپریدی از لـ*ـب جو؟
پرت میشد در خود جو!
آرزو دارد چه کوچک
تکهای نان و لواشک
باز هر چند هم بگویی
هه چه کوچک!
وای باران زمانه!
نکنی اشکش روانه!
طفلکی خانه ندارد
کِی زند بر بام خانه؟
آخ که قلبم درد آمد
قلمم بی رنگ آمد
حرف آخر میزنم من
باز کودک بیبهانه
میکند اشکم روانه
:)
نویسنده: فاطمه شکرانیان
ژانر: تراژدی
باز باران بی ترانه
میکند اشکش روانه
میخورد بر بام خانه؟
گویا خانهای نداره!
یادش آمد روز باران
نصف ظهری در خیابان
کرد او فریاد و اصرار
که ای وای!
منم من کودک کار!
کرد گردش روز شیرین
او چو برگشت خورد سیلی
از پی آن مرد پیری
کودکی ده ساله است او
روزها دستش پر است او
پر ز گل، دستمال، اسپند
پر ز فال حافظ است او
با دو پای کودکانه
کرد اصرار آن جوانه
که بخر والا گران نیست
روزگار من سیاهیست
میپریدی از لـ*ـب جو؟
پرت میشد در خود جو!
آرزو دارد چه کوچک
تکهای نان و لواشک
باز هر چند هم بگویی
هه چه کوچک!
وای باران زمانه!
نکنی اشکش روانه!
طفلکی خانه ندارد
کِی زند بر بام خانه؟
آخ که قلبم درد آمد
قلمم بی رنگ آمد
حرف آخر میزنم من
باز کودک بیبهانه
میکند اشکم روانه
:)
★مجموعه اشعار کودککار | FatiShoki کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com