- عضویت
- 29/8/19
- ارسال ها
- 933
- امتیاز واکنش
- 20,048
- امتیاز
- 418
- محل سکونت
- 卂几|爪乇 ㄥ卂几ᗪ 丂卂Ꮆ卂
- زمان حضور
- 106 روز 4 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
پیکسی( Pixie ) : از شخصیت های ریزنقش و کوچک افسانه های جنوب غربی انگلستان اند. پیکسی ها که موهایی قرمز دارند و لباس هایی به رنگ سبز می پوشند ، معمولا موذی اند و در شب های مهتابی ظاهر می شوند و به آزار و اذیت انسان ها می پردازند. یکی از شایع ترین شیطنت های آن ها سردرگم کردن مسافران است ، به طوری که هر کس که گم شود یا مسیر را اشتباه برود ، می گویند پیکسی گولش زده است _ که البته این را به انسان هایی که دچار سرگشتی می شدند هم تعمیم می ادند. به همین دلیل مسافران کت هایشان را پشت و رو یا از جلو می پوشیدند تا پیکسی ها را گول بزنند.
پیکسی ها گاهی اوقات مزاحمت های دیگری هم برای انسان ها فراهم می کردند ؛ مثلا به دیوار ها می کوبیدند ، شمع ها را فوت می کردند ، زنان و دختران جوان را در تاریکی می بـ*ـو*سیدند و باعث وحشت آن ها می شدند ، یا مستخدمان تنبل را نیشگون می گرفتند. آن ها عاشق آب بازی و پاشیدن آب بودند. به همین دلیل ، انسان ها شب ها برای آن ها کاسه های آب بیرون می گذاشتند. پیکسی ها از همه بیشتر سر به سر خدمتکاران جوان می گذاشتند . هر گاه خدمتکاری ناگهان رفتار بی ادبانه ای می کرد ، یا حرکت احمقانه ای از او سر می زد یا حتی مدعی شد که اشیای خانه بدون اینکه او مقصر باشد سرجایشان نیستند ، می گفتند پیکسی ها این را به او یاد داده اند. پیکسی ها گاهی اوقات اسب ها را گول می زدند و آن قدر آن ها را حول یک دایره می چرخاندند که گیج یم شدند. به همین دلیل ، در بالای اصطبل ها نعل اسب نصب می کردند تا جلوی این اتفاق را بگیرند.
بسیاری معتقد بودند که پیکسی ها ارواح انسان هایی هستند که غسل تعمید نشده اند و در واقع نژاد منقرض شده ای از جن و پری ها به شمار می آیند. پیکسی ها گاهی اوقات در کار های خانه هم به انسان ها کمک می کردند. اما اگر به عنوان تشکر ، یک تکه لباس نو به آن ها هدیه می دادند ، ناپدید می شدند و دیگر برنمی گشتند. ( افسانه ی کفشدوز و جن کوچولو ها)
پیکسی ها گاهی اوقات مزاحمت های دیگری هم برای انسان ها فراهم می کردند ؛ مثلا به دیوار ها می کوبیدند ، شمع ها را فوت می کردند ، زنان و دختران جوان را در تاریکی می بـ*ـو*سیدند و باعث وحشت آن ها می شدند ، یا مستخدمان تنبل را نیشگون می گرفتند. آن ها عاشق آب بازی و پاشیدن آب بودند. به همین دلیل ، انسان ها شب ها برای آن ها کاسه های آب بیرون می گذاشتند. پیکسی ها از همه بیشتر سر به سر خدمتکاران جوان می گذاشتند . هر گاه خدمتکاری ناگهان رفتار بی ادبانه ای می کرد ، یا حرکت احمقانه ای از او سر می زد یا حتی مدعی شد که اشیای خانه بدون اینکه او مقصر باشد سرجایشان نیستند ، می گفتند پیکسی ها این را به او یاد داده اند. پیکسی ها گاهی اوقات اسب ها را گول می زدند و آن قدر آن ها را حول یک دایره می چرخاندند که گیج یم شدند. به همین دلیل ، در بالای اصطبل ها نعل اسب نصب می کردند تا جلوی این اتفاق را بگیرند.
بسیاری معتقد بودند که پیکسی ها ارواح انسان هایی هستند که غسل تعمید نشده اند و در واقع نژاد منقرض شده ای از جن و پری ها به شمار می آیند. پیکسی ها گاهی اوقات در کار های خانه هم به انسان ها کمک می کردند. اما اگر به عنوان تشکر ، یک تکه لباس نو به آن ها هدیه می دادند ، ناپدید می شدند و دیگر برنمی گشتند. ( افسانه ی کفشدوز و جن کوچولو ها)
انواع موجودات ماوراء طبیعی
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com