مشاعره با حرف ر

SelmA · 14/5/22

روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست
در غنچه ای هنوز و هزارت رقیب هست

moh@mad · 18/5/22

Ghoolagh گفت:
روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست
در غنچه ای هنوز و هزارت رقیب هست

راه مرا اشاره شو من به کجا رسیده ام
هر چه دویده ام تو را خسته شدم ندیده ام

b_a244 · 20/5/22

moh@mad گفت:
راه مرا اشاره شو من به کجا رسیده ام
هر چه دویده ام تو را خسته شدم ندیده ام

روزگارست که گه عزت دهد گه خاردارد

چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد

Mahii · 23/5/22

b_a244 گفت:
روزگارست که گه عزت دهد گه خاردارد

چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد

رفتم ز درت ز جور، بیش از پیشت
از طعن رقیب گبر کافر کیشت
پیش تو سپردم این دل غمزده‌ام
کی باشدم آنکه جان سپارم پیشت

b_a244 · 23/5/22

Mahii گفت:
رفتم ز درت ز جور، بیش از پیشت
از طعن رقیب گبر کافر کیشت
پیش تو سپردم این دل غمزده‌ام
کی باشدم آنکه جان سپارم پیشت

رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود
رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود

moh@mad · 24/5/22

b_a244 گفت:
رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود
رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود

رفت عمرم در سر سودای دل
وز غم دل نیستم پروای دل
دل به قصد جان من برخاسته
من نشسته تا چه باشد رای دل

Mahii · 19/6/22

moh@mad گفت:
رفت عمرم در سر سودای دل
وز غم دل نیستم پروای دل
دل به قصد جان من برخاسته
من نشسته تا چه باشد رای دل

راه دل عشاق زد آن چشم خماری
پیداست از این شیوه که سرخوش است شرابت

moh@mad · 19/6/22

Mahii گفت:
راه دل عشاق زد آن چشم خماری
پیداست از این شیوه که سرخوش است شرابت

روزی اید که دلم هیچ تمنا نکند
دیده ام غنچه به دیدار کسی وا نکند
دیده انگونه فرو بسته بماند که اگر
صد چمن لاله دمد نیم تماشا نکند
لیک امروز که سر سرخوش می زندگیم
دلم از عشق نیاساید و پروا نکند