- عضویت
- 26/7/18
- ارسال ها
- 693
- امتیاز واکنش
- 17,009
- امتیاز
- 303
- محل سکونت
- Golestan
- زمان حضور
- 100 روز 13 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
پست9
***
تلفنش را درون جیب کت چهار خانهاش انداخت و از اتاق بیرون رفت. انگار این تماس اورا دلتنگتر کرده بود. با قدمهای بلند به سمت «محمد سام» کوچک که مثل چرخ و فلک دور خود میچرخید رفت و او را از زمین بلند کرد و گونه اش را به موهای نرم و...
***
تلفنش را درون جیب کت چهار خانهاش انداخت و از اتاق بیرون رفت. انگار این تماس اورا دلتنگتر کرده بود. با قدمهای بلند به سمت «محمد سام» کوچک که مثل چرخ و فلک دور خود میچرخید رفت و او را از زمین بلند کرد و گونه اش را به موهای نرم و...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان چشمام رو بستم | mahaflaki کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: