مشاعره با حرف د

~XFateMeHX~ · 17/2/22

دانه بهتــــر در زمین نــرم بالا می کشد

سرفرازی بیشتر چون خاکساری بیشتر

~XFateMeHX~ · 17/2/22

دانی ز چه غنچه خون کند چهره ز شرم؟

زان روی کــه کـــار او گل انداختــــن است

~XFateMeHX~ · 17/2/22

دایم دل خـود ز معصیت شـاد کنی

چون غم رسدت خدای را یاد کنی

~XFateMeHX~ · 17/2/22

در آغاز محبت گر پشیمانی بگو با من

که دل ز مهــرت بر کنم تا فرصتی دارم

~XFateMeHX~ · 17/2/22

در آن ساعت که خواهن این و آن مُرد

نخواهنــد از جهــــان بیش از کفن برد

~XFateMeHX~ · 17/2/22

در آن نفس که بمیــرم در آرزوی تــــو باشم

بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

~XFateMeHX~ · 17/2/22

در این بازار گر سودیست با درویش خرسندست

خدایــــا منعمم گــــردان به درویشی و خرسندی

~XFateMeHX~ · 17/2/22

در این بهار تازه که گل ها شکفته اند

لبخنـــد عشق زن که شکوفا ببینمت

~XFateMeHX~ · 17/2/22

در این دنیا کسی بی غم نباشد

اگـــــر باشـد بنــــی آدم نبـــاشد

~XFateMeHX~ · 17/2/22

در این فکــرم که خواهی مانــد بـا من مهربان یا نه؟

به من کم می کنی لطفی که داری این زمان یا نه؟

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی