مشاعره با حرف خ

~XFateMeHX~ · 17/2/22

خدا گر ز حکمت ببندد دری

ز رحمت گشاید در دیگــری

سعدی

~XFateMeHX~ · 17/2/22

خرمی بر ما شایدکه به سالی زین پیش

رخت افکندیم از شهر سوی هامونا

~XFateMeHX~ · 17/2/22

خواهی که گرد کویت دیوانه سر نگردم

چون رو بمن نمودی دیگر ز من مپوشان

~XFateMeHX~ · 17/2/22

خـــــدا آن ملتـــی را ســــــروری داد

که تقدیرش بدست خویش بنوشت

~XFateMeHX~ · 17/2/22

خلعت هر کس بود نوعی دگر

جامه ای پوشند کایشان رشته اند

~XFateMeHX~ · 17/2/22

خانه قرض دار هر جا هست

ملک الموت را نظـر گاهست

~XFateMeHX~ · 17/2/22

خاک پاک ما به می بسرشته اند

عنبر ما با گلاب آغشته اند

~XFateMeHX~ · 17/2/22

خنده بدمستی است در ایّام ما هشیارباش

محتسب بو می کند این جا دهــان پسته را

~XFateMeHX~ · 17/2/22

خود بده انصاف، ای صاحب کمال

کی شود اینها میسر از حلال؟

~XFateMeHX~ · 17/2/22

خواجو اگر ندانی اسرار این معانی

از شهر بی زبانان معلوم کن زبانم

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی